جایگاه فروش یا پی او اس (POS) چیست و چه اهمیتی دارد؟

جایگاه فروش یا پی او اس (POS) چیست و چه اهمیتی دارد؟

عبارت جایگاه فروش یا پی او اس (POS)، یکی دیگر از عباراتی است که «غلط مصطلح» آن از معنی اصلی آن کاربرد بیشتری دارد. در صنعت پخش و فروش از این عبارت به عنوان ترجمه فروشگاه استفاده می شود. گرچه فروشگاه یا سیستم آن می تواند نوعی پی او اس باشد اما معنی درست پی او اس نیست. در این درس این عبارت و تفاوت آن با جایگاه خرید یا پی او پی (POP) را بررسی خواهیم کرد.

جایگاه فروش یا پی او اس (POS) به سیستمی اطلاق می‌شود که در آن تراکنش‌های مالی بین مشتری و فروشنده صورت می‌گیرد. این سیستم شامل سخت‌افزار و نرم‌افزارهایی است که امکان ثبت، پردازش و مدیریت فروش محصولات یا خدمات را فراهم می‌کند. پی او اس کمک می‌کند تا روند خرید بهینه شده و اطلاعات فروش به‌طور دقیق پیگیری شوند.

این سیستم با قابلیت‌هایی نظیر مدیریت موجودی، پردازش پرداخت‌ها و ارائه گزارش‌های فروش، نقشی کلیدی در ارتقای کارایی و رضایت مشتری ایفا می‌کند و به بهبود فرایندهای مدیریتی کمک می‌­کند.

تعریف جایگاه فروش (POS) و نقش آن در تراکنش‌های مالی

جایگاه فروش یا پی او اس سیستمی است که برای ثبت، پردازش و مدیریت تراکنش‌های مالی به‌کار می‌رود. این سیستم در محل نهایی خرید، یعنی زمانی که مشتری قصد پرداخت هزینه کالا یا خدمات را دارد، استفاده می‌شود. POS شامل ترکیبی از سخت‌افزار (مانند بارکدخوان، دستگاه کارت‌خوان و چاپگر) و نرم‌افزار است که به ثبت دقیق اطلاعات خرید، محاسبه هزینه‌ها و مدیریت موجودی کمک می‌کند. این سیستم علاوه بر تسهیل پرداخت، سرعت تراکنش‌ها را افزایش داده و خطاهای انسانی را کاهش می‌دهد.

جایگاه فروش یا پی او اس نقش کلیدی در بهینه‌سازی عملیات فروش و ارتقای تجربه مشتریان ایفا می‌کنند و در انواع کارهای خرده‌فروشی، رستوران‌ها و حتی خدمات آنلاین کاربرد دارند.

تعریف جایگاه خرید (POP) و نقش آن در بازاریابی

جایگاه خرید (POP) به محل یا نقطه‌ای در فروشگاه اشاره دارد که محصولات به‌طور ویژه برای جلب توجه مشتریان قرار داده می‌شوند. این مفهوم بیشتر با هدف افزایش تأثیرات بازاریابی و ایجاد انگیزه برای خرید ناگهانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

برخلاف POS که بر مدیریت تراکنش‌ها تمرکز دارد، POP بیشتر در نقاط مختلف فروشگاه، مانند قفسه‌ها، کنار صندوق یا مناطق پرتردد نصب می‌شود تا محصولات خاصی را به‌گونه‌ای نمایش دهد که برای مشتریان جذاب باشد. این نمایش‌ها معمولاً از تبلیغات بصری و استراتژی‌های بازاریابی بهره می‌گیرند تا خرید غیرقابل‌برنامه‌ریزی را ترغیب کنند و در نتیجه به افزایش فروش کمک می‌کنند.

تفاوت‌های اصلی بین جایگاه فروش (POS) و جایگاه خرید (POP)

بین جایگاه فروش (POS) و جایگاه خرید (POP) تفاوت­هایی از نظر وظایف، کاربردها و محل استفاده وجود دارد که عبارتند از:

نقش و وظیفه اصلی:

POS سیستمی است که بر مدیریت تراکنش‌های مالی و بهینه‌سازی فرایند خرید تمرکز دارد. این سیستم به‌صورت مستقیم با ثبت اطلاعات خرید، محاسبه هزینه‌ها و تسهیل پرداخت‌ها سروکار دارد و برای بهبود کارایی مالی و فروش طراحی شده است. در مقابل POP بیشتر به نمایش محصولات در فروشگاه و جلب توجه مشتریان اختصاص دارد. POP در جهت ایجاد انگیزه خرید، از تکنیک‌های بصری و چیدمان‌های خاص استفاده می‌کند تا مشتریان را به محصولات خاصی جذب کند.

محل استفاده:

جایگاه فروش یا پی او اس در محل نهایی فروش، یعنی نقطه‌ای کاربرد دارد که تراکنش مالی انجام می‌شود. این سیستم در زمانی که مشتری آماده پرداخت است، مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما POP در نقاط مختلف فروشگاه، به‌ویژه در نقاطی که بیشترین توجه مشتری جلب می‌شود، نصب می‌شود. هدف POP این است که محصولات قبل از تصمیم‌گیری نهایی مشتری به نمایش گذاشته شوند.

کاربردهای بازاریابی:

POP نقش کلیدی در ترغیب خرید ناگهانی ایفا می‌کند. این سیستم با ایجاد یک تجربه خرید جذاب‌تر، به بازاریابی محصولاتی که ممکن است بدون تبلیغات در معرض دید قرار نگیرند کمک می‌کند. در حالی که جایگاه فروش یا پی او اس بیشتر بر تسریع خرید و مدیریت دقیق تراکنش‌ها متمرکز بوده و نقش آن در بازاریابی غیرمستقیم و به بهبود تجربه مشتری از طریق تسهیل خرید خلاصه می‌شود.

جایگاه فروش یا پی او اس (POS) و تأثیر آن بر مدیریت مالی و موجودی

جایگاه فروش یا پی او اس (POS) تأثیر قابل‌توجهی بر مدیریت موجودی مالی دارد. این سیستم امکان ثبت و پردازش دقیق تراکنش‌های مالی را فراهم می‌کند که باعث افزایش شفافیت مالی و کاهش خطاهای حسابداری می‌شود. با استفاده از POS، صاحبان مشاغل می‌توانند به‌طور دقیق اطلاعات فروش و سودآوری را پیگیری کرده و گزارش‌های مالی لحظه‌ای و جامع دریافت کنند.

در زمینه مدیریت موجودی، POS امکان نظارت بر سطح موجودی کالاها را در لحظه فراهم می‌کند. به این ترتیب، با هر فروش، موجودی به‌صورت خودکار به‌روزرسانی می‌شود و از مشکلاتی نظیر کمبود یا انباشت کالا جلوگیری می‌شود. این سیستم به صاحبان مشاغل کمک می‌کند تا سفارش‌ها را بهینه کرده و هزینه‌های مربوط به نگهداری کالا را کاهش دهند.

به‌طور کلی پی او اس نقش کلیدی در بهبود کنترل مالی و مدیریت منابع موجود دارد و به آنها در افزایش بهره‌وری و سودآوری کمک شایانی می‌کند.

مزایا و کاربردهای جایگاه فروش یا پی او اس (POS) در فروشگاه‌های مدرن

جایگاه فروش یا پی او اس (POS) در فروشگاه‌های مدرن مزایا و کاربردهای گسترده‌ای دارد که به بهینه‌سازی فرآیندهای کسب‌وکار کمک می‌کند. برخی از مهم‌ترین مزایا و کاربردهای جایگاه فروش عبارتند از:

  • پردازش سریع و دقیق تراکنش‌ها
  • مدیریت هوشمند موجودی کالا
  • ارائه گزارش‌های جامع فروش
  • سهولت در مدیریت قیمت‌ها و تخفیف‌ها
  • پشتیبانی از روش‌های متنوع پرداخت
  • افزایش امنیت مالی
  • بهبود تجربه مشتریان

به­علاوه سیستم‌های جایگاه فروش یا POS به فروشگاه‌های مدرن کمک می‌کنند تا با استفاده از فناوری‌های نوین، عملکرد کارآمدتری داشته و مدیریت بهتری بر جنبه‌های مختلف کسب‌وکار خود اعمال کنند.

تأثیر جایگاه فروش (POS) و جایگاه خرید (POP) بر عملکرد کسب‌وکار

POS و POP هر دو تأثیرات متفاوت اما مکملی بر عملکرد مشاغل دارند و هر یک در بهبود فرایندهای فروش و بازاریابی نقش کلیدی ایفا می‌کنند.

تأثیر POS:

جایگاه فروش یا پی او اس با افزایش سرعت و دقت در تراکنش‌های مالی، فرآیند خرید را برای مشتریان سریع‌تر و راحت‌تر می‌کند. این سیستم همچنین به کاهش خطاهای انسانی در محاسبات و ثبت داده‌ها کمک کرده و به بهینه‌سازی مدیریت مالی و موجودی کالاها منجر می‌شود. POS اطلاعات دقیق و لحظه‌ای از فروش، موجودی و عملکرد کارکنان ارائه می‌دهد که این امر به مدیران اجازه می‌دهد تصمیمات استراتژیک بهتری برای بهبود بهره‌وری و سودآوری اتخاذ کنند.

