اصطلاح ضدفرهنگ (Counterculture)، یا آنتی کالچر (Anti Culture) یکی از اصطلاحات کاربردی در روانشناسی اجتماعی است که با ظهور و توسعه خردهفرهنگ های مختلف در نسل جدید، خصوصاً نسل نوی امریکایی، از جمله دانشجویان دهه شصت میلادی و به ویژه هیپیهای آمریکایی بر سر زبانها افتاد.

تاریخچه مفهوم ضد فرهنگ چیست؟
ریچارد نویل در دهه هفتاد میلادی، از این مفهوم به عنوان قدرت بازی نام برد. او ضدفرهنگ را مجموعه ای از آراء عقاید و ارزشها خواند که در تقابل با فرهنگ مسلط جامعه قرار داشت. فرهنگ غالب نظام سرمایه داری، عقاید مذهبی کاتولیک و پروتستان و تسلط ارتشها(خصوصاً ارتش خشک و رباتیک ایالات متحده) بر شئونات زندگی مردم جهان.
در آن دوران ضد فرهنگگرایان معنویت را بر زندگی مادی، کسب لذت از زندگی و زندگی در زمان حال را بر ثروت اندوزی آینده نگری و تساهل را بر تعصب مرجح می دانستند.

تعریف ضد فرهنگ چیست؟
تعاریف گوناگونی برای مفهوم ضد فرهنگ وجود دارد اما به زبان ساده، ضد فرهنگ به رویکرد افرادی از جامعه اطلاق می شود که به خاطر دیدگاه متفاوتشان، در جامعه پذیرفته شده نیستند.
به همین دلیل این مفهوم در بسیاری از موارد به رفتارهای «دگرباشان» یا «دگراندیشان» نیز گفته می شود. این موضوع می تواند بخشهای مختلفی از جامعه از جمله زنان و مردان را در بر گرفته و محدود به جنسیت یا طبقه خاصی نیست. در تمامی جوامع افرادی وجود دارند که دانسته از هنجارهای جامعه تبعیت نمی کنند و پندارها، گفتارها و یا رفتارهایی دارند که با متن جامعه متفاوت است.

ضد فرهنگ در سازمان چیست؟
هر سازمانی، دو نوع فرهنگ دارد. اولین مفهوم «فرهنگ رسمی سازمانی» پذیرفته شده و ابلاغ شده ای است که از اهداف، ارزشها و ماموریت سازمان نشئات میگیرد و همه جا بصورت مکتوب و شفاهی از آن صحیت شده و مدیران سازمان دوست دارند که همه مطابق این فرهنگ عمل کنند.
دومین فرهنگ، «فرهنگ غیر رسمی» سازمان است که در روابط غیررسمی سازمان، می توان آن را مشاهده کرد. معمولاً این مفهوم خصوصا در شرکتهای ما، انکار شده و ممدوح و پذیرفته شده نیست. برخی اوقات این فرهنگ توسط مدیران سازمان به عنوان ضدفرهنگ شناخته شده و قصد دارند آن را مدیریت یا نابود کنند. بدیهی است که چنین توانی وجود ندارد و ممکن است فرآیند «استیلای ترس» بتواند تا حدی از نمایش و تظاهر این فرهنگ یا ضدفرهنگ جلوگیری کند، اما آن را از بین نخواهد برد.

تاثیر رسانه در تولید ضد فرهنگ
برخی رسانه ها، برای دستیابی به اهداف خود، با قدرت رسانه جوامع را به واسطه توزیع محتوا به چالش می کشند. محتوایی که هنجارهای فرهنگها را آشکارا زیر سوال می برد و حتی معمولاً به سمت یک شیوه تفکر مدرنتر یا خاص تغییر جهت ایجاد می کند. در این راستا هنرمندان ستیزهجویی هم مانند بنکسی، بیشتر آثار خود را بر اساس رسانهها و فرهنگ جریان اصلی خلق کردند. بزرگترین پروژه «آنارشیسم» که سازماندهی و به نمایش گذاشته شده است شاید شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام باشند که مقایسه را به عنوان یک فرهنگ به صورت نرم در ذهن مخاطبان خود جای گذاری می کنند.

