فهرست مطلب

استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی چیست؟

چکیده:

استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی به معنای نشان یا علامت اجتماعی شرم، نشانی است که به خاطر نقصی خاص، فرد را از بقيه افراد جامعه جدا میکند.

فهرست مطلب

این پدیده که استیگما (STIGMA) یا «انگ اجتماعی» یا «ننگ اجتماعی» نیز شناخته می شود، در روانشناسی به معنای نشان یا علامت فیزیکی و اجتماعی شرم است. استیگما يک نشان ناپيدا است که به خاطر یک «نقص» یا «تفاوت» خاص، فرد را از بقيه افراد جامعه جدا مي‌کند. مشکل کلمه استيگما اين است که تمرکز آن روی تفاوت يک فرد است و نه روی افرادی که آن فرد را از جامعه جدا کرده‌اند. استفاده از کلمه استيگما باعث مي‌شود اين کلمه متفاوت از نژادپرستي، هوموفوبيا(تبعيض جنسيتی) به نظر برسد ولی در اصل اينگونه نيست. درواقع استيگما همان تبعيض و تعصب است که دانسته یا نادانسته در مورد یک فرد یا یک گروه صورت می‌گیرد.

استیگما

طبق تحقیقات سازمان سلامت روانی کانادا، از هر پنج کانادايی يک نفر بيماری روانی و يا مشکل مربوط به مصرف مواد را تجربه مي‌کند. يعنی حدود شش ميليون و پانصد هزار نفر در طول زندگی به این معضلات دچار می‌شوند. متاسفانه بسياری از این افراد به هیچ عنوان درخواست کمک از جامعه و اطرافیان خود نمی‌کنند. این بدان دلیل است که احساس شرمندگی و يا ترس دارند. آنها بشدت ترس دارند که سایر افراد جامعه، بخاطر مشکل آنها، درباره آنها قضات و رفتار منفی داشته باشند. بسیاری از این افراد مبتلا، در پيدا کردن محلی برای زندگي، پيدا کردن شغل، حفظ روابط اجتماعی و نيز ساير بخشهای مهم زندگی خود، دچار مشکل مي‌شوند. در واقع، بيشتر افراد مبتلا به يک بيماری روانی می‌گويند که که استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی و بدنام شدن، بسیار بدتر از عوارض و نشانه‌های بيماری است.

با توجه به همه گیری این ویروس، بدیهی است که درصد بالایی از جامعه به آن مبتلا شده یا خواهند شد. افرادی که به این ویروس مبتلا شده‌اند و یا مشکوک به ابتلا هستند، در خطر ابتلا به استیگما نیز هستند. با توجه به برخورد ناآگاهانه ما با بسیاری از مسائل اجتماعی، بدیهی است که احتمال بسیار بالایی وجود دارد که این افراد، علاوه بر تحمل مشکلات بیماری، دچار ترس از محکوم شدن اجتماعی نیز بشوند. آنها بشدت می‌هراسند که برچسب “کرونایی”، مانند “زامبی”، تا مدتها برروی آنها باقی بماند. بعلاوه اینکه ترس محکوم شدن به بیمار کردن افراد نزدیک آنها نیز، این موضوع را تشدید خواهد کرد.

استیگما
استیگما

شاید هریک استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی از ما ویدئوهایی که برخی از افراد را درحال منتشر کردن ویروس کرونا در مکان‌های عمومی نشان می‌دهد، دیده‌باشیم. همه ما تعجب می‌کنیم که چنین افراد روانی یا جنایتکاری چگونه به خود اجازه می‌دهند که چنین عملی را مرتکب شوند. اما هیچکدام از ما موقعیت آن افراد و برخورد جامعه با آنها را ندیده‌ایم. دقیقا آنها قربانی استیگما هستند. بیماران مبتلا به کرونا چند راه بیشتر پیش رو ندارند. یا خود را به مراجع درمانی معرفی کرده و روند درمان را پیش می‌گیرند و فشار انگ اجتماعی را تحمل می‌کنند، یا بیماری خود را پنهان می‌کنند و خود را هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی قرنطینه می‌کنند و یا بدتر از همه با انتشار بیشتر از جامعه انتقام می‌گیرند. پنهان کردن بیماری برای فرد و جامعه خطرات بسیار بزرگتری را درپی‌خواهد داشت. اگر جامعه با بیماران کرونا درست رفتار نکند، دوره پس از درمان آنها، بسیار خطرناکتر از دوران حضور ویروس خواهد بود. پس از این ویروس، موجی از افراد سرخورده و زخم خورده از استیگما را خواهیم داشت که یا افسردگی و تحمل را پیشه کرده و یا اقدام به انتقام از جامعه خواهند کرد. در هر دوصورت جامعه به شدت آسیب خواهد دید.