تأثیر POP:

از سوی دیگر، جایگاه خرید (POP) به‌عنوان یک ابزار بازاریابی و تبلیغات، به افزایش فروش غیرمستقیم کمک می‌کند. با استفاده از نمایش‌های جذاب و استراتژی‌های بصری، POP توجه مشتریان را به محصولات خاص جلب کرده و خریدهای ناگهانی را ترغیب می‌کند. این امر موجب افزایش تجربه مثبت مشتریان و تشویق آنان به خرید بیشتر می‌شود. جایگاه فروش یا پی او اس همچنین با تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری مشتریان در طول مسیر خرید، می‌تواند سهم قابل‌توجهی در افزایش فروش و رشد اقتصادی ایفا کند.

جمع بندی درس

در مجموع می­توان گفت POS و POP با کارکردهای متفاوت خود، به‌طور هم‌زمان بهره‌وری فروشگاه‌ها را افزایش داده و به بهبود تجربه مشتریان و موفقیت کلی مجموعه کمک می­کنند. جایگاه فروش (POS) و جایگاه خرید (POP) هر دو به‌عنوان سیستم‌های کلیدی در بهبود عملکرد سیستم­های کاری عمل می‌کنند. POS با مدیریت دقیق تراکنش‌ها و بهینه‌سازی مالی، سرعت و دقت فروش را افزایش می‌دهد و POP با استفاده از استراتژی‌های بازاریابی، به جلب توجه مشتری و افزایش فروش غیرمستقیم کمک می‌کند.

این دو سیستم مکمل یکدیگر بوده و هر یک نقش خاصی در موفقیت کسب‌وکارها ایفا می‌کنند.

استفاده هم‌زمان از هر دو مورد جایگاه فروش یا پی او اس و POP بی­شک بهره‌وری و سودآوری سیستم­ها را به حداکثر می‌رساند.

جایگاه خرید یا پی او پی (POP) چیست و چه اهمیتی دارد؟

جایگاه خرید یا پی او پی (POP) چیست و چه اهمیتی دارد؟

شاید تصور کنیم تشریح جایگاه خرید یا پی او پی (POP) توضیح واضحات است اما شاید اطلاعاتی که در بازار درباره این مهم وجود دارد، به اندازه اهمیت وقوف بر آن نیست. در این درس به تشریح جایگاه خرید یا پی او پی (POP) پرداخته و تفاوت آن با پی او اس (POS) را بررسی خواهیم کرد.

نقش کلیدی جایگاه خرید در تاثیرگذاری بر تصمیمات مشتریان

در دنیای بازاریابی و خرده‌فروشی، دو مفهوم مهم و حیاتی وجود دارد: جایگاه خرید و جایگاه فروش. هرچند این دو مفهوم با هم ارتباط دارند، اما دارای تفاوت‌های کلیدی هستند که درک صحیح آن‌ها می‌تواند به بهبود استراتژی‌های بازاریابی و فروش کمک کند. در این مقاله به بررسی دقیق این دو مفهوم و تفاوت‌هایشان پرداخته می‌شود. همچنین نقش حیاتی جایگاه خرید یا پی او پی در تاثیرگذاری بر تصمیمات مشتریان و افزایش فروش بررسی خواهد شد.

جایگاه خرید یا پی او پی (POP) چیست؟

جایگاه خرید یا همان Point of Purchase به نقاطی در محیط‌های خرده‌فروشی اطلاق می‌شود که مشتریان تصمیم نهایی خود را برای خرید می‌گیرند. این نقاط می‌توانند فیزیکی باشند، مانند قفسه‌های فروشگاهی یا میزهای نمایش محصولات در فروشگاه‌ها، و یا دیجیتال، مانند صفحات محصول در وب‌سایت‌ها یا اپلیکیشن‌ها.

جایگاه خرید یا پی او پی با تمرکز بر ارائه اطلاعات محصول، ترویج و تشویق مشتریان به خرید، نقشی اساسی در تصمیمات آن‌ها دارد. این نقاط عموماً در مکان‌هایی از فروشگاه قرار می‌گیرند که بیشترین تعامل با مشتریان را دارند و معمولاً به گونه‌ای طراحی می‌شوند که به راحتی توجه مشتری را جلب کنند.

جایگاه فروش (POS) چیست؟

جایگاه فروش یا Point of Sale به نقطه‌ای اشاره دارد که در آن تراکنش نهایی انجام می‌شود. این نقطه می‌تواند یک صندوق در فروشگاه‌های فیزیکی یا سبد خرید در فروشگاه‌های آنلاین باشد. در حقیقت جایگاه فروش به مکانی اطلاق می‌شود که مشتریان پس از انتخاب کالا یا خدمات، پرداخت خود را انجام می‌دهند و در نتیجه فرآیند خرید کامل می‌شود.

جایگاه فروش اغلب به‌عنوان نقطه پایان خرید تلقی می‌شود و در این مکان مشتری‌ها تجربه نهایی خرید خود را احساس می‌کنند. ابزارهایی مانند دستگاه‌های کارت‌خوان، نرم‌افزارهای حسابداری و سیستم‌های مدیریت موجودی نیز در این نقاط نقش مهمی دارند.

تفاوت‌های کلیدی بین جایگاه خرید (POP) و جایگاه فروش (POS)

با اینکه جایگاه خرید یا پی او پی و جایگاه فروش هر دو به تجربه خرید مشتریان مربوط می‌شوند، اما تفاوت‌های کلیدی میان آن‌ها وجود دارد. درک این تفاوت‌ها می‌توانند به کسب‌وکارها کمک کنند تا به طور موثرتری از هر دو مفهوم در استراتژی‌های فروش و بازاریابی استفاده کنند:

محل و نقش

جایگاه خرید یا پی او پی بیشتر در بخش‌های میانی یا انتهایی فروشگاه‌ها و یا حتی در نقاط خاصی از مسیر حرکت مشتری قرار می‌گیرد. این نقاط معمولاً به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که تعامل غیرمستقیم با مشتری برقرار کنند و او را به سمت خرید بیشتر سوق دهند. در واقع، جایگاه خرید می‌تواند محصولاتی را که مشتری ممکن است در ابتدا به آن‌ها فکر نکرده باشد، به او معرفی کند.

از سوی دیگر در جایگاه فروش، مشتری پس از طی مراحل خرید به طور مستقیم وارد فرآیند پرداخت و نهایی‌سازی خرید می‌شود. این مکان عموماً در خروجی فروشگاه یا در سبد خرید آنلاین قرار دارد و نقش اصلی آن تکمیل خرید است. از آنجایی که مشتری در این مرحله تصمیم خود را برای خرید گرفته است، جایگاه فروش بیشتر بر سرعت و کارآیی تمرکز دارد و کمتر به جنبه‌های بصری و تبلیغاتی توجه می‌کند.

تعامل با مشتری

در در جایگاه خرید یا پی او پی، تمرکز بر ایجاد یک تجربه متقاعدکننده برای مشتری معطوف است. این نقاط می‌توانند با استفاده از تبلیغات، تخفیف‌ها، و نمایش‌های بصری جذاب، مشتریان را به خرید محصولاتی که در ابتدا قصد خریدشان را نداشتند، ترغیب کنند. تعامل در این بخش از طریق تحریک حواس بصری، بویایی، و حتی صوتی انجام می‌شود تا تجربه‌ای لذت‌بخش برای مشتری فراهم شود.

در مقابل، تعامل در جایگاه فروش به شدت متفاوت است. در اینجا تمرکز بیشتر بر سرعت و دقت در پردازش سفارش‌ها و تراکنش‌هاست. مشتری در این مرحله انتظار دارد که فرآیند خرید بدون هیچ مشکلی و به صورت سریع انجام شود. دستگاه‌های کارت‌خوان، نرم‌افزارهای مدیریت پرداخت و سیستم‌های دیجیتال در این مرحله نقش اصلی را ایفا می‌کنند و تعامل مشتری با فروشگاه به حداقل ممکن می‌رسد.

استراتژی بازاریابی

در جایگاه خرید یا پی او پی، تمرکز بر ترویج محصولات خاص و افزایش فروش از طریق ایجاد تجربه خرید جذاب و تأثیرگذار است. بازاریابان از روش‌های مختلفی مانند نمایش محصول در قفسه‌های ویژه، تخفیف‌های محدود و ایجاد حس فوریت برای جذب مشتریان استفاده می‌کنند. همچنین، ابزارهای دیجیتال و فناوری‌های پیشرفته مانند نمایشگرهای تعاملی و ابزارهای واقعیت افزوده نیز به افزایش جذابیت این نقاط کمک می‌کنند.