تاثیر موسیقی در تولید ضد فرهنگ
کارکرد این مفهوم در موسیقی بسیار مشهود و قدرتمند است. به ویژه بر اساس تفکیک ژانرها به آنهایی که قابل قبول و در چارچوب وضع موجود تلقی میشوند و آنهایی که نیستند. از آنجایی که بسیاری از گروههای اقلیت از قبل ضدفرهنگ تلقی میشوند، موسیقیای که آنها خلق و تولید میکنند ممکن است منعکسکننده واقعیتهای اجتماعی-سیاسی آنها باشد و فرهنگ موسیقی آنها ممکن است به عنوان بیان اجتماعی ضدفرهنگ آنها پذیرفته شود. اما فراموش نکنیم افرادی در لباس موسیقی به فرهنگ های زیبایی مانند خانواده، ادیان و اعتقادات و رسوم مردم حمله می کنند و به دنبال کسب سود هستند نمی توان هنرمند گفت. هنرمند همواره در حال خلق آثاری برای توسعه انسان است و تخریب جوامع، با سلاح موسیقی، هنر نیست!
اگرچه ممکن است موسیقی به عنوان یک فرهنگ پایه و ضدفرهنگ در نظر گرفته شود، اما در واقع از محبوبیت زیادی برخوردار است. از این سلاح همه برای رسیدن به مقاصد خود استفاده می کنند بنابراین باید متخصصین هر حوزه را دنبال کنیم.

عادی سازی ضدفرهنگ چگونه صورت می گیرد؟
هر چیزی که تابو است، با تکرار، عادی خواهد شد. بسیاری از کارها اگرچه زمانی تابو بودند، اما با تکرار در فرهنگ جذب شدهاند و دیگر منبع وحشت اخلاقی نیستند، زیرا از موضوعات آشکارا بحثبرانگیز عبور نمیکنند یا اصول فرهنگ فعلی را به چالش نمیکشند. آنها به جای اینکه موضوعی برای ترس باشند، روندهای ظریفی را آغاز کردهاند که ممکن است سایر هنرمندان و منابع رسانهای از آنها پیروی کنند.

جمع بندی درس
به هر حال فرهنگ ما آن چیزی نیست که به دیوار می زنیم و یا ابلاغ میکنیم بلکه دقیقاً گفتگوهایی است که کارکنان ما یا دیگر سازمانها راجع به شرایط داخلی سازمان ما و البته در غیاب ما عنوان می کنند.
البته اگر سازمانی بتواند فرهنگ رسمی و غیر رسمی خود را برهم منطبق کند، می تواند سازمان موفقی باشد اما در هر محیطی که تعدادی انسان حضور داشته باشند، نمی توان راوبط را دقیقاً مهندسی و مدیریت کرد.
به هررو در تمامی سازمانها، فرهنگها، رفتارهایی تکرار شونده هستند که نوشته یا نانوشته در سازمان زنده و جاری هستند. جا اندازی و همه گیری فرهنگ هایی که ما می خواهیم جاری شوند، با دستورات ما انجام نخواهند شد. بلکه ساخت فرهنگ نیازمند برنامه ریزی، هدف گذاری، استراتژی نویسی و نهایتاً اجرا و بازخوردگیری است. کارشناسان آکادمی عیب پوش با بهره گیری از تجربه و تخصص در این زمینه، امکان پیاده سازی درست و مفید فرهنگ های جدید و ساختارهای نوین در سازمانها را دارند. برای تماس و دریافت مشاوره ، از متخصصان این آکادمی، می توان با تلفن 28427054 و یا با شماره 28427338 با در نظر گرفتن کد تهران (021) تماس حاصل نموده یا به ایمیل به info@eybpoosh.com ارسال درخواست کرده و یا با ثبت نام در آکادمی، از خدمات این آکادمی، بهره مند شویم.
منابع: