فوبی چیست؟

فوبی(FOBI)، چیست؟

این اصطلاح، به معنای ترس ماندن یا بودن(Fear Of Being In)، نوعی فوبیا و اختلال شناختی است که فرد با ترس از موقعیت موجود بدون دلیل دچار اضطراب و استرس شده و از بودن در موضوعی می ترسد.

فوجی(FOJI)، یا ترس از پیوستن(Fear of joining in)، این یکی دیگر از اصطلاحات FOMO است. امروزه فوجی(FOJI)، اصطلاحی رایج تر از فومو (FOMO)، است. می توان گفت فوجی(FOJI)، یا ترس از پیوستن یا وارد شدن به موضوعی خاص، مانند بازرهای مالی یا انجام موضوعی خاص، بالعکس فومو است.

فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد. افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت میشود. عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

فوبی نوعی از اختلال روانی به نام آگورافوبیا است. آگورافوبیا(agoraphobia)، یک اختلال روانی و رفتاری است، به‌ویژه یک اختلال اضطرابی که با علائم اضطراب در موقعیت‌هایی مشخص می‌شود که فرد محیط خود را ناامن می‌داند و راه آسانی برای فرار وجود ندارد.

این موقعیت‌ها می‌تواند شامل فضاهای باز، حمل‌ونقل عمومی، مراکز خرید یا صرفاً بیرون از خانه بودن باشد.قرار گرفتن در این شرایط ممکن است منجر به حمله پانیک شود. کسانی که تحت تأثیر قرار می گیرند تمام تلاش خود را می کنند تا از این موقعیت ها اجتناب کنند.در موارد شدید ممکن است افراد به طور کامل قادر به ترک خانه های خود نباشند.

اصطلاح “اگورافوبیا” در سال 1871 توسط روانشناس پیشگام آلمانی کارل فردریش اتو وستفال، ابداع شد. از یونانی آگور، به معنای “محل تجمع” یا “محل بازار” و فوبیا به معنای “ترس” گرفته شده است.

اعتقاد بر این است که آگورافوبیا به دلیل ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است.این بیماری اغلب در خانواده ها دیده می شود و رویدادهای استرس زا یا آسیب زا مانند مرگ والدین یا مورد حمله قرار گرفتن ممکن است محرک باشد. آگورافوبیا به عنوان یک فوبیا همراه با فوبیاهای خاص و فوبیای اجتماعی طبقه بندی می شود.

سایر شرایطی که می توانند علائم مشابهی ایجاد کنند عبارتند از: اضطراب جدایی، اختلال استرس پس از سانحه و اختلال افسردگی اساسی.تشخیص آگورافوبیا با افسردگی، سوء مصرف مواد و افکار خودکشی همراه است.

آکادمی آنلاین عیب پوش

فومومو(FOMOMO) چیست؟

فومومو(FOMOMO)، مخفف اصطلاح ترس از راز از دست دادن(Fear Of Mistry Of Missing Out)، است. ما از ارسال چیزی می ترسیم، زیرا از مومو(MOMO)، واهمه داریم.

مومو(MOMO)، مخفف عبارت رمز و راز از دست دادن(Mystery Of Missing Out)، است. این وضعیت، سطح بالاتری از اضطراب نسبت به فومو (FOMO)، است. به عنوان مثال، وقتی موضوعی را در شبکه های اجتماعی پست می‌کنیم و پیش‌بینی می‌کنیم که دوستانمان واکنش نشان دهند، اما واکنش بسیار کمی دریافت می‌کنیم، ممکن است در حالت مومو(MOMO)،قرار بگیریم.

فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد. افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت میشود. عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

اصطلاح فومو مخصوص به اقتصاد و بازاریابی، بازار بورس، بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی نیست، بلکه در بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر نیز کاربرد دارد. امروزه گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و افزایش ارتباطات و تبلیغ یک سبک زندگی لوکس و بی نقص در ویترین این شبکه ها، احتمال ابتلای افراد به فومو را به شدت افزایش داده است.

پیش از تسلط اینترنت بر زندگی بشر، اطلاعات افراد به تلویزیون، اخبار، کتاب، مجلات و یا دنیای فیزیکی اطراف خلاصه میشد. همه این فرصت را نداشتند که سبک زندگی لوکس طبقه مرفه را با این جزییات پیگیری کنند بنابراین باتوجه به اینکه افراد محیطشان اکثرا همسان بودند، همه از یک سطح نسبی رضایت، بهره مند بودند. با توسعه انفجاری اینترنت، مردم حتی به اتاق خواب دیگران نیز راه یافتند و بلاگرها برای جذب بیشتر مخاطب، هرچه بیشتر و غلو شده تر شروع به تبلیغ ویترینی از یک زندگی رویایی و بی نقص کردند.

افراد با مشاهده این ویترین، دچار فومو شده و متعاقب آن احساس بی عرضگی که با روانشانسی موفقیت به خورد مخاططبین داده می شود، موجب شده که همه فکر کنند که از قافله ای جا مانده اند و نتیجه تنها اضطراب و استرس فراوان و گسترش افسردگی شده است. بعلاوه اینکه بلاگرها یک سبک زندگی مصرفی و لوکس را تبلیغ می کنند که روندی خارج از آن مذموم و نکوهیده است و مورد قبول جامعه نیست. بنابراین همه با حس فومو به دنبال رسیدن به آن ویترین تبلیغ شده هستند.