تعصب يعنی داشتن عقايد و يا باورهای منفی درباره افرادی که متفاوت هستند. تبعيض عبارتست از عمل کردن بر پايه اين باورها و ايده‌ها. برای درمان استیگما یا پیشگیری از آن، باید تلاش کنیم تا افراد مبتلا به ویروس، احساس شرم نداشته باشند. اگر فرد تصور کند که آنچه که من هستم بد است، و این موضوع در او نهادینه شود، دیگر عصبانیت جامعه را خواهد پذیرفت و یا افسرده خواهد شد و یا درمقابل جامعه قرار خواهد گرفت.

استیگما
استیگما

در جوامع مختلف بسياری از افراد، استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی را تجربه می‌کنند اما صرفا بر اساس تعصبات مختلف از قبيل تعصبات جامعه یا مذهبی این موضوع را در خود خفه کرده و آن را بروز نمی‌دهند. این افراد از لحاظ جنسی، فرهنگی، قومی، مذهبی، معلوليت فيزيکی و غیره ممکن است در معرض تبعيض قرارگيرند. این موضوع در جوامع در حال توسعه بسیار بیشتر از جوامع توسعه یافته وجود دارد و البته پنهان کاری آن نیز در جوامع در حال توسعه بیشتر است. تبعيض خود مي‌تواند به مشکلات روانی و مصرف مواد منتهی شود. افرادی هم که بنا به هر دليلی در معرض تبعيض قرار دارند، شانس کمتری برای پيدا کردن کمک برای مشکل خود در زمينه مصرف مواد و يا سلامت روانی دارند و نمی‌توانند خدماتی را برای نيازهایشان(که بسیارهم ضروری است)، دريافت کنند.

استيگما چه قدر بد است؟

آمار تکان دهنده موسسه سلامت روان کانادا نشان می‌دهد طبق تحقيقات این موسسه، بيش از نيمی از افراد مبتلا به بيماريهای روانی و اعتیاد بیان کرده‌اند که درباره مشکلات خود احساس شرمندگی می‌کنند و بيش از پنجاه درصد نيز ابراز کردند که در معرض تبعيض قرار گرفته‌اند. در يک تحقيق جديد در کانادا، محققان دريافتند که کمتر از نيمی از کاناداييها معتقدند که بيماری روانی، بهانه و دليلی برای رفتار نامناسب است، پس با بیماران، به هیچ عنوان همکاری نمی‌کنند.

 تنها يک سوم کاناداييها به رفاقت و دوستی با کسی که مشکل مصرف الکل داشته باشد ادامه می دهند. و تنها يک چهارم آنها به دوستی و رفاقت با فردی که مشکل مصرف مواد مخدر دارد، ادامه داده اند.

چه کاری می‌توان انجام داد؟

تبعيض ، در جهان به اندازه ای گسترده است که دیگر تبدیل به یک مسئله حقوق بشری شده است. حقوق بشر عبارتست از حقوق و آزاديهايی که همه افراد جهان بايد فارغ از نژاد و محل زندگی‌شان، بصورت مساوی از آن برخوردار باشند. مطابق منشور سازمان ملل، “همه افراد دارای بيماری روانی بايد با انسانيت و احترام به عزت ذاتی نوع بشر مورد درمان قرار گيرند”. اين احترام و عزت، آزادی است که نبايد تحت هیچ شرایطی از فرد گرفته شود. اين يک حق انساني و اساسی برای همه افرادی است که چه سالم هستند و چه مشکلاتی در زمينه روانی یا اعتیاد دارند. صرف نظر از اينکه کجا زندگی می‌کنند و چه کسی هستند، همه انسانها اين حق را دارند که بدون هر گونه تبعيضی، زندگی کنند. اين شامل تبعيض به سبب بهداشت روانی و يا مشکالت مربوط به مصرف مواد نيز می شود.

