فیلم سینمایی جمعه سیاه(Black Friday)، فیلم کمدی ترسناک آمریکایی محصول سال ۲۰۲۱ به نویسندگی اندی گرسکویاک و کارگردانی کیسی تبو است. دوون ساوا، ایوانا باکورو، رایان لی، استفن پک، مایکل جی وایت و بروس کمپبل در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
فیلم جمعه سیاه ماجرای گروهی از کارمندان ناراضی یک فروشگاه اسباببازی است که جمعه سیاه با اکراه سر کار میآیند تا فروشگاه را برای شلوغترین روز سال باز کنند.
طی حادثه ای فضایی، شهاب سنگی به زمین برخورد کرده و ویروسی ناشناخته را همه جا پخش میکند. حال کارمندان فروشگاه باید از یکدیگر در برابر انبوهی از خریداران آلوده به ویروس محافظت کرده و…
فیلم سینمایی بازی، یکی از مشهورترین فیلمهای سینمایی در ژانر معمایی اکشن به کارگردانی دیوید فینچر است. این فیلم محصول سال ۱۹۹۷ است. مایکل داگلاس، شان پن، دبورا کارا اونگر و جیمز ربهورن در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.
بازی، داستان یک بانکدار سرمایهگذاری ثروتمند را روایت میکند که برادرش به او هدیهای مرموز میدهد – شرکت در یک بازی که به شیوههای عجیبی با زندگی روزمره او ادغام میشود. با نامشخص شدن خطوط بین زندگی واقعی و بازی، نشانه هایی از یک توطئه بزرگتر شروع به آشکار شدن می کند.
این فیلم با استقبال خوبی از سوی منتقدانی مانند راجر ایبرت و نیویورک تایمز مواجه شد، اما در مقایسه با موفقیت فیلم قبلی فینچر Se7en (1995) بازده متوسطی داشت. این فیلم بعداً طرفداران زیادی در میان طرفداران فینچر به دست آورد و برخی آن را یکی از دست کم گرفتهشدهترین فیلمهای او میدانند.
بازی قابل قبول مایکل داگلاس و ضرب آهنگ فیلم که کم کم تند می شود، بسیار به جذابیت فیلم افزوده است. در دهه نود میلادی، آن گونه که امروزه به بازی اهمیت داده می شود، توجهی وجود نداشت. نگاه دقیق و آینده نگری فینچر در این فیلم، قابل تحسین است.
فیلم سینمایی یونایتد لعنتی(The Damned United)، درام ورزشی بریتانیایی محصول ۲۰۰۹ به کارگردانی تام هوپر و اقتباس پیتر مورگان از رمان پرفروش دیوید پیس با همین عنوان است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد ساخته شده. کتابی عمدتاً تخیلی بر اساس تفسیر نویسنده از دوران سختیها و مشکلات برایان کلاف به عنوان مدیر فوتبال لیدز یونایتد در سال 1974است. این فیلم با بودجه بی.بی.سی و کلمبیا پیکچرز ساخته شده.
این فیلم پس از اکران مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و عملکرد شین نیز مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم نامزد دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه فیلم مستقل بریتانیا برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، جایزه الفز برای بهترین بازیگر مرد سال بریتانیا، جایزه ماهواره برای بهترین بازیگر مرد در فیلم، درام و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و نویسندگان شد.
پس از ناکامی در راهیابی به جام جهانی فوتبال 1974، آلف رمزی، سرمربی تیم ملی انگلیس، جای خود را به دان ریوی (کلم مینی)، مدیر بسیار موفق لیدز یونایتد داد. جانشین ریوی در لیدز، برایان کلاف (مایکل شین)، مدیر سابق دربی کانتی و منتقد سرسخت لیدز به دلیل سبک بازی خشن و فیزیکی تحت مدیریت ریوی است. علاوه بر این، پیتر تیلور (تیموتی اسپال)، دستیار قدیمی کلاف، به او نپیوسته است.
در بخشی از فیلم کلاف در اولین جلسه تمرینی بازیکنانش را متهم میکند که تمام جوایزشان را با تقلب به دست آوردهاند و سپس آنها را وادار میکند که با یک بازی 7 نفره شروع کنند، انگار که بچههای مدرسه هستند. وقتی برمنر اعتراض می کند که ریوی هرگز آنها را مجبور به انجام این کار نکرده است، کلاف به آنها یادآوری می کند که او ریوی نیست و هر بازیکنی را که دوباره نام یا روش مربی سابق را ذکر کند مجازات شدیدی خواهد دید.
