توماس.جی.پیترز[1] مشهور به «تام پیترز»، یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان حوزه مدیریت و یکی از تاثیرگذارترین متفکران مدیریت در قرن بیستم است. وی با کتاب «در جستجوی برتری»[2] شهرت دارد اما نظریه ها و کتابهای او از مهمترین مراجع در مدیریت بشمار می رود.
زندگی پیترز
توماس.جی.پیترز، در بالتیمور در ایالت مریلند دیده به جهان گشود. دوران دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه سون[3] گذراند و در سال 1960 از این کالج فارغالتحصیل شد. سپس به دانشگاه کورنل رفت و مدرک کارشناسی خود در مهندسی عمران را در سال 1964 و مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1966 از همین دانشگاه دریافت کرد.
از سال 1966 تا 1970، در نیروی دریایی ایالاتمتحده خدمت کرد و در نیروی دریایی دو آرایش نظامی در ویتنام طراحی کرد.
وی سال 1970 به دانشگاه برگشت تا به تحصیل در رشته کسبوکار در دانشکده استنفورد بپردازد. پیترز مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و سپس دکترای خود را در زمینه رفتار سازمانی در سال 1977 از همین دانشگاه دریافت کرد. عنوان پایاننامه او «الگوهای برنده شدن و باختن: تأثیرات دوستان و دشمنان بر روی آوردن و دور شدن» بود. کار ویک[4] پایاننامه پیترز را ستود و ایده مقاله «بردهای کوچک: تعریف مجدد مقیاس مسائل اجتماعی» (1984) را به وی داد. بعدها در سال 2004، او دکترای افتخاری از دانشگاه دولتی مدیریت در مسکو را نیز دریافت کرد.
پس از اخذ مدرک دکترا به پنتاگون رفت و چندسال درآنجا فعالیت کرد. از سال 1973 تا 1974 به عنوان مشاور ارشد مواد مخدر در دولت نیکسون فعالیت کرد. طی سالهای 1974 تا 1981، به عنوان مشاور مدیریت در شرکت مککنزی فعالیت کرد و در سال 1979 شریک و رهبر عملکرد تأثیرگذاری این سازمان شد. در سال 1981، مککنزی را ترک کرد تا به مشاوری مستقل تبدیل شود.
میراث پیترز
پیترز به عنوان چهره ای منتقد و تهاجمی و گاهی «عجیب غریب» شناخته میشود. در سال 1987، پیترز شکوفایی بر روی آشوب: راهنمایی برای یک انقلاب مدیریتی[5] را منتشر کرد. کتابهایی مانند برتری تقسیم شده[6] که در آوریل 2018 منتشر شد، و برتری کنونی: انسانگرایی شدید[7] که در سال 2021 منتشر شد. بعدها شرکتی به نام ، «شرکت تام پیترز» در در بریتانیا به نام خود ثبت کرد.
در جستجوی برتری
چاپ کتاب در جستجوی برتری[8] در سال 1980 نشانگر نقطه عطفی در حرفه پیترز بود. پیترز معتقد است که مستقیماً پس از بازگشت به مککنزی، مدیرعامل جدید آنجا، ران دنیل،[9] «مأموریت جالبی» به او داد. دنیل با انگیزه گرفتن از ایدههای جدیدی از بروس هندرسون[10] در گروه مشاوره بوستون، خاطر نشان کرد که کسبوکار اغلب نمیتواند راهبردهای جدید را به طور مؤثری اجرا کند، پس از پیترز «خواسته شد تا نگاهی به تأثیرگذاری سازمانی و مسائل اجرایی در پروژه فرعی و کماهمیت در مککنزی و نه اداره غیرمعمولی سانفرانسیسکو بیندازد».
در جستجوی برتری به کتابی پرفروش تبدیل شد و در ایالاتمتحده در سطح ملی به فروش رفت. همزمان مجموعه ویژهبرنامه تلویزیونی درباره این کتاب پخش شد و پیترز در شبکه پی.بی.اس[11] حضور یافت. ابرنامه در این خصوص بود که تا حد ممکن با کاستن فرایندها، کسبوکارها در سطوح مختلف توانمند شوند.
نشریه فست کمپانی[12] در شماره دسامبر 2001 خود از پیترز نقل قول کرد که قبول دارد او و واترمن[13] دادههای اولیه برای کتاب در جستجوی برتری را دستکاری کردهاند اما به عقیده وی این موضوع زیاد مهم نیست، و ارزش آن چیز دیگری است. بعدها این ادعا را پس گرفت.
مدل 7Sمکنزی
پیترز در مکنزی به همراه واترمن، مفهومی را به نام «مدل 7S»، مطرح نمود که به عنوان « مدل 7Sمکنزی»، شناخته میشود، پایه گذاری کردند. مدل هفت.اس چارچوبی برای ارزیابی هفت عنصر اصلی کسب و کار ارائه میدهد که برای موفقیت نیاز به تغییر یا همسو شدن دارند.
