فیلم لگوها

فیلم انیمیشن سینمایی لگوها (The Lego Movie)، کمدی ماجراجویی کامپیوتری محصول سال ۲۰۱۴ است که محصول همکاری کمپانی لگو با چند کمپانی بزرگ انیمیشن سازی امریکایی است.

درباره فیلم

این فیلم توسط  کمپانی وارنر در سال 2014 توزیع شد. فیل لرد و کریستوفر میلر فیلمنامه را برای یک شهر که از لگو ساخته شده نوشتند. کریس پرت، ویل فرل، الیزابت بنکس، ویل آرنت، نیک آفرمن، آلیسون بری، چارلی دی، لیام نیسون و مورگان فریمن صداپیشگان این فیلم هستند. برنامه ریزی این فیلم سینمایی بلند در کمپانی لگو در سال 2008 و پس از بحث و گفتگو بین تهیه کنندگان دن لین و روی لی آغاز شد. لین، کمپانی برادران وارنر را ترک کرد و شرکت تولیدی خود لین پیکچرز(Lin Pictures)، را تشکیل داد.

زیبایی‌شناسی بصری و سبک‌شناسی فیلم و ساخت دنیای آن، برعهده مجموعه‌های استودیو لگو بود. انیمیشن از همان محدودیت های بیانی که فیگورهای واقعی لگو دارند پیروی می کردند. فیلم نهایتا در 7 فوریه در ایالات متحده اکران شد. این فیلم به یکی از موفق ترین انیمیشنهای سینمای جهان تبدیل شد. با وجود بودجه 60 میلیون دلاری، فیلم بیش از 468.1 میلیون دلار در گیشه های سراسر جهان فروخت.به سرعت در سالهای بعدی قسمتهای لگو بتمن، فیلم لگو نینجاگو و فیلم لگو 2 در سال 2019 ساخته شدند.

انیمیشن اولیه، مورد توجه منتقدین قرار گرفت. داستان، طنز، حرکات، انیمیشن و صداپیشگان همه موجب شد تا فیلم موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله جایزه انجمن تهیه کنندگان آمریکا برای بهترین فیلم انیمیشن و نامزدی بهترین آهنگ اصلی در هشتاد و هفتمین دوره جوایز اسکار به دست آورد.

داستان فیلم

در دنیای لگو، ویترویوس جادوگری که نمی تواند از ابرسلاحی به نام «کراگل» محافظت کند. این سلاح قطعه ای دارد که موجب توقف آن می شود. او قطعه را ندارد اما پیشگویی می کند که شخصی به نام «برگزیده» آن قطعه را پیدا خواهد کرد. مقاومتی که می تواند کراگل را متوقف کند. لرد بیزینس که شخصیت بد داستان و صاحب کمپانی بزرگ است، ادعا می کند که ویتروویوس پیشگویی را از خودش درآورده و وی را از ارتفاع پرت می کند.

هشت سال و نیم بعد، در بریکزبورگ، امت بریکوفسکی، کارگر ساختمانی، یک کارگر ساختمانی خوش اخلاق اما معمولی است که با زنی زیبا روبرو می شود که در یک کارگاه ساختمانی به دنبال چیزی می گردد. امت در یک گودال می افتد و قطعه مقاومت را پیدا می کند. امت که مجبور به لمس آن می شود، رؤیاهایی را تجربه می کند و از حال می رود. او در بازداشت پلیس بد، ستوان بیزنس، با قطعه مقاومت که اکنون به پشتش چسبیده است، بیدار می شود.

در آنجاست که امت از برنامه های شخصیت بد داستان برای منجمد کردن جهان با سلاح کراگل مطلع می شود. زنی با نام مستعار ویلداستایل، امت را نجات می دهد و معتقد است که او همان «برگزیده» است. آنها از دست پلیس بد فرار میکنند و به «غرب قدیم» فرار میکنند و در آنجا با ویترویوس ملاقات میکنند…

داستان فیلم گرچه کودکانه و تلفیقی از اسباب بازی و انیمیشن است، اما بسیار جدی است. روابطی که در داستان بوجود می آید و طنز بین آنها کاملا برنامه ریزی شده و ساختارمند است.