کسب و کار چیست؟

کسب و کار(Business) چیست؟

این مفهوم که در زبان عامیانه به «کاسبی» شناخته شده است، سازمان یا بنگاه اقتصادی است که برای فراهم کردن کالا، خدمات یا تلفیقی از هر دوی این موارد برای مشتری در قبال دریافت پول با هدف کسب درآمد ایجاد شده‌است.

فراموش نکنیم تمامی بنگاههای اقتصادی(بجز سازمانهای مردم نهاد(NGO) که پولی در آنها جابجا نشود)، برای «کسب درآمد» ایجاد می شوند. درست است که در «بیانیه ماموریت» یا «اهداف سازمان» هدفهایی متعالی و غیر مالی ذکر می شود ولی تمام بنگاههای اقتصادی، باید «پول» درآورند.

به عبارت دیگر کسب‌وکارها سازمان هایی هستند که به بازرگانی، تولید یا خدمات اشتغال دارند. مفهوم کسب و کار به تمام فعالیتهای بازرگانی که شامل خرید و فروش کالا یا خدمات است اطلاق می شود که مشمول درآمدزایی و سودآوری شود.

کسب و کار می تواند بسیار کوچک باشد(مانند یک زیرپله) یا بسیار بزرگ باشد(مانند هلدینگ های بزرگ اقتصادی). کارکرد تمامی کسب و کارها، سازماندهی بخش یا تمامی مسیر تولید کالا یا خدمات است.

مفهوم «تجارت» به تلاش ها و فعالیت هایی اطلاق می شود که افراد برای تولید و فروش کالاها و خدمات به منظور کسب سود انجام می دهند.

کسب‌وکارها نقش حیاتی در شکل زندگی بشر داشته و دارند. این کسب و کارها بودند که موجب تحول در زندگی بشر شدند یا آن را تسریع کردند. اهمیت کسب و کارهای کوچک در اقتصاد بعضاض از کسب و کارهای بزرگ بیشتر است زیرا اولاً این کسب و کارها تعداد بیشتری شغل ایجاد میکنند و ضمن اینکه موتوری برای توسعه جامعه هستند و از همه مهمتر، «پراکنده» هستند.

پراکندگی کسب و کارها موضوعی است که بجز در کشورهای توسعه یافته، در سایر کشورها زیاد به آن اهمیت نمی دهند اما اگر در کشوری کسب و کارهای متوسط و کوچک پراکنده باشند، اولاً از «ایجاد تمرکز» در شهرها جلوگیری شده و ثانیاً توسعه پایدارتر خواهد بود. اگر در کشوری کسب و کارها در تمام نقاط کشور پراکنده باشند، امکانات و تکنولوژی در تمام سطح کشور پراکنده و در دسترس خواهد بود. با این وجود حتی در بزرگترین اقتصاد جهان هم، کسب و کارها در شهرهای مانند سیلیکون ولی یا نیویورک، گرد هم جمع شده اند. هر چند که کارخانجات این کسب و کارها در تمام جهان پراکنده هستند.

توسعه کسب و کارها موجب ایجاد شکوفایی اجتماعی و اقتصادی، تأمین نیازهای مردم، پویایی ،نشاط جامعه، اشتغال زایی، نوآوری، افزایش آسایش و رفاه عمومی و در پی آن ایجاد امنیت روانی جامعه است. «امنیت» کالایی بسیار با ارزش است که از آن به عنوان «کالای عمومی(public good)» یاد می شود و بدون توسعه کسب و کارها و به تبع آن توسعه اقتصادی جامعه، این موضوع به حقیقت نخواهد پیوست. امنیت به زور به دست نخواهد آمد و باید امنیت اقتصادی فراهم باشد تا امنیت اجتماعی حاصل شود.

مفهوم کسب‌وکار در اقتصاد سرمایه‌داری نقش مهمی دارد، زیرا اغلب کسب‌وکارها که مالک آن‌ها بخش خصوصی است، برای این ایجاد می شوند که سودآور باشند و دارایی صاحبانشان را افزایش دهند.

البته بخش دولتی هم در کسب‌وکارها دخیل است. کسب و کارهایی که مالکیت آنها با دولتها هستند، کسب و کارهای دولتی نام دارند.

کسب‌وکاری که چندین فرد در دارایی آن شریک باشند، «شرکت» نام دارد. از دیدگاه پترس و پلومن، هر گونه خرید و فروشی، کسب‌وکار نیست، بلکه کسب‌وکار مبادلات «تکرار شونده و تجدید پذیر» هستند.

معمولاً کسب‌وکارهایی که در بازاریابی با آنها سروکار داریم، کسب و کارهایی هستند که خصوصی هستند. تلاش این کسب و کارها ایجاد سود بیشتر یا فروش بیشتر و کسب سهم بیشتری از بازار است.

برای شروع یک کسب و کار یا آن را از ابتدا «راه اندازی می کنند»، یا «امتیاز آن را از فرد دیگری می خرند» و یا «نمایندگی یا حق‌امتیاز (فرانشیز)» از کسب و کار دیگری دریافت می کنند.

بطور کلی کسب‌وکار ها از لحاظ مالکیت به دوبخش کسب‌وکارهای شخصی و شرکتی تقسیم می شوند. کسب‌وکار های شخصی معمولاً کوچک هستند. کسب‌وکارهای شرکتی پیچیده ترین نوع کسب‌وکارها هستند. شرکت، کسب و کاری است که خودش هویت قانونی(شخصیت حقوقی) دارند. قانون با شرکت مشابه یک فرد و یا انسان رفتار می کند. شرکت ها هم مانند انسانها حقوق و تعهدات خاصی دارند.