معرفی فیلم سینمایی خاندان روتشیلد

معرفی فیلم سینمایی خاندان روتشیلد

فیلم سینمایی خاندان روتشیلد (The House of Rothschild) ، درام تاریخی درباره شاخه بانکدار خانواده روتشیلد محصول سال ۱۹۳۴ سینمای هالیوود به  کارگردانی آلفرد ال ورکر و سیدنی لنفیلد است.

درباره فیلم

 داستان این فیلم توسط جورج همبرت وستلی نوشته شد و مجدداً توسط نونالی جانسون بازنویسی شد. تهیه کنندگی این فیلم را ویلیام گوتز بر عهده داشته است. موسیقی فیلم توسط آلفرد نیومن ساخته شد. توزیع این فیلم توسط کمپانی فیلم یونایتد آرتیستس (United Artists) صورت گرفت که توسط چارلی چاپلین و همکارانش تاسیس شد.

بازیگرانی نظیر جورج آرلیس، لورتا یانگ و بوریس کارلوف در این اثر به ایفای نقش پرداخته اند. این فیلم از معدود فیلمهای سینمایی بلند آن دوران (با مدت 90 دقیقه) بود. این اثر نهایتاً در هفتم آوریل سال 1934 در ایالات متحده به نمایش گذاشته شد. این پروژه حدود یک میلیون دلار در آن سال در گیشه فروخت که برای آن دوران یک موفقیت تجاری محسوب می شود.

داستان فیلم

داستان فیلم درباره شروع استراتژی بانکداری و آغاز آن از منزل پدری روتشیلد است. در سال 1780 در فرانکفورت، ناتان روچیلد، جوانی است که در خانواده ای ثروتمند بزرگ شده و همواره مجبور بوده ثروتش را از ماموران مالیات دولت پنهان کند و یا به آنها رشوه دهد تا به طور موقت دست از سرشان بردارند.

پدر ناتان پیش از مرگ وصیت میکند که فرزندانش تا حد امکان صادق باشند، اما دولت آلمان این اجازه را نمی دهد به همین دلیل به آنها دستور می دهد بانک‌هایی را در کشورهای مختلف در سراسر اروپا راه‌اندازی کنند.

یکی از پسران به نام آمشل مامور تاسیس بانک در فرانکفورت شده، و به ترتیب سالومون در وین، ناتان در لندن، کارل در ناپل و جیمز در پاریس به تاسیس بانک مامور می شوند.

این وصیت آغاز یک امپراتوری بانکی است زیرا تنها به این دلیل میتوان مقدار زیادی پول را بدون دخالت دولت جابجا کرد. به این ترتیب، آنها می توانند در صورت لزوم بجای پذیرش ریسک ارسال طلا به مراکز مختلف، صرفا با یک پیام «اعتبار» جابجا کنند. آنها از تاجران ونیزی که اولین بانکداران جهان بودند، الگوبرداری نموده و بین خودشان اعتبار جابجا میکنند.

این خاندان و جلو اجتناب کنند، زیرا در جنگ در خطر سرقت توسط دشمن و در صلح توسط هموطنان خود قرار دارند. در عوض، آنها می توانند از بانک های یکدیگر استفاده کنند. سی و دو سال بعد، پسران خاندان روتشیلد، شبکه ای بانکی تأسیس کرده اند…

روانشناسی فیلم

همین میزان کافیست که بگوییم امپراتوری روتشیلد، برروی خون سربازان کشته شده در نبرد واترلو بنا شده است. همانگونه که این خانواده بعدها نیز با اعطای وامهای سنگین به کمپانی های ساخت و دلالان اسلحه، سود سرشاری را نصیب خود کردند. شاید امروزه شعار «اتحاد، صداقت و اقتصاد» این خانواده کمی مضحک به نظر برسد زیرا موضوع «صداقت» جایگاهی در این امپراتوری ندارد!

رویکردهای فیلم

یکی از پیش نیازهای اصلی موفقیت، داشتن «برنامه» درست و کارآمد و از آن مهمتر، اجرای آن است. زمانیکه استراتژی درست و کارآمد باشد، منافع سازمان تامین خواهد شد. این فیلم می تواند رویکردهای زیر را به مخاطب نمایش دهد:

نکات آموزنده فیلم

در این فیلم یکی از درسهای بزرگ کسب و کار نهفته است. ناتان چند روز پیش از ورشکستگی کامل، تصمیم می گیرد برای حمایت از متحدان (دولتهای متحد برعلیه ناپلئون بناپارت) همه چیز خود را به خطر بیندازد. شاید بتوان این رویکرد را با ایلان ماسک پیش از ورشکستگی کامل ، مقایسه کرد. با این ریسک بزرگ، از نبرد واترلو خبر می رسد که ولینگتون پیروز شده است. اما چگونه این پیروزی موجب تبدیل شدن ناتان به ثروتمندترین مرد جهان و همزمان دریافت لقب بارون می شود.

در درس مربوط به «ضربه بازار لندن چه بود و چه پیامدهایی داشت؟» به تفصیل در این باره توضیح داده شده است.

به من بگو چرا؟

داستان فیلم درباره شاخه انگلیسی خانواده روتشیلد که در پارسی به « روچیلد » نیز شناخته شده اشاره دارد. بانکهای این خانواده در کشورهای روسیه، ایران ، ونزوئلا و کوبا و سوریه فعالیت نمی کنند.

