بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) یکی از شاخههای مهم بازاریابی است که هدف آن نه فروش بیشتر، بلکه تغییر نگرش و رفتارهای عمومی به نفع جامعه است. در این نوع بازاریابی، مفاهیم و ابزارهای بازاریابی تجاری برای ترویج رفتارهای مفید اجتماعی، مانند کاهش مصرف دخانیات، استفاده از کمربند ایمنی یا صرفهجویی در مصرف آب، به کار میروند. بازاریابی اجتماعی با تأکید بر شناخت دقیق مخاطب، استفاده از پیامهای تأثیرگذار، و بهرهگیری از رسانههای متنوع، سعی دارد تغییراتی پایدار در سبک زندگی مردم ایجاد کند. در ادامه، با اصول و مراحل اجرای آن بیشتر آشنا میشویم.

تعریف بازاریابی اجتماعی و تفاوت آن با بازاریابی سنتی و بازاریابی مسئولانه
بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) رویکردی است که از ابزارهای بازاریابی تجاری برای رسیدن به اهداف اجتماعی بهره میگیرد. اما این رویکرد صرفاً به معنای انتقال پیامهای اخلاقی یا آموزشی نیست. در بطن این مفهوم، این اندیشه نهفته است که شرکتها و سازمانها باید در کنار تأمین نیازهای مشتریان و تحقق اهداف سازمانی، به تأثیرات بلندمدت فعالیتهای خود بر جامعه نیز بیندیشند. این دیدگاه، یک مسئولیت اخلاقی و استراتژیک را بر دوش شرکتها میگذارد.
سهگانه بازاریابی اجتماعی: شرکت، مشتری، جامعه
بازاریابی اجتماعی بهطور همزمان سه محور را در نظر میگیرد:
- منافع سازمان
- خواستههای مشتری
- و رفاه بلندمدت جامعه.
در حالی که بازاریابی سنتی عمدتاً بر فروش و سودآوری کوتاهمدت متمرکز است، بازاریابی اجتماعی میکوشد تا تعادلی میان سود اقتصادی، رضایت مصرفکننده، و منافع اجتماعی ایجاد کند. این رویکرد، سازمانها را به پاسخگویی در قبال اثرات اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی فعالیتهایشان فرامیخواند.
تمایز با بازاریابی سنتی و بازاریابی مسئولانه
در بازاریابی سنتی، موفقیت غالباً با حجم فروش یا سهم بازار سنجیده میشود و پیامدهای اجتماعی کمتر مورد توجه قرار میگیرند. از سوی دیگر، در بازاریابی مسئولانه یا Corporate Social Responsibility Marketing، شرکتها گامهایی برای کاهش آسیبهای اجتماعی یا زیستمحیطی برمیدارند؛ اما بازاریابی اجتماعی از این سطح فراتر میرود و رفاه اجتماعی را به عنوان یکی از اجزای اساسی استراتژی بازاریابی در نظر میگیرد، نه صرفاً یک مسئولیت جانبی.
دیدگاه کاتلر: تعارض میان رضایت لحظهای و رفاه پایدار
فیلیپ کاتلر، یکی از چهرههای برجسته حوزه بازاریابی، تأکید میکند که رضایت کوتاهمدت مشتری ممکن است با منافع درازمدت جامعه در تضاد باشد. از اینرو، بازاریابی اجتماعی میکوشد تا در کنار پاسخگویی به نیازهای فوری مصرفکنندگان، به ساختن آیندهای پایدار برای جامعه کمک کند.

تاریخچه و سیر تحول بازاریابی اجتماعی؛ از نقدهای جامعهگرایانه تا فلسفهای برای آینده پایدار
مفهوم بازاریابی اجتماعی برای نخستینبار در اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط فیلیپ کاتلر و همکارانش مطرح شد. کاتلر در مقالهای در Harvard Business Review (۱۹۷۲) بیان کرد که بازاریابی نباید صرفاً در خدمت سود شرکت یا ارضای نیازهای لحظهای مشتری باشد، بلکه باید به منافع درازمدت مشتری و جامعه نیز توجه کند.