در جایگاه فروش، استراتژی بازاریابی عمدتاً به بهبود فرآیند پرداخت و اطمینان از راحتی و سرعت خرید مشتریان مرتبط است. در اینجا تمرکز بر کاهش موانع پرداخت و ارائه راه‌حل‌های ساده و امن است تا مشتری بدون هیچ مشکلی فرآیند خرید را تکمیل کند. پرداخت بدون تماس، اپلیکیشن‌های موبایلی، و کیف‌های پول دیجیتال نمونه‌ای از فناوری‌هایی هستند که در این مرحله مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اهمیت جایگاه خرید یا پی او پی در بازاریابی

جایگاه خرید یا پی او پی نقش بسیار مهمی در استراتژی‌های بازاریابی دارد. این نقاط می‌توانند به‌عنوان فرصت‌های طلایی برای متقاعد کردن مشتریان به خرید استفاده شوند. با استفاده از ابزارهای مختلف مانند تابلوهای تبلیغاتی، استندهای محصولات و حتی نورپردازی، خرده‌فروشان می‌توانند بر تصمیمات خرید مشتریان تأثیر بگذارند.

جایگاه خرید یا پی او پی به طور مستقیم به افزایش فروش کمک می‌کند، زیرا بسیاری از مشتریان در این نقاط تصمیم نهایی خود را می‌گیرند. بنابراین، طراحی جذاب و استراتژیک این نقاط می‌تواند به شکل قابل توجهی بر تصمیمات مشتریان تأثیرگذار باشد.

استراتژی‌های موثر در طراحی جایگاه خرید یا پی او پی

طراحی مناسب و استراتژیک جایگاه خرید یا پی او پی نیاز به شناخت دقیق رفتار مشتری و استفاده از ابزارهای مناسب دارد. در زیر به چند استراتژی موثر اشاره می‌کنیم:

  • محل قرارگیری محصول: محصولاتی که در نقاطی نزدیک به درب ورودی فروشگاه یا در مسیرهای پر تردد قرار دارند، احتمال بیشتری برای دیده‌شدن و خرید دارند.
  • طراحی بصری جذاب: استفاده از رنگ‌های جذاب و طراحی‌هایی که توجه مشتری را جلب می‌کند، می‌تواند به طور مستقیم بر تصمیمات خرید آن‌ها تأثیر بگذارد.
  • اطلاعات محصول: ارائه اطلاعات دقیق و کاربردی در مورد محصولات، می‌تواند به مشتریان کمک کند تا به راحتی تصمیم‌گیری کنند.

تاثیر تکنولوژی بر جایگاه خرید

با پیشرفت تکنولوژی، جایگاه خرید یا پی او پی نیز دچار تحول شده است. فروشگاه‌های آنلاین و اپلیکیشن‌های موبایلی این امکان را برای مشتریان فراهم کرده‌اند تا به راحتی به اطلاعات محصولات دسترسی پیدا کنند و تصمیمات خرید خود را سریع‌تر بگیرند. از طرف دیگر، ابزارهای دیجیتال مانند واقعیت افزوده (AR) و نمایشگرهای هوشمند نیز به بهبود تجربه مشتریان در نقاط خرید کمک کرده‌اند.

مثال‌های موفق از استفاده از جایگاه خرید در فروشگاه‌های بزرگ

بسیاری از خرده‌فروشان بزرگ مانند وال‌مارت و آمازون از جایگاه خرید یا پی او پی به‌طور گسترده‌ای استفاده می‌کنند. این فروشگاه‌ها با استفاده از تکنیک‌های مختلف از جمله استندهای تبلیغاتی و نمایشگرهای دیجیتال، موفق به جلب توجه مشتریان و افزایش فروش خود شده‌اند.

جمع‌بندی درس

جایگاه خرید یا پی او پی یکی از ابزارهای موثر در بازاریابی و فروش است که با طراحی استراتژیک و هوشمندانه می‌تواند تاثیر زیادی بر تصمیمات مشتریان داشته باشد. در مقابل، جایگاه فروش بیشتر به بخش نهایی فرآیند خرید و تکمیل تراکنش‌ها مربوط می‌شود. درک تفاوت‌های این دو مفهوم و استفاده مناسب از آن‌ها در استراتژی‌های بازاریابی و فروش، می‌تواند به کسب‌وکارها کمک کند تا فروش خود را افزایش دهند و تجربه مشتریان را بهبود بخشند.

هدف و انواع آن چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟

هدف و انواع آن

هدف و انواع آن چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟

شاید یکی از پرکاربردترین واژه‌ها در زندگی، واژه هدف یا تارگت (Target) باشد. اما واقعاً این وازه به چه معناست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ و چگونه می توان به آن دست پیدا کرد. در این درس هدف و انواع آن را به طور کامل شرح خواهیم داد تا شناخت بهتری از انواع اهداف پیدا کنیم و شبهات درخصوص مغالطات معمول و مصطلح در این موضوع رفع شود.

مفهوم کلی هدف چیست؟

می‌توان گفت هدف، وضعیت حالت یا نقطه‌ای در زمان آینده است که یک فرد یا افراد مختلف قصد دارند در آن وضعیت قرار بگیرند یا در آن نقطه مورد نظر حضور داشته باشند. اهداف؛ معمولاً وضعیتی است که انسان‌ها دوست دارند در آن وضعیت قرار داشته باشند اما امروز در آن وضعیت قرار ندارند. هدف ممکن است در آینده بسیار دور، دور یا نزدیک قرار داشته باشد اما هرچه باشد، چیزی در «آینده» است.

چرا تعریف های مختلفی از هدف وجود دارد؟

نگرش یک جانبه به هر مفهومی، موجب می‌شود نتوانیم آن پدیده را به درستی بررسی کنیم و درپی آن، نتوانیم به درستی آن را درک کنیم. اهداف تعیین می‌کنند که ما چه تصمیماتی بگیریم و چه مسئولیت‌هایی را برای دستیابی به آن‌ها بپذیریم. نگرش ما ، افکار و بینش ما را تعیین می‌کند. بینش ما گویش ما و گویش ما کنشها و عادات ما را تعیین میکند. کنش و عادات ما به منش ما تبدیل شده و منش ما «سرنوشت» ما را رقم خواهد زد. ما همواره در حال تصمیم گیری و انتخاب کردن هستیم و انتخابهای خود را بر اساس اهدافمان انجام می دهیم.

بنابراین درک این مفهوم به این سادگی هم نیست. به همین دلیل است در جامعه تعاریف متناقض و بعضاً اشتباهی از اهداف وجود دارند. این تعاریف به دلیل عدم آگاهی و شناخت تمام موضوع و نگاه کلی یا برد ویو (Bird view) از هدف است. داستان فیل و اتاق تاریک حضرت مولانا، به همین سوگیری شناختی اشاره دارد.

هدف به چه دردی می خورد و چرا باید هدف داشت؟

است هدف در آینده‌ای نزدیک یا آینده‌ای بسیار دور قرار داشته باشد اما موضوع اصلی هدف نقطه یا وضعیت یا حالتی است که افراد دوست دارند ه آن حالت یا وضعیت برسند و در آن نقطه قرار داشته باشند اهداف می‌توانند کوتاه مدت بلند مدت یا میان مدت باشند برای دسترسی به اهداف نیازمند انجام امور و برنامه‌هایی هستیم که به مجموع آنها استراتژی گفته می‌شود به زبان ساده استراتژی نحوه دسترسی به اهداف استراتژی مسیر دسترسی به اهداف را تعیین می‌کند و به ما آموزش می‌دهد و به ما نشان می‌دهد که تا چه حد به اهداف نزدیک شده یا از آن دور شده‌ایم.

تفاوت هدف و آرزو چیست؟

آرزوها و رویاهای ما، افکاری در ذهن و قلب ما هستند که توسط امیال و اشتیاقات ما بروز کرده و توسط همانها هم پیگیری می‌شوند. آرزوها و رویاها، می‌توانند واقعی و قابل دسترسی باشند و می‌توانند نباشند. اما اهداف کاملا قابل دسترسی هستند و با عقل و منطق هماهنگی دارند. ممکن است دستیابی به آنها بسیار دشوار باشد اما اولین شرط اهداف این است که «غیر ممکن» نیستند. به عنوان مثال ممکن ما آرزو داشته باشیم که کاش در قاره دیگری به دنیا می‌آمدیم. این آرزو هیچ گاه محقق نخواهد شد اما اگر هدف داشته باشیم که به آن قاره برویم، ممکن است با برنامه و استراتژی درست به آن دست پیدا کنیم.

اهداف به چند دسته تقسیم می شوند؟

اهداف به طور کلی جایگاههایی در آینده هستند که تمایل داریم در آن وضعیت یا جایگاهها حضور داشته باشیم اما نوع دستیابی به آنها، زمان و استراتژی، آنها را به انواع مختلفی تقسیم می‌کنند. در این درس بشکل کامل از هدف و انواع آن ابهام زدایی شده و اهداف به معنی مختلف توضی حداده شده است.

ویژن (VISION) یا دیدگاه اساسی چیست؟

ویژن (VISION) یا دیدگاه اساسی یا همان چشم انداز اصلی، جایی است که در جهان می‌خواهیم روی آن بایستیم. در درس مربوط به «ویژن یا چشم انداز چیست؟» ، توضیحات لازم در این خصوص ارائه شده است.

