شناخت درست مخاطب، راز موفقیت هر استراتژی بازاریابی است که بازاریابی فرهنگی (Cultural Marketing) نقطه اوج این شناخت به شمار میآید. وقتی پیامهای تبلیغاتی را با ارزشها و باورهای گروههای مختلف همسو میکنیم، تأثیرگذاری آنها چندین برابر میشود.
برای مثال، فرض کنیم مکدونالد در ماه رمضان منوی مخصوص «افطار» در کشورهای اسلامی ارائه دهد، به این ترتیب احترام خود به فرهنگ مخاطبان را نشان میدهد. در ادامه این درس ، قصد داریم به توضیح راه و روش بازاریابی فرهنگی بپردازیم، پس با هم همراه باشیم.
تعریف بازاریابی فرهنگی چیست؟
بازاریابی فرهنگی به فعالیتهای بازاریابی اشاره دارد که در آن پیامها را متناسب با فرهنگ، ارزشها و سنتهای گروه خاصی از مخاطبان طراحی میکنیم. این نوع بازاریابی فراتر از ترجمه ساده محتوا بوده و مستلزم درک درست نشانهها و ارزشهای فرهنگی مخاطب است.
در بازاریابی فرهنگی، عناصری نظیر سنتهای محلی، مذهب، باورها و رویدادهای مهم را مدنظر قرار میدهیم. برای مثال، فرض کنید برند آمازون در هند، جشنواره دیوالی (جشن نور) را با تخفیفهای ویژه و تبلیغات متناسب با این رویداد فرهنگی همراه کند و بدین ترتیب با مخاطبان هندی ارتباط عمیقتری برقرار میسازد.
تاریخچه بازاریابی فرهنگی به دهههای گذشته برمیگردد، اما در سالهای اخیر با گسترش جهانیسازی اهمیت ویژهای یافته است. یکی از پیشگامان این حوزه، بایرون لوئیس، بنیانگذار آژانس یونیورلد در سال 1969 بود که نخستین آژانس متمرکز بر بازاریابی چندفرهنگی به شمار میآمد.
انواع بازاریابی فرهنگی
بازاریابی فرهنگی به شکلهای مختلفی ظهور میکند:
بازاریابی فرهنگی قومی
در این نوع بازاریابی، بر قومیت و پیشینه فرهنگی یک گروه خاص تمرکز میکنیم. در این زمینه، پلتفرم Health In Her HUE نمونهای واقعی است که با ارائه خدمات سلامت برای زنان رنگینپوست، نیازهای خاص این جامعه را هدف قرار داده است. این پلتفرم با نزدیک به 13,000 عضو و 1,300 ارائهدهنده خدمات درمانی، خدمات متناسب با نیازهای این گروه فرهنگی ارائه میدهد.
بازاریابی فرهنگی مناسبتی
در این رویکرد، از مناسبتها و رویدادهای فرهنگی برای طراحی کمپینها استفاده میکنیم.
برای مثال گوگل با تغییر لوگوی خود متناسب با رویدادهای فرهنگی و تاریخی خاص هر منطقه، احترام خود به فرهنگهای مختلف را نشان دهد. این کار علاوه بر نمایش احترام به تنوع فرهنگی، به معرفی شخصیتها و رویدادهای کمتر شناختهشده به مخاطبان جهانی کمک کرده و باعث میشود مردم هر منطقه احساس کنند که هویت فرهنگیشان در سطح جهانی دیده و ارزشگذاری میشود.
بازاریابی فرهنگی ارزشمحور
در این رویکرد، بر ارزشهای مشترک یک گروه فرهنگی تمرکز میکنیم.
برند عروسک Orijin Bees که توسط ملیسا اوریجین ایجاد شد، نمونه موفقی از بازاریابی فرهنگی متمرکز بر هویت است. وقتی ملیسا نتوانست عروسکی شبیه دخترش پیدا کند، مجموعهای از عروسکهای چندفرهنگی طراحی کرد که نشاندهنده تنوع هستند. این برند نه تنها عروسک میفروشد، بلکه ارزشهای فراگیری و هویتیابی مثبت را برای کودکان از فرهنگهای مختلف ترویج میدهد.
این مثال نشان میدهد چگونه یک تجربه فرهنگی شخصی میتواند به کسبوکاری موفق تبدیل شود که با مخاطبانی که مدتها در بازار نادیده گرفته شده بودند، ارتباط برقرار میکند.