این نگاه، نقدی ریشهدار به بازاریابی سودمحور سنتی بود و پیشنهاد میداد که شرکتها باید به شکل آگاهانهتری در قبال اثرات اجتماعی و زیستمحیطی فعالیتهایشان مسئول باشند. از همینرو، بازاریابی اجتماعی بهعنوان نوعی «بازاریابی تفکربرنده» (thoughtful marketing) و نگاهی بلندمدت به تعامل کسبوکار با جامعه معرفی شد.
پیوند با روندهای جدید بازاریابی
در دهههای بعد، بازاریابی اجتماعی با جریانهایی مانند بازاریابی سبز (Green Marketing) و بازاریابی پایدار (Sustainable Marketing) درآمیخت. این گرایشها بر این باور استوار بودند که شرکتها باید فراتر از تعهدات قانونی و الزامات اقتصادی، به مسئولیتهای اجتماعی و زیستمحیطی خود نیز پایبند باشند.
در دهه ۲۰۰۰، مفهوم «سهپایه سود، مردم و سیاره» (Triple Bottom Line: Profit, People, Planet ) به یکی از ستونهای کلیدی در ارزیابی فعالیتهای سازمانی تبدیل شد. کاتلر در این راستا تأکید میکرد که بازاریابی باید همزمان برای:
- سودآوری کسبوکار
- منافع مصرفکننده
- سلامت و پایداری محیطزیست
ارزش خلق کند.
بازاریابی انسانمحور در قرن ۲۱
در ادامه همین روند، کتاب Marketing 3.0 از کاتلر (۲۰۱۰) نگاه تازهای را به بازاریابی معرفی کرد. این رویکرد انسانمحور به بازاریابی، به جای تمرکز صرف بر فروش محصول، به دغدغههای فرهنگی، اجتماعی، و اخلاقی جامعه توجه دارد. چنین دیدگاهی بازاریابی را به ابزاری برای تحول اجتماعی مثبت بدل میکند.
به این ترتیب، بازاریابی اجتماعی که در آغاز تنها یک پیشنهاد متفاوت در برابر بازاریابی سنتی بهحساب میآمد، امروز به یک فلسفه تجاری اخلاقمحور و پایدار تبدیل شده است که در قلب بسیاری از استراتژیهای برندهای مسئولپذیر در قرن ۲۱ جای گرفته است.

اصول کلیدی و اهداف بازاریابی اجتماعی
بازاریابی اجتماعی بر تعامل هوشمندانه میان سه عنصر کلیدی تمرکز دارد: مصرفکننده، شرکت و جامعه. در این رویکرد، شرکتها نهتنها به فروش و سودآوری توجه دارند، بلکه مسئولیت اجتماعی خود را در قبال جامعه و محیطزیست نیز به رسمیت میشناسند.
سهضلعی بازاریابی اجتماعی: مصرفکننده، شرکت، جامعه
شرکتها باید سیاستهایی اتخاذ کنند که منافع فوری مشتری را تأمین کرده و همزمان پیامدهای بلندمدت اجتماعی و زیستمحیطی را نیز در نظر بگیرد. این توازن به تولید محصولات و خدماتی منجر میشود که هم فروش موفق دارند و هم برای جامعه مفیدند.
- مصرفکننده: شناسایی دقیق نیازها و ارائه راهحلهایی که برای مشتری ارزش واقعی ایجاد کنند. این ارزش میتواند عملکرد بهتر، سلامت بیشتر یا تجربهای اخلاقیتر از مصرف باشد.
- شرکت: دنبالکردن سودآوری از مسیر اخلاقی و پایدار، نه صرفاً فروش بالا. بازاریابی اجتماعی پیشنهاد میکند که موفقیت بلندمدت سازمان تنها با رضایت مشتری و جامعه امکانپذیر است.