همه موبایل به دست دائما درحال چک کردن شبکه های اجتماعی و پیام رسانهای خود هستند و مدام به این فکر می کنند که آیا پیام یا پست جدیدی هست که ندیده باشند؟ به همین منظور همه به گوشی چسبیده و مدام درگیر این هستند که آیا کسی پاسخ استوری را داده، یا خیر. ترس از دست دادن اخبار و پیام‌ها، خود فومو است.

تعریف فومو در بازارهای مالی کمی متفاوت با تعریف آن در مسائل اجتماعی است. در بازارهای مالی، فومو به ترس از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری و یا ترید اطلاق می‌شود. به عنوان مثال، اگر سهامی رشد کند، بسیاری از ترس جاماندن از سود، اقدام به خرید آن سهم می کنند. غالبا افراد موفق نمی شوند تا بر احساسات خود غالب شوند و دچار فومو می شوند.

زمانی که فومو به صورت همه‌جانبه توسط رسانه‌ها و افراد مطرح شود، یک رشد حباب‌گونه در قیمت دارایی مدنظر پیش آمده و صاحبان بیشترین سهم، سریعا از آن بهره برداری میکنند. معمولا زیان اخر با افرادی است که دچار فومو شده اند. والها بصورت هوشمندانه با خروج سرمایه در قیمت‌های بالا موجب افت سنگین قیمت می شوند. فومو همواره مقطعی است و پس از مدتی از بین می‌رود. هرگاه منطق در خرید یا فروش وجود نداشته باشد، نباید خرید یا فروشی انجام داد.

آکادمی آنلاین عیب پوش

یولو چیست؟

یولو(YOLO) چیست؟

فلسفه زندگی یولو(YOLO)، مخفف عبارت شما یک بار زندگی میکنید(You Only Live Once)، با وجود اینکه فلسفه ای قدیمی است، از دیدگاه بسیاری از افراد یکی از فلسفه ها یا روشهای جدید زندگی محسوب می شود.

روزی نیست که شبکه های اجتماعی و خصوصاً اینستاگرام خود را چک کنیم و با پستی جذاب و چشم نواز از یک «اینفلوئنسر» معروف مواجه نشویم که در یک ویلای مجلل یا در کنار اقیانوس یا در استخری زیبا یا مکانی مجلل در حال نوشیدن یک نوشیدنی است و نوشته “رویاهایت را بساز…”

اما ما در اتوبوس یا مترو یا اسنپ، در مسیر خانه با حقوق کارمندی یا کاری پرزحمت و کم درآمد، قرار است که رویاهیمان را بسازیم و اگر مثل او نشده ایم، حتما «بی عرضه» و ناتوان بوده ایم وگرنه «فقیر به دنیا آمدن، یک اتفاق است، اما فقیر مردن، یک انتخاب!!!.»

این «بزرگترین دروغ دنیاست» و شاید اگر کسی ادعای خدایی کند، باورپذیر تر از شعار باشد!. امکان ندارد بدون زمینه قبلی، نیروی محرک، منابع اولیه، پشتوانه و ارتباطات لازم، کسی بتواند راه ثروتمند شدن را طی کند. حتی در کشورهای توسعه یافته که امکانات برابرتری نسبت به سایر کشورها وجود دارد، این موضوع غیر ممکن است. شاید بتوان گفت ثروتمند شدن در این کشورها، «حتی به مراتب سخت تر است» زیرا منابع و قدرت و روابط در اختیار کمپانی های بزرگ است و افراد و کسب و کارهای کوچک شانس موفقیت بسیار کمی دارند زیرا در فضای شدید رقابت امکان مقابله ندارند.

در لحظه تماشای این صحنه های رویایی در شبکه های اجتماعی، قطعا دو حس حسادت به آن اینفلوئنسر و حس بدبختی نسبت به وضعیت موجود خودمان، به سراغمان خواهد آمد. فلسفه یولو دقیقا برای مبارزه با این احساسات منفی خلق شده است.

موضوع فلسفه یولو، با ولنگاری و بی تفاوتی و زندگی هیپی وار، کاملا متفاوت است بلکه صرفا به این موضوع تاکید دارد که «هیچ کس از فردای خود باخبر نیست بنابراین بهتر است با امید و حس رضایت و شادمانی از وضعیت فعلی و تلاش برا ی بهبود آن زندگی کرد».

بزرگترین مشکل بشر «مقایسه» است. مقایسه، رنجی تمام نشدنی است.

مقایسه، دریچه ورود به  ناخشنودی ابدی است

بودا

از حواس خود استفاده کنیم تمرکز بر حواس، مانند صدای تپیدن قلب، بوی چای، احساس گرمای خورشید؛ خود نوعی مدیتیشن است. لزوماً نیاز نیست در جایی شبیه لب ساحل باشیم. در هر جایی این امکان وجود دارد که به موضوعات کوچک و دلپذیر اطرافمان توجه کنیم. صدای قطرات باران روی پنجره و پشت بام، رویایی تر از خیال یک ویلای ساحلی است.