افتخارات پیترز
مطالعات و نوشته های پیترز، متاثر از جیم جی. مارچ، هربرت سیمون[14] (هر دو در دانشگاه استنفورد) و کارل ویک (در دانشگاه میشیگان)، داگلاس مکگرگور و آینار تورسراد[15] بوده است. پیترز در نوشتههای خود، از تأثیرگذاری کلنل جان بوید[16] استراتژیست نظامی برروی خود قدردانی کرد. در سال 1990، نشریه دپارتمان بریتانیایی تجارت و صنعت از پیترز به عنوان یکی از بزرگان کیفیت جهان یاد کرد. ، نیویورکتایمز[17] از پیترز به همراه دنی بایراس و راجر بلکول[18] به عنوان یکی از سه دانشمند بزرگ کسبوکار نام برد. سال 2017 سازمان «50 متفکر»[19] جایزه یک عمر دستاورد برای هموار کردن راه «رهبری متفکرانه» و پشتکار در چاپ کتابهای کسبوکار را به پیترز اهدا کرد.
تام پیترز نه به عنوان یک محقق مدیریت، بلکه به عنوان یکی از بزرگترین مشاوران مدیریتی، جایگاهی محکم و ارزشمند دارد.
اصغر قندچی در ۱۰ فروردین ۱۳۰۷، در تهران دیده به جهان گشود. تنها شانزده سال داشت که کارگاهی فنی حدود سه متر در سه متر در دروازه قزوین تهران تاسیس کرد. کارگران زیادی در این کارگاه به همت اخلاق و منش قندچی تبدیل به استادکارهایی ماهر شدند.
چندسال بعد برادرش احمد قندچی از طرفداران جبهه ملی، یکی از سه دانشجویی بود که در حمله نیروهای امنیتی به دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ کشته شد.
اصغر قندچی در دروازه قزوین تهران کار خود را گسترش داد و گاراژ بزرگی را به بازسازی و تقویت کامیونهای آمریکایی و سازگاری آنها با شرایط ایران تخصیص داد. حسین میردامادی یکی از وارد کنندگانی بود که قطعات کامیون ماک را که از آمریکا به ایران وارد کرده و این قطعات توسط قندچی و کارگرانش در گاراژ مونتاژ می شد.
عموما کامیونهای دماغ دار ماک آمریکایی شاسیهای کوتاهی داشتند. قندچی جهت تسهیل تردد ماک در جادههای ناهموار ایران ارتفاع شاسیها را یک متر بلندتر میکرد. این موضوع به گوش وزیر اقتصاد وقت علینقی عالیخانی رسید. از این رو که این صنعت مورد نیاز کشور بود، وزیر اقتصاد پروانه ساخت کامیون را به اصغر قندچی اعطا کرد.
قندچی تریلر غول پیکر و کامیونهای ساخت خود و همکارانش در کارگاه را برای معرفی صنایع ملی ایران به نمایشگاه رساند. این موضوع مورد تشویق دولت قرار گرفته و در نهایت اجازهنامه تأسیس کارخانه کامیون سازی را به او اعطا شد. قندچی با این امتیاز وبا سرمایه گذاری حسین میردامادی، اولین و بزرگترین کارخانه کامیون سازی کشور به نام ایران کاوه را پایهریزی کرد. در نمایشگاه خودرو سازی برلین در سال ۱۳۵۶ قند چی جایزه بزرگ خودروسازی را از آن خود کرد.
پس از انقلاب کارخانه ایران کاوه بنفع بنیاد مستضعفان مصادره و ملی اعلام شد. امروزه این کارخانه با نام سایپا دیزل بخشی از کارخانجات خودروسازی سایپا است. با این وجود قندچی از تلاش نایستاد و کارخانه کاوه کار را تأسیس کرد و تلاشهای وی در جهت بازسازی حمل و نقل جاده ای کشور و نیز انتقال تانک و ادوات سنگین به مناطق جنگی در سرنوشت جنگ عراق با ایران بسیار راهبردی و حیاتی واقع شد.
در سوم بهمن ۱۳۹۵ با حضور معاون اول رئیسجمهور، وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران، نشان امین الضرب به پیشکسوتان و کارآفرینان کشور از جمله وی اعطا شد.
قندچی پدر صنعت کامیون سازی و مؤسس اولین و بزرگترین کارخانه تریلر و کامیون ساخت ایران بدون مونتاژ خارجی به نام ایران کاوه (سایپا دیزل) است. بدون شک وی از بنیانگذاران صنعت تولید خودروهای تجاری در ایران محسوب میشود. مستندی به نام «ماک در ایران» در مورد دوران فعالیت ایران کاوه، توسط امین آزاد ساخته شدهاست.
اصغر قندچی پس از ۹۱ سال دلسوزی و تلاش برای اعتلای صنعت کشور، در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۸ دیده از جهان فروبست اما یاد و اثر او هنوز در جاده های کشور مشهود است.
آلوین لویس تافلر در سال ۱۹۲۸ در شهر نیویورک دیده به جهان گشود. خانواده تافلر، خانوادهای مهاجر بودند که از لهستان به آمریکا مهاجرت کرده بودند. مادرش رز نام داشت و پدرش سام تافلر کارمند بود. الوین گرایش به نویسندگی را در سن هفت سالگی و تحت تأثیر یکی از خویشاوندانش که روزنامهنگار بود در خود احساس کرد.