این فیلم یکی از فیلمهای بسیار مفید در حوزه مدیریت است و پیشنهاد می شود تمام مدیران و فعالان در کسب و کار این فیلم را تماشا کنند.
فیلم سینمایی درخواست نهایی (Margin Call)، درام آمریکایی محصول سال ۲۰۱۱ به نویسندگی و کارگردانی جی سی چاندور است. در این فیلم ستارگانی همچون کوین اسپیسی، پل بتانی، جرمی آیرونز، زکری کوئینتو، پن بادگلی، سایمون بیکر، مری مک دانل، دمی مور و استنلی توچی، ایفای نقش می کنند.
داستان اصلی در یک دوره 24 ساعته در یک بانک سرمایه گذاری بزرگ وال استریت در مراحل اولیه بحران مالی سال 2008 رخ می دهد. عنوان فیلم از یک اصطلاح مالی اخذ شده که برای زمانی بکار میرود که سرمایهگذار باید اوراق بهادار یا سایر داراییهایی را که به عنوان وثیقه برای وام استفاده میشود افزایش دهد، زمانی که ارزش آنها به زیر یک آستانه خاص برسد.
کارگردان و فیلمنامه نویس، جی سی چاندور، خود پسر یک بانکدار امریکایی است و با فضای این کسب و کار کاملا آشناست. فیلمنامه تا حدی براساس تجربیات خود چاندور در سرمایه گذاری در املاک و مستغلات در شهر نیویورک کمی قبل از سقوط مالی، باز می گردد.
این فیلم پس از اکران گسترده در سینماها، نامزدی جایزه از انجمن منتقدان فیلم دیترویت، به همراه چندین نامزدی جداگانه برای فیلمنامه و کارگردانی آن از سازمان های معتبر دریافت جایزه، از جمله نامزدی جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه اصلی را به خود اختصاص داد.
این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم ساندنس در 25 ژانویه 2011 به نمایش درآمد و در 21 اکتبر 2011 در سراسر سینماهای ایالات متحده اکران شد. اگرچه تنها 5.4 میلیون دلار از فروش بلیت داخلی از 199 سینما به دست آورد، اما بیش از 10 میلیون دلار فروش نسخه های دی وی دی و بلوری را کسب کرد.
در سال 2008، یک بانک سرمایه گذاری ناشناس شروع به اخراج تعداد زیادی از کارمندان کرد. اریک دیل، رئیس مدیریت ریسک، در میان افرادی که تحت تاثیر قرار گرفته اند، است. تلاش های دیل برای صحبت در مورد مفاهیم مدلی که روی آن کار می کند نادیده گرفته می شود. در راه خروج، او فلش مموری حاوی تحقیق و مدل ابداعیش را به پیتر سالیوان، یکی از همکاران خود می دهد و به او هشدار می دهد که “مراقب باشد”. سالیوان، شیفته، پس از ساعت ها کار می کند تا مدل دیل را تکمیل کند.
سالیوان متوجه می شود که مفروضات زیربنای نمایه ریسک فعلی شرکت اشتباه است. سطوح نوسانات تاریخی در اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن در حال فراتر رفتن است، به این معنی که موقعیت شرکت در آن دارایی ها بیش از حد اهرمی است و بدهی ناشی از آن دارایی های دارای اهرم بیش از حد باعث ورشکستگی شرکت خواهد شد…
فیلم نقاط قوت بسیاری را از تصمیمات مدیریتی به نمایش گذاشته و اهمیت توامان دانش و تجربه در کسب و کار را بازگو می کند.
انیمیشن سینمایی رنگو به کارگردانی گور وربینسکی و هنرنمایی جانی دپ در صداپیشگی شخصیت اصلی داستان، محصول سال 2011 ایالات متحده است. این انیمیشن اسکار بهترین انیمیشن 2011 را به خود اختصاص داده و صرفا در گیشه، 100میلیون دلار سود داشته است.