منابع:

معرفی فیلم سینمایی ماندلا در راه آزادی

معرفی فیلم سینمایی ماندلا در راه آزادی

فیلم سینمایی ماندلا در راه آزادی (Mandela: Long Walk to Freedom) ، درام زندگینامه ای در حوزه رهبری و مدیریت با بازی ادریس البا به کارگردانی جاستین چادویک ، محصول مشترک انگلستان فرانسه و افریقای جنوبی در سال 2013 است.

درباره فیلم

فیلمنامه این اثر در در ژانر زندگینامه‌ای  از روی کتاب «مسیر طولانی آزادی» نوشته خود «نلسون ماندلا» اقتباس شد و نهایتاً کارگردانی این درام برعهده جاستین چادویک گذاشته شد. ستارگانی همچون ادریس البا و نائومی هریس به همراه تونی گوروگ و ریاض موسی در این اثر به ایفای نقش پرداخته اند. کارگردان تلاش کرده تا وقایع و کادرهای موجود در فیلم را شبیه به قابهای تصاویر حقیقی که از ماندلا منتشر شده بوده، بازسازی کند.

داستان فیلم

داستان این فیلم خلاصه ای دراماتیک از زندگی نلسون ماندلا یکی از تاثیرگذارترین رهبران قرن بیستم است که با مهاتما گاندی مقایسه می شود. سفری از دوران کودکی و جوانی وی تا دوران مبارزات و زندان و نهایتاً پیروزی و ریاست جمهوری وی و تبدیل وی به یک ابرقهرمان و اسطوره آزادی خواهد در جهان.

ماندلا که درس وکالت خوانده، در دهه 1940 به کنگره ملی آفریقا می پیوندد. در آن زمان سیستم دیکتاتوری آپارتاید بر افریقای جنوبی حاکم بود. پس از کشتار شارپویل وی مجبور به ترک اعتراض مسالمت آمیز و روی اوردن به مقاومت مسلحانه می شود.

او و همراهانش دستگیر شده و به حبس ابد محکوم می شوند. اما این پایان ماجرا نیست. همسر ماندلا «وینی» با اینکه زمانی که ماندلا در زندان است توسط مقامات وقت رژیم آپارتاید مورد آزار قرار می گیرد. در طول چندین دهه در زنجیر، روح ماندلا تسلیم نشده است، زیرا مبارزه او در داخل زندان و پس از آزادی از زندان ادامه می یابد.

مبارزات همسر ماندلا رفته رفته به مبارزات خشونت‌آمیز با دولت آپارتاید تبدیل می‌شود. در اذهان عمومی اما با توجه به اینکه خود ماندلا در زندان بوده و خشونت بری است، جایگاه وی به عنوان رهبر آزادی بخش افریقا توسعه یافته و بالا می‌رود. پس از آزادی ماندلا او تلاش میکند تا کشور و مردم را متحد نموده و مبارزات را به شکلی دموکراتیک و مسالمت آمیز پیش ببرد…

روانشناسی فیلم

اینکه همه ما میدانیم ماندلا، طولانی ترین زندان انفرادی بین رهبران جهان را تجربه کرده است، تنها یک تعریف نیست. عمق این ماجرا اینجاست که ماندلا تا چه میزان امید خود را از حفظ کرده است.

رویکردهای فیلم

این فیلم موارد آموزنده زیادی را خصوصاً در حوزه رهبری دارد. همچنین می تواند به عنوان درامی انگیزشی نیز محسوب شود. تماشاچیان تا پایان فیلم با قهرمان همدردی میکند و به استقامت وی احترام میگذارد اما اگر بخواهد خودش را در قالب یک رهبر ببیند، باید درسهای فیلم را درک کند:

نکات آموزنده فیلم

در این فیلم نکات آموزشی بسیاری وجود دارد. کارآفرینان، رهبران و همه افرادی که آرزویی متعالی یا شخصی در سر دارند، باید بدانند، پیروزی به این سادگیها نیست. اگر کسی در جایگاه ماندلا قرار میگیرد، حاصل سالها زجر و استقامتی است که همواره و هرروز ان را حفظ کرده است.

چرا نلسون ماندلا (مادیبا) جایزه آتاتورک را نپذیرفت؟

مادیبا در سال 1992 از طرف ترکیه برنده جایزه صلح آتاتورک شد. او این واکنش را پاسخی به نقض حقوق بشر توسط ترکیه در همان سال عنوان کرد. این موضوع بازتاب بسیاری در رسانه های ترکیه داشت و خشم دولت وقت را برانگیخت.

مصطفی کمال پاشا آتاتورک (پدر ترکیه نوین) از مبارزین و افسران قدیمی عثمانی بود که پس از تجزیه امپراتوری عثمانی و پیروزی حزب جوانان ترکیه در سال 1923 به‌عنوان نخستین ریاست جمهوری ترکیه را تا سال 1938 برعهده داشت. آتاتورک ترقی خواه بود و اصلاحات همه‌جانبه‌ای را در ترکیه به اجرا درآورد و این کشور را به کشوری سکولار و صنعتی مدرن تبدیل کرد.

با این وجود از آتاتورک تا ماندلا، تفاوت از زمین تا آسمان است! ماندلا «آزادی خواه» و «توسعه خواه» بود و سالهای عمر خود را در زندان به پاس تفکری آزادی خواه خود گذراند. با وجود اینکه زندگی مدرن مردم امروز ترکیه مدیون تلاشها و زحمات آتاتورک است اما رویکرد این دو رهبر بزرگ باهم کاملا متفاوت بوده است. در نهایت با رایزنی سفارت ترکیه در افریقای جنوبی، سالها بعد در سال 1999 مادیبا این جایزه را پذیرفت.