چشم انداز چیست؟
هدف و انواع آن

میشن (MISSION) یا ماموریت اساسی چیست؟

میشن یا ماموریت اساسی، ماموریت ما در این جهان است. آمده‌ایم آن کار را انجام بدهیم و برویم. هر روز صبح بیدار می‌شویم، به سرکار می‌رویم، بچه‌دار می‌شویم و بعد می‌می‌ریم. در گور ما یک انسان دفن نخواهد شد. اطمینان داشته باشیم در گور ما، به جای خودمان، هزاران آرزو دفن خواهد شد. ماموریت شخص ما یا سازمان ما، آن چیزی است که مشکلی را از دیگران حل کرده و زندگی دیگران را بهتر می‌کند و قلب ما به ما می‌گوید باید آن را انجام دهیم، همین.

خور و خواب و خشم و شهوت شغب است و جهل و ظلمت

حیوان خبر ندارد ز جهان آدمیت

حضرت سعدی

هدف اصلی (AIM) چیست؟

هدف اصلی (AIM) ، همان هدفی است که دستیابی به آن می‌تواند در راستای دستیابی به ماموریت و نهایتاً ویژن یا چشم انداز کمک ‌کند. یعنی هدف اصلی یا اهداف اصلی می‌توانند چند هدف باشند. از اینجا به بعد می‌توان اهداف اصلی مختلفی داشت که هرکدام از آنها در دستیابی به ماموریت و چشم انداز ما را یاری کند.

هدف بلندمدت (GOAL) چیست؟

اهداف بند مدت، اهدافی مانند برنامه های توسعه کشوری هستند. به عنوان مثال برنامه بلندمدت ممکن است در زمان یک دولت آغاز شود و در دولتهای بعدی به اتمام برسد. برنامه ها و اهداف بلند مدت، نیازمند رسیدن به اهداف زیرین آن هستند.

هدف میان مدت (OBJECTIVE) چیست؟

اهدف میان مدت مانند اهداف سالانه، دوسالانه یا فصلی، تقریبا مدت زمانی نیمه بلند دارند. اهداف میان مدت مسیر را برای دستیابی به اهداف بلند مدت فراهم میکنند. معمولا این اهداف با گانت چارتهایی مشخص و برنامه ریزی می شوند و استراتژی برای رسیدن به آنها تعیین می شود.

هدف و انواع آن
هدف و انواع آن

هدف کوتاه مدت (TARGET) چیست؟

تارگت یا اهداف کوتاه مدت، هدفهایی هستند که مسیر را برای رسیدن به اهداف میان مدت هموار می‌کنند. تارگت ها، مفاهیمی ساده و قابل دسترسی در آینده نزدیک با پتانسیل ایجاد تغییر زندگی است. دستیابی به تارگتهاست که راه را برای ایجاد تغییرهای اساسی و دستیابی به اهداف میان مدت باز می‌کند. با دستیابی پلکانی به هر تارگت، وضعیت کلی زندگی بهبود یافته و مسیر شفافتر می‌شود.

استراتژی چه نقشی در دستیابی به اهداف دارد؟

همانگونه که در درس استراتژی تعریف شده، استراتژی، نحوه دستیابی به اهداف هستند. استراتژی‌ها، انواع مختلفی دارند که در درس‌های مربوط به استراتژی به تفصیل در مورد آنها صحبت شده است. استراتژی‌ها می‌توانند به اشکال مختلف وجود داشته باشند و یا به صورت تلفیقی یا به تنهایی از آنها استفاده شود. به هر صورت، استراتژی باید در دستیابی یا نزدیک شدن به اهداف به کمک ما بیاید.

آیا هدف، وسیله را توجیه می کند؟

اینکه اهداف باید دستیابی شوند و به آنها رسیده شود شکی نیست، اما موضوع اینجاست که به چه ترتیب و با چه استراتژی باید به این اهداف مورد نظر دسترسی پیدا کرد. ممکن است هم هدف و هم استراتژی، هر دو «اخلاقی» یا «غیر اخلاقی» باشند. مفهوم وسیله، همان استراتژی یا برنامه‌ای است که می‌تواند ما را به اهداف نزدیک کند. در خصوص مدیریت اخلاقی در درس مربوط به آن صحبت‌های توضیحات لازم داده شده و می‌توان در خصوص مدیریت اخلاق مدار یا مدیریت اخلاقی مطالعه لازم را در این درس انجام داده است.

اما موضوع اینجاست که همان اهداف در صورت وجود بینش و منش اگر به گونه‌ای تنظیم شده باشند که به بهتر کردن «وضعیت زندگی ما و سایر مردم روی کره زمین» کمک کنند؛ قاعدتاً اهداف «مفیدی» به شمار می‌آیند. در درس «منش چیست؟»، توضیحات لازم در این خصوص داده شده است.

هدف و انواع آن
هدف و انواع آن

بدون وجود منش، «دانایی توانایی و مهارت»، می‌تواند به سلاحی بسیار خطرناک تبدیل شود و حتی تا از بین بردن نسل بشر پیش برود. اگر بخواهیم مثالی در این خصوص بزنیم می‌توانیم به جنگ جهانی دوم و وضعیتی که ارتش نازی برای جهان به وجود آورده بود، اشاره کنیم.

در ارتش نازی بهترین مهندسان متخصصان و پزشکان در حال نابودی سایر مردم بودند و تنها هدف آنها این بود که ارتش ایدئولوژیک نازی بتواند بر سراسر زمین سلطه پیدا کند. به همین دلیل پزشکانی که قسم خورده بودند حافظ جان انسان‌ها باشند، با بهترین و پیشرفته‌ترین شیوه‌ها، به راحتی جان انسان‌ها را می‌گرفتند. مهندسانی که قسم خورده بودند که برای بهبود طبیعت کارهای مهندسی انجام دهند، مشغول ساخت سلاح‌ها و لوازمی بودند که بتواند بیشتر آدم بکشد.

هدف و انواع آن
هدف و انواع آن

به دلیل عدم وجود منش و اخلاق در اهداف سازمانی مورد نظر، ممکن است تمام توانایی دانایی و مهارت ما به شکل سلاحی خطرناک بر علیه دیگران تبدیل شود. موضوع اهداف همین گونه است. اگر اهدافی که ما تعیین کرده‌ایم اهدافی باشد که به بهبود وضعیت زندگی در زمین یا هر نقطه دیگری از جهان کمک کند، می‌توان گفت که این اهداف، اهدافی اخلاقی هستند و اگر به غیر آن باشد، می‌توان گفت که این اهداف، اهداف غیراخلاقی هستند. ممکن است برخی برای دستیابی به اهداف اخلاقی از استراتژی‌های غیر اخلاقی استفاده کنند که این نیز اخلاقی نیست. ما برای داشتن اهداف اخلاقی باید از روشهای اخلاقی استفاده کنیم.

انسان سالها وحشیگری و روشهای غیراخلاقی را تجربه کرده و به نتیجه خاصی نرسیده است. هرچه که پیشرفت و تکنولوژی در اطرافمان می بینیم، نتیجه تفکرات اخلاقی بشر است. تمام ادیان بر این باورند که باید با صلح و دوستی برروی زمین زندگی کرد.

هدف و انواع آن
هدف و انواع آن

روشهای تعیین و برنامه ریزی اهداف

برای دستیابی به اهداف، روشهای مختلفی وجود دارد که ما به آنها استراتژی می گوییم. در این درس به روشهایی می پردازیم که استفاده از آنها می تواند در دستیابی به اهداف، به ما کمک کند.

روش طراحی هدف اسمارت (SMART)

یکی از روشها یا استراتژیهای دستیابی به اهداف، یونیزه کردن آن با روشهای مختلف است. روش اسمارت (SMART)، یکی از روشهایی است که از تجمیع اختصار واژه های مختلف تولید شده است. اسمارت روشی برای تعیین چارچوب‌های هدف‌گذاری است. اهدافی که اسمارت هستند، باید داری ویژگیهای زیر باشند:

  • مشخص (Specific)
  • قابل اندازه گیری (Measurable)
  • دست یافتنی (Achievable)
  • مرتبط (Realistic)
  • مبتنی بر زمان (Timely)

شاید بتوان ادعا کرد اهدافی که یکی از خصوصیات اسمارت بودن را نداشته باشد، اهدافی مبهم و غیرقابل دستیابی هستند هدفی به سختی قابل‌دستیابی است.

بنابراین اهدافی که اسمارت باشند، باید کملاً روشن و شفاف، دارای جزئیات و معنادار، قابل‌اندازه‌گیری، قابل سنجش، دست‌یافتنی و واقع گرایانه و مرتبط با ماموریت و ویژن و مبتنی بر زمان یعنی دارای ضرب‌الاجل (Deadline)، هستند.

هدف و انواع آن

چگونه از مسیر دستیابی به اهداف دور نشویم؟

بسیار مهم است که درنظر داشته باشیم برای دستیابی به اهداف ، کی پی آی (KPI) ، به عنوان شاخص کلیدی تعیین کنیم تا بفهمیم چه میزان به اهداف نزدیک شده یا از آن دور شده ایم. اما زمانی که شاخصی برای دستیابی به اهداف یا تعیین میزان بهره‌وری تعیین می کنیم، بهترین کار این است که همواره هدف را در نظر داشته باشیم و شاخص ها به اهداف تبدیل نشوند.

