معرفی فیلم سینمایی دوازده مرد خشمگین
فیلم سینمایی دوازده مرد خشمگین (12Angry Men)، درام حقوقی محصول سال ۱۹۵۷ سینمای هالیوود به کارگردانی سیدنی لومت است. فیلمنامه این اثر ماندگار، توسط رجینالد رز نگاشته شده است.
درباره فیلم
نمایشنامه این فیلم که توسط رجینالد رز نوشته شده، چزو یکی از تئاترهای کلاسیک درآمده و بارها در نمایشها و فیلمهای مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. معروفترین بازسازی این فیلم، نسخه سال ۱۹۹۷ با همین نام است که آن هم توسط مترو گلدوین مایر منتشر شد.
این اثر در کسب جوایز هم موفق بود و هم در نظر عموم؛ و در کل بازسازی خوبی محسوب میشود اما به هررو اصل فیلم چیز دیگری است. بعد از آن هم در سینمای هند فیلم در انتظار تصمیمگیری و فیلم روسی ۱۲ از بازسازیهای دیگر این فیلم بودند.
این اثر در مجموعه لیستهای ۱۰۰ سال بفا از جمله ۱۰۰ سال… ۱۰۰ فیلم و ۱۰۰ سال… ۱۰۰ هیجان به ترتیب به عنوان هشتاد و هفتمین فیلم برتر تاریخ سینمای جهان و به عنوان هشتاد و هشتمین فیلم هیجانانگیز برتر سینمای جهان شناخته شدهاست. همچنین عضو هشتم هیئت منصفه(هنری فوندا) نیز در لیست پنجاه قهرمان برتر تاریخ سینما در بنیاد فیلم آمریکا (AFI)، در رتبه ۲۸ قرار گرفته است.
داستان فیلم
هیئت منصفه یکی از دادگاههای امریکا که متشکل از دوازده نفر است، بایستی دربارهٔ گناهکار بودن یا بیگناهی جوانی به اتهام قتل تصمیمگیری کنند. غالب لوکیشن فیلم در یک اتاق گرفته شده و فیلم دارای 12 بازیگر اصلی است.
نوجوانی هجده ساله از اهالی آمریکا لاتین متهم به قتل پدرش شده و در انتظار حکم هیئت منصفه است. شواهد نشان میدهد او با ضربات متعدد چاقو پدر خود را به قتل رساندهاست، گرچه نوجوان ضعیف و افسرده به نظر میرسد این اتهام را قبول ندارد با این حال وجود چاقویی در محل وقوع حادثه که به ظاهر متعلق به نوجوان مذکور است و او ادعا میکند آن را مدتی قبل گم کرده و خبری هم از محل آن نداشتهاست، به عنوان مدرک جرم، دلیلی برای مجرم شناختن او از سوی دادگاه شدهاست.
دوازده مرد از طبقات مختلف اجتماعی به عنوان اعضای هیئت هیئت منصفه دادگاهی دادگاه، مأمور تصمیمگیری نهایی دربارهٔ این پرونده شدهاند. اگر آنها فرد متهم به قتل را محکوم نمایند، وی باید روی صندلی الکتریکی اعدام شود.
در زمان رای گیری در شور هیئت منصفه، یازده عضو به گناهکاری وی رای مثبت داده و تنها یک نفر یعنی هعضو هیئت منصفه شماره 8، رای بر بیگناهی وی می دهد. با این رای اعضا به شور نشسته و کم کم قضای بحث ملتهب شده و آنها عصبانی می شوند و بحث بالا میگیرد.
فیلم کم کم به فرایندی برای شخصیت شناسی پیچیده این اعضا در میآید که به عنوان عضو هیئت منصفه میخواهند رأی نهایی را صادر کنند. پس زمینه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هریک از این اعضا، باعث واکنشهای مختلف آنان در زمان حال میشود. در چنین موقعیت و اوضاع و احوالی است که شماره ۸ تلاش میکند بقیه همکارانش را متقاعد کند که رأی آنها اهمیتی حیاتی دارد و نباید به راحتی دربارهٔ آینده و زندگی دیگران تصمیم بگیرند. به هررو نهایتاً پس از یک ساعت و نیم بحث پرونده کاملاً روشن میشود.
شخصیت شناسی فیلم
بازیگران در فیلم سینمایی دوازده مرد خشمگین، با شماره شناخته میشوند و نام ندارند. در این بین تنها هنری فوندا و جوزف سویینی هستند که در انتهای فیلم نام خود را فاش میکنند.
لیدر هیئت منصفه
این عضو لیدر هیئت منصفه است و در هیئت منصفه مسئول سازماندهی اعضا است. در فیلم تلاش میکند تا همه هماهنگ باشند. او در زندگی شخصی اش دستیار مربی فوتبال است.
عضو دوم هیئت منصفه
عضو دوم یک کارمند بانک خجالتی است اما در بحث کردن به اندازه کافی احساس راحتی کرده و رفته رفته در بحث ها وارد می شود.