چندوظیفه ای(multitasking) را متوقف کنیم. زمانی که در حال دوش گرفتن هستیم، صرفاً برروی تجربه همان لحظه دوش گرفتن تمرکز کنیم. نفس عمیق بکشیم و روی تنفس مان تمرکز کنیم. اگر واقعاً روی نفس خود متمرکز شویم، هیچ راهی برای ذهن مان باقی نخواهد ماند که بتواند ما را فریب بدهد و به گذشته یا آینده برود. فراموش نکنیم ذهن ما مانند اسبی سرکش و وحشی است و باید مهار شود در غیراینصورت ما را به زمین خواهد کوفت.

قدردانی را تمرین کنیم. وقت گذاشتن برای یادداشت همه چیزهایی که می توان بابت آنها سپاسگزار بود، به ما کمک می کند تا بر آنچه که “هست” تمرکز کنیم نه آنچه “می تواند باشد”.

غذای خود را بو کنیم. این به حواس ما برمی گردد و راهی عملی برای تبدیل کم کم آن به یک عادت است. وقتی غذا می خوریم بیشتر ازسیر شدن، درگیر طعم و مزه غذا شویم. بوییدن نارنگی هنگام پوست کندن یا مزه کردن بوی شیرینی‌هایی که در فر پخته می‌شوند، ما را در«لحظه اکنون» نگه خواهد داشت.

زندگی، آب تنی کردن در حوضچه اکنون است

سهراب سپهری

پیاده روی کنیم. چه با موسیقی و چه بدون آن. اگر بتوانیم دو یا چندنفره پیاده روی کنیم و باهم صحبت کنیم، به حال باز می گردیم. ورزش و پیاده روی، بدن و ذهن ما را در محیط فعلی متمرکز نموده و می توان ارتباط بهتری با «لحظه اکنون» برقرار کرد.

آکادمی آنلاین عیب پوش

مومو چیست؟

مومو(MOMO) چیست؟

مومو(MOMO)، مخفف عبارت رمز و راز از دست دادن(Mystery Of Missing Out)، است. این وضعیت، سطح بالاتری از اضطراب نسبت به فومو (FOMO)، است.

به عنوان مثال، وقتی موضوعی را در شبکه های اجتماعی پست می‌کنیم و پیش‌بینی می‌کنیم که دوستانمان واکنش نشان دهند، اما واکنش بسیار کمی دریافت می‌کنیم، ممکن است در حالت مومو(MOMO)،قرار بگیریم.

فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد. افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت میشود. عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

اصطلاح فومو مخصوص به اقتصاد و بازاریابی، بازار بورس، بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی نیست، بلکه در بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر نیز کاربرد دارد. امروزه گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و افزایش ارتباطات و تبلیغ یک سبک زندگی لوکس و بی نقص در ویترین این شبکه ها، احتمال ابتلای افراد به فومو را به شدت افزایش داده است.

پیش از تسلط اینترنت بر زندگی بشر، اطلاعات افراد به تلویزیون، اخبار، کتاب، مجلات و یا دنیای فیزیکی اطراف خلاصه میشد. همه این فرصت را نداشتند که سبک زندگی لوکس طبقه مرفه را با این جزییات پیگیری کنند بنابراین باتوجه به اینکه افراد محیطشان اکثرا همسان بودند، همه از یک سطح نسبی رضایت، بهره مند بودند.

با توسعه انفجاری اینترنت، مردم حتی به اتاق خواب دیگران نیز راه یافتند و بلاگرها برای جذب بیشتر مخاطب، هرچه بیشتر و غلو شده تر شروع به تبلیغ ویترینی از یک زندگی رویایی و بی نقص کردند.

افراد با مشاهده این ویترین، دچار فومو شده و متعاقب آن احساس بی عرضگی که با روانشانسی موفقیت به خورد مخاططبین داده می شود، موجب شده که همه فکر کنند که از قافله ای جا مانده اند و نتیجه تنها اضطراب و استرس فراوان و گسترش افسردگی شده است. بعلاوه اینکه بلاگرها یک سبک زندگی مصرفی و لوکس را تبلیغ می کنند که روندی خارج از آن مذموم و نکوهیده است و مورد قبول جامعه نیست. بنابراین همه با حس فومو به دنبال رسیدن به آن ویترین تبلیغ شده هستند.

همه موبایل به دست دائما درحال چک کردن شبکه های اجتماعی و پیام رسانهای خود هستند و مدام به این فکر می کنند که آیا پیام یا پست جدیدی هست که ندیده باشند؟ به همین منظور همه به گوشی چسبیده و مدام درگیر این هستند که آیا کسی پاسخ استوری را داده، یا خیر. ترس از دست دادن اخبار و پیام‌ها، خود فومو است.

تعریف فومو در بازارهای مالی کمی متفاوت با تعریف آن در مسائل اجتماعی است. در بازارهای مالی، فومو به ترس از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری و یا ترید اطلاق می‌شود. به عنوان مثال، اگر سهامی رشد کند، بسیاری از ترس جاماندن از سود، اقدام به خرید آن سهم می کنند. غالبا افراد موفق نمی شوند تا بر احساسات خود غالب شوند و دچار فومو می شوند.