البته پس از این اقدام مادیبا، در سال 1993 وی جایزه صلح نوبل را دریافت کرد. کنگره افریقا در بیانیه ای عنوان کرد که «نلسون ماندلا تمام زندگی خود را در خدمت دموکراسی، حقوق بشر و رهایی از ظلم گذرانده و مایل است کاملاً قاطعانه اعلام کند جایزه آتاتورک را نپذیرفته است و برنامه ای برای سفر به ترکیه ندارد».

ویکا مزوی خومالو (نماینده کنگره افریقای جنوبی) در کنفرانسی که پس از درگذشت ماندلا در آنکارا برگزار شد عنوان کرد که پدر و نماد آفریقای جنوبی ، جایزه را رد نکرده، بلکه نپذیرفته و این دو باهم تفاوت دارند! ماندلا جایزه را نپذیرفت زیرا در آن زمان موقعیت سیاسی ترکیه و جهان موقعیت مناسبی نبود.

به من بگو چرا؟

چرا باید این فیلم را تماشا کرد؟ به هزارو یک دلیل. هزار دلیل آن به موفقیت باز میگردد اما یک دلیل آن بسیار ارزشمند است: «رنج». رنج و مشقت، چیزی است که انسانها را تا به امروز تبدیل به چیزی کرده که امروزه هستند. انسان همواره با رنج، آمیخته بوده است.

زندگی با اینکه شیرینی های بسیاری دارد، درد و رنج بیشتری دارد. اما کسانی وجود دارند، که درد و رنج را تبدیل به موفقیت میکنند و ماندلا، یکی از آنهاست.

معرفی فیلم سینمایی باشگاه مبارزه

معرفی فیلم سینمایی باشگاه مبارزه

فیلم سینمایی باشگاه مبارزه (Fight Club) درام بلند روانشناختی هالیوودی به کارگردانی دیوید فینچر محصول سال ۱۹۹۹ است.

درباره فیلم

فیلمنامه این اثر بر اساس رمانی به همین نام نوشته چاک پالانیک تقریر شده است. ستارگانی نظیر ادوارد نورتون، برد پیت و هلنا بونهام کارتر در این اثر به ایفای فیلم نقش پرداخته اند.

این درام یکی از جنجالی ترین فیلمهای دهه نود میلادی است و به نماد بسیاری از اعتراضات تبدیل شده است. فیلمنامه این درام، اگرچه دقیقاً به اصل داستان موجود در رمان پایبند نیست، اما همچنان همان سعی کرده تا سبک نوشتاری فضای متصور شده توسط نویسنده را منتقل کند.

نهایتاً فیلم در سال 1999 به نمایش درآمد و جنجال بسیاری به پا کرد. با وجود اینکه تبلیغات مناسبی برای آن صورت گرفته بود، به علت اختلافاتی میان استودیو و کارگردان درباره نوع تبلیغات، فیلم در گیشه شکست خورد اما، این پایان ماجرا نبود. این فیلم پس از توزیع نسخ دی وی دی آن، مورد تحسین منتقدان و تماشاچیان قرار گرفت و نقدهای مثبتی دریافت کرد.

فیلم سینمایی باشگاه مبارزه، در واقع تبدیل به یکی از جنجالی‌ترین فیلم‌ های پایان فرن بیستم شد. جالب اینجاست که پس از انتشار این فیلم تعدادی باشگاه مبارزه در امریکا به صورت زیرزمینی فعالیت خود را آغاز کردند و ویدئو صحنه های مبارزه خود را در اینترنت منتشر کردند. محبوبیت این باشگاهها در میان جوانان، سبب شد تا نهایتاً با دستور دادگاه فدرال ایالات متحده، پلیس به شکلی گسترده وارد عمل شده و از فعالیت آنها جلوگیری کند. این فیلم در مجله امپایر به تناوب به عنوان نود و هشتمین فیلم برتر تاریخ سینما معرفی شده است.

داستان فیلم

قهرمان داستان که  «راوی» نام دارد و نامی ندارد، مبتلا به فراموشی و بیماری بی‌خوابی مبتلا است. وی همزمان از افسردگی رنج برده و از شرایط کنونی زندگی خود، به شدت ناراضی است.

او در یکی از سفرهای کاری اش با فردی به نام «تایلر دورن» آشنا می شود و با وی گرم می گیرد. این دو باشگاه مبارزه زیرزمینی راه اندازی می کنند. همزمان راوی درگیر رابطه عاطفی با زنی به نام «مارلا سینگر» می شود.

ورود مارلا، زندگی راوی را به هم ریخته و آشنایی با تایلر هم به این موضوع دامن میزند. راوی سعی دارد تا مارلا را دوباره جذب کند اما اتفاقات عجیبی در باشگاه مبارزه رخ می دهد و رفته رفته باشگاه بزرگ شده و توسعه می یابد. این توسعه تا جایی پیش میرود که در برخی موارد کنترل باشگاه از دست راوی و تایلر خارج می شود اما …

روانشناسی فیلم

کارگردان فیلم، بارها سعی کرده تا از پیش بینی فیلم توسط تماشاگر، جلوگیری کند که البته در این خصوص، موفق عمل کرده است. تقریبا تمامی تماشاچیان تا پایان فیلم نتوانستند داستان را در ذهن خود کامل کنند. از نکات روانشناختی فیلم می توان به اختلالات و موارد ذیل اشاره کرد:

رویکردهای فیلم

این فیلم موارد آموزنده بسیاری دارد که می تواند به عنوان فیلم انگیزشی نیز محسوب شود. گذشته از آنارشیسم و خشونت ذاتی فیلم که تقبیح شده، فیلم آموزه هایی هم در خود دارد. از این دست می توان به موارد ذیل اشاره کرد.