عضو سوم هیئت منصفه
این عضو هیئت مدیره یک صاحب کسب و کار کوچک است. او با افتخار میگوید که کارش را از صفر شروع کرده و اکنون سی و چهار کارگر دارد. او برابطه خوبی با پسر خودش هم ندارد که این عاملی در تعصب او علیه متهم به شمار می رود. این عضو هیئت منصفه، آخرین عضوی است که متقاعد میشود و تنها زمانی نظرش را تغییر می دهد که متوجه شود در مورد متهم قضاوت نمی کند بلکه در حقیقت تلافی و جنگ احساسات خود با پسرش را برسر متهم در می آورد.
عضو چهارم هیئت منصفه
عضو چهارم هیئت منصفه، کارگزار سهام است. عینک میزند و سعی دارد همواره بسیار جدی باشد و خود را کنترل میکند. او سعی دارد صرفا حقیقت را ببیند و با حقایق به طور منطقی و ملموس برخورد میکند.
عضو پنجم هیئت منصفه
پنجمین منصفه در بیمارستان هارلم کار میکند و در تمام عمر در محله های فقیر نشین زندگی کرده است. جزییات و دانشی که درباره موارد فنی به بحث وارد می کند، کمک کننده است.
عضو ششم هیئت منصفه
او کارگر ساختمان و نقاش است. از کش آمدن پرونده رضایت دارد زیرا مجبور نیست کار کند. اما از این موضوع هم ترس دارد که یک قاتل به خیابان بازگردد. نهایتا پشت دست عضو نهم هیئت منصفه که مردی جاافتاده محترم و باتجربه است بازی می کند تا ریسک تصمیم گیری خود را پایین بیاورد.
عضو هفتم هیئت منصفه
نگرانی اصلی عضو هفتم هیئت منصفه این پرونده این است که آیا به بازی فوتبالی که از قبل بلیط آن را خریده است، میرسد یا خیر! جانمتهم پرونده کوچکترین اهمیتی برای وی ندارد. او مارمالاد می فروشد و به طور کلی نسبت به قضیه بی تفاوت است. او یک «حزب باد» کامل است. این عضو، صرفاً رای خود را به «بی گناه» تغییر می دهد، تنها به این دلیل که موج عقاید تغییر کرده، و او می خواهد که رایزنی ها به پایان برسد. و ساعت یزند و برود.
عضو هشتم هیئت منصفه
به گونه ای، این عضو قهرمان اصلی داستان است. او تنها فردی است که جرات رای دادن بر خلاف جمع و اصرار بر تفکر جمعی را دارد. ا و یک معمار است و تنها عضوی از هیئت منصفه است که در اولین رای متهم را «بی گناه» تشخیص میدهد. او از نحوه رسیدگی به محاکمه ناراضی است و از سایر اعضا میخواهد که شواهد را با جزئیات بیشتری مورد بحث قرار دهند. او با مخالفت های زیادی روبرو میشود اما همچنان به دفاع از متهم ادامه میدهد.
عضو نهم هیئت منصفه
نهمین عضو مردی مسن و به ظاهر محترم است. او به شور و اشتیاق و احساس عدالت خواهی «عضو هشتم هیئت منصفه» احترام میگذارد و سریعاً به این عضو می پیوندد و کم کم در قالب وکیل مدافع برای متهم ظاهر میشود.
عضو دهم هیئت منصفه
او یکی از تندروترین اعضای هیئت منصفه و یکی از مخالفان بالقوه متهم است. او بدون تدبیر و نسبتاً متعصب، از همان ابتدا متهم را به عنوان «یکی از آن قاتلین»، محکوم میکند.
عضو یازدهم هیئت منصفه
این عضو هیئت منصفه، یک ساعت ساز آلمانی مهاجر است. او از اینکه آمریکایی شده بسیار خوشحال است و سیستم قضایی این کشور را دوست دارد. او به دقت به جزئییات توجه می کند و شواهد را چرخ دنده ای و ریز میبیند.
عضو دوازدهم هیئت منصفه
این عضو بازاریابی است که برای یکی از آژانس بازاریابی کار میکند. با توجه به اهمیت شغلش برای وی، در تصمیماتش اغلب به آن شغل مراجعه میکند. او زیاد متمرکز نیست و دائماً از موضوع پرونده پرت میشود.
نکات آموزنده فیلم
این فیلم به خودی خود یک کلاس تمام عیار مدیریت و تصمیم گیری است. شاید بتوان آن را یکی از بهترین نمونههای «قضاوت و تصمیم گیری» دانست.
مدل تصمیم گیری شش کلاه تفکر (six thinking hats technique) ، یکی از تکنیکهای تصمیم گیری خلاق است که برای اولین بار توسط پرفسور ادوارد دوبونو پدر تفکر خلاق مطرح شد. دوبونو که به عنوان ابداع کننده نظریه «تفکر جانبی» ، نیز شناخته میشود، کتابی با عنوان «شش کلاه تفکر» نیز نوشته که به زبان فارسی هم ترجمه شده است.
این فیلم بسیار مهم است و تقریباً همه باید یک بار و مدیران چندبار آن را ببینند. شجاعت، قدرت استدلال، قدرت تصمیم گیری و پایبندی به ایجاد هماهنگی از مهارتهایی است که هر مدیری باید آن را داشته باشد.