چرا بازاریابی فرهنگی اهمیت دارد؟
ارزشهای فرهنگی بر نحوه تصمیمگیری افراد تأثیر میگذارند. با استفاده از بازاریابی فرهنگی میتوانیم:
- ارتباط با مخاطبان را تقویت کنیم
- اعتماد مشتریان را جلب کنیم
- فرصتهای نوآوری را شناسایی کنیم
- بازارهای جدید را فتح کنیم
طبق تحقیقات آمازون ادز، 56% از پاسخدهندگان معتقدند برندها و تبلیغات به آنها کمک میکند تا درباره فرهنگهای دیگر بیشتر بیاموزند و 72% میگویند تبلیغات راه مهمی برای برندها جهت انتقال ارزشهایشان است.
عناصر کلیدی بازاریابی فرهنگی موفق
در ادامه به عناصر کلیدی بازاریابی فرهنگی موفق اشاره خواهیم کرد:
اصالت
بازاریابی فرهنگی باید فراتر از قرار دادن برند در بستر روایتهای فرهنگی باشد. ما باید تعامل عمیق و اصیلی با این روایتها داشته باشیم. این یعنی درگیر شدن واقعی با فرهنگ و احترام به آن، به جای استفاده ابزاری یا سطحی از المانهای فرهنگی.
ارتباط
روایتهای فرهنگی باید برای مخاطبان هدف، معاصر و مرتبط باشند. ما باید گفتگوها، دغدغهها و جشنهای جاری در جوامع هدف را منعکس کنیم. این یعنی باید دائماً به تحولات فرهنگی توجه داشته باشیم و خود را با آنها هماهنگ سازیم. شرکتهای موفق در بازاریابی فرهنگی، تیمهای تحقیقاتی قوی دارند که روندهای فرهنگی را رصد کرده و استراتژیهای بازاریابی را متناسب با این روندها تنظیم مینمایند.
فراگیری
در بازاریابی فرهنگی موفق، ما باید طیف گستردهای از دیدگاهها و صداها را در گفتگوهای فرهنگی در نظر بگیریم. این کار باعث میشود برند ما به عنوان یک متحد و حامی برای بخشهای مختلف مخاطبان دیده شود. طبق نظرسنجیها، ۶۲٪ از پاسخدهندگان معتقدند نمایش فرهنگهای ترکیبی یا نسل دوم در رسانهها مهم است. پس ما باید در محتوای بازاریابی خود، تنوعی از هویتهای فرهنگی را نشان دهیم.
احترام
رویکرد ظریف و سنجیده که به پیچیدگیها و حساسیتهای عناصر فرهنگی احترام میگذارد، برای جلوگیری از اشتباهات و واکنش منفی بسیار مهم است. ما باید پیش از اجرای هر کمپین بازاریابی فرهنگی، با متخصصان آن فرهنگ مشورت کرده و بازخورد دریافت نماییم. این روش به ما کمک میکند از افتادن در دام سوءتفاهمهای فرهنگی اجتناب کرده و محتوایی تولید کنیم که واقعاً با مخاطب هدف ارتباط برقرار میکند.
استراتژیهای کاربردی بازاریابی فرهنگی
در ادامه، مهمترین روشهای عملی را بررسی میکنیم که برندها میتوانند برای اجرای موفق بازاریابی فرهنگی از آنها استفاده کنند.
داستانسرایی اصیل
برای اجرای موفق بازاریابی فرهنگی، باید داستانهای انسانی و تأثیرگذار بسازیم. ما میتوانیم روایتهای برند خود را با موضوعات فرهنگی و گفتگوهای اجتماعی رایج درهم آمیزیم. استفاده از رسانههای متنوع مانند ویدیو، وبلاگ و پادکست به ما کمک میکند داستانهای جذاب و متنوعی بیان کنیم.
تبلیغات محلی
یکی از استراتژیهای کلیدی در بازاریابی فرهنگی، سرمایهگذاری در تبلیغات محلی است. ما باید محتوایی تولید کنیم که با فرهنگها، زبانها و روندهای محلی هماهنگ باشد. استفاده از افراد تأثیرگذار محلی، هنرمندان یا شخصیتهایی که ارتباط واقعی با مخاطبان منطقهای دارند، میتواند بسیار اثربخش باشد.