الوین، در سال ۱۹۴۶ برای تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی وارد دانشگاه نیویورک شد و همسر آینده خود، آدلاید الیزابت فارل (که بعد از ازدواج به عنوان هایدی تافلر شناخته میشود) را وقتی هر دوی آنها در دانشگاه مشغول تحصیل بودند، ملاقات کرد. تافلر از دانشگاه نیویورک در سال ۱۹۵۰ فارغالتحصیل شد، هرچند که بر طبق گفته خودش بیشتر از ادبیات انگلیسی بر فعالیتهای سیاسی متمرکز بود. با همسر آیندهاش، آدلاید الیزابت فارل (با نام مستعار «هایدی»)، هنگامیکه او دورههای تحصیلات تکمیلی در زبانشناسی را شروع کرد آشنا شد. آنها دانشجویان رادیکال و سرکش بودند و بهجای کار درخور شأن تحصیلاتشان تصمیم گرفتند که به میانه غربی آمریکا سفر کنند و زندگی کولی واری را در آنجا آغاز کنند، جایی که آنها در ۲۹ آوریل ۱۹۵۰ ازدواج کردند.
آنها پس از نقل مکان کردن به ایالتهای غرب میانه آمریکا، با یکدیگر ازدواج کردند. الوین و هایدی تافلر برای پنج سال پس از تحصیل در یک کارخانه کار میکردند اما در اواخر دهه ۱۹۵۰، الوین تافلر با فعالیت به عنوان خبرنگار یک نشریه کارگری و چند سال بعد به عنوان روزنامهنگار مجله فورچون به کار نویسندگی روی آورد. او همچنین به عنوان پژوهشگر در چند شرکت عمده فناوری آمریکایی فعالیت داشت.
به دنبال تجربه ای برای نوشتن، الوین و هایدی تافلر پنج سال را بهعنوان کارگران یقه آبی در خطوط مونتاژ صرف کردند، درحالیکه هرروز در حال یادگیری دربارهٔ سازمانها بودند. الوین تمایل خود را برای تجربه کردن دستاول با نویسندگان دیگری، مانند جک لندن و رفتن به دریا با ملوانان و جان جان استاینبک و چیدن انگور با کارگران مهاجر مقایسه کردهاست. در اولین شغل کارخانهای، هایدی مباشر فروشگاه ریختهگری آلومینیوم و الوین جوشکار شد. الوین شبها شعر و داستان مینوشت و در همین حین اولین کشف بزرگ خود را کرد؛ که در هیچکدام مهارت ندارد.
تجربه کار عملی به او کمک کرد تا موقعیتی در یک روزنامه اتحادیه بگیرد و به دفتر واشینگتن در سال ۱۹۵۷ انتقال یابد، پسازآن سه سال بهعنوان خبرنگار مسئول کاخ سفید و کنگره برای یک روزنامه پنسیلوانیایی کار کرد. آنها در سال ۱۹۵۹ هنگامیکه مجله فورچون از الوین دعوت نمود که ستوننویس بخش کارگری شود به شهر نیویورک بازگشتند و کمی بعد الوین در مورد کسبوکار و مدیریت مینوشت. پس از خروج از مجله فورچون در سال ۱۹۶۲، تافلر تبدیل به یک فریلنسر شد و برای ژورنالها و مجلات علمی مقالات بلند نوشت.
تافلر توسط آبیام برای انجام تحقیقات و نوشتن یک مقاله در مورد تأثیر اجتماعی و سازمانی کامپیوتر و رایانه استخدام شد، این امر منجر به ارتباط او با اولین انجمن رایانه و محققان هوش مصنوعی شد. زیراکس او را دعوت نمود تا در مورد آزمایشگاه تحقیقاتی گزارشهایی را بنویسد و AT & T او را به عنوان مشاوره استراتژیک استخدام نمود. این کار AT & T منجر به مطالعه ارتباطات از راه دور توسط تافلر شد، نتیجه آن توصیه به مدیریت ارشد AT & T کوچکسازی و شکستن واحد سازمانی بود، توصیهای که در آن دوران پیش از زمان خودش بود.
در اواسط ۱۹۶۰، تافلر تحقیق پنجسالهای را آغاز کرد که تبدیل به کتاب شوک آینده، در سال ۱۹۷۰ شد این کتاب تا سال ۲۰۱۶ بیش از ۶ میلیون نسخه در سراسر جهان بر اساس گفته نیویورکتایمز یا بیش از ۱۵ میلیون نسخه بر اساس گفته وبسایت تافلر بفروش رفته است. تافلر اصطلاح «شوک آینده» را در این کتاب برای اشاره به شرایط جامعه زمانی که تغییرات بیشازحد سریع اتفاق میافتد و در نتیجه آن سردرگمی اجتماعی و ناتوانی در فرایندهای تصمیمگیری طبیعی اتفاق میافتد، ابداع نمود نمود.
