پیش‌گویی خودمحقق‌شونده چیست؟

پیشگویی خود محقق شونده(Self-fulfilling Prophecy)، که به نامهای دیگری چون «فرض خود انجام(Self-fulfilling Prophecy)» یا «فرض خود تایید» و « پیش بینی خود محقق شونده » نیز شناخته می شود، گونه ای سوگیری بر اساس تفکرات، فرضیات و خصوصا پیش داوری های قبلی است که موجب پدید آمدن نتایجی منفی یا مثبت در خصوص یک پدیده یا جریان می شود. این مفهوم به پیش بینی هایی اشاره دارد که در صورتی که درست درنظر گرفته شوند، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به تحقق خود کمک می‌کنند.

این سوگیری، سوگیری افراد، سازمانها یا تشکل‌ها بر اساس اثر پیگمالیون یا اثر گولم است، که هریک از این سوگیری ها در جهت مثبت و در جهت منفی،  ممکن است کار کنند و اتفاقا معمولا به نتيجه داوری قبلی، نزدیک هستند. این مفهوم از بدو تکشیل جامعه انسانی وجود داشته اما بصورت تحقیقاتی در قرن بیستم مجددا توسط روبرت کی مرتون جامعه شناس آمریکایی براساس مطالعات وی، برسر زبانها افتاد.

داستانی درباره یک تولید کننده وجود دارد که مصداقی از  پیشگویی های محقق شونده است. یکی از کارخانه داران بزرگ یکی از کارخانه داران بزرگ در در بورس نیز فعالیت داشت، در خصوص موضوع واردات با یکی از مشاورین خود وارد صحبت شد. مشاور وی به وی اعلام کرد که با توجه به واردات کالاهای چینی، ممکن است کالاهایی که ما تولید می کنیم دچار افت قیمت شده و بنابراین شرکت نتواند فروش مورد نظر خود را تامین کند. بنابراین با توجه به سهم زیادی که سهامداران در بورس دارند، امکان ریزش سهام وجود دارد بنابراین باید چاره‌ای اندیشیده شود تا پیش از اینکه کالاهای چینی ارزان قیمت وارد بازار شوند، حرکتی انجام شود و برای این موضوع تدبیری اندیشیده شود.

مدیر کارخانه با توجه به اینکه از این موضوع بسیار واهمه داشت و هراسان شده بود به صورت کاملا احساسی و بدون تحقیق، شروع به تصمیم‌گیری در خصوص میزان نقدینگی و دارایی شرکت نمود و بدیهی ترین و قابل دسترس ترین دارایی شرکت، سهام شرکت بود که مدیر شرکت تصمیم گرفت تا برخی بخشی از سهام که در اختیار اوست را در بازار سهام به فروش برساند تا در مقابل نقدینگی به دست آمده بتوانند کالاهای ارزان تری تولید کند. این موضوع موجب عرضه تعداد بالای سهام در بازار شد و این عرضه بالا، طبیعتاً قیمت سهام کارخانه را پایین پایین آورد.

مدیر با دیدن پایین آمدن قیمت سهام، به این فکر افتاد که سهم بیشتری بفروشد. برای اینکه ممکن است این سهام قیمت سهام پایین‌تر بیاید و بیشتر زیان داشته باشد. بنابراین با عرضه بیشتر، طبیعتا مجدداً قیمت سهام افت کرد. این موضوع تا جایی پیش رفت که شرکت تقریباً بخش بزرگی از سهام را به زیر قیمت فروخته بود و دارایی شرکت نصف شده بود. این موضوع به سهامداران نیز کشیده شد و آنها نیز دچار ترس و اضطراب شدند و شروع به عرضه سهام کردند. با فروش بخش بزرگی از سهام، ارزش سهام شرکت افت کرد و سهامداران خرد نیز شروع به فروش سهام خود در بازار کردند.

این موضوع بر موضوع قبلی اضافه شد و همین روند به صورت یک دومینو موجب کاهش شدید قیمت سهام شرکت در بازار شد. پس از مدتی مدیر مربوطه با توجه به اینکه توان بر طرف کردن نیازهای سهامداران را نداشت و با توجه به اعتراضات زیادی که در مجمع سهامداران مواجه شده بود مجبور شد تا با یک کنسرسیوم خارجی وارد قرارداد شود و این کنسرسیوم چینی بخش بزرگی از شرکت را به نیمی از قیمت خرید و شروع به تولید کالای ارزان قیمت نمود.

اگر پیش از این اقدام، تحقیقات کامل بازار انجام شده بود این سوگیری منفی رخ نمی داد. البته پس از مدتی مدیر با توجه به نتیجه حاصل شده اطمینان یافت که این موضوع از طرف شرکت‌های خارجی برنامه ریزی شده بود و قصد بر این بود تا سهام شرکت پس از افت، به نصف قیمت خریداری شود و شرکت از دست ایشان خارج شود. او خود را در این موضوع مقصر نمی دانست و توطئه شرکت‌های چینی را دلیل بروز این اتفاق می‌دانست. در صورتی که اگر قبل از این اتفاق، مقداری تحقیق انجام شده بود و پیش از اینکه این پیشگویی یا این حرف محقق شود بررسی درست انجام شده و اتخاذ تصمیم بر اساس اطلاعات در صورت گرفته بود، هیچ گاه این اتفاق نمی‌افتاد.

این داستان نمونه ای از یکی از پیشگویی های خود محقق شوند است. که افراد بدون اینکه راجع به موضوع تحقیق کنند، نسبت به نتیجه موضوع سوگیری قبلی و نظر قبلی دارند. بنابراین اتفاقات به گونه‌ای رقم خواهد خورد تا نتیجه که از قبل فکر می‌کردند حاصل شود و پس از اینکه این نتیجه حاصل شد افراد دیگران یا موضوعات محیطی را مقصر قلمداد می‌کنند. این موضوع همان میزان که تاثیر منفی دارد می تواند تاثیر مثبت نیز داشته باشد و افراد سوگیری‌های مثبت داشته و بتوانند به اتفاقات مثبتی را برای سازمان یا خود رقم بزنند.

به هر رو هر سوگیری، بیش از بیش از اینکه واقعیت داشته باشد موضوعی است که بر اساس تفکرات انسان ها استوار است. نوع مثبت پیشگویی های خود محقق شونده را می توان به اثر پیگمالیون نسبت به و گونه منفی آن ها را می توان به اثر گولم نسبت داد.

هر یک از این سوگیری ها، نمایانگر تفکرات افراطی و قضاوتهای زودهنگام و دارای پیشینه هستند که در این اثر ها تاثیرگذارند هستند. مدیران باید این موضوع بسیار مهم را بدانند که سوگیری قبلی آنها می‌تواند بر روی تصمیمات آتی آنها به شدت تاثیرگذار باشد و همین تأثیرگذاری می تواند آینده یک سازمان را رقم بزند.

پیش از این که راجع به موضوعی سوگیری قبلی داشته باشیم، باید از یک موضع بی طرف موضوع نگاه کنیم و موضوع را از هر جهت مورد بررسی قرار داده و تحقیقات لازم در خصوص صحت و سقم هرگونه اخباری را مورد بررسی قرار دهیم.

نوشته: فرامرز عیب پوش

error: کلیک راست در این سایت غیر فعال است !!