زمانی که فومو به صورت همه‌جانبه توسط رسانه‌ها و افراد مطرح شود، یک رشد حباب‌گونه در قیمت دارایی مدنظر پیش آمده و صاحبان بیشترین سهم، سریعا از آن بهره برداری میکنند. معمولا زیان اخر با افرادی است که دچار فومو شده اند. والها بصورت هوشمندانه با خروج سرمایه در قیمت‌های بالا موجب افت سنگین قیمت می شوند. فومو همواره مقطعی است و پس از مدتی از بین می‌رود. هرگاه منطق در خرید یا فروش وجود نداشته باشد، نباید خرید یا فروشی انجام داد.

فوبو (FOBO) چیست؟

فوبو (FOBO)

فوبو (FOBO) به معنای ترس از گزینه های بهتر(Fear Of Better Options)، است. این موضوع به معنای ترس از رقابت هم معنا می دهد. این موضوع معمولا در مصاحبه های شغلی زیاد دیده می شود.

فوبو (FOBO)

یک شرکت جدید، دارای فوبو(FOBO)، است (ترس از گزینه های بهتر)، نامزد کردن یا ازدواج کردن نیز دارای فوبو(FOBO)، است. شرکت در مسابقات(ترس از رقیب شدن)، نیز دارای فوبو است. برخی از متخصصان روانشناسی، از این اصطلاح برای تشریح «ترس از تغییر» نیز استفاده میکنند.

کلا ترس از موقعیت های جدید، همان ترس از تغییر است. «تغییر» همیشه درد دارد و بسیاری دوست ندارند از منطقه امن خود بیرون آمده و سختی را به آغوش بکشند.

اصطلاح فوبو(FOBO)، از اصطلاح به گونه ای از ترس فومو گرفته شده است. فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد.

افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت می شود.

عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

آکادمی آنلاین عیب پوش

برومو(BROMO) چیست؟

برومو (BROMO) به چه معناست؟

برومو (BROMO)، جنبه دوستانه جلوگیری از فومو است. دوستان و اطرافیان ما به عنوان برادران از ما در برابر از دست دادن محافظت می کنند. این اصطلاح اشاره به اقدامی دارد که از همبستگی دوستان ما برای جلوگیری از احساس فومو (FOMO)، پدید آمده است.

فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد. افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت میشود.

عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

اصطلاح فومو مخصوص به اقتصاد و بازاریابی، بازار بورس، بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی نیست، بلکه در بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر نیز کاربرد دارد. امروزه گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و افزایش ارتباطات و تبلیغ یک سبک زندگی لوکس و بی نقص در ویترین این شبکه ها، احتمال ابتلای افراد به فومو را به شدت افزایش داده است.

پیش از تسلط اینترنت بر زندگی بشر، اطلاعات افراد به تلویزیون، اخبار، کتاب، مجلات و یا دنیای فیزیکی اطراف خلاصه میشد. همه این فرصت را نداشتند که سبک زندگی لوکس طبقه مرفه را با این جزییات پیگیری کنند بنابراین باتوجه به اینکه افراد محیطشان اکثرا همسان بودند، همه از یک سطح نسبی رضایت، بهره مند بودند. با توسعه انفجاری اینترنت، مردم حتی به اتاق خواب دیگران نیز راه یافتند و بلاگرها برای جذب بیشتر مخاطب، هرچه بیشتر و غلو شده تر شروع به تبلیغ ویترینی از یک زندگی رویایی و بی نقص کردند.

افراد با مشاهده این ویترین، دچار فومو شده و متعاقب آن احساس بی عرضگی که با روانشانسی موفقیت به خورد مخاططبین داده می شود، موجب شده که همه فکر کنند که از قافله ای جا مانده اند و نتیجه تنها اضطراب و استرس فراوان و گسترش افسردگی شده است. بعلاوه اینکه بلاگرها یک سبک زندگی مصرفی و لوکس را تبلیغ می کنند که روندی خارج از آن مذموم و نکوهیده است و مورد قبول جامعه نیست. بنابراین همه با حس فومو به دنبال رسیدن به آن ویترین تبلیغ شده هستند.

همه موبایل به دست دائما درحال چک کردن شبکه های اجتماعی و پیام رسانهای خود هستند و مدام به این فکر می کنند که آیا پیام یا پست جدیدی هست که ندیده باشند؟ به همین منظور همه به گوشی چسبیده و مدام درگیر این هستند که آیا کسی پاسخ استوری را داده، یا خیر. ترس از دست دادن اخبار و پیام‌ها، خود فومو است.

تعریف فومو در بازارهای مالی کمی متفاوت با تعریف آن در مسائل اجتماعی است. در بازارهای مالی، فومو به ترس از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری و یا ترید اطلاق می‌شود. به عنوان مثال، اگر سهامی رشد کند، بسیاری از ترس جاماندن از سود، اقدام به خرید آن سهم می کنند. غالبا افراد موفق نمی شوند تا بر احساسات خود غالب شوند و دچار فومو می شوند. زمانی که فومو به صورت همه‌جانبه توسط رسانه‌ها و افراد مطرح شود، یک رشد حباب‌گونه در قیمت دارایی مدنظر پیش آمده و صاحبان بیشترین سهم، سریعا از آن بهره برداری میکنند.

