هوارد گاردنر

هوارد ارل گاردنر[1] دانشمند و نظریه پرداز مشهور مدیریت و روانشناس تکاملی امریکایی است. گاردنر استاد پژوهش شناخت و آموزش در دانشکده جان اچ. و الیزابت آ. هابز[2] در دانشکده تحصیلات عالی و آموزش هاروارد در دانشگاه هاروارد است. او در حال حاضر مدیر ارشد پروژه صفر هاروارد است و از سال 1995 مدیر مشترک پروژه گود[3] بوده است.

زندگی هوارد گاردنر

هوارد ارل گاردنر در 11 جولای 1943 در شهر اسکرانتون ایالت پنسیلوانیا دیده به جهان گشود. پدرش رالف گاردنر و مادرش هیلده ویلهایمر بود. هردو مهاجرهای یهودی آلمانی‌تباری بودند که پیش از جنگ جهانی دوم از آلمان گریختند.

گاردنر خودش را این گونه معرفی می‌کرد «بچه درسخوانی که لذت زیادی از نواختن پیانو می‌برد». گرچه گاردنر هرگز به یک پیانیست حرفه‌ای تبدیل نشد، اما طی سال‌های 1958 تا 1969 آموزش پیانو می‌داد.

تحصیلات اهمیتی بسیار زیاد در خانواده گاردنر داشت. در حالی که والدینش امید داشتند که او در مدرسه فیلیپس شهر اندوور در ماساچوست درس بخواند، گاردنر ترجیح داد که به مدرسه‌ای نزدیک‌تر به زادگاهش در پنسیلوانیا، یعنی ویومینگ سمیناری[4] برود. گاردنر دانش آموزی درسخوان و در دروسش بسیار موفق بود.

گاردنر در سال 1965 از دانشگاه هاروارد مدرک کارشناسی روابط اجتماعی خود را اخذ کرد. استاد وی اریک اریکسون مشهور بود. پس از گذراندن یک سال در دانشکده اقتصاد لندن، قصد داشت که مدرک دکترای خود در روانشناسی شناختی را در هاروارد کسب کند، و همزمان با روانشناسانی به نام راجر براون و جروم برونر[5] و فیلسوفی به نام نلسون گودمن[6] کار کند.

گاردنر برای کمک‌هزینه فوق دکترای خود در کنار نورمن گشوینت[7] در بیمارستان مدیرت سربازان بوستون کار می‌کرد و این کار را برای 20 سال آینده ادامه داد. در سال 1986، گاردنر استاد دانشکده تحصیلات عالی هاروارد شد. از سال 1995 بخش عمده تمرکز کارش بر روی پروژه گودورک[8] بود، که این بخش جدیدی از اقدامی بزرگ‌تر به عنوان پروژه گود بود که به برتری، اخلاق، پرداختن به کار زندگی دیجیتالی و نظایر آن‌ها تشویق می‌کرد.

گاردنر در دهه اخیر همراه با وندی فیشمن[9] و چند همکار دیگر، یک مطالعه مهم آموزش عالی در ایالات‌متحده را به طور گروهی مدیریت کرده‌اند. اطلاعات درباره از جمله چندین وبلاگ در وب‌سایت گاردنر وجود دارند. در مارس 2022، نشریه ام‌آی‌تی کتابی از وندی فیشمن و هوارد گاردنر با عنوان جهان واقعی دانشگاه: آموزش عالی چیست و چه می‌تواند باشد[10] منتشر کرد.

همسر گاردنر، الن وینر،[11] استاد روانشناسی دانشکده بوستون است. این زوج یک فرزند به نام بنجامین دارند. گاردنر پیش از الن، همسر دیگری داشت که از وی جدا شد. وی سه فرزند از ازدواج اول خود دارد: کریث (1969)، جی (1971)، و اندرو (1976) و پنج نوه دارد: اسکار (2005)، آنیس (2001)، اولیویا (2015)، فای مارگریت (2016) و آگوست پیر (2019).

نظریه های گاردنر

مشهورترین نظریه گاردنر، نظریه هوش‌های چندگانه است. طبق نظریه هوش‌های چندگانه، انسان‌های شیوه‌های مختلفی برای پردازش اطلاعات دارند، و این روش‌ها نسبتاً مستقل از یکدیگر هستند. نظریه نقدی بر نظریه هوش استاندارد است. نظریه هوش استاندارد بر همبستگی میان توانایی‌ها و نیز سنجش‌های سنتی مانند آزمایش‌های ضریب هوشی تأکید می‌کند که معمولاً تنها توانایی‌های زبان‌شناختی، منطقی و فضایی را در نظر می‌گیرند. از سال 1999 گاردنر هشت هوش شناسایی کرده است: زبانی، منطقی و ریاضیاتی، موسیقایی فضایی، بدنی و حرکتی، درون فردی، فرا فردی، و طبیعت‌گرایانه. گاردنر و همکارانش همچنین دو هوش اضافی را در نظر گرفتند: وجودی و آموزگاری.

تعریف گاردنر از هوش با انتقادهایی در محافل آموزشی و نیز در رشته روانشناسی مواجه شده است. شاید قوی‌ترین و ماندگارترین نقد نظریه هوش‌های چندگانه او حول محور کمبود مدارک تجربی باشد، که بسیاری از آن‌ها به ساختار واحد هوش به نام «g» اشاره می‌کنند. گاردنر مدعی است که نظریه‌اش تماماً متکی بر شواهد تجربی و در تقابل با شواهد آزمایشی است، زیرا او باور ندارد که خود مدارک آزمایشی بتوانند نتیجه نظریاتی به دست دهند.

