هربرت سایمون کیست؟
هربرت الکساندر سایمون، از بزرگترین دانشمندان مدیریت و علوم سیاسی بود که تحقیقات و نوشته های وی تاثیر شایانی بر رشتههایی چون علوم کامپیوتر، اقتصاد مدیریت و روانشناسی شناختی گذاشت. علاقه پژوهشی او تصمیمگیری درون سازمانی متمرکز بود. وی بیشتر به دلیل نظریههای «عقلانیت محدود(مرزبندی شده)»[1] و «فرایند تصمیم گیری و رضایت بخشی»[2] مشهور است. او برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1978 و جایزه تورینگ در علوم کامپیوتر در سال 1975 است.

جالب است که سایمون در میان پیشگامان چند حوزه علمی مدرن روز مانند هوش مصنوعی، پردازش اطلاعات، تصمیمگیری، حل مسئله، نظریه سازمان و سیستمهای پیچیده بود. او در زمره نخستین دانشمندانی بود که معماری پیچیدگی را تحلیل کرد و سازوکار تقدم امتیازی[3] را معرفی کرد تا قانون قدرت را توضیح دهد.
زندگینامه سایمون
هربرت الکساندر سایمون در 15 جولای 1916 در میلواکی[4] در ایالت ویسکانسین دیده به جهان گشود. پدرش، آرتور سایمون (1881- 1948) مهندس برق بود که در سال 1903 از آلمان به ایالاتمتحده مهاجرت کرده بود و مهندسی خود را در دانشگاه فنی دارمشتات[5] اخذ کرده بود. آرتور مخترع و وکیل مستقل ثبت اختراع بود. مادرش، ادنا مارگاریت مرکل (1888- 1969) پیانیستی حرفه ای بود و از پراگ به امریکا مهاجرت کرده و اجدادش پیانوساز و زرگر بودند.
سایمون در مدارس عمومی میلواکی درس خواند. درآنجا بود که علاقه خود به علم را نشان داد. خانواده سایمون او را با این ایده آشنا کردند که رفتار انسان را میتوان به طور علمی مطالعه کرد؛ دایی اش، هارولد مرکل (1892 – 1922) که در دانشگاه ویسکانسین مدیسون زیر نظر جان آر. کامونز، اقتصاد میخواند، به یکی از نخستین افراد تأثیرگذار بر او تبدیل شد. سایمون در کتابهای هارولد با اقتصاد و روانشناسی و علوم اجتماعی آشنا شد.

در سال 1933، سایمون وارد دانشگاه شیکاگو شد و به تحصیل در زیستشناسی پرداخت اما به خاطر «کور رنگی و رفتار ناشیانه در آزمایشگاه» ترجیح داد که این رشته را رها کند. سایمون در کودکی متوجه شد که کور رنگ است و جهان خارجی همان چیزی نیست که درک کرده است. وی وقتی در دانشکده بود، بر روی علوم سیاسی اقتصاد تمرکز کرد. مهمترین مربی وی هنری شولتز، اقتصادسنج و اقتصاددان ریاضیاتی بود. سایمون هم مدرک کارشناسی ارشد (1936) و هم مدرک دکترا (1943) را در رشته علوم سیاسی از دانشگاه شیکاگو دریافت کرد.
سایمون پس از اخذ مدرک کارشناسی، بورسیه پژوهشی از شهرداری گرفت کرد و به ریاست گروه پژوهش عملیاتها در دانشگاه کالیفرنیا در برکلی رسید. طی سالهای 1939 تا 1942 در آنجا کار کرد.

از سال 1942 تا 1949، سایمون استاد علوم سیاسی بود و به عنوان رئیس دپارتمان در مؤسسه فناوری ایلینوی در شیکاگو نیز خدمت میکرد. از 1949 تا 2001، سایمون عضو هیئت علمی دانشگاه کارنگی ملون در پیترزبورگ در ایالات پنسیلوانیا بود. سایمون در 9 فوریه 2001 دیده از جهان فروبست.

پژوهش های سایمون
سایمون که به دنبال جایگزین کردن رویکرد کلاسیک بسیار ساده شده با مدلسازی اقتصادی بود، بیشتر به خاطر نظریه تصمیم جمعی در کتاب رفتار مدیریتی[6] خود مشهور بود. او در این کتاب، مفاهیم خود را با رویکردی استوار ساخت که عوامل چندگانه سهیم در تصمیمگیری را شناسایی میکردند. علاقه او به سازمان و اداره کردن به او امکان داد که نه تنها سه بار به عنوان رئیس دپارتمان دانشگاه انتخاب شود، بلکه نقش بزرگی را در ایجاد مدیریت همکاری اقتصادی در سال 1948 ایفا کند؛ این تیم مدیریتی کمک به برنامه مارشال برای دولت ایالاتمتحده را اداره میکرد و در خدمت کمیته مشورتی علوم رئیسجمهور لیندون جانسون و نیز انجمن ملی علوم بود.