- جامعه: توجه به اثرات اقتصادی، فرهنگی و زیستمحیطی محصولات. آیا محصول باعث ایجاد آلودگی، افزایش مصرفگرایی یا تهدید سلامت عمومی میشود؟ بازاریابی اجتماعی در برابر این مسائل حساس است.
توزیع ارزش دوگانه: همزمان برای مشتری و جامعه
یکی از ویژگیهای بنیادین بازاریابی اجتماعی، تولید و ترویج ارزشهایی است که در کوتاهمدت برای مشتری و در بلندمدت برای جامعه سودمند باشند. این اصل نقطه تمایز اصلی این رویکرد با بازاریابی سنتی است.
- ارزش فوری برای مشتری: به معنای ارائه تجربه خوب، قیمت مناسب، کارایی بالا یا پاسخ به یک نیاز فوری.
- ارزش بلندمدت برای جامعه: شامل اثرات مثبت بر سلامت عمومی، کاهش آلودگی، ارتقاء فرهنگ مصرف مسئولانه و پایداری منابع طبیعی.
طبقهبندی محصولات از نگاه کاتلر
کاتلر با ارائه یک ماتریس مفهومی، محصولات را از دو زاویه سود مشتری و نفع جامعه ارزیابی میکند. این چارچوب به شرکتها کمک میکند تا جایگاه محصول خود را بشناسند و برای بهبود آن برنامهریزی کنند.
- محصولات ناقص (Deficient Products): نه برای مشتری ارزش دارند و نه برای جامعه (مثل محصولات بیکیفیت یا خطرناک).
- محصولات لذتبخش (Pleasing Products): حس خوبی به مشتری میدهند اما در بلندمدت مضرند (مثل نوشابه یا دخانیات).
- محصولات سودمند (Salutary Products): در کوتاهمدت شاید برای مشتری جذاب نباشند اما اثر مثبتی بر سلامت یا جامعه دارند (مثل داروهای تلخ یا رژیمهای خاص).
- محصولات مطلوب (Desirable Products): ایدهآلترین نوع محصولات؛ هم رضایت آنی مشتری را فراهم میکنند و هم به نفع جامعهاند (مثل خودروهای کممصرف یا میانوعدههای سالم و خوشمزه).
اهداف کلیدی بازاریابی اجتماعی
بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) تلاش میکند تا کسبوکارها را به سمت ایفای نقشی مؤثر در حل مسائل اجتماعی و زیستمحیطی سوق دهد، در عین حال که به سودآوری نیز میپردازد.
- حفاظت از حقوق مصرفکننده: جلوگیری از تبلیغات گمراهکننده، تضمین کیفیت و شفافیت اطلاعات.
- ارتقاء کیفیت زندگی: طراحی محصولاتی که سلامت، آسایش و رفاه افراد را بهبود دهند.
- توسعه پایدار: کاهش مصرف منابع تجدیدناپذیر، کاهش ضایعات، استفاده از بستهبندیهای قابل بازیافت.
- کسب سود اخلاقی: رسیدن به منافع مالی در چارچوب مسئولیت اجتماعی، نه از طریق فریب یا بهرهکشی.
راهبردهای اجرایی برای بازاریابی اجتماعی
برای تحقق اهداف فوق، شرکتها باید به ابزارها و راهبردهای مؤثر در حوزه بازاریابی اجتماعی مجهز باشند. این ابزارها میتوانند عملیات برند را از تبلیغات تا تولید و زنجیره تأمین شامل شوند.
- بازطراحی محصول و چرخه تولید: حذف مواد مضر، کاهش مصرف انرژی، و طراحی برای بازیافت.
- بازاریابی دهانبهدهان مثبت: تشویق مشتریان راضی به اشتراکگذاری تجربههای خود، به ویژه در رسانههای اجتماعی.
- تعهد به مسئولیت اجتماعی: حمایت از پروژههای خیریه، آموزش عمومی، و ارتقای آگاهی اجتماعی.