می‌توان نظریه هوش‌های چندگانه را نقطه جدایی از تداوم کار قرن بیستم بر روی موضوع هوش انسان قلمداد کرد. روانشناسان برجسته دیگری از جمله چارلز اسپیرمن، لوییس تورستون، ادوارد توندایک، و رابرت استرنبرگ.[12] این رشته مطالعاتی را گسترش یا بسط داده اند.

در سال 1967، استاد نلسون گودمن[13] برنامه‌ای آموزشی به نام پروژه صفر را در دانشکده تحصیلات عالی هاروارد ابداع کرد. هوارد گاردنر و دیوید پرکینز دستیاران پژوهشی اصلی بودند و سپس پروژه صفر را طی سال‌های 1972 تا 2000 با هم مدیریت کردند. مأموریت پروژه صفر این است که یادگیری، تفکر و خلاقیت در هنر و نیز رشته‌های علوم انسانی و رشته‌های علمی را در سطوح فردی و سازمانی درک کرد و بهبود بخشید.

گاردنر طی بیش از دو دهه همکاری با ویلیام دیمون، میهالی چیکزنتمیهالی و چندین همکار دیگر پژوهش در پژوهش گود درباره ماهیت کار خوب، بازی خوب، و همکاری خوب را مدیریت کرده است. هدف از پژوهش او این است که تعیین کرد که به کاری دست یافت که سرجمع عالی و گیرا بوده و به نحوی اخلاقی انجام می‌شود. گاردنر با همکارانش، لین بارندسن، کورتنی بیتر، شلی کلارک، وندی فیشمن،کری جیمز، کریستن مک‌هیو، و دنی موسینسکاس،[14] مجموعه ابزاری آموزشی درباره این موضوعات برای استفاده در محافل آموزشی و حرفه‌ای توسعه داده است.

دستاوردها و افتخارات گاردنر

در سال 1981، گاردنر جایزه مک‌آرتور[15] را دریافت کرد. در سال 1990 نخستین امریکایی بود که جایزه دانشگاه لوئیس ویل گراومیر[16] را در آموزش دریافت ‌کرد. در سال 1985، وی همچنین جوایز ملی روانشناسی برای کتاب چارچوب‌های ذهن: نظریه هوش‌های چندگانه دریافت کرد. در سال 1987، وی جایزه ویلیام جیمز را از انجمن روانشناسی امریکا دریافت کرد. در سال 1999، گاردنر برنده جایزه گلدن پلیت[17] آکادمی شد. در سال 2000، او جایزه ای نقدی از سوی بنیاد بزرگداشت جان اس. گوگنهایم دریافت کرد. چهار سال بعد او استاد افتخاری دانشگاه شانگهای شد. در سال‌های 2005 و 2008، مجله فورن پالسی[18] و مجله پراسپکت[19] از وی به عنوان یکی از 100 چهره متفکر تأثیرگذار اجتماعی در جهان نام بردند. در سال 2011، او برنده جایزه پرینس استوریاس در بخش علوم اجتماعی برای توسعه نظریه هوش‌های چندگانه شد. در سال 2015، او جایزه بین‌المللی براک[20] در بخش آموزش را دریافت کرد. در 2020، گاردنر جایزه مساعدت‌های چشمگیر برای پژوهش در آموزش را از سوی انجمن پژوهش آموزش امریکا دریافت کرد.

او 31 مدرک افتخاری از سوی دانشکده‌ها و دانشگاه‌های سراسر جهان از جمله مؤسسه‌های بلغارستان، کانادا، شیلی، یونان، هنگ‌کنگ، ایرلند، اسرائیل، ایتالیا، کره جنوبی و اسپانیا دارد و همچنین عضو چند جامعه افتخاری از جمله انجمن هنر و علوم امریکا، جامعه فلسفی امریکا، انجمن ملی آموزش و انجمن علوم سیاسی و اجتماعی امریکا است.

میراث گاردنر

گاردنر صدها مقاله پژوهشی و سی کتاب نوشته است که به بیش از سی زبان ترجمه شده‌اند. او بیش‌تر به خاطر نظریه هوش چندگانه شناخته شده است، که این را در کتاب چارچوب‌های ذهن: نظریه هوش‌های چندگانه[21] (1983) توضیح داده است.

گاردنر در سال 2019 از تدریس بازنشسته شد. در سال 2020 زندگی‌نامه اندیشمندانه خود، یک ذهن مولد[22] را منتشر کرد.

پی نوشت ها:


[1]. Howard Earl Gardner

[2]. John H. and Elisabeth A. Hobbs

[3]. The Good

[4]. Wyoming Seminary

[5]. Roger Brown and Jerome Bruner

[6]. Nelson Goodman

[7]. Norman Geschwind

[8]. The GoodWork Project

[9]. Wendy Fischman

[10]. The Real World of College: What Higher Education Is and What It Can Be

[11]. Ellen Winner

[12]. Charles Spearman, Louis Thurstone, Edward Thorndike, and Robert Sternberg

[13]. Nelson Goodman

[14]. Lynn Barendsen, Courtney Bither, Shelby Clark, Wendy Fischman, Carrie James, Kirsten McHugh, and Danny Mucinskas

[15]. MacArthur

[16]. Louisville Grawemeyer

[17]. Golden Plate

[18]. Foreign Policy

[19]. Prospect

[20]. Brock

[21]. Frames of Mind: The Theory of Multiple Intelligences

[22]. A Synthesizing Mind