هدف و انواع آن
هدف و انواع آن

این سوگیری که به «قانون گودهارت» شناخته می شود، بایاس یا سوگیری شناختی است که اغلب مدیران دچار آن می شوند. یعنی ابتدا هدفی تعیین می کنند و برای دستیابی به آن شاخص هایی مشخص می کنند. پس از مدتی خود آن شاخص ها تبدیل به هدف می شوند و هدف اصلی از یاد می رود.

این درس را با این غزل بی بدیل حضرت سعدی به پایان می‌بریم و امیدواریم همه اهداف ما، در راستای انسانیت و بهتر شدن زندگی بشریت باشند.

طیران مرغ دیدی، تو ز پایبند شهوت

به در آی تا ببینی طیران آدمیت

نه بیان فضل کردم که نصیحت تو گفتم

هم از آدمی شنیدیم، بیان آدمیت

حضرت سعدی

پخش (Distribution) چیست؟

پخش (Distribution) چیست؟

به عنوان تعریف می توان گفت صنعت پخش (Distribution) ، یکی از زیر شاخه‌های توزیع(از آمیخته بازاریابی) است که فرايند فراهم سازی کالا و خدمات برای مصرف یا استفاده در محل خریدار را شامل می‌شود.

این فرايند به‌صورت عموم شامل توزیع فیزیکی، انبارداری، مالکیت کالا، فعاليت‌های پیش خرید، مبادله یا خرید مدت‌دار، پردازش سفارش ها، اعتبار سنجی و وصول مطالبات است. کانال‌های توزیع، زنجیره‌های عمودی ارزش افزوده هستند که مزیت رقابتی خلق می‌کنند.

صنعت پخش (به عنوان زیر شاخه توزیع)، یکی از ارکان بازاریابی است. در تعریفی ساده تر می توان گفت صنعت پخش یعنی، رساندن کالا یا خدمات به مشتری.

پخش مي‌تواند به صورت مستقیم توسط تولید کننده انجام شود؛ یا به وسیله یک شخص ثالث (شرکت‌های پخش) صورت گیرد. صنعت پخش برای اولین بار در اصول بازاریابی مورد توجه و بررسی قرار گرفت.

همان‌گونه که اساتید بزرگ بازاریابی و فروش «فیلیپ کاتلر» و «گری آرمسترانگ»، در کتاب اصول بازاریابی به‌صورت مبسوط و کامل تشریح كرده‌اند، فرايند تولید و عرضه محصول یا خدمات، به هر نحو؛ وابسته و تحت تأثير عاملی به عنوان «آمیخته بازاریابی»هستند.

در کتاب «مهندسی فروش» به تفصیل این صنعت توضیح داده شده و فرایندهای مربوط به آن و انواع توزیع بصورت گسترده شرح داده شده است. در درس «انواع پخش چیست؟» می توانیم توضیحات بیشتری درباره پخش و انواع آن یاد بگیریم.

آکادمی آنلاین عیب پوش

شبه عمده فروش یا سمی هولسلر (Semi wholesaler) کیست؟

شبه عمده فروش یا سمی هولسلر (Semi wholesaler) کیست؟

شبه عمده فروش یا پخش محلی فرد یا سازمانی است که یک لایه پیش از خرده فروش قرار داشته و محصول یا خدماتی را بصورت نیمه عمده بین خرده فروشان توزیع می کند.

توزیع کننده شبه عمده یا سمی‌هولسیلر(Semi- wholesaler)، به آن دسته از توزیع کنندگان اطلاق می‌شود که کالا را یا بصورت مستقیم از تولیدکننده تهیه نموده و یا از توزیع کننده عمده این کالا را تهیه می‌کنند. مشتریان این توزیع‌کنندگان، عموما خرده فروشان هستند و بیشتر بصورت محله ای یا مناطق کوچک فعالیت می‌کنند. در بسیاری از صنایع این توزیع کنندگان وجود ندارند اما در صنایعی مانند دخانیات، فعالیت این نوع از توزیع کنندگان، قابل توجه تولیدکنندگان است.

آکادمی آنلاین عیب پوش

لانچ یا لانچ محصول جدید (product launch) چیست؟

لانچ یا لانچ محصول جدید (product launch) چیست؟

در پیمایش موفقیت آمیز مراحل مختلف عرضه محصول، به شناخت مفهومی به عنوان لانچ محصول، نیاز داریم. لانچ درست و اصولی، موتور محرکی برای رشد واقعی محصولات و خدمات ماست. لانچ یا لانچ محصول جدید (product launch) یا به ترجمه لفظ به لفظ آن «پرتاب»، اصطلاحی در بازاریابی و فروش و پخش است که به توزیع و عرضه پرقدرت، هدفمند، دارای برنامه و قوی یک محصول یا خدمات اطلاق می شود.

اصطلاح لانچ از علوم مهندسی گرفته شده و کنایه ای از اولین مرحله پرتاب یک موشک است. در این مرحله، بیشترین نیروی جاذبه به موشک وارد شده و موشک باید از حالت سکون به حالت متحرک، درآید بنابراین نیروی زیادی به زمین و خودش وارد می شود تا بتواند حرکت کند. در این حالت موشک به بیشترین شتاب نیاز دارد و از سرعت صفر باید به سرعت معقولی دست یابد که بتواند بر خلاف جاذبه به بالا حرکت کند. اگر موشک لانچ موفقی نداشته باشد، بجز موارد استثنایی، تقریبا در اکثر مواقع به مقصد نخواهد رسید.

تمامی این مراحل در خصوص آغاز عرضه، انتشار یا توزیع محصول نیز صادق است. چه در زمان راه‌اندازی محصول جدید یا انتشار یک ویژگی یا نسخه جدید از محصولی خاص باشیم، نیازمند لانچی قوی و صحیح هستیم.

فازهای لانچ محصول

عرضه محصول، طرحی سه مرحله ای (پیش از عرضه، لانچ و پس از عرضه) است.

فاز پیش از عرضه(Pre-launch)

فاز پیش از عرضه یا «پریلانچ»، به نام مرحله برنامه ریزی راه اندازی هم شناخته می شود. در این مرحله، تمامی برنامه ریزیها، تعیین استراتژی، مقدمات، نیروها و سایر ملزومات لانچ، مشخص و از همه مهمتر «هدف» و «زمان» تعیین می شوند. محل شروع توزیع، مخاطبان هدف شناسایی شده و کلیه انتظارات همسو می شوند. اینجاست که تحقیقات بازار انجام شده و استراتژی ورود به بازار تعریف می شود.

مرحله راه اندازی(launch)

مرحله راه اندازی، همان مرحله ای است که همه به آن لانچ محصول می گویند. این مرحله با نام «فاز اجرایی» هم شناخته شده است. این فاز زمانی اجرایی می شود که محصول یا خدمات به صورت رسمی به عموم عرضه می شود. در این فاز تمامی کانال‌ها و شبکه‌های بازاریابی درگیر می شوند تا سر و صدا و پروپاگاندا برای حمایت از جریان و عملیات لانچ ایجاد کنند. در این مرحله از تاریخ راه‌اندازی تا هفته های آتی آن، تلاش بر حفظ شتاب است.

مرحله پس از راه اندازی(after-launch)

در نهایت، تمام این تلاشها منجر به انجام پروژه لانچ شده و زمان آن فرا می رسد که گزارش گیری و تجزیه و تحلیل و نتایج لانچ انجام شود.

با استفاده از داده های جمع آوری شده از مرحله راه اندازی، عملکرد لانچ ارزیابی می شود. تمامی کی پی آی(KPI) های تعیین شده قبلی برای ارزیابی نتایج بکار گرفته می شوند. این اطلاعات برای لانچ های آینده ارزشمند هستند. فراموش نکنیم که یک لانچ موفق، کلید موفقیت محصول جدید در بازار است.

انواع لانچ

لانچ محصول یا خدمات انواع مختلفی دارد. گرچه که ممکن است بر اساس نوع محصول یا خدمات متفاوت باشد، اما عموما سه نوع لانچ پرکاربرد وجود دارد که در فضای کسب و کار بیشتر از آنها استفاده می شود. در این درس این سه نوع لانچ را بررسی خواهیم کرد.

لانچ یا راه‌اندازی نرم

این روش که به «لانچ چراغ خاموش» نیز شناخته شده، به معنای عرضه یک محصول یا ویژگی برای مخاطبان محدود یا مشخص پیش از لانچ انبوه است. هدف این روش، اعتبارسنجی و آزمایش محصول یا خدمات در بازار واقعی با حداقل ریسک است. این روش امکان بازخوردگیری پیش از راه‌اندازی کامل، رفع ایرادات و جمع‌آوری داده و بهبود محصول را فراهم می کند.

لانچ محدود

این روش بر خلاف راه‌اندازی‌های نرم، ارائه محصول کامل با تمامی ویژگی‌ها و عملکردهاست اما دامنه عرضه محصول محدود است. هدف خروج زودتر و با هزینه کمتر محصول است. با جمع آوری نظرات کاربران در این لانچ، می توان محصول را به استاندارد مورد نظر ارتقا داد.