جشنگیری رویدادهای فرهنگی
توجه داشته باشیم که باید در جشنهای فرهنگی به روشی محترمانه و اصیل مشارکت کنیم. میتوانیم محصولات، خدمات یا پیشنهادهایی را طراحی کنیم که مخصوص رویدادهای فرهنگی خاص باشند. همکاری با کسبوکارهای محلی، صنعتگران یا خالقان در طول رویدادهای فرهنگی میتواند اصالت و تعامل را افزایش دهد.
تولید محتوا توسط کاربران
یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در بازاریابی فرهنگی، تشویق کاربران به اشتراکگذاری داستانها، تجربیات یا خلاقیتهای فرهنگی خود است. ما میتوانیم این محتوای تولید شده توسط کاربران را برجسته کزده و طیف متنوعی از روایتهای فرهنگی را نمایش دهیم.
این روش به ما کمک میکند درک بهتری از ترجیحات و رفتارهای مشتری داشته باشیم و محصولات و استراتژیهای بازاریابی خود را بهبود بخشیم.
همکاری با تأثیرگذاران فرهنگی
تأثیرگذاران متصل به فرهنگ میتوانند ارتباط عمیقی با مخاطبان خود داشته باشند، زیرا ارزشها، سنتها و روایتهای مشترکی با آنها دارند. بنابراین لازم است تا افراد تاثیرگذاری را شناسایی کنیم که پیوند واقعی با جامعه خود داشته و نماینده ارزشهای فرهنگی هماهنگ با اصول برند ما هستند.
به جای صرفاً جایگذاری محصول، باید به این افراد امکان دهیم تجربیات فرهنگی، داستانها یا سنتهای خود را که با برند ما هماهنگ است، به اشتراک بگذارند.
نمونههای موفق بازاریابی فرهنگی
در این بخش به بررسی چند نمونه واقعی و تأثیرگذار از بازاریابی فرهنگی میپردازیم که در عمل نتایج چشمگیری به همراه داشتهاند.
کمپین “Dream Crazy” نایک
نایک یکی از نمونههای برجسته بازاریابی فرهنگی را با کمپین “Dream Crazy” خود ارائه داد. این برند کالین کاپرنیک، کوارتربک NFL را که به دلیل اعتراض به بیعدالتی نژادی هنگام پخش سرود ملی زانو میزد، به عنوان چهره تبلیغاتی انتخاب کرد.
نایک با این اقدام، صرفاً محصولات خود را تبلیغ نکرد، بلکه موضعی قاطع گرفت و برند خود را با یک جنبش اجتماعی و فرهنگی مهم همسو ساخت. این کمپین ارتباط عمیقی با مصرفکنندگانی که ارزشهای مشابه داشتند، ایجاد کرد.
کریسمس KFC در ژاپن
کمپین “Kentucky for Christmas” در سال 1974 به یک سنت ملی در ژاپن تبدیل شد و اکنون حدود 3.6 میلیون خانواده ژاپنی در کریسمس KFC میخورند. این برند حتی از ماهها قبل برای سفارشهای کریسمس رزرو میگیرد.
KFC این موفقیت را با درک عدم وجود سنت غذایی کریسمس در ژاپن و پر کردن این خلأ با ایجاد یک سنت جدید به دست آورد. آنها کریسمس را به عنوان رویدادی خارجی و جذاب معرفی کردند که میتوان با خوردن مرغ سوخاری آمریکایی آن را جشن گرفت.
پلتفرم Health In Her HUE
این استارتاپ با 13,000 عضو و 1,300 ارائهدهنده خدمات درمانی، با درک شکاف موجود در خدمات سلامت برای زنان رنگینپوست، توانسته نیازی را برآورده کند که سالها نادیده گرفته شده بود.
این پلتفرم سلامت زنان رنگینپوست را با ارائهدهندگان خدمات درمانی و محتوای متناسب با نیازهایشان مرتبط میکند. موفقیت این استارتاپ نشاندهنده موفقیت روزافزون کسبوکارهای متعلق به اقلیتهاست که با درک نیازهای فرهنگی خاص یک گروه توانستهاند خدمات مناسبی ارائه دهند.
چالشها و ملاحظات بازاریابی فرهنگی
بازاریابی فرهنگی علیرغم مزایای بسیار، با چالشهایی همراه است که برندها باید آنها را با دقت مدیریت کنند تا از اثرات منفی احتمالی جلوگیری شود.