رنگو داستان زندگی یک آفتابپرست خانگی است که دچار بحران هویت است. این فیلم که حال و هوایی وسترن و کمدی دارد با نقش بازی کردن آفتابپرست در یک آکواریوم آغاز میشود و بهطور اتفاقی از یک اتومبیل به درون صحرایی خشک و بیآب و علف پرت میشود. بعد از آن با راهنمایی یک آرمادیلوی خردمند به شهر کوچکی میرسد که حیوانات آن در خشکی و بی آبی به سر میبرند. بعد از آن اسم رنگو را برای خود انتخاب کرده و با داستانهای خیالی که برای مردم شهر تعریف میکند و نیز کشته شدن اتفاقی شاهین بهدست او، به کلانتر و منجی شهر تبدیل میشود. رنگو در قالب کلانتر شهر و در نتیجه تحقیقات پی میبرد که خشکسالی طبیعی نبوده و…
انیمیشن یکی از انیمیشن های بسیار زیبا و مفهومی در مدیریت کلان به حساب می آید شاید در ابتدا به نظر برسد که این انیمیشن برای کودکان یا برای سرگرمی ساخته شده اما بالعکس مفهوم زیبا و جالبی از مدیریت در خود نهفته دارد.
این انیمیشن نشان می دهد که برخی اوقات منافع موجب میشود که مدیران سازمانها را به نحوی اداره کنند که در ظاهر دلسوزانه به نظر برسد اما در باطن بر علیه منافع سازمان است. منافع به قدری تعیین کننده و سرنوشت ساز هستند که امکان دارد افراد برای دستیابی به آن هر کاری را در سازمان انجام دهند.
افراد در سازمان به این موضوع اعتقاد دارد که مدیران به فکر سازمان هستند اما در واقع منافع فردی مدیران موجب می شود که حرکات دیگری را انجام دهند و در ظاهر نشان دهند که سازمان در حال زیان و ورشکستگی و پولی وجود ندارد اما در باطن منابع را به شکل قابل توجهی به هدر بدهند تا به همه اثبات کنند که سازمان در حال ورشکستگی است.
این موضوع نشان میدهد که بسیاری از افراد کلیدی در سازمان ها ممکن است کارهایی انجام دهند که به زیان سازمان باشد و حتی سازمان را تا حد ورشکستگی بکشند اما درظاهر نشان میدهند که دلسوز و ندیم سازمان هستند و همه را عاشقانه دوست دارند و در حال خدمت به سازمان هستند.
در باطن خودشان منابع را به هدر داده و به هیچ عنوان زیان سازمان برای آنها اهمیتی ندارد در واقع چیزی که برای آنها بسیار مهم است، دستیابی به منافع شخصی خودشان است.
فیلم مثلث غم(Triangle of Sadness)،کمدی سیاه طنز محصول ۲۰۲۲ به نویسندگی و کارگردانی روبن اوستلوند است. هریس دیکینسون، چارلبی دین، دالی دی لئون، زلاتکو بوریچ، هنریک دورسین، ویکی برلین و وودی هارلسون، در این فیلم ایفای نقش می کنند. این آخرین فیلمی است که دین قبل از مرگش در اوت 2022 در آن بازی کرده است.
مثلث غم اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره فیلم کن داشت که تشویق هشت دقیقه ای ایستاده منتقدین و برد نخل طلا را برای کارگردان آن درپی داشت. همچنین برنده چهار جایزه فیلم اروپا از جمله بهترین فیلم شد.
کارل(مدل) و یایا(اینفلوئنسر)، با هم قرار می گذارند. کارل از یایا به خاطر اینکه از او انتظار دارد برای وعده های غذایی پول بدهد، با وجود اینکه او بیشتر از او درآمد دارد، ناراحت است. آنها در مورد پول و نقش های جنسیتی بحث می کنند. آنها برای تبلیغ در شبکه های اجتماعی به یک سفر تفریحی لوکس روی قایقی تفریحی دعوت میشوند. در میان مهمانان ثروتمند، الیگارش روسی دیمیتری و همسرش ورا هستند. زوج مسن کلمنتاین و وینستون که ثروت خود را از فروش سلاح به دست آورده اند و همراه آنها هستند.
قایق بادبانی از میان طوفان عبور می کند. تهدادی از مسافران به شدت دریازده می شوند و وحشت اوج می گیرد چندین مسافر مجروح می شوند طوفان به کشتی آسیب زیادی وارد می کند و وقتی صبح فرا می رسد، دزدان دریایی حمله می کنند، کلمنتین و وینستون را با یکی از نارنجک های خود می کشند و قایق را واژگون می کنند.