لانچ در مقیاس کامل

 این روش رایج ترین شکل لانچ محصول است که شامل انتشار کامل یک محصول یا خدمات با تمام ویژگیهای نهایی و عملکردهای آن است.

ویژگیهای لانچ موفق

اگر بخواهیم یک موشک را پرتاب کنیم، باید پرتاب ما ویژگیهای خاصی داشته باشد تا بتوان آن را پرتاب موفق یا «لانچ موفق» نامید. فراموش نکنیم تمامی این ویژگیها برای پرتاب موشک «لازم» هستند اما «کافی» نیستند و باید پس از اجرا موفقیت پرتاب یا لانچ موشک را ارزیابی کنیم. تمامی این نکات در لانچ یک محصول یا خدمات هم باید درنظر گرفته شوند.

ماموریت

یک موشک برای انجام یک ماموریت پرتاب می شود. در خصوص لانچ محصول نیز همین موضوع صدق میکند. لانچ محصول یا خدمات باید دارای ماموریتی خاص باشد و کاری را برای کسب و کار انجام دهد. این ماموریت در مرحله اول کمک به «شناخته شدن» محصول یا خدمات، «توزیع و در دسترس نمودن» آن، «ترغیب مشتریان» و نهایتا «فروش» بیشتر آن محصول یا خدمات است. سایر ماموریتها ماموریتهای جانبی لانچ هستند.

هدف

هدف، همان مقصد دقیق موشک است. باید بدانیم هدف ما از توزیع این محصول یا خدمات دقیقا چه چیزی است.

برنامه

یک لانچ موفق، مانند نمونه حقیقی آن ابتدا نیازمند «برنامه» صحیح و متناسب است. مراحل پیش، حین و پس از پرتاب موشک باید به دقت برنامه ریزی شده باشد.

مسیر

مسیر یا دایرکشن(direction) حرکت موشک، باید به سمت هدف مورد نظر باشد وگرنه موشک به بیراهه خواهد رفت و هیچگاه به هدف نخواهد رسید.

استراتژی

نحوه رسیدن موشک به هدف، استراتژی پرتاب است. ممکن است در جاهایی از پرتاب سوخت را کاهش یا افزایش دهیم، این موضوع به استراتژی پرتاب بستگی دارد.

سوخت کافی

موشک تا زمان رسیدن به هدف باید سوخت کافی داشته باشد وگرنه در اواسط مسیر دچار کمبود سوخت شده و سقوط می کند.

آزمون قبلی

موشک باید قبلا بارها آزمایش شده و خطاهای آن مرتفع شده باشد وگرنه خطایی کوچک در هنگام پرتاب موجب سانحه ای غیر قابل جبران خواهد شد.

تیم زبده پرتاب

تیمی که موشک را برای پرتاب آماده میکنند و هنگام پرتاب تا رسیدن به مقصد آن را تعقیب میکنند، باید دارای مهارت، دانش و توانایی کافی برای هدایت موشک و حل بحرانهای پیش بینی نشده داشته باشند.

مدیریت بحران

تیم پرتاب باید دارای مدیری مقتدر و تیمی زبده و آماده برای حل بحرانهای غیرمترقبه باشد و به محض بروز بحران باید آن را حل کنند.

شتاب

موشک برای رسیدن از سرعت صفر به سرعت مورد نیاز غلبه بر جاذبه، نیازمند شتابی بسیار بالاست که بتواند از این حالت خارج شود.

ساختار متناسب

بدنه، طراحی و ساختار موشک باید به گونه ای باشد که تحمل فشار بسیار بالایی که در زمان پرتاب به آن وارد می شود را داشته باشد.

تکنولوژی

تکنولوژی موشک هر چه پیشرفته تر باشد، پرتاب آن قابل اعتمادتر و امن تر است. تکنولوژی بالا، ضریب خطا را کاهش خواهد داد.

زمان

زمان یکی از مهمترین متغیرها در موفقیت پرتاب موشک است.

شرایط مساعد محیطی

شرایط محیطی و جوی پرتاب، یکی از عوامل موثر در موفقیت پرتاب موشک است.

محل پرتاب

برخی از موشکهای ماهواره بر، از نقاطی خاص از کره زمین پرتاب می شوند زیرا نزدیکی بیشتری به محل مقصد داشته یا شرایط بهتری برای پرتاب دارند.

آکادمی آنلاین عیب پوش

ریکال محصول (Product Recall) چیست؟

ریکال محصول (Product Recall) چیست؟

این مفهوم در ادبیات بازاریابی به چند معنی مختلف بکار برده می شود به همین خاطر ما در این درس از آن به عنوان « ریکال محصول (Product Recall) » یا ریکال از آن یاد می کنیم تا با مفاهیم دیگر اشتباه نشود. بخاطر داشته باشیم که مفاهیم «فراخوان برند» یا «به یادآوری برند» هر دو به عنوان ریکال شناخته می شوند که معنای متفاوتی دارند که در مباحث مربوط به خودشان توضیحات لازم ارائه شده است.

فراخوانی محصول یا ریکال(Recall)، به معنای درخواست یا اعلامیه مرجوع عمده محصولات و فراخوانی مجدد این محصولات به شرکت از طرف خود تولید کننده است. این به عنوان درخواستی رسمی است که یک شرکت اعلام میکند که به شرکت برگردد. معمولا ممکن است مشکلاتی در تولید محصول وجود داشته یا بعد از عرضه به بازار اتفاقی برای محصول افتاده که وجود این محصول در بازار موجب آبروریزی شرکت خواهد شد.

معانی مانند «احضار مجدد»، «ارجاع»، «مرجوعی» یا برگرداندن محصول، به نوعی بازگشت محصول به تولید کننده، یا توزیع کننده هستند اما «ریکال» نیستند.

در ریکال یا فراخوانی، یک شرکت به شکل عمومی با فراخوانی رسمی از همه بدون استثنا درخواست میکند که محصولات را به شرکت تولید کننده برگردانند.

این موضوع ممکن است به علت کشف عیب یا ایرادی خاص در محصول باشد که کمپانی از همه می خواهد تا محصول را به شرکت مادر برگردانند. به عنوان مثال شرکت تویوتا در اقدامی تمامی یک مدل خود را فراخوان کرد یا شرکت اوپل آلمان تعداد 5128 اپل کورسا که در بریتانیا به فروش رفته بود به علت نقص فنی فراخوان کرد.

این موضوع یکی از مفاهیمی است که زیرمجموعه «اعتماد به برند» محسوب می شود و موجب می شود به علت «مسئولیت پذیری بالای شرکت»، «اعتماد» مشتریان به شرکت و برند افزایش یابد.

آکادمی آنلاین عیب پوش

آفر یا پیشنهاد فروش (Offer for Sale) چیست و چه شرایطی دارد؟

آفر یا پیشنهاد فروش (Offer for Sale) چیست و چه شرایطی دارد؟

آفر یا پیشنهاد فروش (Offer for Sale) ، در ابتدا به معنای شرایطی بود که سهامداران یک شرکت، سهام خود را برای جمع آوری پول بیشتر و حل مشکلات شرکت می فروختند. هدف اولیه از فروش سهام به سرمایه گذاران خارجی، دستیابی به منابع مالی برای اهداف مختلف از جمله رشد و توسعه بود.

معنای واقعی (بورسی) آفر چیست؟

کلمه آفر از بورس به سایر بازارها توسعه یافته است. در بورس بین الملل زمانی که، شرکتی به مشکلات مالی برخورد کند، پیشنهاد فروش یا «آفر» خود را بصورت عمومی اعلام کرده و به مدت معینی سهام خود را به قیمتی پایینتر عرضه کرده یا مثلا به ازای خرید هر چندسهم بیشتر، تعدادی سهام به رایگان به خریدار می دهد.

به هررو، پیشنهاد فروش یا آفر، مسیری کوتاهتر و آسان تر برای افزایش سرمایه و رسیدن به پول است. در بازار کشور ما نیز واژه هایی نظیر «آب کردن» یا «به پول نزدیک کردن» از همین موضوع گرفته شده است. البته در بازارهای بین المللی بورسی، آفر مسیری ساده تر برای دورزدن صف و قوانین نیز هست زیرا با پیشنهاد فروش، فروشندگان می توانند سهام شرکت را درجا و بدون انتظار عرضه اولیه (IPO) بفروشند. عموما سهامدارانی که بیش از 10 درصد از سهام شرکتی را در اختیار داشته باشند، مجاز به استفاده از قانون آفر هستند.

آفر در کشور ما به چه معناست؟

مانند اکثر واژه ها یا قوانین، آفر نیز به معنای دیگری در کشور ما به کار می رود. در بازار داخلی ایران، آفر برای همان دلیل اولیه خود یعنی «فروش بیشتر» و «گرفتن پول از دست مشتری» استفاده می شود اما تفاوت اینجاست که آفر به کالاهایی اطلاق می شود که در ازای خرید تعداد بیشتری کالا، بصورت رایگان به مشتری داده می شود.