وی این موضوع را در کتاب موج سوم در سال ۱۹۸۰ ادامه داد. موج اول و دوم را بهعنوان انقلاب کشاورزی و صنعتی، توصیف نموده و «موج سوم» یک عبارت ابداعی توسط وی برای نشان دادن انقلاب کنونی مبتنی بر اطلاعات و کامپیوتر است. او گسترش اینترنت و ایمیل، رسانههای تعاملی، تلویزیون کابلی، شبیهسازی و دیگر پیشرفتهای دیجیتال را پیشبینی نمود. در سال ۱۹۹۰ وی کتاب جابهجایی قدرت را با کمک همسرش، هایدی نوشت.
تمدنی جدید در زندگی ما در حال ظهور است و مردان کور در همهجا در حال تلاش برای سرکوب آناند. این تمدن جدید با خود سبکهای جدید خانواده؛ تغییر نحوه کار، عشق، وزندگی؛ یک اقتصاد جدید؛ درگیریهای سیاسی جدید؛ و فراتر از آنیک خودآگاهی، تغییریافته به ارمغان میآورد … سپیدهدم این تمدن جدید تنها حقیقت بزرگ و واقعی عمر ما است.
در سال ۱۹۹۶، با همکاری تام جانسون که یک مشاور کسبوکار بود، شرکت تافلر و همکاران را بنیان گذاشتند، شرکت مشاورهای که مجری بسیاری از ایدههای طراحیشده تافلر بود. این شرکت با کسبوکار، سازمانهای غیردولتی و دولتها در ایالاتمتحده، کره جنوبی، مکزیک، برزیل، سنگاپور، استرالیا و سایر کشورها کارکرده بود.
الوین تافلر در ۲۷ ژوئن سال ۲۰۱۶ میلادی هنگام خواب در خانه خود در لسآنجلس دیده از جهان فروبست.
میراث تافلر
تافلربیشتر به واسطه آثارش در زمینههای انقلاب دیجیتال، انقلاب ارتباطات و تکینگی فناوری شناخته میشود. از تافلر به عنوان یکی از مشهورترین آیندهپژوهان جهان یاد میشود که به خصوص با موفقیت حرکت جامعه صنعتی از مرحله تولید کالا به سوی عصر اطلاعات و تسلط کامپیوتر بر حیات اقتصادی و اجتماعی را پیشبینی کرد.
تافلر برای نخستین بار در ایران با ترجمه و انتشار کتاب «موج سوم» شهرت یافت. تافلر در این کتاب از سه حرکت عمده در تاریخ تحول بشر نام برد که هرکدام، به مثابه یک موج نیرومند، مرحله قبلی را از سر راه برداشته و مرحله جدید را برقرار کرد. «موج اول» انقلاب کشاورزی بود که به مرحله شکارگری پایان داد، موج دوم همانی است که کارشناسان تاریخ اقتصادی و اجتماعی از آن با عنوان انقلاب صنعتی نام میبرند و بالاخره، موج سوم، که به اعتقاد الوین تافلر از دهه ۱۹۵۰ آغاز شد، به ورود جامعه صنعتی به عصر فراصنعتی منجر گردید.
از تافلر آثار بسیار ارزشمندی در زمینه مدیریت و پژوهش در آینده به جای مانده است. در این مقاله به برخی از این آثار اشاره کرده ایم. بخش اعظم کارهای تافلر همراه با همسرش یعنی هایدی خلقشدهاند این اولین نکتهای است که او همیشه بدان اشاره میکند. آنها دارای مشارکتی بسیار برجسته بودند.
مصرفکنندگان فرهنگ: مطالعهای بر هنر و فراوانی در آمریکا
مدرسه در شهر
شوک آینده
آیندهشناس
آموختن برای فردا: نقش آینده در تعلیم تربیت
آنسوی بحران
موج سوم
ورقهای آینده
شرکت سازگار، یا پویاییهای اجتماعی
تغییر ماهیت قدرت: دانش، ثروت و خشونت در آستانه قرن بیست و یکم
جنگ و پادجنگ (زنده ماندن در سپیدهدم سده بیست و یکم)
مایکل یوجین پورتر(Michael Porter)، در ۲۳ ماه مه سال ۱۹۴۷ در آنآربور میشیگان، دیده به جهان گشود. پدر او مهندس عمران و فارغ التحصیل جورجیا تکنیک بود که به عنوان یک افسر ارتش در حرفه خود خدمت میکرد. خوانواده پورتر وضع مالی مناسبی داشتند و مایکل تمام اوقات خود را به تحصیل و تحقیق اختصاص داده بود. وی پس از اتمام دبیرستان به دانشگاه پریستون رفت. او توانست در سال 1969 از دانشگاه پرینستون با کسب افتخارات عالی در رشته هوافضا، مهندسی مکانیک دریافت کند. بعد از آن مایکل به بهشت نخبگان جهان پیوست. پورتر در کنار تحصیل به ورزش از طریق تماشای آن علاقهمند شد و به گلف و فوتبال و بسکتبال روی آورد. او در تیم گلف قهرمانی NCAA در پرینستون بود و همچنین در هاروراد فوتبال ، بیس بال و بسکتبال را دنبال کرد.