اجتناب از کلیشههای فرهنگی
در اجرای بازاریابی فرهنگی، ما باید مراقب باشیم در دام کلیشههای فرهنگی نیفتیم. پیش از اجرای هر کمپین، باید تحقیقات عمیقی انجام داده و با افرادی از فرهنگ مورد نظر مشورت کنیم. همچنین باید از دیدگاههای متنوع استفاده کنیم تا از یک نگاه تکبعدی به فرهنگ اجتناب کنیم. یکی از اشتباهات رایج برندها، تعمیم دادن یک ویژگی فرهنگی به کل یک جامعه است، در حالی که هر فرهنگ از لایههای متعدد و پیچیدهای تشکیل شده است.
حفظ اصالت برند
در حالی که بازاریابی فرهنگی بر سازگاری با فرهنگهای مختلف تأکید دارد، ما باید مراقب باشیم هویت اصلی برندمان را حفظ کنیم. پیامهای ما باید با ارزشها و هویت کلی برندمان سازگار باشند. اگر تغییرات فرهنگی ما با هویت برند همخوانی نداشته باشد، مخاطبان آن را غیرصادقانه و سطحی تلقی خواهند کرد. بنابراین، چالش اصلی ما ایجاد تعادل بین سازگاری فرهنگی و حفظ اصالت برند است.
مشورت با متخصصان فرهنگی
ناوبری در پیچیدگیهای بازاریابی فرهنگی (Cultural Marketing) میتواند چالشبرانگیز باشد، به ویژه برای کسبوکارهایی که به تازگی وارد این عرصه شدهاند. ما باید با متخصصان فرهنگی و نمایندگان واقعی جوامع هدف مشورت کنیم. این افراد میتوانند بینش ارزشمندی درباره زوایای پنهان فرهنگی به ما داده و از بروز سوءتفاهمهای احتمالی جلوگیری کنند. سرمایهگذاری در این مشاورهها در بلندمدت سودآور خواهد بود.
جمعبندی درس
بازاریابی فرهنگی به استراتژی کلیدی برای برندهای پیشرو تبدیل شده است. این رویکرد فراتر از تبلیغات معمولی، به شناخت، احترام و درک عمیق فرهنگها میپردازد. موفقیت در این حوزه مستلزم توجه به ظرافتهای فرهنگی، ارزشها، باورها، سنتها و هویت جوامع مختلف است. بازاریابی فرهنگی (Cultural Marketing) تنها به معنای استفاده از عناصر فرهنگی نیست، بلکه ادغام صادقانه و اصیل برند با روایتهای فرهنگی است.
اصالت، صداقت، مرتبط بودن، فراگیری، احترام، و ارزشافزایی در بازاریابی فرهنگی (Cultural Marketing) کلید موفقیت در این حوزه هستند. برندهایی که این اصول را رعایت میکنند نه تنها در افزایش سهم بازار موفق میشوند، بلکه میتوانند تأثیر مثبتی بر جوامع و فرهنگها داشته باشند. پژوهشها نشان میدهد که این نوع بازاریابی به افزایش آگاهی فرهنگی، تقویت تنوع و فراگیری، و ایجاد گفتگوهای بینفرهنگی کمک میکند.
با گسترش جهانیسازی و کمرنگ شدن مرزهای فرهنگی، بازاریابی فرهنگی (Cultural Marketing) از یک گزینه انتخابی به ضرورتی استراتژیک تبدیل شده است. برندهایی که نمیتوانند با تنوع فرهنگی ارتباط برقرار کنند، به تدریج جایگاه خود را در بازار از دست خواهند داد. در مقابل، برندهایی که استراتژیهای بازاریابی فرهنگی (Cultural Marketing) را با احترام و اصالت اجرا میکنند، میتوانند روابط عمیق و پایداری با مشتریان خود ایجاد کنند.
در نهایت، بازاریابی فرهنگی فقط درباره فروش محصولات و خدمات نیست، بلکه درباره ساخت پلهای ارتباطی میان انسانها، درک متقابل فرهنگها، و ایجاد ارتباطی معنادار بین برندها و مخاطبان است. این رویکرد مستلزم تحقیق، همکاری با متخصصان فرهنگی، و تعهد واقعی به ارزشآفرینی برای جوامع مختلف است – روندی که نه تنها به نفع برندها، بلکه به نفع جوامع و فرهنگهای سراسر جهان خواهد بود. متخصصین آکادمی عیب پوش، توانایی و دانش و تجربه بسیاری در همکاری با فرهنگهای مختلف داخلی و خارجی دارند و در این زمینه می توانیم از مشاوره ایشان بهره مند شویم.
منابع