چگونه نادانسته به برندمان خیانت می کنیم؟
حتما همه ما دوستانی داریم که تصویر نمایه تلگرام یا واتساپ خود را به تصویر برند یا شرکتی که درآن فعالیت میکنند اختصاص دادهاند. یا دوستانی داریم که در صفحات شخصی وبسایت یا اینستاگرام خود، از برند یا شرکتشان و مزایا و فواید آنها صحبت میکنند. جالب است که این دوستان توسط مدیران خود تشویق میشوند و در شرکتها به عنوان افراد وفادار شناخته میشوند.

برخی از کارمندان تا ساعتهای پایانی شب از زمان استراحت خود گذشته و به کار میپردازند و خود را در چشم مدیرانشان وفادار جلوه میدهند. بسیاری از مدیران از انجام این مهم توسط کامندان خرسند هستند و آن را گونه ای از وفاداری به برند و سازمان دانسته و حتی بقیه کارکنان خود را تشویق میکنند تا مانند این کارکنان عمل کنند.

دوستی خاله خرسه در برندسازی تا چه حد تاثیر دارد؟
ناآگاهی از دشمنی بدتر است. برخی اوقلت افراد نه تنها دوستان برند یا شرکت خود نیستند، بلکه بصورت ناخودآگاه به آنها خیانت میکنند و در روندی فرسایشی، درحال تخریب برند یا شرکت خود هستند.
افتخار به برند یا شرکتی که درآن فعالیت میکنیم امری طبیعی است اما اگر قرار براین بود که این رفتار ممدوح و پسندیده باشد، اکنون کارکنان تویوتا یا گوگل باید نمایه های خود را به شکل برندهای خود تغییر داده و هیچ کدام از کارکنان گوگل از تلفن همراه اپل استفاده نکنند و همینطور هیچکدام از کارکنان تویوتا با خودروی دیگری تردد نکنند.
در دنیای امروز این مدل کوتهفکری های بازاریابی جایی ندارد. نمایه شخصی جک ما مدیر و ساحب ابروب سایت علی بابا، تصویر خودش است نه لوگوی علی بابا. تصویر نمایه فیسبوک بیل گیتس، تصویر خودش است نه ویندوز. در دنیای امروز اصل بر حفظ حریم خصوصی افراد است و بها دادن به انسان پیش از برند، از هر چیز دیگری درجهان پراهمیتتر است. اگر افراد حریم خصوصی نداشته باشند دراصل هیچ هویتی هم ندارند. افراد بی هویت به هیچ عنوان نمیتوانند کمکی به یک برند یا سازمان انجام دهند و هیچ گاه موجب توسعه برندشان نخواهند شد.
در حقیقت تزریق اعتماد به نفس به افراد و کمک به بالندگی شخصی کارکنان سازمان که بزرگترین سرمایه هر شرکت هستند، تنها راه پیشرفت و بالندگی یک برند یا سازمان است.