به من بگو چرا؟

چرا باید این فیلم را تماشا کرد؟ به دو دلیل اصلی. اول اینکه با زیان های آشکار و به شدت خطرناک مصرف مواد مخدر و روانگردانهای مختلف آشنا شده و همچنین دریابیم که الزاماً مصرف مواد مخدر منجر به توهم نخواهد شد. بنابراین باید بیماران در هر سازمان یا کسب و کاری در طول دوره های مختلف، مورد معاینه روانشناس قرار گیرند.

دلیل دوم هم این است که فیلم نمایشی از اثبات این موضوع است که قدرت «باور» از هر قدرت حقیقی دیگری بالاتر است. «ایده ها» می توانند با پشتوانه «باور»، به دستاوردهای فیزیکی و ملموس تبدیل شوند.

نکات آموزنده فیلم

بازی خوب بازیگران و البته کارگردانی درخشان دیوید فینچر موفق شده جنبه‌های حساس و ضعیف‌ راوی و البته همزمان جنبه های جسورانه و مردانه او را به شیوه‌ ای زیبا و متضاد به تصویر بکشد.

شاید بتوان گفت این درام، نگاهی جالب و هولناک به شرایط انسان مدرن است که از سبک زندگی فلاکت بار و مصرف محور خود، ترسیده و خسته شده است.

فیلم نمایشی موفق از فضای هالوسینیشن و بیماری روانی و همزمان قطع مصرف مواد مخدر و اختلالات ناشی از فرآیند است که به صورت های مختلف « توهم » ظاهر می‌شوند. متاسفانه این توهمات به حدی قدرتمند است که می تواند برروی تمامی حواس پنجگانه انسان، تاثیر بگذارند.

این توهمات می تواند برای خود فرد و سایرین خطراتی ایجاد کند. به عنوان مثال فردی که در حال رانندگی است و ناگهان جسمی را جلوی خود تصور می‌کند که وجود خارجی ندارد، ممکن است تصادفات و اتفاقات جبران ناپذیری را برای خود شخص و همین‌طور برای جامعه به وجود بیاورد. در این حالت به علت اینکه فرد مواد مخدری مصرف نکرده، توقع توهم هم ندارد. این موضوع بسیار خطرناک است و احتمال بروز ایلوژن بسیار بالا است.

منابع:

معرفی فیلم سینمایی وی مثل وندتا

معرفی فیلم سینمایی وی مثل وندتا

فیلم سینمایی وی مثل وندتا (V for Vendetta) درام دیستوپیایی بلند تخیلی به کارگردانی جیمز مک‌تیگو ، محصول سال ۲۰۰۵ سینمای هالیوود است.

درباره فیلم

این فیلم از روی داستانی به همین نام نوشته آلن مور و دیوید لوید نوشته شد.نویسندگی فیلمنامه برعهده واچوفسکی‌ها قرار داده شد. این فیلم نگاهی اقتباسی از ماجرای توطئه باروت در انگلستان دارد و به همین دلیل نام افرادی نظیر روک وود، پرسی و کیئس که در ماجرای تاریخی توطئه باروت شرکت داشتند هم در داستان استفاده شده است. برخی از تحلیلگران داستان فیلم را نگاهی به کنت مونت-کریستو نوشته الکساندر دوما را نیز می دانند. کارگردان از شخصیتهایی نظیر رایش سوم و داستان ۱۹۸۴ نوشته جورچ اورول نیز اشاره هایی هم در قاب های تصاویر داشته است.

کارگردان مک‌تیگو برای بازی نقش وی که یک جنگجوی آنارشیست است نامزدهای زیادی داشت ولی در نهایت این نقش به هوگو ویوینگ سپرده شد. ناتالی پورتمن ، جان هرت ، استیون ری ، تیم پیگات-اسمیت ، روپرت گراوس ، راجر آلام ، گای هنری ، بن مایلز ، شینید کیوسک ، ادی مارسن ، جان استندینگ و ناتاشا وایتمن در این اثر به ایفای نقش پرداخته اند.

را بازی می‌کند؛ وی تلاش می‌کند تا از طریق اقدامات تروریستی انقلاب کرده و حکومت را سرنگون کند. همچنین ناتالی پورتمن نقش ایوی را بازی می‌کند؛ ایوی زن جوان طبقه کارگر است که در مأموریت‌های وی با او همراه می‌شود. استیون ری نیز نقش کاراگاه پلیسی را بازی می‌کند که در پی دستگیری و توقف فعالیت‌های وی است.

همه عوامل توزیع فیلم تلاش کردند تا این دقیقا در شب چهارصدمین سال برگزاری مراسم شب گای فاکس اکران شود اما فیلم به این تاریخ نرسید.

بعدها با چندماه تاخیر نهایتاً فیلم در هفدهم ماه مارس سال ۲۰۰۶ به نمایش درآمد و با واکنش مثبت منتقدان و استقبال تماشاچیان روبه رو شد. بعدهابسیاری از گروههای معترض مانند لیبرترینان و بسیاری از آنارشیستها از ماسک وندتا یا همان گای فاکس دیگر یک نقاب معروف شده ، بهره بردند.