او که همیشه سودای
هاروارد را در سرداشت به سرعت در این دانشگاه پذیرفته شد و طولی نکشید که در
دانشگاه هاروراد از نخبگان آن محسوب شود. به نقل از استاد رولند کریستینسن، پورتر
مشارکت بالا در کلاسها و با الهام بخشیدن به او و تشویق او برای صحبت کردن در کلاس،
کلاسهای این استاد را به پرطرفدارترین کلاسهای هاروارد بدل کرد و چیزی نگذشت که
استاد به وی گفت: “آقای پورتر ، شما در کلاس مشارکت زیادی دارید و امیدوارم
که باشید”. پس از آن مایکل به صدر کلاس رسید و کلاسها را در نبود وی برگزار
میکرد. در هاروارد ، پورتر در کلاس های اقتصاد سازمانی صنعتی نیز مشارکت فعال
داشت. با الهام از این مبحث، پورتر تلاش کرد تا تأثیر نیروهای رقابتی بر صنایع و
سودآوری آنها را الگوبرداری کند. این مطالعه، الهام بخش چارچوب نظریه پنج نیروی پورتر
در آینده شد.
مایکل مدرک کارشناسی
ارشد خود را از دانشگاه هاروارد در رشته مدیریت و مدرک دکترای خود را در رشته
اقتصاد کسب و کار از همین دانشگاه اخذ نمود. وی بلافاصله در امتحان استادی این
دانشگاه پذیرفته شد و به عنوان یکی از چهارنفری که در صد سال گذشته توانستهاند در
دوران جوانی استاد دانشگاه هاروارد شوند، شناخته شد. فراموش نکنیم هاروراد مکانی
است که بسیاری از نخبگان و مدیران و دانشمندان بزرگ جهان از آن فارقالتحصیل شدهاند
و سمت استادی این دانشگاه، افتخار بزرگی محسوب میشود.
پورتر به پیامبر استراتژیست های جهان شهرت دارد. اگر کاتلر پدر دانش بازاریابی و دمینگ پدر کیفیت در مدیریت است، بدون تردید پورتر پدر دانش استاتژی جهان است. در حال حاضر دانشمندی بالاتر از پورتر درجهان در این زمینه ظهور نکرده است. پورتر از پدران دانش نوین مدیریت است. او علاوه بر تحقیقات ، نوشتن و تدریس، به عنوان مشاور به دولتها و سازمانهای خصوصی و خصوصا سازمانهای مردم نهاد(NGO)، برای ارتقاء بهداشت جهانی فعالیت میکند. او به عنوان مشاور استراتژی در بسیاری از شرکتهای برجسته بین المللی ، از جمله کاترپیلار، پیاندجی، اسکات و شل فعالیت دارد. او همچنین نقش موثری در سیاست اقتصادی ایالات متحده به عنوان اولین اقتصاد جهان دارد. روسای جمهور ایالات متحده از وی به عنوان هدیه الهی یاد میکنند که خداوند به امریکا بخشیده است.
او همکاری نزدیکی با وزیر اقتصاد، رئیس جمهور و کمیته اجرایی کنگره دارد و رهبری اقتصادی ملی امریکا را بر عهده دارد. او درهمکاری با روسای جمهور برخی از کشورها، برنامه های استراتژی آنها را تدوین نموده است. او همکاری نزدیکی با روسای جمهور کرهجنوبی به عنوان سریعترین اقتصاد آسیا داشته است.
او در سال 1983مانیتور گروپ، مشهورترین شرکت مشاوره استراتژی جهان را تأسیس کرد. در سال 2013 سهام گروه مشاوره دیلوت را هم به دست آورد. پورتر به سرعت توانست شرکتهای خود را صاحب سودهای سرشار کند و این شرکتها را به درجهای از شهرت برساند که ارائه مشاوره را از سازمانها تا دولتها انجام دهند. در مصاحبه ای در سال 2010 اظهار داشت:
آنچه به نظر من احتمالاً بزرگترین هدیه من است، توانایی در نظر گرفتن یک مشکل فوق العاده پیچیده، به عنوان یک مسئله یکپارچه چند بعدی است که میتوانم باگرفتن سلاح دانش به سمت آن، به سازمان اطلاع رسانی نموده و آن را توانمندسازی کنم تا مانند یک پزشک به درمان آن بپردازیم به شکلی که واقعاً بتوانیم این مسئله را حل کنیم.
میراث پورتر
در حوزه اقتصاد و مدیریت، تا کنون کسی موفق نشدهاست که به اندازه وی کار تحقیقاتی و علمی انجام دهد. مایکل پورتر تا کنون ۱۹ کتاب و ۱۳۵ مقاله در زمینه رقابت و استراتژی نوشتهاست و در کل بیش از ۲۷۰ هزار بار در کتابهای مرجع در تمام جهان، به مقالات وی ارجاع شدهاست. اولین کتاب او به نام استراتژی رقابتی (competitive strategy) در سال ۱۹۸۰ منتشر گردیدهاست که تا کنون بیش از ۶۰ بار تجدید چاپ شده و به بیش از ۲۰ زبان دنیا نیز ترجمه شدهاست. مایکل پورتر توانستهاست ارتباطی بین استراتژی، کسب و کار و اقتصاد ایجاد کند.