- مشارکت با نهادهای محلی: کار با سازمانهای غیردولتی، انجمنهای محیطزیستی و گروههای جامعهمحور برای ایجاد همافزایی.
دیدگاههای تکمیلی پژوهشگران
پژوهشگران معاصر نیز بازاریابی اجتماعی را در چارچوبهای نوینتری گسترش دادهاند که بر شفافیت، مسئولیتپذیری و پایداری تأکید دارد.
- شهروندی سازمانی (Corporate Citizenship): شرکتها همانند شهروندان باید پاسخگو و مشارکتپذیر باشند.
- توجه به ذینفعان (Stakeholder Orientation): تمرکز صرف بر سهامداران کافی نیست؛ کارکنان، مشتریان، جامعه و محیطزیست نیز ذینفعاند.
- پایداری زیستمحیطی (Environmental Sustainability): تضمین آیندهای پاکتر از طریق کاهش آلایندگی، مدیریت پسماند و بهرهوری منابع.

کاربردهای عملی و مثالهای واقعی از بازاریابی اجتماعی
شرکتهای موفق از بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) برای بهبود ارتباط با مشتریان و جامعه بهره میبرند. برای مثال پاتاگونیا که در صنعت پوشاک ورزشی فعال است، برنامهای به نام «Worn Wear» را اجرا کرده است که مشتریان را تشویق میکند به جای خرید کالای جدید، لباسهای پاتاگونیا را تعمیر یا دست دوم خریداری کنند. این ابتکار بازاریابی اجتماعی، پاتاگونیا را بهعنوان شرکتی دوستدار محیطزیست معرفی کرده و مشتریان را در مصرف هوشمندانه همراهی میکند.
نمونه دیگر، بن اند جری است که خود را متعهد به عدالت اجتماعی و زیستمحیطی میداند. این شرکت ارزشهای خود را در حمایت از حقوق بشر، کشاورزی پایدار و تجارت عادلانه بروز میدهد؛ برای نمونه شرکایی برای حمایت از کشاورزان محلی و سازمانهای حقوقبشری انتخاب کرده است و این پیام را در بستهبندی و تبلیغات خود گنجانده است.
کمپین «زیبایی واقعی» داو نیز مثال دیگری است: این برند آرایشی، با نمایش زنان با تنوع اندام و رنگ پوست در تبلیغات، تلاش کرده تصویری جامعتر از زیبایی ارائه دهد و در عین حال به فروش محصولات خود بپردازد.
شرکتی مثل لگو نیز با همکاری یونیسف در طرحهای آموزشی و اجتماعی مشارکت کرده است تا بازی را بهعنوان ابزاری برای یادگیری و پیشرفت کودکان در جوامع مختلف معرفی کند.
علاوه بر نمونههای شرکتی، بازاریابی اجتماعی میتواند در کمپینهای عمومی نیز دیده شود؛ مثلاً برنامههای تبلیغاتی دولتها و نهادهای غیردولتی برای ترویج رفتارهای مثبت اجتماعی (مانند کمپینهای پیشگیری از سیگار یا ترافیک) در چارچوب بازاریابی اجتماعی قرار میگیرند. در کل، بازاریابی اجتماعی در هر جایی که تلاش شود پیام مثبت اجتماعی در تبلیغات یا بستهبندی محصولات ادغام شود، خود را نشان میدهد.

مدلها، نظریهپردازان برجسته و چارچوبهای تحلیلی مرتبط
فیلیپ کاتلر به عنوان پدر بازاریابی نوین، بنیانگذار مفاهیم متعدد بازاریابی اعم از «سفارشدهی مشتری»، «بازاریابی اجتماعی» و «بازاریابی انسانی» بوده است. کاتلر در کتابها و مقالات خود (از جمله Marketing Management و Marketing 3.0) بارها بر لزوم تلفیق نگرش اجتماعی در بازاریابی تأکید کرده است. از جمله چارچوبهای تحلیلی مرتبط میتوان به تقسیمبندی چهارگانه محصولات (ناقص، لذتبخش، سودمند، مطلوب) اشاره کرد که شرکتها را به حرکت به سمت محصولات اجتماعیتر راهنمایی میکند. علاوه بر آن، مفهوم سهجانبه سود (Profit)، رفاه مصرفکننده (People) و سیاره (Planet) که در ادبیات بازاریابی پایدار و CSR مطرح است، نشاندهنده مدل تفکربرانگیز بازاریابی اجتماعی است.