معمولا زیان اخر با افرادی است که دچار فومو شده اند. والها بصورت هوشمندانه با خروج سرمایه در قیمت‌های بالا موجب افت سنگین قیمت می شوند. فومو همواره مقطعی است و پس از مدتی از بین می‌رود. هرگاه منطق در خرید یا فروش وجود نداشته باشد، نباید خرید یا فروشی انجام داد.

جومو چیست؟

جومو (JOMO)، چیست؟

جومو (JOMO)، به معنای لذت از دست دادن(Joy Of Missing Out)، نوعی احساس ذهنی است که در مقابل فومو قرار دارد.

فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد. افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت میشود. عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

اصطلاح فومو مخصوص به اقتصاد و بازاریابی، بازار بورس، بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی نیست، بلکه در بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر نیز کاربرد دارد. امروزه گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و افزایش ارتباطات و تبلیغ یک سبک زندگی لوکس و بی نقص در ویترین این شبکه ها، احتمال ابتلای افراد به فومو را به شدت افزایش داده است.

پیش از تسلط اینترنت بر زندگی بشر، اطلاعات افراد به تلویزیون، اخبار، کتاب، مجلات و یا دنیای فیزیکی اطراف خلاصه میشد. همه این فرصت را نداشتند که سبک زندگی لوکس طبقه مرفه را با این جزییات پیگیری کنند بنابراین باتوجه به اینکه افراد محیطشان اکثرا همسان بودند، همه از یک سطح نسبی رضایت، بهره مند بودند. با توسعه انفجاری اینترنت، مردم حتی به اتاق خواب دیگران نیز راه یافتند و بلاگرها برای جذب بیشتر مخاطب، هرچه بیشتر و غلو شده تر شروع به تبلیغ ویترینی از یک زندگی رویایی و بی نقص کردند.

افراد با مشاهده این ویترین، دچار فومو شده و متعاقب آن احساس بی عرضگی که با روانشانسی موفقیت به خورد مخاططبین داده می شود، موجب شده که همه فکر کنند که از قافله ای جا مانده اند و نتیجه تنها اضطراب و استرس فراوان و گسترش افسردگی شده است. بعلاوه اینکه بلاگرها یک سبک زندگی مصرفی و لوکس را تبلیغ می کنند که روندی خارج از آن مذموم و نکوهیده است و مورد قبول جامعه نیست. بنابراین همه با حس فومو به دنبال رسیدن به آن ویترین تبلیغ شده هستند.

چگونه فومو (FOMO)،را به جومو (JOMOتبدیل کنیم

از آنجایی که فومو (FOMO)،به یک اصطلاح گسترده تبدیل شد، جومو (JOMO)، به عنوان یک موضوع مقابل آن مطرح شد. جومو (JOMO)، تنها برای افراد درونگرا نیست. به هر دلیل زمانی که رفتاری که جمع بصورت گله وار و گروهی انجام میدهند را آگاهانه انجام ندهیم، از لذت جومو (JOMO)، برخوردار خواهیم شد.

مفهوم جومو (JOMO)، عمیق تر از انتخاب نادیده گرفتن پیام های معمول رسانه های اجتماعی است. این یک تغییر در طرز فکر است که می تواند واقعا قدرتمند باشد. سالیوان ویندت معتقد است:”جومو رضایتی است که فرد در لحظه کنونی احساس می‌کند، همراه با پذیرش چیزی که در آن لحظه ندارد”. “رضایت از زندگی با هدفمندی و انتخاب فعالانه چیزهایی که فرد برآورده می کند افزایش می یابد.”

دانستن قدر لحظات و زندگی در حال بودن و سپاسگزار بودن برای آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد. که هر دو به طور مثبت با رفاه مرتبط هستند.

از آنجایی که اضطراب در جهان در حال افزایش است، یادگیری در لحظه بودن، به جای نشخوار کردن گذشته، تمرکز بر آنچه دیگران انجام می دهند، یا پیش بینی آینده اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. رسانه‌های اجتماعی همواره مقایسه را تشویق می‌کنند، بودا معتقد است :“مقایسه، آغاز راه بدبختی است”.

عاداتی که جومو را افزایش می دهد

از حواس خود استفاده کنیم تمرکز بر حواس، مانند صدای تپیدن قلب، بوی چای، احساس گرمای خورشید؛ نوعی تفکر مدیتیشن است. بنابراین، شاید جایی در ساحل نباشید، اما هنوز هم می‌توانید به چیزهای ظریف و دلپذیر اطرافمان توجه کنیم، شاید این همان روشی است که قطرات باران تجربه می کنند.

چندوظیفه ای را متوقف کنیم. وقتی در حال دوش گرفتن هستیم، فقط بر تجربه دوش گرفتن تمرکز کنیم. نفس عمیق بکشیم و روی تنفس تمرکز کنیم. اگر واقعاً روی نفس خود متمرکز هستیم، هیچ جای دیگری برای ذهن ما وجود ندارد که به آنجا برود.

قدردانی را تمرین کنیم. وقت گذاشتن برای یادداشت همه چیزهایی که می توان بابت آنها سپاسگزار بود، به ما کمک می کند تا بر آنچه که “هست” تمرکز کنیم نه آنچه “می تواند باشد”.