داستان فیلم

ماجرای فیلم در آینده ای محتمل و سال 2027 رخ می دهد. در حالی که جهان مملو از اشوب یا دیکتاتوری است و امریکا در حال تجربه دومین جنگ داخلی آمریکا است.

ویروسی به نام سنت ماری در اروپا پخش شده و مردم تحت ظلم و دیگیری با معیشت خود هستند. همزمان یک جنگ بیولوژیک به همراه توزیع و همه گیری و ویروس سنت ماری توسط حکومت صورت گرفته است. اما کسی از این ماجرا با خبر نیست.

فردی که خودش را وی می داند، با بر صورت داشتن نقاب گای فاکس سعی در انجام عملیاتهایی علیه حکومت دارد.

روانشناسی فیلم

این فیلم که امروزه به نمادی برای مبارزه علیه ظلم تبدیل شده، از داستانها و فیلمهای متفاوتی الهام گرفته است. شاید بتوان گفت یکی از رویکردهای روانشناسی این فیلم

بسیاری از تحلیلگران معتقدند این فیلم اساساً تریلری روانشناختی است. داستانی که خواننده را در فراز و نشیب های روان ایوی ، گویی سوار یک ترن هوایی می کند.

او بارها و بارها توسط شخصیت مرموز داستان، یعنی همان وی ، مورد بازشناختی و بازسازی قرار می گیرد. در ابتدای داستان، ایوی توسط وی از دست ماموران نجات می یابد. وی با این کار به یک ناجی قهرمان برای ایوی تبدیل می شود.

وی تبدیل به فردی شایسته و لایق تحسین و احترام تبدیل می شود. در جایی دیگر با دیدن قتل از او، تصویر قهرمانانه وی پیش ایوی متزلزل می شود. هنگامی که وی ، ایوی توسط را رها می کند، او عاشق مرد دیگری می شود. پس از این امر ذهن ایوی در یک حالت شوک روانی قرار می گیرد.

می توان در این فیلم به روشنی مشاهده کرد که ذهن دختری که در یک جامعه دیستوپیایی رها شده است، کم کم توسط یک شخصیت ضدقهرمان دستکاری شده و در هم می‌شکند.

رویکردهای فیلم

این فیلم می تواند پیام آور مواردی آموزشی نظیر موارد زیر باشد:

نکات آموزنده فیلم

شاید نتوان نکات آموزشی زیادی در این فیلم پیدا کنیم اما نکته جالب و اموزنده داستان این است که قهرمان داستان در حقیقت خودش یک ضد قهرمان است.

به من بگو چرا؟

چرا باید این فیلم را تماشا کنیم؟ هیچ دلیل خاصی وجود ندارد. اگر تمایل نداریم تماشا نکنیم بهتر است.

منابع:

معرفی سریال مردان دیوانه

معرفی سریال مردان دیوانه

سریال مردان دیوانه (mad men) مجموعه درام تلویزیونی دوره‌ای هالیوودی به کارگردانی ماتیو واینر از سال 2007 الی 2015 است.

درباره سریال

این سریال توسط کمپانی بزرگ تلویزیونی لایونزگیت تهیه شده است. پخش سریال از 19 جولای 2007 تا 17 مه 2015 در هفت فصل و نهایتاً 92 قسمت ادامه یافت. نام آژانس تبلیغاتی این سریال از نام برند فشن استرلینگ کوپر (Sterling Cooper) گرفته شده است.

داستان سریال

داستان سریال معرف عصر طلایی تبلیغات در بازه زمانی 1960 تا 1970 است. داستان بیشتر متمرکز بر آژانسی فرضی با نام استرلینگ کوپر است در خیابان مدیسون در منهتن، شهر نیویورک مستقر است.

اصطلاح «مردان دیوانه» در دهه 1950 توسط تبلیغ‌کنندگانی که در خیابان مدیسون کار می‌کردند برای اشاره به خودشان ابداع شد . مد همان مخفف «مدیسون» است.

روانشناسی سریال

این سریال مجموعه‌ای است که به طور غیرمعمولی میل شدید به اسطوره‌شناسی، معنویت، مذهب، روان‌کاوی، روان‌شناسی ، ادبیات، شعر، سینما و همه ابزارهای دیگری را به نمایش گذاشته و نحوه استفاده از آنها در بازاریابی را نمایش می دهد.

نکات آموزنده سریال

در واقع سریال در زمانی اتفاق می افتد که هیچ یک از ما وجود نداشتیم. در دورانی که در بازاریابی به عنوان دوران طلایی بازاریابی یاد می شود. دورانی که افرادی مانند «دیوید اگیلوی» به جهان معرفی شدند و بازاریابی و تبلیغات را برای همیشه تغییر دادند.

دورانی که معجزه «ادواردز دمینگ» در ژاپن در حال رخ دادن بودن بود با وجود اینکه جهان دوقطبی جنگ سرد را تجربه میکرد، بشر در حال بیرون آمدن از پیله خود بود. دورانی که منجر به تولد کامپیوتر شد.

منابع:

معرفی سریال سیلو

معرفی سریال سیلو

سریال سیلو (SILO) درام سریالی علمی تخیلی محصول سال 2023 کمپانی اپل تی وی به کارگردانی دیوید سمل و مورتن تیلدام است.سریال سیلو (SILO) محصول آمریکا در سال 2023 است که توسط دیوید سمل و مورتن تیلدام محصول سال 2023 است.

