اثر گولم (golem effect) یا پیش تضعیف ذهنی چیست؟
این اثر به عنوان یکی از مشهودترین، فراگیرترین و قدرتمندترین آثار در زندگی فردی انسانهاست. گولم هایی که از ما می سازند یا گولم هایی که میسازیم، را می توان همه جا مشاهده کرد. اما اثر گولم چیست و چرا این قدر اهمیت دارد؟
گولم یا گالم، موجودی افسانه ای است که در داستانهای اساطیری یهود بسیار شهرت دارد. گولم موجودی غول آسا و انسان گونه است که با جادو خلق شده. جنس این موجود از سفال است و هدف از ساختن آن، محافظت از شهر و مردم آن از حملات اقوام مهاجم است.
داستان گولم به خاخام بزرگ پراگ، یهودا لو بن بزالل باز می گردد. داستانهای بسیاری درباره قدرتهای فرابشری این رابی بزرگ (معلم تورات )، وجود دارد که او به سحر و جادو مسلط بوده و موجودات عجیب زیادی را به خدمت گرفته که البته مشهورترین این موجودات، گولم است.
گولم در ابتدا موجودی مفید بود و دستورات بن بزالل را اطاعت می کرد اما رفته رفته به موجودی وحشی بدل شد که قابل کنترل نبود و سر به نافرمانی از خالقش زد. او نه تنها فرامین خاخام را اجرا نمی کرد، به بلکه در صدد حمله به شهری که برای محافظت از آن خلق شده بود، برآمد.
بن بزالل چاره دیگری نیافت و در آخر مجبور شد برای جلوگیری از به بار آمدن خرابیهای بیشتر، مخلوق خود را نابود کند. اثر گولم با اشاره و الهام از این افسانه شهرت یافته است.
در تمام سازمانها و شرکتها، گولم هایی وجود دارند که در نهایت سازندگان آنها مجبور خواهند شد، آنها را از میان ببرند، در صورتی که خودشان آنها را بوجود آورده اند. این اثر اشاره به رابطه سطح انتظارات مدیران و عملکرد کارکنان دارد. در روانشناسی، این اثر به تأثیر نامطلوبی گفته میشود، که سطح پایین انتظارات روی عملکرد افراد بر جای میگذارد.
به بیان ساده تر، مدیران، معلمان یا والدین با القای سطح انتظارات خود، عملکرد افراد را پایین می آوردند. به عنوان مثال، مدیری که به کارکنان القا میکند که توانایی انجام کاری را ندارند. این مدیر موجب پدید آمدن اثر گولم در افراد می شود و آنها هم بصورت ناخودآگاه، توانایی انجام آن کار را از دست خواهند داد.
اگر مدیران، به تیم القا کنند که آنها توانایی پایینی دارند و دائم این موضوع را تکرار کنند، کارکنان به مرور باور می کنند که واقعا توان انجام آن کار را ندارند. آنگاه در زمان مواجهه با همان کار، در عمل هم نمی توانند از پس آن بر بیایند.
ما همواره در معرض قضاوت های مختلف هستیم. یا در معرض قضاوت خود، و یا در معرض قضاوتهای دیگران. موضوع مهم این است که این قضاوت ها، بر روی ما تاثیر میگذارند. اگر قضاوتها مثبت باشند، تاثیر مثبت، و اگر تخریب کننده و منفی باشند، تاثیر منفی خواهند گذاشت.
وقتی کوچکتر بودیم، یکی از برادرانم کمی اضافه وزن داشت. بقیه خانواده همه ورزشکار بودند اما این برادر، توان حتی چند قدم دویدن نداشت.
به همین دلیل همیشه از طرف پدرم مورد شماتت قرار میگرفت. کم کم باور کرد که همیشه اینگونه خواهد ماند. علت اصلی داستان این بود، که پدرم با رفتارهای سرزنش گونه اش، از برادرم یک گولم ساخته بود. چند سال بعد، برادرم تصمیم گرفت خودش را اثبات کند. او ساعتها دور زمین فوتبال می دوید تا لاغر شود. اما برادرم پس از مدتی، به یکی از ورزیده ترین دانش آموز تبدیل شد و دروازه بانی تیم فوتبال نوجوانان را از آن خود کرد. امروز بین برادران تنها فردی که بدن سالم و ورزشی دارد همان برادر است!!
عکس این پدیده هم مصداق دارد که به عنوان اثر پیگمالیون شناخته میشود. این اثر همانند اثر گولم و درجهت عکس آن عمل می کند.