او در یکی از مصاحبههای خود توضیح میدهد که به دلیل علاقه زیادی که به ورزش و رقابت داشتهاست و همیشه این مفاهیم دارای جایگاهی خاصی در ذهن او بودهاند و این مفهوم را وارد نظریههای مدیریت و کسب و کار کردهاست. کتابهای پورتر تماما به عنوان کتابهای مرجع شناخته شده است. او بدون تردید یکی از مفیدترین انسانها در تاریخ مدیریت است. کتابهای او در زمینه استراتژی و مفهوم آن، استراتژی نویسی، استراتژی در مدیریت، استراتژی رقابتی، مزیت رقابتی، مزیت رقابتی ملل و رقابت است. پورتر شش بار برنده جایزه مککینزی را به دلیل مقالات خود در هاروارد بدست آورده است. او از طرف هیئت علمی دانشگاه هاروارد، به عنوان بهترین نویسنده در مدیریت تجارت و اقتصاد معرفی شده است.
گسترش بهداشت در جهان
پورتر خدمات چشمگیری را
به درک و رفع مشکلات فشرده ارائه خدمات درمانی در ایالات متحده و سایر کشورها کرده
است. او دریکی از کتابهای خود، با تعریف مجدد مراقبت های بهداشتی(به همراه الیزابت
تیزبرگ)، برای تبدیل ارزش ارائه شده توسط سیستم مراقبت های بهداشتی اصول جدیدی را
بنیان نهاد. این کتاب برای ارائه دهندگان بهداشت و برنامههای بهداشتی و دولتها، چارچوب
استراتژیک جدیدی را ایجاد کرده است. این کتاب در سال 2007 جایزه جیمز.ا.همیلتون از
دانشکده بهداشت آمریکا را دریافت کرد. مقاله پژوهشی پورتر در زمینه پزشکی با عنوان
“استراتژی برای اصلاح
مراقبتهای بهداشتی و ایجاد سیستم مبتنی بر ارزش” (ژوئیه 2009)، استراتژی بنیادین
اصلاحات بهداشتی را برای ایالات متحده ارائه نمود. ارائه این مقاله، کار وی در زمینه
مراقبت های بهداشتی برای رفع مشکلات بهداشتی امریکا را دوچندان نمود و مجبور به
دخالت در سیاستهای بهداشتی امریکا نیز شد. گسترش یافته است. او این کار را برای
بهبود سیستمهای درمانی در کشورهای در حال توسعه با همکاری دکتر جیم یونگ کیم، ساچین
اچ جین و دانشمندان دیگر، گسترش داد. او بسیاری از ساختارهای سازمان بهداشت جهانی را
تغییر داد. بسیاری از بیماران در جهان بدون اینکه بدانند سلامتی خود را مدیون
پورتر هستند.
کتابها و تالیفات
پورتر در سال 1990 کتاب
مشهور”مزیت رقابتی ملل” را نوشت. این كتاب برگرفته از مطالعات ملی پورتر
است. او تاکید دارد که این کتاب، كلید ثروت و مزیت ملی است. در آوریل 2014 ، پورتر
کارت امتیازی شاخص پیشرفت اجتماعی را ابداع نمود. بعدها در مورد چگونگی رتبه بندی
ایالات متحده نسبت به سایر کشورها در این کارت امتیازی جامع، بحث کرد و آن را برای
مردم توضیح داد. این کارت امتیازی، ایالات متحده را در مجموعهای کامل از معیارها
قرار داده و آن را باسایر کشورهای جهان مقایسه نمودهاست. جالب است که در این
مقایسه، ایالات متحده در رتبه 16 قرار گرفت.
این مهم درک بسیار عمیقی به سیاستمداران و بزرگان اقتصادی امریکا داد. آنها از پورتر خواستند تا علت این شکست و چاره افزایش رتبه ایالات متحده را بیابد و استراتژی آن را مشخص کند تا کل کشور به سمت برنامه پورتر حرکت کند. نظریات پورتر به قدری برای مردم امریکا اهمیت دارد که او به تنهایی میتواند نیمی از آرای یک رئیس جمهور را تعیین کند اما هیچ گاه بجز به نفع مردم جهان(نه صرفا امریکا)، به صحنه سیاست نیامده است. از دیدگاه پورتر، مردم جهان هیچ تفاوتی با هم ندارند. او بارها از مردم کشورهای درحال توسعه دربرابر ظلم سیاستمداران امریکایی، حمایت کرده است. او از مخالفان جنگ ایالات متحده با ایران است.
هریک از مقالات پورتر به عنوان یک کتاب است و تمام جهان به این مقالات استناد میکنند. در این بخش صرفا برخی از کتابها و مقالههای مشهوری را که پورتر به رشته تحریر درآورده است به عنوان نمونه، ذکر میکنیم.
نیروهای رقابتی چگونه به استراتژی
شکل می بخشد / هاروارد
استراتژی رقابتی / هاروارد (طبق نظرسنجی
از اعضاء آکادمی مدیریت به عنوان نهمین کتاب تأثیرگذار مدیریت قرن بیستم شناخته شد)
مزیت رقابتی/ نیویورک تایمز
مسابقه در صنایع جهانی / هاروارد.
از مزیت رقابتی تا استراتژی شرکت/هاروارد.
استراتژی چیست/ هاروارد.
مایکل پورتر در ایجاد مزیت رقابتی
برای خود/اچ.بی.آر.