گروه کوچکی از بازماندگان متشکل از کارل، یایا، دیمیتری، ترز، پائولا، جارمو، نلسون مکانیک کشتی و ابیگیل نظافتچی موفق به فرار به جزیره ای می شوند. ابیگیل، تنها کسی که مهارت بقا دارد، وی به سرعت فرماندهی را غصب می کند. همانطور که بازماندگان با هم پیوند می خورند و با وضعیت جدید خود کنار می آیند، ابیگیل قدرت بیشتری به دست می آورد، تخت خصوصی خودش را داخل قایق نجات می گیرد و …
فیلم سینمایی رهاسازی(Emancipation)، محصول 2022 آمریکا، فیلمی اکشن و تاریخی به کارگردانی آنتوان فوکوا و با بازی ویل اسمیت در نقش مردی برده در لوئیزیانا در دهه 1860 است. این برده سیاهپوست، از مزرعه خود می گریزد و داستانها و ماجراهای بسیاری در پیش روی خود می بیند.
فیلمنامه این فیلم توسط ویلیام ان.کولاژ نوشته شده. این فیلمنامه، اثری اقتباسی از داستانی واقعی از شخصیت گوردون برده سابق، و عکسهایی از کمر برهنهاش که به شدت از شلاقهای کارداران اربابش شلاق زده شده است، ساخته شده. این عکسها در سراسر جهان در آن سالها دست به دست شد و نهایتا به جنبش لغو بردهداری آمریکا تبدیل شد.
فیلم «رهاسازی» بر اساس واقعیت است و داستان بردهای به نام پیتر را روایت میکند که از مزرعه محل کارش فرار میکند تا خانواده خودش را بیابد. او در میان باتلاقهای لوئیزیانا سفر میکند و این در حالی است که شکارچیانی به دنبال دستگیری او هستند. در ادامه، پیتر به ارتش اتحادیه میپیوندد و در طی معاینه پزشکی، آنها پشت برهنه او را میبینند که زخمهایی کشنده ناشی از شلاقهای پی در پی را دارد. تصویری از پشت شلاق خورده پیتر گرفته میشود و در روزنامه ایندیپندت به چاپ میرسد تا ظلم و ستم بردهداری در آمریکا را به نمایش بگذارد.
فیلم سینمایی سایفر(cypher) یا رمز که به نامهای طوفان فکری و مرد شرکت هم شناخته می شود، فیلمی علمی تخیلی و هیجان انگیز به کارگردانی وینچنزو ناتالی و نویسندگی برایان کینگ است. این فیلم درباره حسابداری به نام «مورگان سالیوان(با بازی جرمی نورتام)» است که شغل ناگهانی او به عنوان یک جاسوس شرکتی هنگامی که با زنی مرموز به نام «ریتا فاستر(با بازی لوسی لو)» ملاقات میکند و اسرار ماهیت کارش را کشف میکند، دستخوش تغییری غیرمنتظره شده و نهایتا بیننده را در چند جای فیلم، کاملا شگفت زده می کند.
این فیلم در اکران محدود در سینماهای ایالات متحده و استرالیا نمایش داده شد و در 2 اوت 2005 به صورت DVD منتشر شد. این فیلم با نقدهای متفاوتی روبرو شد اما نورتام جایزه بهترین بازیگر مرد را در جشنواره فیلم سیجس دریافت کرد.
سایفر عمل رمزنگاری سایفر یک الگوریتم برای قفلگذاری یا قفلشکنی به عنوان یک سری مراحل تعریف شده به کار میرود. سایفر از آن جهت مورد استفاده قرار میگیرد که زمان کمتری صرف رمز نگاری میشود. شیوه رمز نگاری به روش سایفر به این صورت است که اطلاعات متن آشکار را به رمز یا کد تبدیل میکند. به بیان دیگر سایفر همان کدگذاری است.