به عنوان مثال خرید هر دو محصول 1 محصول رایگان جایزه دارد اما خرید هر 6محصول میتواند 6محصول دیگر به عنوان آفر داشته باشد. یعنی با افزایش تعداد سفارش، تعداد جایزه هم بالا می رود.

آفر یا پیشنهاد فروش، برای محصولاتی گذاشته می شود که در حال حاضر به فروش می رسند اما قصد افزایش این فروش وجود دارد و برنامه ما دریافت پول بیشتر است. آفر الزاما متضمن «خود فروش» نیست و صرفا برای «افزایش فروشی که وجود دارد»، مورد استفاده قرار میگیرد.

آفر چه چیزی نیست؟

آفر هر چه که باشد، به هیچ عنوان محرکی برای «فروش محصول جدید نیست». وقتی محصولی هنوز شناخته نشده و آن را نمیخرند، بیشتر داشتن آن امتیازی محسوب نمی شود. فرض کنیم ما صدهزار دلار داشته باشیم اما در قرن اول میلادی بخواهیم ان را خرج کنیم. هرچه ما پیشنهاد بدهیم که این دلارها ارزشمند است و دلار بیشتری برای خرید یک نان پیشنهاد کنیم، فروشنده نه تنها استقبال نخواهد کرد بلکه خواهد گفت«به جای اینکه سکه طلا بگیرم، چرا کاغذهای بی ارزش بیشتری به من پیشنهاد میکنی؟ من اصلا یک عدد ان را هم نمیخواهم چه برسد به ده عدد آن!».

گذاشتن آفر برروی محصولاتی که هنوز لانچ نشده یا لانچ شده ولی هنوز جدید است، فایده ای ندارد.

آکادمی عیب پوش

در مرحله معرفی محصول به بازار، گذاشتن یا نگذاشتن آفر، تفاوتی ایجاد نمیکند بلکه در بسیاری از موارد حتی نه تنها به فروش کمکی نمی کند بلکه ممکن است مانع فروش هم شود زیرا مشتریانی که کالایی ناشناخته را نمیخرند، ، از خرید تعداد بالاتر و حتی گرفتن کالای رایگان(که آن راهم باید بفروشند تا سود کنند) نیز استقبال نخواهند کرد.

بدیهی است که در معرفی محصول جدید به بازار، ابتدا مشتریان باید اطمینان حاصل کنند که این محصول به دلیل کیفیت خود در بازار جای خواهد گرفت و اعتماد به برند آن وجود داشته باشد. به همین دلیل گذاشتن آفر برای محصولات جدید اشتباه است و در لانچ محصولات جدید بهتر است جوایزی در نظر گرفته شده یا محصولی برای تست گذاشته شود یا یک کمپین ویژه لانچ برگزار شود. بدیهی است که ایجاد هیاهو در فروش از آفر اهمیت بیشتری دارد و در شبکه های اجتماعی، بین فروشندگان و در جو داخلی سازمان باید محصول جدید، کاملا بی رقیب، باکیفیت و تغییر دهنده وضعیت بازار به چشم بیاید.

مشاوره و آموزش

انواع آفر چیست؟

انواع مختلفی از آفر وجود دارد که در این درس به برخی از انها اشاره خواهیم کرد.

  • آفرکالایی (کالای رایگان بر روی تعداد مشخصی از خرید).
  • آفر ریالی (تخفیف).
  • آفر جایزه فروش ( تعیین آفر جوایز خاص برای خرید مقداری کالای خاص).
  • آفر مخلوط (کالایی – ریالی).
  • آفر برگشت از فروش (برگشت پول به مشتری پس از مدتی مشخص).
  • آفر زمان محدود.
  • آفر تسویه مدت دار.
  • آفر خرید اقساطی.

لازم به ذکر است که باندل (bundle) یا باندلینگ (bundling)، به عنوان آفر شمرده نمی شود و بخشی از پرموشن های فروش به حساب می آید.

آکادمی آنلاین عیب پوش

اس اف آی (SFI) یا مشوق فروش و انواع آن چیست؟

اس.اف.آی(SFI)

اس اف آی (SFI) یا مشوق فروش و انواع آن چیست؟

اس اف آی (SFI) ، مخفف عبارت عوامل تشویقی برای نیروهای فروش یا همان «مشوقهای فروش(Sales Force intensive)» مجموعه عوامل تشویقی گفته می ‎شود که عوامل فروش را تشویق یا تهییج کند تا فروش بیشتری را تجربه کنند. عموما این مشوقها برای همه عوامل فروش در دسترس قرار داده می‎شود تا تولید رقابت نیز بکند. این مفهوم به پاداش مشوق  نیروهای فروش(salesforce incentive compensation)، نیز مشهور است که البته در کشور ما به اس اف آی (SFI) ، شناخته شده است.

اس.اف.آی(SFI)
اس.اف.آی(SFI)

مشوق های فروش مدت هاست که برای ایجاد انگیزه در کارکنان و افزایش فروش استفاده می شود. در این وانفسای پیدا کردن نیروهای فروش(فارغ از کارآمد یا تازه کار)، لازم است به اعضای سازمان حس کنند که عضوی ارزشمند هستند. اینجاست که اس اف آی بکار آمده و میتواند به رضایت و حفظ و نگهداری کارکنان کمک کند. سرمایه‌گذاری روی کارکنان، سرمایه‌گذاری مفیدید است و در سود نهایی ماست و مشوق‌های فروش روشی باورنکردنی است تا به کارکنان بفهمانیم که از زحمات آنها قدردانی می‌کنیم.

اس.اف.آی(SFI)
اس.اف.آی(SFI)

نگه داشتن کارکنان کلیدی در زمانی که تمامی شرکت ها در حال استخدام و یا حتی دزدی نیروهای یکدیگر هستند و کارکنان شروع به ترک دسته جمعی مشاغل برای داشتن شرایط کاری بهتر می کنند، کار دشواری است. چگونه می توان کارکنان را حفظ کرد و آنها را راضی نگه داشت در حالی که آنها به راحتی می توانند شغل دیگری در جای دیگری پیدا کنند؟ پاسخ، مشوق های فروش یا همان اس.اف.آی است. بر اساس مطالعه‌ای که توسط Deloitte انجام شده، 44 درصد از افراد شرکت کننده در تحقیق، اذعان کردند که اگر با پاداش‌های نقدی و غیر نقدی تشویق شوند، شغل خود را ترک نخواهند کرد.

اس.اف.آی(SFI)
اس.اف.آی(SFI)

تعریف مفهوم مشوق های فروش چیست؟

به طور خلاصه، مشوق های فروش پاداش هایی هستند که سازمان به کارکنان خود برای رسیدن به اهداف یا اهداف خاص می دهد. از آنها صرفاً به خاطر کاری که انجام داده اند قدردانی می‌شود. این استراتژی، روشی بینظیر برای ایجاد انگیزه در کارکنان است، اما همیشه هم برای تمام کارکنان، کارساز نخواهد بود. به همین دلیل است که تلفیقی از انگیزه‌های مادی یا معنوی برای الهام بخشیدن به تیم جهت رسیدن به اهداف تعیین‌شده و عبور از آنها، مهم است.

انگیزه‌های فروش به منظور تقویت انگیزه فروشندگان ارائه می شود. این پاداش ها می تواند به ازای فروش بیشتر، کار بیشتر یا افزایش تعداد مشتریان یا حتی برای نحوه بستن یک معامل، به جای تعداد معاملاتی است که بسته‌اند. اس.اف.آی همیشه هم نباید لزوماً برای عقد یک قرارداد ارائه شود، به خصوص در مورد محصولاتی که چرخه فروش طولانی تری دارند. قطعاً اگر کارکنان یک شرکت صبر یا جرات کافی یا حوصله ریسک داشتند، سهی میکردند کارآفرینی کنند تا به یک شرکت ملحق شوند.

SFI
SFI

چگونه برنامه تشویقی درست بنویسیم؟

یافتن برنامه تشویقی مناسب، تقریباً به همان اندازه فعالیت بدون مشوق تیم، سخت و دشوار است. شاید به این دلیل که همه اعضای تیم، یک شخصیت خاص و نتیجتاً انگیزه های متفاوت دارند. مشوقی که ممکن است یک نفر را به شدت تحریک کند، می‌تواند برای دیگری اصلاً جالب نباشد. پس بهتر است کشف کنیم که چه چیزی باعث انگیزه تک تک افرد شده و نهایتاً برآیندی از همه این انگیزاننده ها را بنویسیم. می توان این کار را با انجام نظرسنجی ها یا آشنایی با کارکنان یا ارائه فهرستی از مشوق ها برای آنها انجام داد.

