فیلم سینمایی لوسی(Lucy)، اکشن علمی تخیلی فرانسوی به زبان انگلیسی محصول سال ۲۰۱۴ به نویسندگی و کارگردانی لوک بسون و تهیهکنندگی همسرش ویرجینی بسون سیلا است که در تایپه، پاریس و شهر نیویورک فیلمبرداری شد.
درباره فیلم
در این فیلم اسکارلت جوهانسون، مورگان فریمن، چوی مین سیک و امر واکد به ایفای نقش پرداخته اند. جوهانسون شخصیت اصلی را به تصویر میکشد، زنی که وقتی یک داروی نوتروپیک و روانگردان در جریان خون او جذب میشود، تواناییهای روانشناختی خارق العاده به دست میآورد.
این فیلم در 25 ژوئیه 2014 اکران شد و به موفقیت بزرگی در گیشه دست یافت، با فروش بیش از 463 میلیون دلار، بیش از یازده برابر بودجه 40 میلیون دلاری. به طور کلی نقدهای مثبت، اما قطبی و انتقادی دریافت کرد. اگرچه عملکرد جوهانسون تحسین شد، اما بسیاری از متخصصان از اغراق فیلم درباره قدرت مغز انسان و تواناییهای ناشی از استفاده از تمامی ظرفیت آن انتقاد کردند.
لوک بسون که تحت تأثیر نظم و انضباط جوهانسون قرار گرفته بود، او را برای این نقش در نظر گرفت و اظهار داشت که او دقیق و حرفه ای بود و او “از داستان فیلم لذت می برد.” نقش لوسی نیازمند بازیگری بود که بتواند درعین آسیبپذیری، در زمان مصرف مواد مخدر ناخواسته تغییر کند و مهارتهای باورنکردنی کسب کند.
داستان فیلم
لوسی دانشجوی آمریکایی که در تایپه، تایوان تحصیل می کند، توسط دوست پسر جدیدش ریچارد مورد سوءاستفاده برای حمل مواد مخدر قرار گرفته و ناخواسته درگیر حمل مواد برای یکی از سران مافیای مواد مخدر کره ای می شود. ریچارد از لوسی می خواهد که کیفی حاوی چهار بسته از مواد مخدر مصنوعی بسیار ارزشمند CPH4 را به آقای جانگ تحویل دهد.
بلافاصله پس از مشاهده تیراندازی و کشته شدن ریچارد، لوسی دستگیر شده و کیسه ای از مواد مخدر را به زور در شکمش جاسازی می کنند تا مواد را به اروپا منتقل کنند. هنگامی که در اسارت است، نگهبان با تمرد لوسی از پذیرش تجاوز، به شکم لوسی لگد می زند. همین امر موجب می شود تا کیسه پاره شود و مقدار زیادی از مواد مخدر در بدن او آزاد شود. او به طور فزایندهای تواناییهای فیزیکی و ذهنی، مانند تلهپاتی، تلهکینزی، سفر ذهنی در زمان، و توانایی عدم احساس درد را به دست میآورد. او همچنین بی رحم و بی احساس می شود. او با استفاده از توانایی های جدید خود، مافیایی که وی را اسیر کرده بودند را می کشد و فرار می کند.
لوسی به بیمارستانی عمومی در همان نزدیکی می رود تا باقیمانده کیسه را از شکمش خارج کند. دکتر اتاق عمل به او توضیح می دهد که CPH4 طبیعی در مقادیر بسیار کمی دربدن زنان باردار در هفته ششم بارداری تولید می شود تا انرژی لازم برای رشد جنین را فراهم کند. لوسی با افزایش تواناییهای جسمی و ذهنی به هتل آقای جانگ باز میگردد، محافظان او را میکشد، به او حمله میکند و با تله پاتی مکان سه قربانی جابجاکننده دیگر مواد مخدر باقیمانده را بیابد.
لوسی شروع به تحقیق در مورد وضعیت خود می کند و با دانشمند ساموئل نورمن که تحقیقاتش ممکن است کلید نجات او باشد، تماس می گیرد. بعد از اینکه لوسی با نورمن صحبت میکند (و اثبات تواناییهای خود را ارائه میکند)، به پاریس پرواز میکند و با کاپیتان پلیس محلی پیر دل ریو تماس میگیرد تا به او کمک کند تا سه بسته باقیمانده مواد مخدر را پیدا کند. در طول پرواز، بدنش شروع به متلاشی شدن می کند زیرا سلول هایش از مصرف شامپاین بی ثبات می شوند. لوسی برای جلوگیری از فروپاشی خود، مقدار بیشتری از دارو را مصرف می کند. با کمک دل ریو، لوسی می تواند بقیه داروها را بازیابی کند. با ملاقات نورمن و همکارانش، او موافقت می کند که هر آنچه را که می داند با آنها در میان بگذارد.
در آزمایشگاه پروفسور، لوسی درباره ماهیت زمان و زندگی و اینکه چگونه انسانیت افراد ادراکات آنها را تحریف می کند، بحث می کند. به اصرار او، محتویات هر سه کیسه باقیمانده CPH4 به صورت وریدی به او تزریق می شود…
این فیلم باوجود تخیل بیش از حدش، به قدرت بی حدومرز مغز انسان اشاره دارد. قدرتی که ما تاپایان عمر هم فرصت استفاده از آن را نخواهیم یافت. بشر همواره در این تلاش بوده تا از تمامی ظرفیت مغز خود استفاده کند. ما تنها از بخش کوچکی از ظرفیت مغزمان بهره می بریم.