درباره سریال

سریال سیلو محصول آمریکا در سال 2023 است که توسط دیوید سمل (David Semel) و مورتن تیلدام(Morten Tyldum) کارگردانی شده.

داستان سریال

این سریال علمی تخیلی آخرالزمانی درباره اتفاقاتی است که پس از نابودی جهان افتاده است.

در آینده ای دیستوپیایی رخ میدهد. جایی که مردم در سیلوهای بزرگ زیر زمین زندگی میکنند و قوانین خود را داشته و آمدن به روی زمین ممنوع است و نوعی جرم محسوب می شود.

نکات آموزنده سریال

این سریال نکات جذاب زیادی دارد اما یکی از مهمترین آنها، نمایش مبارزه و تلاش انسان برای یافتن «حقیقت» است.

منابع:

معرفی فیلم سینمایی شبکه

معرفی فیلم سینمایی شبکه

فیلم سینمایی شبکه (Network) ، درام کمدی اجتماعی با رویکرد اعتراض و همچنین رهبری به کارگردانی سیدنی لومت محصول سال 1976 سینمای هالیوود است.

درباره فیلم

فیلمنامه این فیلم توسط پدی چایفسکی  در سال 1975 نوشته شد و پس از سرمایه گذاری کمپانی برادران وارنر ، نهایتاً  سیدنی لومت برای کارگردانی این اثر انتخاب شد.

بازیگرانی نظیر فی داناوی ، ویلیام هولد ، نویسلی دیود ، کونچتا فرل ، ند بیتی ، بئاتریس استرایت ، پیتر فینچ و رابرت دووال در این اثر به ایفای نقش پرداخته اند.

این فیلم جوایز بسیاری دریافت کرد و همچنین نامزد ٩ جایزهٔ اسکار شد که ۴ جایزه آن را ازآن خود کرد. یکی از نکات جالب این فیلم دریافت جایزه اسکار توسط بازیگر نقش مکمل زن بیاتریس استرایت بود که فقط  تنها ۵ دقیقه در فیلم حضور داشت. این رکورد کوهتاهترین نقش برنده اسکار در تاریخ است.

فیلم در ادامه جوایزی مانند گلدن گلوب و بفتا در رشتۀ بهترین بازیگر نقش اول مرد راهم دریافت کرد.

داستان فیلم

داستان فیلم شبکه در دورانی می‌گذرد که گسترش خشونت و تروریسم باعث شده تا رویکرد شبکه‌های تلویزیونی به‌تدریج تغییر کند. هاوارد بیل (با بازی پیتر فینچ)، مجری کهنه‌کار شبکۀ تلویزیونی یو.بی.اِس، که زمانی یک چهرۀ موفق تلویزیونی بود، جایگاه خود را پس از این تغییرات فرهنگی از دست داده و حالا قرار است از شبکه کنار گذاشته شود.

اما زمانی که در حین برنامۀ زنده اعلام می‌کند که در برنامۀ هفته آتی قرار دارد خود را در مقابل دوربینها در پخش زنده بکشد، موضوع عوض می شود…

روانشناسی فیلم

فیلم شبکه از جمله فیلم‌هایی است که جهان معنای آن از ابتدای فیلم شکل می‌گیرد. بنابراین اگر بتوانیم به جزییات فیلم توجه کنیم، لذت ما از تماشای آن افزایش خواهد یافت.

لحن هجو آلود فیلم، صرفاً قرار نیست فضا بسازد بلکه از جنبه‌های دیگر هم به فیلم کمک می‌کند. در این فیلم موارد زیر را می توان مشاهده نمود:

  • رهبری
  • روشنگری
  • تبلیغات
  • آنارشیسم
  • اعتراض

رویکردهای فیلم

بدیهی است ساخت درامی که به شبکه های تلویزیونی حمله کند، به معنای انتقادات تند از نظام سرمایه‌داری است. سرمایه داری با استفاده از تمام ابزارها، فقط و فقط به کسب درآمد می‌اندیشد و انسانیت را قربانی می‌کند. اما نکته اینجاست که این فیلم پای فراتر گذاشته و نشان می‌دهند که چطور کسب‌وکار منفعت‌طلبان رسانه، تمام زندگی انسانها را در برگرفته است.

نکات آموزنده فیلم

جالب اینجاست که این فیلم در دورانی ساخته شد که همه تصور می کردند که دیگر قدیمیها ناکارآمد شده اند و شبکه ها جای روابط انسانی را گرفته اند. تاکید میکنیم این دورانی بود که کسی تصوری از اینترنت نداشت. مردم با تماشای  شبکه های تلویزیونی، تصمیماتی میگرفتند که گمان میکردند توسط خودشان گرفته می شود.

به من بگو چرا؟

چرا باید چنین فیلمی ساخته شود و چرا باید این فیلم را تماشا کرد؟ برای اینکه درک کنیم شاخه های اعتراضات در مدیریت از کجا نشئات گرفته و چگونه می توان آن را مدیریت نمود.

منابع:

معرفی سریال عصر هوش مصنوعی

معرفی سریال عصر هوش مصنوعی

سریال عصر هوش مصنوعی (The Age of AI) مستند آموزشی و تحقیقاتی آکادمی آموزشی یوتیوب محصول سال 2019 است. تهیه کنندگی این سریال مستند برعهده خود یوتیوب بوده که یکی از دست اندرکاران و استفاده کنندگان اصلی از هوش مصنوعی است.