غذای خود را بو کنیم. این به حواس شما برمی گردد و راهی عملی برای تبدیل آن به عادت است. وقتی غذا می خوریم بیشتر از صرف طعم و مزه درگیر شویم. بوییدن نارنگی هنگام پوست کندن یا مزه کردن بوی شیرینی‌هایی که در فر پخته می‌شوند، ما را در اکنون نگه خواهد داشت.

پیاده روی کنیم. چه به موسیقی گوش داده ویا چه با کسی صحبت کنیم، استفاده از بدن برای قرار گرفتن در محیط فعلی می تواند ارتباط بسیار زیادی با اکنون برقرار کند.

آکادمی آنلاین عیب پوش

فومو چیست؟

فومو (FOMO)، چیست؟

فومو (FOMO)، به معنای ترس از دست دادن(Fear Of Missing Out)، نوعی سندروم یا اتفاق ذهنی است که در مغز اتفاق می افتد. افراد زمانی در موقعیت فومو (FOMO)، قرار می گیرند که با مشاهده وضعیتی خاص، دچار ترس از دست دادن یک موقعیت یا فرصت میشود.

عموما ابتلا به فومو، موجب اقدام به انجام یک عمل هیجان زده و احساسی می شود. اضطراب و هیجان ایجاد شده در ذهن انسان، نهایتا منجر به آن می‌شود که فکر کند، درحال عقب افتادن از دیگران است و فرصتی را چه حقیقی و چه خیالی از دست خواهد داد.

اصطلاح فومو مخصوص به اقتصاد و بازاریابی، بازار بورس، بازار ارزهای دیجیتال و بازارهای مالی نیست، بلکه در بسیاری از مسائل اجتماعی دیگر نیز کاربرد دارد. امروزه گسترش اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و افزایش ارتباطات و تبلیغ یک سبک زندگی لوکس و بی نقص در ویترین این شبکه ها، احتمال ابتلای افراد به فومو را به شدت افزایش داده است.

پیش از تسلط اینترنت بر زندگی بشر، اطلاعات افراد به تلویزیون، اخبار، کتاب، مجلات و یا دنیای فیزیکی اطراف خلاصه میشد. همه این فرصت را نداشتند که سبک زندگی لوکس طبقه مرفه را با این جزییات پیگیری کنند بنابراین باتوجه به اینکه افراد محیط اطرافشان اکثرا همسان بودند، همه از یک سطح نسبی رضایت، بهره مند بودند. با توسعه انفجاری اینترنت، مردم حتی به اتاق خواب دیگران نیز راه یافتند و بلاگرها برای جذب بیشتر مخاطب، هرچه بیشتر و غلو شده تر شروع به تبلیغ ویترینی از یک زندگی رویایی و بی نقص کردند.

افراد با مشاهده این ویترین، دچار فومو شده و متعاقب آن احساس بی عرضگی که با روانشانسی موفقیت به خورد مخاططبین داده می شوند. این موضوع موجب شده که همه فکر کنند که از قافله ای جا مانده اند و نتیجه تنها اضطراب و استرس فراوان و گسترش افسردگی شده است. بعلاوه اینکه بلاگرها یک سبک زندگی مصرفی و لوکس را تبلیغ می کنند که روندی خارج از آن مذموم و نکوهیده است و مورد قبول جامعه نیست. بنابراین همه با حس فومو به دنبال رسیدن به آن ویترین تبلیغ شده هستند.

همه موبایل به دست دائما درحال چک کردن شبکه های اجتماعی و پیام رسانهای خود هستند و مدام به این فکر می کنند که آیا پیام یا پست جدیدی هست که ندیده باشند؟ به همین منظور همه به گوشی چسبیده و مدام درگیر این هستند که آیا کسی پاسخ استوری را داده، یا خیر. ترس از دست دادن اخبار و پیام‌ها، خود فومو است.

تعریف فومو در بازارهای مالی کمی متفاوت با تعریف آن در مسائل اجتماعی است. در بازارهای مالی، فومو به ترس از دست دادن فرصت سرمایه‌گذاری و یا ترید اطلاق می‌شود. به عنوان مثال، اگر سهامی رشد کند، بسیاری از ترس جاماندن از سود، اقدام به خرید آن سهم می کنند. غالبا افراد موفق نمی شوند تا بر احساسات خود غالب شوند و دچار فومو می شوند.

زمانی که فومو به صورت همه‌جانبه توسط رسانه‌ها و افراد مطرح شود، یک رشد حباب‌گونه در قیمت دارایی مدنظر پیش آمده و صاحبان بیشترین سهم، سریعا از آن بهره برداری میکنند. معمولا زیان آخر با افرادی است که دچار فومو شده اند. والها بصورت هوشمندانه با خروج سرمایه در قیمت‌های بالا موجب افت سنگین قیمت می شوند. فومو همواره مقطعی است و پس از مدتی از بین می‌رود. هرگاه منطق در خرید یا فروش وجود نداشته باشد، نباید خرید یا فروشی انجام داد.

آکادمی آنلاین عیب پوش

گره گوردی چیست؟

گره گوردی(Gordian knot)، چیست؟

این مفهوم شاید نوعی فلسفه باشد اما در حقیقت برگرفته از افسانه‌ای است که به اسکندر کبیر نسبت داده شده است. این عبارت به مشکلی اشاره دارد که به‌ظاهر لاینحل است ولی با راه‌حلی زیرکانه یا با تقلب رفع می‌شود.

گره گوردی، نوعی تفکر جانبی تلقی می شود که با حقه و کلک همراه است. تفکر جانبی(Lateral thinking)، روشی از تفکر ااست که فراتر و یا خارج از چارچوب عمومی تفکر معمولی و خطی است. منظور از تفکر جانبی، نگاه از دیدگاهی متفاوت به مساله، جهت یافتن نظرات نو و تغییر روش حل مسئله است. این روش عموما با فراتر رفتن از روش‌خطی و ارسطویی برای یافتن نظرات نو، آغاز شده و به شکلی آگاهانه، در جهت تغییر و تحول روش حل مسئله، تلاش می‌کند.

کاربرد این دیدگاه، مستلزم پذیرش دیدگاه‌های مختلف نسبت به موضوع است. روش‌های مختلف تفکر جانبی برای یافتن راه‌های جدید و متفاوت به کار می‌روند و حتی گاهی به طرح نظرات کاملاً غیرمنطقی منجر می‌شود، با این حال جستجوی راه‌های جدید و متعدد، نشانه تمایل به خلاقیت بوده و باعث برانگیختن و سیلان فکر می‌شود. هیچ تفکری در این روش خنده دار و مردود نیست و به هر راه حل ممکنی فکر خواهد شد.

فریگیه، یکی از سرزمینهای یونانی بود که در سده چهارم پیش از میلاد، به یکی از ساتراپی‌های امپراتوری هخامنشیان تبدیل شده بود. پس از درگذشت پادشاه فریگیه، این ساتراپی پادشاهی نداشت. یکی از پیشگویان پیشگویی کرده بود که نخستین مردی که سوار بر ارابه وارد شهر شود، شاه فریگیه اعلام خواهد شد.

دهقانی به نام گوردیاس سوار بر ارابه وارد شهر شد. جایگاه و منزلت او را پیشتر عقابی که بر روی ارابه‌اش نشسته بود و نشانه‌ای از خدایان دانسته می‌شد، نوید داده بود. گوردیاس به محض ورود به شهر، به عنوان پادشاه اعلام شد.

پسر او، میداس، به پاس شاه شدن پدرش، ارابه او را به درگاه خدای فریگیه، سابازیوس اهدا کرد و بدین منظور ارابه را به یک تیرک یا تنه یک درخت گره زد. این گره، به قدری کور و محکم بود که هیچ کس توانایی باز کردن آن را داشت. اگر این گره باز میشد، سلطنت بدست گشاینده گره می افتاد. به این گره “گره گوردی”، گفته می شد.

در زمستان سال ۳۳۳ پیش از میلاد، اسکندر در فریگیه اردو زد. به او گفته بودند که باید گره را بازکند اما او هرچه تلاش کرد، سر گره را پیدا نکرد. اسکندر تقلب و تفکر جانبی را برای گشایش گره در پیش گرفت. او با یک ضربه شمشیر گره را به دو نیم کرد و برای گره دو سر جدید ایجاد کرد. آن شب هوا به‌شدت طوفانی شد. آریستاندر، پیشگوی اسکندر، خبر داد که این طوفان نشان از خوشحالی زئوس دارد و پیروزی‌های بسیاری برای اسکندر به همراه خواهد آورد. پس از آنکه اسکندر با یک ضربه شمشیر گره را برید، زندگی‌نویسان او ادعا کردند که پیشتر غیبگویی از غیب خبر آورده‌است که هرکس گره را بگشاید، شاه آسیا خواهد شد.

فکر کردن خارج از جعبه (همچنین تفکر خارج از جعبه یا تفکر خارج از چارچوب) استعاره‌ای است به معنی فکر کردن به روشی متفاوت، غیرمعمولی، مبتکرانه یا از جنبه‌ای متفاوت. این اصطلاح در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در حوزه مشاوره مدیریتی، پس از ورود تفکر جانبی به علم مدیریت، بوجود آمد. که مشاوران از مراجعان می‌خواستند پازل ۹ نقطه‌ای را که نیاز به تفکر جانبی داشت حل کنند.

این عبارت یا کلیشه به طور گسترده‌ای در محیط‌های کسب و کار به خصوص توسط مشاوران مدیریت و مربیان اجرایی به کار گرفته شده است.

تفکر خارج از چارچوب، شاید به این سادگی که تصور میکنیم نباشد. سخت است که اول همه چیز را زیر سوال برد و به هر راه حل های عجیب و ناممکن یا مسخره هم فکر کنیم. به هررو اول لازم است که از جعبه ای که درون آن قرار داریم بیرون بیاییم و از مسئله یا موضوع فاصله بگیریم و آن را از جنبه دیگری بررسی کنیم. ضرب العجل(deadline) داشتن، موضوعی است که اجازه تفکر مجدد را تاحدی گرفته و ذهن انسان را محدود می کند.

این موضوع را درنظر بگیریم که مفاهیمی که ما از مشکلات یا مسائل درک میکنیم، تنها برداشت ما از آن موضوع است، نه حقیقی که آن موضوع دارد. یعنی ممکن است برداشت ما از آن موضوع یا مسئله بر حقیقت منطبق باشد یا نباشد. بنابراین به قطعیت درباره موضوعات نظر ندهیم. به هررو این احتمال را همیشه بدهیم که ممکن است اشتباه کنیم و و راه بهتری وجود داشته که به ذهن ما نرسیده است. تنها یک چیز را نباید فراموش کنیم که «تنها نسبیت است که قطعی است!».