این فیلم نمایشگر قدرت انگیزه برای انجام کارهاست و مدیری را به تصویر کشیده که برای والاترین احساس بشری(عشق)، حاضر به خطر تا پای جان خود است. او با اینکه خود را تا حدمرگ به خطر انداخته، برنامه ای دقیق و عالی برای دستیابی به هدف کشیده و از همه مهمتر این برنامه را کاملا «باور» کرده است. شاید «باور» و «اعتقاد» به رهبران، کار، مدیران و یا هر موضوع دیگری، یکی از گمشده های اصلی امروز سازمانهای ما باشد. تماشای این فیلم به همه علاقه مندان فیلم و خصوصا فروشندگان و مدیران توصیه می شود.
فیلم کارآموز(The Intern)، ساخته نانسی مایرز با بازی رابرت دنیرو و آن هاتاوای، محصول سال 2015 ایالات متحده است. این فیلم یکی از فیلمهای متفاوت با موضوع استخدام و مدیریت سرمایه های انسانی است. بن ویتاکر(رابرت دنیرو) هفتاد ساله به این نتیجه میرسد که بازنشستگی تمام شدن زندگی نیست. او تصمیم میگیرد که به بازار کار برگردد و به عنوان کارآموز ارشد در یک سایت آنلاین مد شروع به کار میکند.
بن ویتاکر مرد تنها است که از بازنشستگی خود و یکجا نشینی خسته شده است و به عنوان یک کارآموز ارشد در یک استارت آپ مد دوباره شروع به کار میکند. مدیر عامل و بنیانگذار استارتاپ، جولز (آن هاتاوی) به نوعی داری شخصیتهای قهرمانگونه است که بیشتر ما با آنها آشنایی داریم؛ شخصی که سعی میکند تا هم وظیفه مادری را به خوبی انجام دهد و هم رئیس عالی باشد، همیشه مرتب سر کار حاضر شود و همچنین محیط کار را برای کارمندان به محیط کار سالم تبدیل کند.
این فیلم به گونه ای بسیار ملایم و تصویرگونه به مسئله سن گرایی در محل کار میپردازد. این فیلم چنیدن درس برای یادگیری دارد و مهمترین آنها این است که چگونه تیمها فارغ از سن، جنسیت و همچنین قومیت میتوانند به موفقیت برسند. علاوه بر این، قهرمان داستان فراتر از سن و تجربه خود میتواند در محیط کار خود موفق عمل کند و به دیگران کمک کند.
تاپ گان: ماوریک (Top Gun: Maverick)، درام اکشن آمریکایی محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی جوزف کوشینسکی و نویسندگی ایرن کروگر، اریک وارن سینگر و کریستوفر مککوری است که بر پایه داستانی از پیتر کریگ و جاستین مارکس ساخته شدهاست. این فیلم به گونه ای دنباله تاپ گان (۱۹۸۶) شناخته شده و در آن تام کروز در نقش خلبان آزمایشی کاپیتان پیت «ماوریک» میچل، در کنار مایلز تلر، جنیفر کانلی، جان هم، گلن پاول، لوئیس پولمن، اد هریس، مونیکا باربارو و وال کیلمر ایفای نقش کردهاست.
داستان فیلم
داستان این فیلم ۳۶ سال پس از نسخه قبلی جریان دارد و بازگشت ماوریک به برنامه مربی تاکتیکهای جنگنده ضربتی نیروی دریایی ایالات متحده (شناختهشده به عنوان «تاپ گان») را دنبال میکند، که در آن باید با گذشته خود روبرو شود و گروهی از خلبانان جنگنده جوانتر را آموزش دهد.
این فیلم با تحسین گسترده منتقدان روبرو شد و بسیاری آن را برتر از نسخه قدیمی و اصلی دانستند. این فیلم با فروش بیش از ۱٬۳ میلیارد دلار در سراسر جهان به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۲ و پرفروشترین فیلم دوران حرفهای کروز تبدیل شده.
نکات آموزنده فیلم
یکی از مهمترین درسهای این فیل شاید ستایش “جذب مناسب افراد برای یک پروژه” باشد. در فیلم، “پشتیبانی ستادی گسترده و کم نقص، شرح کاملی از وظیفه مورد نظر ” و همچنین تفویض اختیار کامل، مدل سازی و تمرینات آزمایشی زیاد قبل از اجرای کار، داشتن تیم رزرو و همچنین آزادی عمل در اجرا به شکل مشهودی مشاهده می شود. این فیلم به ما می آموزد که برنده شدن پدیده ای اتفاقی نیست و نیازمند زیرساختهای درست و برنامه ریزی شده است.