نظریهپردازان دیگری مانند نانسی لی و کاتلر در زمینه بازاریابی اجتماعی (اصطلاحاً Social Marketing برای تغییر رفتار) فعالیت کردهاند، اما در حوزه بازاریابی اجتماعی «جامعهمحور»، نویسندگانی چون گر و شولتز برای توسعه چارچوب اخلاقی بازاریابی مسئولانه تلاش کردهاند. مثلاً لاچنیاک و شولتز عناصر «شهروندی سازمانی، تمرکز بر ذینفعان و پایداری اجتماعی-زیستمحیطی» را پایههای بازاریابی مسئولانه معرفی میکنند. همچنین در سنت بازاریابی پایدار (Sustainable Marketing) و بازاریابی اخلاقمحور نیز چارچوبهایی ارائه شده است که بر همراستایی اهداف تجاری با منافع عمومی تاکید دارند.
از نظر روششناسی، تحلیل بازاریابی اجتماعی گاهی از مدلهای اقتصاد رفتاری، تحلیل شبکه ذینفعان و نظریه قرارداد اجتماعی بهره میبرد تا نشان دهد فعالیتهای بازاریابی چگونه میتوانند در ضمن ایجاد ارزش اقتصادی، به نفع جامعه عمل کنند. به طور خلاصه، بازاریابی اجتماعی را میتوان با استفاده از مدلهای موجود بازاریابی (مانند ترکیب بازاریابی یا ۵+۴P و فهرست معیارهای CSR) و چشماندازهای نوین (مانند بازاریابی مبتنی بر ارزشها و هنجارهای جمعی) بررسی نمود.

چالشها و مزایای بازاریابی اجتماعی
با وجود تأثیرات مثبت بازاریابی اجتماعی بر جایگاه برند و رابطه با مشتری، این رویکرد همچنان با محدودیتها و پیچیدگیهایی روبهروست. در ادامه، به مهمترین مزایا و چالشهای این نوع بازاریابی میپردازیم.
مزایای بازاریابی اجتماعی
بازاریابی اجتماعی (Social Marketing)، بهواسطه تمرکز بر ارزشهای انسانی و مسئولیتپذیری اجتماعی، فرصتهای فراوانی برای برندها فراهم میکند. در اینجا برخی از مزیتهای کلیدی این رویکرد را مرور میکنیم:
- افزایش اعتبار و وجهه برند:
برندهایی که به مسئولیتهای اجتماعی خود پایبندند، در چشم مشتریان قابلاعتمادتر و محبوبتر دیده میشوند. - جلب اعتماد و وفاداری مشتریان:
مصرفکنندگان اغلب برندهایی را انتخاب میکنند که با ارزشهای شخصی و اجتماعی آنها همراستا باشد؛ این همسویی باعث شکلگیری وفاداری عمیقتری میشود. - تضمین بازگشت سرمایه در بلندمدت:
همسویی برند با دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی نهتنها باعث بهبود تصویر عمومی آن میشود، بلکه در بلندمدت بازدهی اقتصادی پایدارتری نیز به همراه دارد. - کاهش ریسکهای برند و واکنشهای منفی جامعه:
شرکتهایی که بهصورت شفاف و اخلاقمدار عمل میکنند، کمتر با بحرانهای حیثیتی یا تحریمهای مصرفکنندگان مواجه میشوند. - دسترسی به بازارهای جدید و گسترش سهم بازار:
ارائه محصولاتی که همزمان برای «سود، مردم و سیاره» مفید باشند، زمینه جذب مشتریان آگاهتر و حساستر به ارزشهای اجتماعی را فراهم میکند.