آکادمی آنلاین عیب پوش

تفکر جانبی چیست؟

تفکر-جانبی

تفکر جانبی (Lateral thinking)، چیست؟

تفکر جانبی (Lateral thinking)، روشی از تفکر ااست که فراتر و یا خارج از چارچوب عمومی تفکر معمولی و خطی است. منظور از تفکر جانبی، نگاه از دیدگاهی متفاوت به مساله، جهت یافتن نظرات نو و تغییر روش حل مسئله است. این روش عموما با فراتر رفتن از روش‌خطی و ارسطویی برای یافتن نظرات نو، آغاز شده و به شکلی آگاهانه، در جهت تغییر و تحول روش حل مسئله، تلاش می‌کند.

تفکر-جانبی
تفکر-جانبی

کاربرد این دیدگاه، مستلزم پذیرش دیدگاه‌های مختلف نسبت به موضوع است. روش‌های مختلف تفکر جانبی برای یافتن راه‌های جدید و متفاوت به کار می‌روند و حتی گاهی به طرح نظرات کاملاً غیرمنطقی منجر می‌شود، با این حال جستجوی راه‌های جدید و متعدد، نشانه تمایل به خلاقیت بوده و باعث برانگیختن و سیلان فکر می‌شود. هیچ تفکری در این روش خنده دار و مردود نیست و به هر راه حل ممکنی فکر خواهد شد.

تفکر-جانبی
تفکر-جانبی

اصطلاح “تفکر جانبی”، برای اولین بار در سال ۱۹۶۷ توسط ادوارد دوبونو مطرح شد. دوبونو برای تشریح نظریه خود از قضاوت حضرت سلیمان نام برد. او این روش را استدلال غیر مستقیم، نامید.

تفکر-جانبی
تفکر-جانبی

مطابق این داستان، حضرت سلیمان در مقام قضاوت میان دو زن که هر دو ادعای مادری کودکی را داشتند، برای یافتن حقیقت که کدام زن واقعا مادر کودک است، دستوری عجیب داد. او فرمان داد تا کودک را بیاورند و در پیش چشم هردوزن به دونیم کنند تا هر یک از زنان سهم خود را بردارد، او با این حکم قصد داشت تا با مشاهده واکنش زنان در مقابل این حکم، قضاوت کند که کدام یک مادر حقیقی کودک است. بدیهی است که یکی از زنان حکم را پذیرفت اما دیگری از فرط ترس بیهوش شد، بنابراین حضرت سلیمان حکم کرد که کودک را به او بسپارند.

تفکر-جانبی
تفکر-جانبی

فکر کردن خارج از جعبه (همچنین تفکر خارج از جعبه یا تفکر خارج از چارچوب) استعاره‌ای است به معنی فکر کردن به روشی متفاوت، غیرمعمولی، مبتکرانه یا از جنبه‌ای متفاوت. این اصطلاح در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در حوزه مشاوره مدیریتی، پس از ورود تفکر جانبی به علم مدیریت، بوجود آمد. که مشاوران از مراجعان می‌خواستند پازل ۹ نقطه‌ای را که نیاز به تفکر جانبی داشت حل کنند.

تفکر-جانبی
تفکر-جانبی

موضوع این پازل ۹ نقطه‌ای بدین شکل بود. روش حل این پازل به این صورت بود که در آن باید هر ۹ نقطه با چهار خط مستقیم یا کمتر بدون برداشتن قلم یا بیش از یک بار رد شدن دو خط از روی هم به هم وصل شوند. راه حل‌های بسیار برای پازل ۹ نقطه‌ای وجود دارد اما تقریبا تمام این راحل حلها، خارج از جعبه ذهنی که ذهن با دیدن نقاط متصور می‌شود، هستند.

این عبارت یا کلیشه به طور گسترده‌ای در محیط‌های کسب و کار به خصوص توسط مشاوران مدیریت و مربیان اجرایی به کار گرفته شده است.

تفکر-جانبی
تفکر-جانبی

تفکر خارج از چارچوب، کار ساده‌ای نیست. ابتدا باید همه چیز را زیر سوال برد و به هر راه حلی، هر قدر هم عجیب، فکر کرد. به اصطلاح ابتدا باید از جعبه بیرون آمد و بعد از آن شروع به فکر کردن یا ارائه راه حل نمود! یکی از دشمنان این روش، داشتن ضرب العجل(deadline)، است!

چیزی که ما از موضوعات می‌دانیم صرفا تحلیل و برداشت ما از موضوعات است. بنابراین تفکر ما به نسبت همان تحلیل های ما شکل می‌گیرد. خیلی از مواقع ذهن ما موجب متوقف کردن ماست و مسائل آن گونه که ما می اندیشیم، نیستند. یک نکته لازم است همیشه تکرار شود که شاید راه بهتری وجود داشته باشد و ما به آن فکر نکرده باشیم. تنها می توانیم از یک چیز اطمینان داشته باشیم که: «همه چیز نسبی است».

آکادمی آنلاین عیب پوش