آثار هربرت سایمون
رفتار مدیریتی که نخستین بار در سال 1947 منتشر شد و درطی سالهای بعد ویرایش شد، بر اساس پایاننامه سایمون نوشته شد. بخش عمده این کتاب فرایندهای رفتاری و شناختی انسانها برای تصمیمگیریهای عقلانی است. طبق تعریف، یک تصمیم مدیریتی عملیاتی باید صحیح، کارآمد و با مجموعهای از ابزارهای هماهنگ، قابل اجرا باشد. در تقابل با مدل «انسان اقتصادی»،[7] سایمون میگفت که راهکارها و پیامدها ممکن است تا حدودی معلوم باشند و ابزارها و اهداف به طور ناقص متمایز شوند، مرتب به هم باشند، یا جزئیات کمی داشته باشند.
سایمون کار در چارچوبی اقتصادی را توصیف میکند که مشروط بر محدودیتهای شناختی انسان است: انسان اقتصادی و انسان مدیریتی. رفتار مدیریتی به مجموعه وسیعی از رفتارهای انسان، تواناییهای شناختی، تکنیکهای مدیریتی، سیاستهای کارکنان، اهداف و روالهای آموزشی، نقشهای ویژه، ضوابطی برای ارزیابی دقت و کارآمدی و همه پیامدهای فرایندهای ارتباطی میپردازد. سایمون علاقه خاصی به این داشت که چگونه این عوامل بر روی تصمیمگیریها هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم تأثیر میگذارند.

سایمون وفاداری را به این صورت تعریف میکرد: «فرایندی که طبق آن، فرد اهداف سازمانی (اهداف خدماتی یا اهداف محافظت) را با خواستههای خودش همچون شاخصهای ارزش جایگزین میکند که این شاخصها تصمیمات سازمانی او را تعیین میکنند». این منجر به ارزیابی انتخابهای دیگر در چارچوب پیامدهای گروهی و نه فقط برای خود یا خانواده فرد شده است.
تصمیمها ممکن است آمیزهای از حقایق و ارزشها باشند. اطلاعات درباره حقایق، به ویژه حقایقی که به طور تجربی اثبات شدهاند یا حقایقی که از تجربه خاصی نشئت گرفتهاند، راحتتر برای اعمال صلاحیت به کار میروند و نه برای بیان ارزشها. سایمون علاقه خاصی داشت که به دنبال همانندسازی یک کارمند با اهداف و ارزشهای سازمانی بگردد. او به تبعیت از لاسول،[8] میگوید که «یک فرد زمانی در تصمیمگیری، خودش را با یک گروه همانندسازی میکند که چندین گزینه انتخابی طبق پیامدهایشان برای آن گروه داشته باشد».

هوش مصنوعی
سایمون پیشگام رشته هوش مصنوعی بود، و به همراه آلن نول[9] ماشین نظریه منطقی[10] (1956) و برنامههای حل کننده کلی مسئله[11] (1957) را ساختند. حل کننده کلی مسئله شاید نخستین روش توسعه یافته برای جدا کردن راهبرد حل مسئله از اطلاعات درباره مسائل خاص باشد. هر دو برنامه با استفاده از زبان پردازش اطلاعات (1956) توسعه یافتند و نول، کلیف شاو و سایمون آنها را تولید کردند. دونالد کانوت[12] از آنها به عنوان مخترع توسعه فهرست پردازش در زبان پردازش اطلاعات و فهرست لینکدهی شده با نام اصلی «حافظه NSS» یاد میکند. در سال 1957، سایمون پیشبینی کرد که شطرنج کامپیوتری طی ده سال از تواناییهای انسان در شطرنج پیشی میگیرد، که در واقعیت این گذار چهل سال طول کشید.

روانشناسی
سایمون به نحوه یادگیری انسان علاقه داشت و به همراه ادوارد فیگنباوم[13] نظریه (درک کننده و حفظ کننده اولیه)[14] را به وجود آوردند، این یکی از نخستین نظریههای یادگیری بود که باید به صورت یک برنامه کامپیوتری اجرا میشد. نظریه درک کننده و حفظ کننده اولیه قادر بود که تعداد زیادی از پدیدهها را در زمینه یادگیری گفتاری توضیح دهد. بعداً نسخههای این مدل برای شکلگیری مفهوم و کسب تخصص به کار رفتند. او به همراه فرناند گوبت[15] نظریه درک کننده و حفظ کننده اولیه را در مدل محاسباتی CHREST بسط دادهاند. این نظریه توضیح میدهد که چگونه تکه اطلاعاتهای ساده بلوکهای سازنده یک طرحواره[16] را تشکیل میدهند، که طرحوارهها ساختارهای پیچیدهتری هستند. CHREST به طور برجسته برای شبیهسازی جنبههای تخصص شطرنج به کار رفته است.

جامعهشناسی و اقتصاد
مشهورترین نظریه سایمون «نظریه فرایند تصمیمگیری در کسب و کار»، است که به همین نام و البته به نام «نظریه سایمون» نیز شناخته شده است. سایمون به خاطر تغییرات انقلابی در اقتصاد خرد مشهور شده است. او سازنده مفهوم تصمیمگیری سازمانی است، چنانکه امروزه شناخته شده است. او نخستین کسی بود که با دقت توضیح داد که چگونه مدیران تصمیم میگیرند، وقتی اطلاعات کامل و جامعی نداشته باشند. در همین زمینه بود که او برنده جایزه نوبل در سال 1978 شد.

پی نوشت ها:
[1]. bounded rationality
[2]. satisficing
[3]. preferential attachment
[4]. Milwaukee
[5]. Technische Hochschule Darmstadt
[6]. Administrative Behavior
[7]. homo economicus
[8]. Lasswell
[9]. Allen Newell
[10]. Logic Theory Machine
[11]. General Problem Solver
[12]. Donald Knuth
[13]. Edward Feigenbaum
[14]. Elementary Perceiver and Memorizer
[15]. Fernand Gobet
[16]. schemata