ولی زمانی که ما درباره تبعيض صحبت می کنيم، قوانين حقوق بشر که با هدف دفاع از افراد در برابر تبعيض تدوين شده‌اند تنها بخشی از راه حل هستند. اين قوانين زمانی کارايی دارد و از افراد حفاظت به عمل مي‌آورد، که همه مردم به روح اين قوانين احترام بگذارند. سلامتی چيزی بيش از نداشتن بيماری يا مشکل بهداشتی است. بهداشت و سلامتی شامل چيزهايی از قبيل حقوق بشر، ارتباطات اجتماعی و دسترسی به فرصتها است. تبعيض باعث تخریب سلامتی فرد مي‌شود. زيرا تبعيض، حقوق بشر را تکذيب و ارتباطات اجتماعی ميان افراد را محدود مي‌کند و دسترسي‌های نابرابر ايجاد مي‌نمايد. زمانی که از حقوق بشر دفاع مي‌کنيم و به همه کمک ميکنيم در جوامع مشارکت داشته باشند، در حقيقت با تبعيض مبارزه مي‌کنيم و سلامتی افراد را بهبود مي‌بخشیم.

پرداختن به تفاوتهايی که مانع از مشارکت افراد در جامعه می‌شود مانند فقر، نبود مسکن مناسب، نبود فرصتهای آموزشی، جنسیت، قومیت، مذهب، اعتیادو بیماری‌های خاص، تنها چند مورد از فاکتورهای اجتماعی است که روی سلامت افراد تاثير می گذارد. اين فاکتورها ميتواند هم علت و هم نتيجه نداشتن سلامتی مناسب باشد.

پرداختن به اين نابرابریها، هم برای افراد و هم برای کليت جامعه مفيد است. ما می توانيم از طريق ترغيب دوستان و همکاران و اقوام خود، به نهادینه شدن این قوانين اجتماعی مثبت، کمک کنیم. درصورت نهادینه شدن قوانین درجامعه و عمل افراد جامعه، دولتها نیز این قوانین را به رسمیت میشناسند. ما همچنين مي‌توانيم از افرادی که مورد تبعیض قرار گرفته‌اند در برابر جامعه دفاع کنیم و به آنها کمک کنیم زندگی بهتری داشته باشند چون ممکن است هر لحظه نوعی انحراف یا بیماری برای هرکسی پیش بیاید.

حمايت از حق افراد برای کار کردن، نگاه به مشکلات روانی و اعیاد، به عنوان بخشی از ذات انسانيت، کمک به افراد برای شنيده شدن صحبتهایشان، استفاده از شبکه‌های اجتماعی برای توسعه کمک رسانی و غیره سبب خواهد شد تا هریک از ما به عنوان اعضای اجتماع بخشی از یک جریان مثبت و خیر باشیم.

علل و آثار تبعیض

همانگونه که شرح داده شد، تعصب يعنی داشتن عقايد و يا باورهای منفی درباره افرادی که متفاوت هستند. تبعيض عبارتست از عمل کردن بر پايه اين باورها و ايده‌ها. عوامل زيادی به تبعيض منجر مي‌شود. در اینجا برخی از  نمونه‌های بارز آن را بررسی می‌کنیم.

ترس

ترس یکی از پایه های اساسی تبعیض است. ترس صرفا در فردی که مورد تبعیض قرار میگیرد نیست، بلکه در افرادی که یک فرد را مورد تبعیض قرار می‌دهند، بعضا بسیار بیشتر است. عموما انسانها از چیزی که شناختی از آن ندارند، میترسند. کودکان از تاریکی وحشت دارند، چون نمیدانند چه چیزی درون آن است. ما اگر کف یک استخر را نبینیم، آن را عمیق می‌پنداریم و از آن وحشت داریم. دربیماری های عمومی مانند همین بیماری کرونا نیز این ترس بسیار بزرگتر از خود بیماری است. ترس از قبيل ترس از خشونت و يا ترس از خود موضوعات، روی ذهن و رفتار انسانها تاثير مي‌گذارد. بسیاریاز ترسها در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، تقويت می‌شوند.

