فیلم سینمایی کتاب سبز(Green Book)، درام زندگینامهای کمدی آمریکایی محصول سال ۲۰۱۸ به کارگردانی پیتر فارلی است. این فیلم با بازی ویگو مورتنسن و ماهرشالا علی، الهام گرفته از داستان واقعی تور 1962 دان شرلی، پیانیست سیاهپوست آمریکایی و فرانک “تونی لیپ” ایتالیایی آمریکایی است که به عنوان راننده و محافظ شرلی خدمت می کرد.
درباره فیلم
نام این فیلم از کتاب سبز رانندگان سیاهپوست گرفته شده است، کتابی راهنمای مسافران سیاهپوست آمریکایی که توسط ویکتور هوگو گرین کارمند پست و نویسنده و سفرنامه نویس اهل هارلم نیویورک نوشته شد. ویکتور گرین بخاطر انتشار کتاب سبز (The Green Book) معروف شد. این کتاب راهنمای سفری برای سیاه پوستان آمریکا بود و هر سال ۱۵۰۰۰ نسخه از این کتاب به فروش میرسید. این کتاب در سال 1936 منتشر شد و انتشار آن تا سال 1966 ادامه داشت.
این فیلم اولین نمایش جهانی خود را در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو در 11 سپتامبر 2018 انجام داد و در آنجا برنده جایزه فیلم منتخب مردم شد. در 16 نوامبر 2018 در ایالات متحده اکران شد و 321 میلیون دلار در سراسر جهان فروخت. این فیلم نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد، با تمجید از بازی مورتنسن و علی، روبرو شد.
کتاب سبز برنده جایزه اسکار بهترین فیلم، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (برای علی) شد. این فیلم همچنین برنده جایزه انجمن تهیه کنندگان آمریکا برای بهترین فیلم سینمایی، جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم موزیکال یا کمدی و جایزه هیئت ملی بازبینی برای بهترین فیلم سال 2018 شد و به عنوان یکی از برترین ها انتخاب شد. 10 فیلم سال توسط موسسه فیلم آمریکا. علی همچنین برنده جایزه گلدن گلوب، انجمن بازیگران سینما و جوایز بفتا برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
داستان فیلم
فضای فیلم در سال 1962 اتفاق می افتد. تونی لیپ، به دنبال شغل جدید میگردد. او به مصاحبه با دکتر دان شرلی، پیانیست سیاهپوست آمریکایی که به یک راننده برای تور کنسرت هشت هفته ای دور امریکای خود نیاز دارد، دعوت شده است. دان تونی را استخدام می کند. آنها تصمیم دارند در شب کریسمس به شهر نیویورک بازگردند. مدیر برنامه دان، به تونی یک نسخه از کتاب سبز که کتابی راهنما برای اقامت و سفر سیاهپوستان است را میدهد.
تونی و دان در ابتدا با هم درگیر می شوند زیرا تونی احساس ناراحتی می کند که از او خواسته می شود با ادب بیشتری رفتار کند. دان مغرور و از رفتارهای تونی ناراضی است. با پیشروی تور، تونی تحت تأثیر استعداد دان در پیانو قرار می گیرد و به طور فزاینده ای از برخورد تبعیض آمیزی که با دان در زمانی که روی صحنه نیست می شود، وحشت زده می شود.
در طول سفر، دان به تونی کمک می کند تا نامه های شیوا و عاشقانه برای همسرش بنویسد که او را عمیقاً متاثر می کند. تونی دان را تشویق می کند تا با برادرش که بااو قهر کرده ارتباط برقرار کند. داستان مدیریت تونی و برخورد او با مشکلات و نحوه ارتباط دان با او، بسیار آموزنده است.