مزیت رقابتی ملل/ انتشارات آزاد.
به سمت یک تئوری پویا استراتژی/
مجله مدیریت استراتژیک.
پنج نیروی رقابتی که استراتژی را
شکل می دهند/ هاروارد.
ایجاد ارزش مشترک/ هاروارد.
محصولات مرتبط چگونه در حال تغییر
رقابت هستند/هاروارد.
شرکتهای هوشمند در حال تغییر هستند/
هاروارد.
چرا هر سازمان نیاز به یک استراتژی
به عنوان واقعیت افزوده دارد؟/ هاروارد.
رقابت سیاسی آمریکا / انتشارات
آزاد.
چرا رقابت در صنعت سیاست در حال
شکست آمریکا است/ هاروارد.
راهنمای ضروری برای رقابت و
استراتژی. مگارتا ، جوون. بوستون/هاروارد.
ارباب استراتژی: تاریخ معنوی مخفی
دنیای جدید شرکتها. کیشل / هاروراد.
چگونه می توان تنظیم محیط زیست
نوآوری و رقابت را تقویت کرد؟ / سازمان ملل.
بررسی فرضیه پورتر/میتسوشاشی تاداهیرو/
انتشارات توکیو.
محیطی با طراحی مناسب باعث تقویت
رقابت شرکت ها می شود / هاروارد.
از آدام اسمیت گرفته تا مایکل
پورتر( نظریه تکامل)/ چودونگ سونگ و چو و هوی چانگ مون / انتشارات هیوندای.
گذشته نگر(استراتژی رقابتی مایکل
پورتر) / هاروراد.
چشم انداز استراتژی/ پورتر و ون دن
بوش / انتشارات علمی كلوور هلند.
خدمات غیرانتفاعی و
انسانی
مایکل پورتر سه سازمان
بزرگ غیر انتفاعی ایجاد کرده است. سازمان ابتکار عمل برای یک شهر درونی رقابتی در
سال 1994 ، تاسیس شد. پورتر و هنوز هم ریاست آن را دارد. این سازمان غیرانتفاعی به
توسعه اقتصادی در جوامع درحال توسعه و در حوزه پریشانی شهری مشغول به خدمت رایگان است.
مرکز نیکوکاری مؤثر ،
که ابزارهای دقیق برای سنجش اثربخشی بنیادها ایجاد میکند از بنیادهای دیگر پورتر
است. سازمان غیرانتفاعی مشاوران تأثیرگذاری اجتماعی FSG ، نیز از دیگر
تاسیسات پورتر است. این سازمان یک سازمان غیرانتفاعی پیشرو استراتژی است. این
سازمان با عنوان کرامر شناخته شده است. این سازمان هم به سازمان های مردمنهاد،
شرکت ها و بنیادها در زمینه ایجاد ارزش های اجتماعی خدمت میکند. وی همچنین در حال
حاضر در هیئت امنای دانشگاه پرینستون نیز مشغول خدمت رسانی رایگان است.
نظریه های مشهور پورتر
همانگونه که اشاره شد، پورتر
در کنار تحقیقات، نوشتن و تدریسش، به عنوان مشاور یک کسب و کار فعالیت میکند. او
به عنوان مشاوره برای بسیاری از شرکتهای ایالات متحده و شرکتهای بینالمللی از
جمله کاترپیلار، پروکارت و گمبل و … خدمت کردهاست. او به عنوان یکی از بزرگترین نظریهپردازان
مدیریت، اول و نظریات بسیار مشهوری دارد. پورتر اصول، مدلها و نظریات بسیاری را
تاکنون مطرح نموده است. اما تعدادی از آنها به شدت مشهور هستند و میلیونها بار در
کتب مختلف مدیریتی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
مدل پنج نیروی پورتر
مشهورترین اصل پورتر، مدل
پنج نیروی پورتر است. این مدل برای تحلیل جذابیت یک صنعت مورد استفاده قرار میگیرد.
استراتژیهای عمومی
استراتژیهای عمومی به
سازمان این امکان را میدهند که از سه مبنای متفاوت مزیتهای رقابتی استفاده کنند.
مدل الماس
این مدل الماس نیز یکی
از مشهورترین مدلهای پورتر است. مدل الماس برای تشریح رقابت در سطح بینالمللی
مورد استفاده قرار میگیرد.
زنجیره ارزش
زنجیره ارزش به مجموعه
عملیاتی اشاره دارد که در یک صنعت به صورت زنجیروار صورت میگیرد تا به خلق ارزش
منتهی شود.
گروههای استراتژیک
گروههای استراتژیک بیانکننده این موضوع است که تمامی فعالان در یک صنعت خاص لزوماً رقیب یکدیگر محسوب نمیشوند، بلکه با توجه به عوامل متفاوتی باید آنها را در گروههای طبقهبندی نمود و بر حسب هر گروه استراتژی رقابتی را اتخاذ کرد.
منابع و ماخذ:
Porter, Michael (January 1, 2008). “The Five Competitive Forces That Shape Strategy”. Harvard Business Review.
date & year of birth, full name according to LCNAF CIP data.
Kiechel, Walter (2010). The Lords of Strategy. Harvard Business Press.