باورهای غلط

باورهای غلط نیز از عدم آگاهی سرچشمه می‌گیرد. باورهایی از قبيل اينکه افراد معتاد یا بیمار، دیگر به هیچ عنوان امکان بازگشت یا درمان را ندارند و تا پایان عمر، نمي‌توانند بهبود پيدا کنند، موجب عدم همکاری و ترد فرد از جامعه خواهد شد. جامعه باور دارد که این افراد دیگر نمي‌توانند در جامعه خود مشارکت داشته باشند. هرچند بسیاری از ما نمونه‌هایی را دیده‌ایم که افراد زندانی و یا معتاد بعد از طی بیماری یا زندان، اقدام به بازگشت به جامعه نموده و از بسیاری از مردم عادی و سالم برای جامعه مفیدتر واقع‌شده‌اند.

سرزنش کردن و سرزنش شدن

همه افراد از سرزنش شدن هراس دارند و تمایل ندارند افراد جامعه، آنها را بخاطر چیزی، سرزنش کنند. این احتمال که فرد به خاطر بیماری (مثلا بیماریهای ویروسی که حتی ممکن است به هر فردی نفوذ کند!)، سرزنش و یا حتی مترود شود، وی را به شدت خواهد ترساند. این مهم موجب خواهد شد که وی از نظر شرایط بدنی و ذهنی، فردی ضعيف در جامعه به حساب آيد. تبعيض همه عرصه‌های زندگی فرد را تحت تاثير قرار مي‌دهد بنابراین فرد سعی خواهد کرد که مشکل خود را پنهان کند.

امروزه در جوامع قبیله‌ای و کمتر توسعه یافته، در بسياری از موارد کل خانواده، استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی يا داغ ننگ ناشی از يکی از اعضای خود را تحمل می‌کند و آن را در جامعه باهم بر دوش می کشند. زيرا کل خانواده به عنوان يک گروه شناسايی می شود. در نتيجه اين احتمال وجود دارد که اعضای خانواده نتوانند با دوستان و يا ساير افراد، در خصوص مشکل یکی از اعضای خانواده، درد دل کنند.

راههای ایجاد تغییر

راههای بسیار ساده‎ای وجود دارند که می‌توانند تغییرات بسیار شگرفی در جامعه ایجاد کنند. در اینجا راههایی که هریک از ما مي‌توانیم با انجام آنها تفاوتی ايجاد کنیم، مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

  • درصورتیکه به هرطریق دچار بیماریهایی که در جامعه متداول نیست یا به عنوان بیماری شناخته نمی شود و نمی توان آنها را علنا عنوان کرد، شدیم، به سرعت و در اولیت زمان با یک روانشناس صحبت کنیم. با خانواده مان با مشورت روانشناس موضوع را مطرح کنیم و از آنها کمک بگیریم.
  • با فعاليت ورزشی و مطالعه کتاب، از وحشت این موضوعات در زهنمان بکاهیم. یادمان باشد چه افراد بیمار و چه افراد معتاد یا بیماران روانی، همه مانند ما انسان هستند و هیچ تضمینی وجود ندارد که خود ما اکنون در سلامت کامل باشیم.
  • درباره کلماتی که در خصوص بیماری یا افراد بیمار استفاده ميکنیم، دقت کنیم. بهتر است تمرکز ما برروی موضوع باشد نه فرد(مثلا از مشکلات مصطلح میتوان به کلمات معتاد، روانی و غیره نام برد که بار آنها روی فرد است نه موضوع).
  • شخصا به افرادی که دوروبر ما هستند که ممکن است به نوعی درگیریهایی نظیر این مشکلات مبتلا شده باشند و یا مشکلات دیگر داشته باشند کمک کنیم. پنهان کردن موضوع هیچ کمکی به فرد یا جامعه نخواهد نمود.
  • زمانی که تبعيضی را مشاهده کردیم يا رفتاری دیدیم که این موضوع را تشدید میکند با آن برخورد کنیم و اطلاع رسانی به همه افراد داشته باشیم تا این موضوع تکرار نشود.
  • به خاطر داشته باشیم که هیچ انسانی کامل نیست. پس اگر فردی معلولیت جسمی داشته باشد، بسیار بهتر از معلولیت ذهنی است. اکثر افراد تصور میکنند که سالم هستند چون مثلا می توانند راه بروند یا از دستانشان استفاده کنند. این نکته را در نظر بگیریم که هر کسی که شکستگی استخوان را تجربه کرده باشد، به گونه ای معلول جسمی محسوب می شود. هر کسی که بیماری قلبی، ریوی یا غیره داشته باشد نیز به نوعی معلول جسمی محسوب می شود. بنابراین اگر دقیق نگاه کنیم، به شکلی همه ما معلول جسمی هستیم و اکر این نگاه را توسعه دهیم، دیگر با تگاه تبعیض آمیز به سایرین نگاه نخواهیم کرد.
استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی
استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی

باتوجه به این درس، سعی‌کنیم رفتار ما و یا جامعه اطراف ما با افرادی که به نوعی به یک بیماری خاص یا مشکلی مواجه هستند، بهتر رفتار کنیم. اما اگر رفتار جامعه با فرد بیمار، شبیه به استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی باشد، با توجه به توضیحاتی که ارائه شد، اولا تحمل برچسب بیمار، از خود این بیماری برای وی سخت‌تر است و ثانیا این پدیده، موجب ایجاد افسردگی یا خشم شدید در فرد خواهد شد که این مهم یا سبب گوشه‌گیری فرد شده و یا سبب بروز اختلال و واکنش‌های اجتماعی انتقام جویانه در وی، خواهد شد.

استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی
استیگما (STIGMA) یا انگ اجتماعی

در یکی از داستانهای مشهور داستایوفسکی، فرازی وجود دارد که در آن قهرمان داستان با خود می گوید: “وقتی تمام شهر مرا جنایتکار می دانند، چرا جنایتکار نباشم؟”. این جمله علیرغم تلخ بودن، بسیار آموزنده است و نشانگر تاثیر ژرف و منفی استیگما بر جامعه است.

منابع:

اشتراک گذاری:

گروه تولید محتوای آکادمی عیب پوش

آکادمی عیب پوش، به عنوان مرجعی تخصصی در راستای توسعه شایستگی فردی و کسب و کار، مجموعه آموزشی و مشاوره ای است که برای اصالت مطالب و منابعی که با همیاران، دانشپذیران و کلیه مخاطبان خود ارائه میکند، اهمیت ویژه ای قائل است. گردآوری و طبقه بندی تمامی مطالب و درسهای این آکادمی، توسط متخصصین، مدرسین و مدیران با سابقه در حوزه های مربوطه انجام شده‌ و تمام دروس دارای اصالت هستند.

مطالب مرتبط

آموزش ادب رفتاریآموزش بازاریابی مقدماتیآموزش برندینگآموزش دیجیتال مارکتینگآموزش راهبریآموزش مالی و سرمایه گذاریآموزش مباحث مدیریتیآموزش مدیریت استراتژیکآموزش موفقیت و توسعه شخصیآموزش ها و تکنیک های فروش و مذاکره

به روش‌هایی از فکر کردن که به ما کمک می‌کند تا دنیای پیرامون خود را درک کنیم مدل ذهنی یا منتال مدل (Mental Model) می‌گویند.

آموزش بازاریابی مقدماتیآموزش توزیع مویرگیآموزش مالی و سرمایه گذاریآموزش مباحث مدیریتیآموزش مدیریت استراتژیکآموزش مدیریت مشتریآموزش موفقیت و توسعه شخصیآموزش ها و تکنیک های فروش و مذاکره

سود به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل اقتصادی، اصلی ترین نشانه موفقیت کسب‌وکار یا سرمایه‌گذاری است که در این درس به بررسی آن پرداخته ایم.

آموزش ادب رفتاریآموزش راهبریآموزش مباحث مدیریتیآموزش مدیریت استراتژیکآموزش مدیریت سرمایه های انسانیآموزش مدیریت مشتریآموزش موفقیت و توسعه شخصی

یکپارچگی ذهنی (Mental Integrity) یکی از پایه‌های اساسی شخصیت و انسجام درونی، نقشی حیاتی در سلامت روان، روابط و پیشرفت اجتماع ایفا می‌کند.

آموزش بازاریابی مقدماتیآموزش برندینگآموزش توزیع مویرگیآموزش دیجیتال مارکتینگآموزش راهبریآموزش مالی و سرمایه گذاریآموزش مباحث مدیریتیآموزش مدیریت استراتژیکآموزش مدیریت سرمایه های انسانیآموزش مدیریت مشتریآموزش موفقیت و توسعه شخصیآموزش ها و تکنیک های فروش و مذاکره

در این درس، به انواع سیستم‌ها، کاربردها و مزایای و اینکه چگونه این ابزارها می‌توانند به تحقق اهداف فردی و سازمانی منجر شوند پرداختیم.