مشوق فروش ، مفهومی است که مخفف «پاداش تشویقی برای نیروهای فروش» یا همان «مشوقهای فروش(Sales Force intensive)، است. مجموعه عوامل تشویقی گفته می‎شود که عوامل فروش را تشویق یا تهییج کند تا فروش بیشتری را تجربه کنند. عموما این مشوقها برای همه عوامل فروش در دسترس قرار داده می‎شود تا تولید رقابت نیز بکند. در این درس اس اف آی (SFI) و انواع آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

اس اف آی (SFI) و انواع آن
اس اف آی (SFI) و انواع آن

نمونه هایی از اس اف آی

طرح‌های مشوق فروش متعددی وجود دارد که در کسب‌وکارهای مختلف پیاده‌سازی ‌شده که ممکن است بسیاری از آنها برای کسب و کار ما یا کارکنان ما کار نکنند. اما پنج مورد از معمول ترین و واقعی‌ترین طرح‌های مشوق‌های فروش را در این درس بررسی کرده‌ایم. انگیزه فروش باید تیم را هیجان زده کند و به آنها انگیزه دهد و بفهماند که برای ما ارزشمند هستند. مهم است که استراتژی مشوق فروش با فرهنگ شرکت همسو باشد و ضمن اجتناب از ایجاد رقابت بیش از حد، محیط مثبتی را برای تیم ایجاد کند. درست است کمی لازم است که اعضای تیم با هم رقابت کنند، اما در عین حال لازم است آنها احساس کنند تیم هستند و مثل یک تیم عمل کنند.

مشوق های ستاره سازی

فرض کنیم یکی از اعضای تیم ستاره فروش ماست. بنابراین باید کاری کنیم که تیم مانند او شوند و اوهم بهتر شود. این مشوقها درجاتی هستند که بصورت نقدی یا اسمی به تیم ارائه می شود تا دائما سعی کنند به سطح ستاره برسند و ستاره تیم هم سعی کند بالاتر برود. اهداف باید قابل دستیابی باشند. تا زمانی که سر نیروهایمان کلاه نگذاریم، افراد به سختی کار خود را ادامه خواهد داد تا در سطح بالاتر و بالاتری قرار را کسب کنند.

مشوق های اتمی

اغلب اوقات، یک محصول یا خدمات ممکن است به بیش از یک فروشنده نیاز داشته باشد و آنها هم لازم است با هم کار کنند تا به یک مشتری بالقوه بفروشند. بنابراین مشوقها باید به «مسیر» ارائه شوند نه یک فرد خاص. مشوقها برای هر کسی که در روند فروش موثر است درنظر گرفته می شود و گرچه این مقدار زیاد نیست اما معجزه خواهد کرد. مشوقها باید به گونه ای باشند که اعضای تیم را تشویق کند تا برای دستیابی به اهداف خود و دریافت پاداش‌ها، باهم همکاری کنند. تعیین نحوه تقسیم انگیزه به ما بستگی دارد، اما همه چیز از قبل باید برای همه اعضای تیم روشن شده باشد تا از هر گونه نارضایتی جلوگیری شود.

مشوق های پیش فروش

با افزایش روزافزون تعداد رقبا در بازار، مصرف‌کنندگان دیگر زمان زیادی را صرف تصمیم‌گیری خرید نمی کنند. این موضوع می‌تواند منجر به ناامید شدن فروشندگان شود و فکر کنند هرگز به پاداش‌ها نخواهند رسید. مشوق های پیش فروش راهی عالی برای ترغیب فروشندگان است. حتی میتوان برای ایجاد سرنخ ها هم به فروشندگان مشوق داد.

مشوق های چندکاناله(Omni channel)

امروزه فضای دیجیتال از بازار جانبی به بازار اصلی تبدیل شده. این موضوع ممکن است منجر به این تفکر شود که فروشندگان کانالهای جدید را به عنوان رقبای خود ببینند. آنها خیلی به فروش شرکت اهمیت نخواهند داد بلکه سهم خودشان از فروش مهم است. اما فروش چندکاناله برای خود شرکت‌ مفید است. باید کاری کنیم که فروشندگان کانالهای جدید را به‌جای یک رقیب، مزیت بدانند. اگر فروشندگان از کانالهای مختلف هم درصدی بگیرند با آنها همکاری خواهند کرد.

تنظیم هدف مبتنی بر تحلیل پیشرفته

اگر توان نرم افزاری قوی داشته باشیم می توانیم از الگوریتمهای پیشرفته برای تعیین اهداف و تحلیل فروش از تنظیمات هدف مبتنی بر تجزیه و تحلیل پیشرفته برای ایجاد تصویر دقیق تری از هدایا استفاده کنیم.

کارت هدیه

همه کارت‌های هدیه را دوست دارند و همچنین به تیم آزادی بیشتری می‌دهند تا تصمیم بگیرند چه چیزی برای خودشان بخرند.

سهمیه غذا

گاهی اوقات، کارکنان ما حوصله آشپزی ندارند. خرید غذا کمک بزرگی به این موضوع است که اولا بیشتر کار کنند و زمان بیشتری را برای کار بگذارند و دغدغه هم نداشته باشند.

اشتراک در یک سرویس اینترنتی

این روزها همه مشترک نوعی سرویس اینترنتی برای دیدن سریال و فیلم هستند. پس چرا یک سال اشتراک سرویسی مانند فیلیمو را به عملکرد برتر ارائه ندهیم تا در ساعات فراغت خود به تماشای فیلمهایی بنشینند که دیدن آن را مدیون ما هستند.

عضویت در باشگاه

عضویت در باشگاه کارکنان یکی از بهترین پاداش هاست که بسیار تخصصی و سخت است.

تشویق آموزشی

این روزها کلاس های آنلاین طرفداران زیادی پیدا کرده است. هر کسی در هر کاری که باشد، به هر حال در یکی از این کلاسهای آنلاین حضور دارد یا دوست دارد که باشد. بنابراین این مشوقها نه تنها هزینه نیست، بلکه سرمایه گذاری بسیار خوبی محسوب می شود.

آکادمی آنلاین عیب پوش

مفهوم ای اس بی (ASB) در چیدمان چیست؟

پیش از این در آموزش های مختلف، توضیح دادیم که مرچندایزینگ یا تجارت و فروش بصری، به معنای هنر نمایش کالا برای افزایش جذابیت فروش است. جوزف ویشر، نویسنده کتاب زیبایی شناسی در فروش کالا، مرچندایزینگ بصری در فروشگاه اولین موضوع در توسعه خرده فروشی کالا است. مفهوم ای اس بی (ASB) در چیدمان یکی از مهمترین مفاهیم برای جلوگیری از دپوی کالاست.

ای اس بی چیست؟

اِی.اِس.بی(ASB)، مخفف عبارت حداقل موجودی قابل رویت و فروش(available stock balance)، یکی از مهمترین شاخص های فروش در جایگاههای فروش و خصوصا مرچندایزینگ است. در این خصوص که در استانداردهای مختلف ای.اس.بی به این شکل کاربرد دارد یا خیر، تفاوت نظر وجود دارد اما موضوع مفهومی است که این مهم دارد و تاثیری است که در فروش میگذارد.

به بیان دیگر اِی.اِس.بی(ASB)، نوعی فهرست اقلام(Inventory)، از حداقل موجودی قابل رویت درون شلف است که باید شرایط «قابل فروش بودن»،  «در معرض دید بودن» را داشته باشد. حداقل بودن بدان معناست که «محصولات رقبا جایگزین آن نشود».

فراموش نکنیم داده های مهمی مانند وزن، ابعاد و توضیحات اینجا کارایی ندارد و اِی.اِس.بی(ASB)، برای مقصود دیگری مشخص می شود.

کاربرد اِی.اِس.بی(ASB)، چیست؟

در نگاه اول کارکنان درون فروشگاه یا فروشندگانی که از طرف شرکتهای تولیدی یا شرکتهای پخش به جایگاهها مامور فرستاده می شوند، تمایلی به آمار گرفتن از شلف ها ندارند.

اما در نظر داشته باشیم تا شرایط شلف ها یا فروشگاه تغییری نکند، اِی.اِس.بی(ASB)، در یک جایگاه فروش «ثابت»، است. یعنی اینکه ما صرفا یک با اِی.اِس.بی(ASB)، را گرفته و تا شرایط تغییر نکند همان را در نظر خواهیم گرفت.

اِی.اِس.بی(ASB)، نشان میدهد هر جایگاه فروش به چه تعداد محصول برای جاری بودن فروش و عدم کاهش آن نیاز دارد.

موجودی کمتر از اِی اِس بی (ASB)، یعنی کسری خطرناک کالا که هر آن ممکن است با محصولات رقبا جایگزین شده و جایگاه ما برای همیشه از دست برود و موجودی بیشتر اِی اِس بی (ASB)، یعنی خطر «دپو» بیش از حد کالا و خراب شدن و تمامی عواقب بسیار خطرناکی که دپوی کالا دارد.

به خاطر داشته باشیم دپوی بیش از حد کالا بیش از عدم حضور محصولات ما زیان به سازمان وارد میکند و برخی اوقات شرکتها حتی برای ضربه زدن به یک برند کمک میکنند در جایگاههای مهم، کالای رقیب آنها «دپو» شود. فراموش نکنیم جایگاه فروش، انباری نیست!

بطور خلاصه در یک جایگاه فروش مقدار کالای قابل فروش(Sellable Number Of Items)، قابل رویت(Visible) و چیدمان شده در جای درست مطابق پلانوگرام به حدی که که رقبا جایگزین آن نشوند را ای اس بی می گویند.

آکادمی آنلاین عیب پوش