Aktouf, Omar (January 24, 2008). “THE FALSE EXPECTATIONS OF MICHAEL PORTER’S STRATEGIC MANAGEMENT FRAMEWORK”. Gestão & Planejamento – G&P.
Porter, Michael E. Porter (1990). The Competitive Advantage of Nations.
“Michael Porter on GPS: Is the U.S.
“2018 Social Progress Index”. 2018 Social Progress Index.
Playing to Win: How Strategy Really Works. Harvard Business Review Press.
Compare: Prasad, Sakthi (November 8, 2012).
“Initiative for a Competitive Inner City”.
Initiative for a Competitive Inner City.
FSG, Our People, accessed 10 December 2019.
Colvin, Geoff (October 29, 2012). “There’s No Quit in Michael Porter”.
Sharp, Byron; Dawes, John (1996), “Is Differentiation Optional?
Speed, Richard J. (1989), “Oh Mr Porter! A Re-Appraisal of Competitive Strategy,” Marketing Intelligence and Planning.
Yetton, Philip, Jane Craig, Jeremy Davis, and Fred Hilmer (1992), “Are Diamonds a Country’s Best Friend? A Critique of Porter’s Theory of National Competition as Applied to Canada, New Zealand and Australia,” Australian Journal of Management, 17 (No. 1, June), 89–120.
Allio, Robert J. (1990), “Flaws in Porter’s Competitive Diamond?,” Planning Review, 18 (No. 5, September/October), 28–32.
Spender, J.-C., & Kraaijenbrink, Jeroen. (2011). Why Competitive Strategy Succeeds – and With Whom. In Robert Huggins & Hiro Izushi (Eds.), Competition, Competitive Advantage, and Clusters: The Ideas of Michael Porter (pp. 33-55). Oxford: Oxford University Press.
مشاور فروش زیبایی (beauty advisor) ، یکی از فرصتهای شغلی کمتر شناخته شده است. اکثر ما زمانیکه به داروخانه ها یا گالری ها یا فروشگاهها یا مالهای بزرگ مراجعه کردیم افرادی را پشت کانترهای فروش دیده ایم. ما همه این افراد را مسئول فروش یا فروشنده می انگاریم. یا در داروخانه ها همه را کارکنان داروخانه میپنداریم. اما در حقیقت چنین نیست.
امروزه با پیشرفت نیازهای بشر محصولات هم به همان میزان پیچیده شده اند. بدیهی است که نحوه استفاده از محصولات یا کاربرد آنها هم دشوارتر شده است. اگر پنجاه سال پیش برای خرید یک شامپو به داروخانه یا فروشگاه میرفتیم، چیزی بیشتر از شامپو خمره ای نصیبمان نمیشد اما امروزه شامپوها و لوسیون ها و افترها و بیفورها و محلولهای بسیاری وجود دارند که هریک کارایی خاصی دارند.
ممکن است مشتری حتی نداند که محصولی برای او کارایی دارد یا خیر. بنابراین در اینجا وجود افرادی که تخصص دانش محصول را دیده باشند و توانایی شرح آن یا تجویز غیرپزشکی آن را برای ما داشته باشند، لازم است.
از سوی دیگر رقابت میان کمپانی های تولید کننده یا توزیع کننده نیز افزایش یافته و هر شرکتی درصدد معرفی بیشتر و بهتر محصول خود به مشتری است تا مصرف بیشتری ایجاد نماید. یکی از بهترین انواع تبلیغات بازاریابی محتوا یا دانش محور است.
مشاورین فروش اطلاعات لازم برای استفاده یا عدم استفاده از یک محصول را در اختیار ما قرار خواهند داد. علیرغم پیشرفت تکنولوژی و استفاده فروش از محیط وب، هنوز مشتریان علاقه دارند کالا را از یک انسان بخرند تا از یک ماشین. ایجاد حس خوب خرید با انتقال و راهنمایی درست اطلاعات بر عهده مشاورین فروش است.
بعلاوه اینکه بازاریابی دهان به دهان هنوز اولین و بهترین نوع بازاریابی است. فروش محصول در مبدا خرید و تغییر یا کسر و اضافه نمودن آن نیز هنوز از روشهای درست و کاربردی فروش مستقیم است.
یکی از مهمترين مراحل فروش , لحظه اي است که مشتري براي بار اول فروشگاه یا قفسه ها را مي بيند . تاثير مشاورین فروش بر روي مشتري در همان دقايق اول بسيار مهم است. مشتري بسیار سريع قضاوت مي کند که آيا مي تواند به فروشنده یا فروشگاه اطمينان کند یا خیر؟ بنابراین نقش مشاورین فروش در این زمان بسیار مهم است.
در واقع مشاورین فروش چند حرفه را با هم تلفیق نموده و در فروشگاهها، مالها و داروخانه ها در حال انجام وظیفه هستند. هرچند که در کشورما اهمیت زیادی برای این فرصت شغلی وجود ندارد و بیشتر ظاهر مشاورین فروش مدنظر است اما درواقع این حرفه یکی از حساس ترین فرصت های شغلی برای نجات یا تمدد حیات یک برند یا جایگاه فروش است.