کریس آرجریس کیست؟
کریس آرجریس[1] در شانزدهم جولای 1923 در در شهر اروینگتون[2] ایالت نیوجرسی امریکا دیده به جهان گشود. آرجریس یکی از بزرگترین نظریهپردازان کسبوکار و استاد بازنشسته دانشکده کسبوکار هاروارد، یکی از دانشمندان حوزه مدیریت و مشابه همتایانی نظیر ریچارد بکهارد،[3] ادگار شاین[4] و وارن بنیس[5] به علت فعالیتها و دستاوردهای بزرگی که در حوزه مدیریت، توسعه سازمانی و یادگیری سازمانی کسب کرده، شهرت دارد.
زندگی و فعالیتهای آرجریس
آرجریس به همراه برادری دوقلو به نام توماس اس. آرجریس (1923-2001) در خانوادهای به دنیا آمد که از یونان به ایالاتمتحده در نیوآرک[6] در ایالت نیوجرسی مهاجرت کرده بودند. دروان کودکی آرجریس در اروینگتون[7] در نیوجرسی و آتن یونان گذشت. در هنگامه جنگ جهانی دوم، کریس در دسته مخابرات ارتش ایالاتمتحده خدمت کرد. پس از اتمام دوره خدمت، به دانشگاه کلارک[8] رفت و در این دانشگاه روانشناسی خواند. در همین دانشگاه بود که با کورت لوین[9] آشنا شد. پس از اخذ مدرک کارشناسی در سال 1947 به دانشگاه کانزاس رفت و در آنجا مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته روانشناسی و اقتصاد را در سال 1949 گرفت. سال 1951، آرجریس دکترای خود را از دانشگاه کورنل گرفت، و پایاننامهای با راهنمایی استادش، ویلیام اف. وایت[10] درباره رفتار سازمانی نوشت.
آرجریس از سال 1951،حرفه استادی خود در دانشگاه ییل را به عنوان بخشی از مرکز کار و مدیریت ییل آغاز کرد. در آنجا تحت نظر ای. وایت باکی[11] فعالیت کرد. مدتی بعد به سمت ریاست دپارتمان علوم مدیریت منصوب شد. سال 1971 به دانشگاه هاروارد رفت، و در آنجا تا زمان بازنشستگی، استاد آموزش و رفتار سازمانی بود. آرجریس به عنوان مدیر ناظر شرکت مشاوره در کمبریج در ایالت ماساچوست نیز فعالیت میکرد.
آرجریس در سال 2006 دکترای افتخاری رشته حقوق را از دانشگاه تورنتو و از دانشگاه ییل در سال 2011 جایزه دکترای علوم را دریافت کرد.
سرانجام کریس آرجریس در شانزدهم نوامبر 2013 در سن 90 سالگی درگذشت و در لینوود[12] در وستون[13] در ایالت ماساچوست به خاک سپرده شد.
میراث کریس آرجریس
نردبان استنتاج[14]، مدل استعاری برای شناسایی و عملکرد است که کریس آرجریس آن را به وجود آورد. نردبان اصلی آرجریس چندین پله با نامهای مختلف داشت.
پژوهش اولیه آرجریس تأثیر ساختارهای سازمانی رسمی، سیستمهای کنترلی و مدیریت بر روی افراد و نحوه واکنش و پذیرش آنها را بررسی کرد. این پژوهش به چاپ کتابهای شخصیت و سازمان[15] (1957) و ادغام فرد و سازمان[16] (1964) انجامید. پس از آن، آرجریس تمرکز خود را بر روی تغییر سازمانی و به ویژه رفتار مدیران ارشد در سازمانها معطوف کرد. وی این یافته ها را در کتابهای شایستگی فردی و تأثیرگذاری سازمانی[17] (1962) و سازمان و نوآوری[18] (1965) تشریح کرد.
آرجریس در مقام پژوهشگر با دانشمندانی نظیر رابرت پونام[19] و دایانا مکلین اسمیت[20] همکاری کرد و در کتابهای نظریه و روش مداخله[21] (1970)؛ تضادهای درونی پژوهش دقیق[22] (1985) و علم کنش[23] (1985) به با آنها همکاری کرد. آرجریس با دونالد شون،[24] برروی یادگیری فردی و سازمانی و نقش خرد انسان در تشخیص و عمل وی کار کرد(نظریه در عمل[25] (1974)؛ یادگیری سازمانی[26] (1978)؛ یادگیری سازمانی 2[27] (1996) همگی با همکاری دونالد شون نوشته شدند). وی همچنین دفاع سازمانی[28] (1990) و دانش برای عمل[29] (1993) را بعدها نوشته و توسعه داد.
آرجریس بر این باور بود که مشکلات کارمندان در نتیجه شخصیتهای بالغ مدیریت شده با استفاده از تمرینهای بهروزرسانی شده است.
یادگیری دو حلقهای[30] (آرجریس و شون، 1974)، نظریه کنش، نظریه پشتیبانی شده، نظریه در عمل، هواداری زیاد، گفتگوی تحقیق عالی و دانش قابل اجرا و مطالعه شخصیت بالغ از پژوهشهای مشهور وی هستند.
مفهوم علم کنش آرجریس با این موضوع آغاز میشود که انسانها چگونه کنشهای خود را در وضعیتهای دشوار طراحی میکنند. کنشهای انسانی در نظر دارند که به پیامدهای مورد نظر برسند و تحت سلطه مجموعه از متغیرهای محیطی قرار بگیرند. نحوه برخورد با این متغیرهای حاکم در طراحی کنشها، تفاوتهای مهمی میان یادگیری حلقه واحد و یادگیری حلقه دوگانه هستند. وقتی قرار باشد که کنشها به پیامدهای مورد نظر دست یابند و بر کشمکش درباره متغیرهای حاکم چیره شوند، یک چرخه یادگیری دو حلقهای شکل می گیرد.
از سوی دیگر، وقتی کنشها انجام شوند، نه تنها پیامدهای مورد نظر محقق میشوند، بلکه احتمالاً متغیرهای حاکم را تغییر شکل میدهند، معمولاً هم چرخه یادگیری حلقه واحد هم چرخه یادگیری حلقه دوگانه حاصل میشوند (آرجریس مفاهیم یادگیری حلقه واحد و حلقه دوگانه را نه تنها برای رفتارهای شخصی بلکه برای رفتارهای سازمانی در مدلهای خودش به کار برد).
پی نوشت ها:
[1]. Chris Argyris
[2]. Irvington
[3]. Richard Beckhard
[4]. Edgar Schein
[5]. Warren Bennis
[6]. Newark
[7]. Irvington
[8]. Clark
[9]. Kurt Lewin
[10]. William F. Whyte
[11]. E. Wight Bakke
[12]. Linwood
[13]. Weston
[14] the ladder of inference
[15]. Personality and Organization
[16]. Integrating the Individual and the Organization
[17]. Interpersonal Competence and Organizational Effectiveness
[18]. Organization and Innovation
[19]. Robert Putnam
[20]. Diana McLain Smith
[21]. Intervention Theory and Method
[22]. Inner Contradictions of Rigorous Research
[23]. Action Science
[24]. Donald Schön
[25]. Theory in Practice
[26]. Organizational Learning
[27]. Organizational Learning II
[28]. Overcoming Organizational Defenses
[29]. Knowledge for Action
[30]. double-loop learning