چالشها و انتقادات پیرامون بازاریابی اجتماعی
با وجود مزایای قابلتوجه، بازاریابی اجتماعی خالی از چالش نیست. اجرای موفق این رویکرد نیازمند تعهد، شفافیت و برنامهریزی دقیق است. مهمترین موانع و انتقادات عبارتند از:
- نیاز به سرمایهگذاری و تغییر در ساختار سازمانی:
اجرای سیاستهای اجتماعی ممکن است به منابع مالی، نیروی انسانی متخصص و بازنگری در فرآیندها نیاز داشته باشد که برای برخی شرکتها دشوار است. - مقاومت در برابر کاهش سود کوتاهمدت:
برخی مدیران یا سهامداران ممکن است تمایلی به پذیرش کاهش سود موقتی در قبال اهداف بلندمدت نداشته باشند. - ریسک فریبکاری اجتماعی (Greenwashing):
مصرفکنندگان امروز بهشدت نسبت به ادعاهای دروغین یا اغراقشده حساساند و در صورت شناسایی ناهماهنگی، اعتماد خود را از دست میدهند. - مدیریت تعارض میان منافع اقتصادی و اجتماعی:
ممکن است برخی اقدامات سودآور با منافع عمومی جامعه در تضاد باشند؛ ایجاد تعادل بین این دو نیازمند تصمیمگیریهای دشوار و هوشمندانه است. - مشکل در اندازهگیری تأثیر اقدامات اجتماعی:
برخلاف معیارهای مالی، ارزیابی دقیق اثر اجتماعی یا زیستمحیطی اقدامات برند، همچنان چالشی جدی برای تحلیلگران است.

جمعبندی درس
بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) راهبردی پیشرو در بازاریابی است که همزمان به سه ستون «مصرفکننده»، «شرکت» و «جامعه» توجه میکند. همانطور که کاتلر و کارشناسان تأکید کردهاند، بازاریابی مقتدر آن است که بتواند کالا یا خدمتی را ارائه دهد که «هم برای سود سازمان، هم برای مردم و هم برای سیاره مفید باشد».
در چنین نگرشی، کسب رضایت مشتری و سودآوری اقتصادی در کنار تعهدات اخلاقی و اجتماعی قرار میگیرد. تجربیات عملی (از پاتاگونیا تا بناندجری و داو) نشان میدهد که شرکتها میتوانند با یکپارچهسازی ارزشهای اجتماعی در برند خود، به مزایای بلندمدت از جمله محبوبیت بیشتر و سود پایدار دست یابند. در عین حال، مدیریت دقیق چالشهایی مانند هزینههای اضافی و حساسیت افکار عمومی لازم است تا پیام بازاریابی اجتماعی به صورت معتبر و اثرگذار منتقل شود.
در نهایت، بازاریابی اجتماعی ابزاری قدرتمند برای تحقق توسعه پایدار در سطح کسبوکار است که با تلفیق منافع فردی و جمعی، بستری برای موفقیتهای اقتصادی اخلاقمدار ایجاد میکند.
برنامه ریزی برای پیاده سازی استراتژی بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) به حد کافی پیچیده و حساس است که بدون متخصص این حوزه به هیچ عنوان نباید انجام شود. مشاورین متخصص آکادمی عیب پوش با بهره گیری از ربع قرن دانش و تجربه در این حوزه ، در کنار کسب و کارها هستند تا در حوزه های بازاریابی و بازاریابی اجتماعی (Social Marketing) این کسب و کارها را راهنمایی و همراهی کنند. برای تماس و دریافت مشاوره ، از متخصصان این آکادمی، می توان با تلفن 28427054 و یا با شماره 28427338 با در نظر گرفتن کد تهران (021) تماس حاصل نموده یا به ایمیل به info@eybpoosh.com ارسال درخواست کرده و یا با ثبت نام در آکادمی، از خدمات این آکادمی، بهره مند شویم.
منابع