درباره سریال

این سریال قصد دارد از هوش مصنوعی ابهام زدایی کند. هوش مصنوعی محصول سال 2019 سینمای امریکا است.

بازیگران این سریال رابرت داونی جونیور ، پدرو دومینگوس ، رانا ال کلیوبی ، ایانا هاوارد و همچنین جیم اوینگ هستند.

کارگردانی این سریال بصورت مشترک برعهده یان ماتسکین ، دیوید اشمیت و ایان گرگ واکر بوده است. همچنین تهیه کنندگی این سریال را شان فولی و پل گرتز برعهده گرفته اند.

داستان سریال

مستند عصر هوش مصنوعی در سال 2019 ساخته شده است. این مستند توسط یوتیوب در چند قسمت آماده شده و ستاره سرشناسی با این سریال رابرت داونی جونیور ، رابرت داونی جونیور بیشتر با نام تونی استارک، بازیگر اصلی شخصیت مرد آهنی در فیلم های انتقام جویان شناخته می شود.

گفته می شود که داونی جونیور تصویر خود از استارک را الگوبرداری از ایلان ماسک، خالق تسلا و اسپیس ایکس و یکی از صریح ترین مفسران در مورد هوش مصنوعی کرده است. ماسک می‌گوید که با توسعه هوش مصنوعی پیشرفته، «شیطان را احضار می‌کنیم» و باید سخت و سریع کار کنیم تا مطمئن شویم که ایمن باقی خواهد ماند و به ما آسیبی نخواهد زد.

در واقع او فکر می‌کند که ما باید فناوری‌ای را توسعه دهیم تا ذهن‌هایمان را با سیستم‌های هوش مصنوعی پیوند دهیم تا به جای جایگزینی با آنها، بتوانیم توسط این دستاورد تقویت شویم.

منابع:

معرفی فیلم سینمایی بیلیاردباز

معرفی فیلم سینمایی بیلیاردباز

فیلم سینمایی بیلیارد باز (The Hustler) این بیلیارد باز (The Hustler) این اثر در سال درام به کارگردانی رابرت راسن و محصول سال ۱۹۶۱ کشور آمریکا است.

درباره فیلم

نوشتن فیلمنامه درام بیلیارد باز (The Hustler) چند سال طول کشید و نهایتاً کارگردان رابرت راسن آن را درسال ۱۹۶۱ روانه سینماها کرد. بزرگانی همچون پل نیومن و جکی گلیسون و پیپر لاری در این اثر سینمایی به ایفای نقش پرداخته اند.

داستان فیلم

داستان فیلم درباره ضدقهرمانی به نام «ادی فیلسون» ، بیلیاردباز جوان و کارکشته است که به نیویورک می‌رود تا با سلطان بیلیارد، «مشهور به بشکهٔ مینه‌سوتا»، رقابت کند. بازی ۳۶ ساعت طول می‌کشد و ادی که ابتدا برنده است، در آخر به خاطر غرور و خامی، بازی را می‌بازد. ادی از دختری به نام «سارا پاکارد» خوشش می آید.

 برقرار می‌کند و تا مدتی در سالن‌های درجه ۳ بازی می‌کند تا این که شبی از یک غیرحرفه‌ای می‌برد و دوستان او برای تنبیه ادی انگشتان او را می‌شکنند. پس از چندی، ادی با خلافکار قماربازی به نام «برت گوردن» آشنا می‌شود تا در قبال ۷۰ درصدِ بردهایش زیر نظر او بازی کند. «ادی»، «سارا» و «برت» به لوییزیانا می‌روند تا در بازی با یک میلیونر علاقه‌مند به بیلیارد پولی به دست بیاورند…

نکات آموزنده فیلم

قهرمان فیلم خودش نوعی ضدقهرمان است و اتفاقا از بهترین ضدقهرمانان تمام دوران است. او فردی متکبر است و از افراد زیادی در زندگی خود سواستفاده کرده تا به جایی که الان هست برسد. او ارزش فرصت های از دست رفته را بعدها می آموزد و صداقت را به بهایی گزاف می خرد.

برای اینکه نیومن بتواند ضربه ها را در فیلم خودش بزند، مدتها تحت آموزش قرار گرفت. این همان موضوعی است که مجب می شود فیلمی با این قدرت ساخته شود.

اگر خود ماهم برای هر کاری که انجام میدهیم ارزش قائل باشیم، تمام کارها بهتر پیش خواهد رفت.

منابع:

معرفی فیلم سینمایی سرآشپز

معرفی فیلم سینمایی سرآشپز

فیلم سینمایی سرآشپز (Chef)، درام کمدی سینمایی محصول سال 2014 سینمای هالیوود به کارگردانی و تهیه کنندگی و بازی جان فاورو است.

درباره فیلم

این اثر در سال 2012 توسط خود جان فاورو به عنوان نویسنده، کارگردان و تهیه کننده و بازیگر نقش اول توسعه یافت و نهایتاً پس از یک سال تولید در سال 2014 به نمایش درآمد. این فیلم به رده کمدی های جاده ای نیز نسبت داده می شود.

به گفته خود جان فاورو او همواره علاقه داشته به اصل خود بازگردد و فیلمی درباره آشپزی بسازد. جالب اینجاست که خود وی مسئولیت نظارت بر منوها و غذای تهیه شده در فیلم را نیز بر عهده داشته است. فیلمبرداری این درام در جولای 2013 در لس آنجلس، میامی، آستین و نیواورلئان انجام شد. فیلم نهایتاً در 7 مارس 2014 به اکران عمومی درآمد.

استقبال منتقدین از این فیلم بسیار خوب بود و تمامی بخشهای فیلم مورد تحسین قرار گرفت. فیلم در گیشه نیز موفق عمل کرد و با توجه به بودجه ساخت 11 میلیون دلاری، 46 میلیون دلار در گیشه فروخت که موفقیت خوبی برای فیلم محسوب می شود. این فیلم دارای امتیاز 7.6 در درگاه IMDB و امتیاز 3.7 در درگاه الوسینه است.

بازیگران بزرگی همچون جان لگوئیزامو، سوفیا ورگارا، جان فاورو و امجی آنتونی ، رابرت داونی جونیور و اسکارلت جوهانسون ، الیور پلات، بابی کاناواله ، ایمی سداریس و داستین هافمن در این اثر به ایفای نقش پرداخته اند.

داستان فیلم

داستان فیلم روایت زندگی یک سرآشپز مشهور امریکایی با بازی جان فاورو است که درپی درگیری عمومی و رسانه ای با یک منتقد غذا، شغلش را در یکی از مشهورترین و محبوب ترین رستوران های لس آنجلس از دست می دهد. اما این شکست بزرگ، آغاز ماجرایی جذاب و سفری هیجان انگیز است.

او پس از این شکست بزرگ و سنگین، به همراه دوستان و پسرش یک ماشین فروش غذای سیار می خرد تا رستوران خودش را در این ماشین غذا راه بیندازد.

 حمل مواد غذایی را اداره کند. سوفیا ورگارا، جان لگوئیزامو، اسکارلت جوهانسون، به همراه رابرت داونی جونیور در نقش کوتاهی در این فیلم بازی می‌کنند.

روانشناسی فیلم

در نگاهی به این فیلم باید عنوان کرد روانشناسی فیلم ، آن را در دسته فیلمهایی قرار داده که نگاه «انگیزشی» ندارند اما نگاه آنها کاملا منطبق بر رویکرد حقیقی خود «زندگی» با تمام ملاملت ها و خوشنودیهای موجود در آن است. موارد زیر در این فیلم کاملاً مشهود هستند:

فیلم سعی کرده تا بر پایه همذات پنداری مخاطب را با لذت تلاش و در پی آن موفقیت، همسو کند. این درام لذت بخش، پوچ بودن زندگی و واقعیت عصر ما را با همه آشفتگی‌ها و تضادهایش به بیننده نمایش داده است.

نکات آموزنده فیلم

تماشای این درام جذاب، یکی از نیازهای هر «کارآفرینی» است. معمولاً تماشای فیلم‌های انگیزشی و کارآفرینی چیزی نیست که فردی را کارآفرین کند، اما به کارآفرینان بالقوه نمایش می دهد که مسیری که در قلبشان دارند، درست است.

این فیلم ، آموزشی از توانمندیهای تکنولوژی است برای مرتبط کردن مجدد پدری کاملاً دور از شبکه های اجتماعی و فرزندی امروزی.

این فیلم پر از درس‌های آموزنده‌ای است که هر کدم می تواند دلایلی برای موفقیت محسوب شوند. این فیلم را می توان در دسته فیلم های انگیزشی و آموزشی کارآفرینی مانند فیلمهایی نظیر « کوکو پیش از شنل » ، « شبکه اجتماعی » ، « کارآموزی » ، « بنیانگذار » و « استارتاپ دات کام » قرار داد که در آکادمی عیب پوش به عنوان «بزرگترین مرجع فیلم و سریال مدیریتی فارسی » در اختیار علاقه مندان قرار دارند.

در مسیر کارآفرینی، احتمال شکست، چندین برابر احتمال موفقیت است. بنابرایم احتمال دارد که مشتری از محصول ما استقبال نکرده، حاضر نشود در قبال آن پولی بدهد و از ما ایرادات زیادی بگیرد. بنابراین باید خود را برای تمامی این تهاجمات، آماده کنیم.

هر چقدر در سنین پایین تر و یا پیش از اینکه مسئولیت خانواده و یا تامین دیگران را برعهده داشته باشیم، کارآفرینی را آغاز کنیم زیرا به محض اینکه انتخاب کنیم تا مانند سایرین یک زندگی عادی داشته باشیم، رویای کارآفرینی را باید فراموش کنیم.

به هررو دارایی هایی مانند «زمان» ، «گرده و تلاش بی وقفه» و «گهر یا پول و سرمایه» برای کارآفرینی حیاتی است و پس از آن است که «ایده ها» محقق خواهند شد. صرف اینکه ما یک ایده داشته باشیم و خودمان را باور کنیم و همواره به خودمان بگوییم که «تو بهترینی!» کاری از پیش بر نخواهد آمد.

سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی

به عمل کار برآید به سخندانی نیست

تا به خرمن برسد کشت امیدی که تراست

چاره کار به جز دیده بارانی نیست

حضرت سعدی

به من بگو چرا؟

چرا باید داستان آشپزی که شغل خود را در رستوران از دست داده تماشا کنیم و از دیدن این فیلم لذت ببریم؟ شاید به نظر برسد این این فیلم ، درامی پرستاره اما خالی از معناست، اما باید پس از تماشای کامل این فیلم درباره آن قضاوت کنیم.

بهتر است پیش از قضاوت، اجازه دهیم خود «سرآشپز» مسئولیت را بر عهده بگیرد و ما را به توری شگفت انگیز و احساسی ببرد.

منابع: