معرفی فیلم سینمایی قلمرو رویا و دیوانگی
فیلم سینمایی قلمرو رویا و دیوانگی (The Kingdom of Dreams and Madness)، فیلم بلند مستند ژاپنی محصول سال ۲۰۱۳ به کارگردانی مامی سانادا است.
درباره فیلم
این فیلم در نوامبر 2014، برای اولین بار در جشنواره بین المللی فیلم هاوایی نمایش داده شد. در مارس 2015، هم در سینما و هم در سرویس پخش نتفلیکس به روی پخش رفت.
اما در درون ژاپن، استودیوی والت دیزنی ژاپن نمایش اثر را در می 2014 توزیع کرد و توزیع بر روی DVD آن هم در 27 ژانویه 2015 انجام شد.
این فیلم نقدهای مثبتی از سوی منتقدان دریافت کرد. منتقدین بیشتر قلمرو رویاها و دیوانگی را اثری جذاب برای طرفداران استودیو گیبلی میدانند و نقد منفی آنها این بود که ممکن است برای آنهایی که با انیمه و خصوصاً انیمههای این استودیو آشنایی کامل ندارند، خسته کننده باشد.
سم بایفورد از منتقدین این اثر معتقد است “تماشای این فیلم برای طرفداران استودیو گیبلی ضروری تلقی میشود، زیرا برای آنها به تنهایی به عنوان یک اثر گیرا خواهد بود”.
دیوید ارلیش یکی دیگر از منتقدین این اثر معتقد است که “ایجاد تصویری احساسی تقریباً با هر چیزی که در یکی از فیلمهای میازاکی یا تاکاهاتا یافت میشود، دقیقاً چیزی است که در فیلم وجود دارد و فیلم تصویر ظریف روح هنری است”.
داستان فیلم
این مستند روایتی کوتاه است از زندگی و کار هایائو میازاکی و ایسائو تاکاهاتا و نحوه فعالیت همکاران و تولید آثار انیمه در استودیو جیبوری یا استودیو گیبلی یا همان استودیو جیبلی که امروزه مشهورترین استودیوی تولید انیمه در جهان است.
این استودیو مشهورترین استودیوی تولید انیمه و مانگا است با اینکه استودیوهایی بسیار بزرگتر و مجهزتر از آن در ژاپن وجود دارند. این استودیو آثاری بسیار ماندگار در پویانمایی جهان از جمله شاهزاده مونونوکه، شهر اشباح، باد برمیخیزد، قلعه متحرک هاول، قلعه ای در آسمان، همسایه من توروتو و بسیاری از آثار بزرگ دیگر را تولید کرده است.
این استودیو واقع در منطقه کوگانی در ناحیه تاما در توکیو پایتخت ژاپن است که بعد از موفقیت انیمیشن نائوشیکا از دره باد در ۱۹۸۴، در ژوئن ۱۹۸۵ توسط توکوما شوتن تأسیس شد. این فیلم نمایش سختیهای تولید حجم گسترده و دقیق استوریبورد طراحی برای فیلم هاست. همچنین مصاحبه با میازاکی درباره موضوعاتی مانند فاجعه هستهای فوکوشیما دایچی و هواپیماهای صفر است.
این فیلم روابط وی با کارکنان استدیو و خصوصاً با ایسائو تاکاهاتا و خاطراتش از پدرش را به تصویر کشیده میدهد. این فیلم اهمیت آثار میازاکی، تاکاهاتا و توشیو سوزوکی را برای کمک به موفقیت استودیو گیبلی نشان می دهد.
نکات آموزنده فیلم
این اثر، نگاهی شاعرانه به «کار» است. کاری که با هنر و خلاقیت و خصوصاً «عشق» همراه است. مخاطب این اثر نه تنها دوستداران انیمه نیستند، بلکه تمام جهان است.
یکی از سوالات در تمام کره زمین این است که «ژاپن چگونه ژاپن شد؟». شاید دیدن این اثر، پاسخی به این سوال باشد. میازاکی با حدود نود سال سن، چنان کار می کند که یک جوان ایرانی با بیست سال سن شاید یک صدم وی کار نکند. البته توقع میازاکی هم با جوانان ما قابل قیاس نیست. او چیزی را آرزو می کند که برایش تلاش کرده و ما چیزی را آرزو می کنیم که باید به ما «بدهند» یا اینکه «حق ما بوده و از ما گرفته شده».
ما هرروز در حال استفاده از حقوقی هستیم که برای گرفتن آن تلاشی نکرده ایم. شاید اگر نگاهی دقیقتر به اطرافمان بیندازیم، درک خواهیم کرد که ما بیش از آنچه کار می کنیم، دریافت کرده ایم و چیزهایی که اطرافمان وجود دارد حقمان نیست. گرچه که عموماً ما برعکس آن فکر میکنیم و تصور ما این است که حقمان خورده شده، ولی اگر جهان را دیده باشیم، درک خواهیم کرد که برخی امکاناتی که برای ما بدیهی به نظر می رسد، در سایر کشورهای جهان بسیار گران است. همه دوست داریم به اندازه هایائو میازاکی مشهور باشیم اما دوست نداریم به اندازه وی کار کنیم و زحمت بکشیم.