کنیبالیزیشن چیست؟

کنیبالیزیشن(Cannibalization)، یا همخواری یا همنوع خواری، یکی از اصطلاحاتی است که در مارکتینگ نوین کاربرد زیادی دارد. این موضوع زمانی اطلاق می‌شود که یک برند یا خدمات سعی در ارائه محصول جدید یا توسعه محصول قدیمی خود دارد اما با توجه به روش های اشتباهی که به کار می برد به جای اینکه برای توسعه بازار خود و سهم بازار خود از برندهای دیگر سهم بازار بگیرد، این توسعه موجب می‌شود تا سهم بازار یکی از برندها یا یکی دیگر از محصولات یا خدمات همان برند یا کسب و کار مورد هدف قرار گرفته شود و عملا از بین برود.

به عبارت دیگر در کنیبالیزیشن برند با توسعه بازار خود، به جای رقبا سهم بازاری از خود یا محصولات مشابه خود می گیرد نه سهم بازار از برندهای رقیب. به همین دلیل به این پدیده کنیبالیزیشن یا خود خوری اطلاق می‌شود. کنیبالیزیشن عملی بسیار خطرناک در بازاریابی است به دلیل اینکه ممکن است محصولی که این توسعه محصول جدید از آن سهم بازار گرفته محصول موفقی بوده باشد و یا بازار مالی مناسبی داشته باشد. اما همین توسعه موجب شده باشد تا گرفتن سهم بازار به شکست محصولی که قبلاً در بازار موفق بوده بیانجامد.

در برداشت اول، این یک نقطه ضعف است اما عمدتاً زمانیکه شرکتی سهم بازار خود را از دست می دهد. برای جبران آن با کنیبالیزیشن، سعی در ایجاد تصویری از تنوع محصولات و انتخاب های مشتریان دارد. به هررو، رقابت با محصولات خود، ساده تر از رقابت با رقبای خارجی است.

اگر این موضوع با استراتژی درست برنامه ریزی نشده باشد، بسیار خطرناک و کشنده است. باید در نظر داشته باشیم زمانی که قصد توزیع قصد توسعه سهم بازار یک اس.کی.یو یا یک کالا یا خدمات خاص از مجموعه خدمات خود را داریم، این توسعه موجب گرفتن سهم بازار از خود برند یا کسب و کار نشود بلکه یا بازاری جدید خلق شده و یا سهم بازار از برندهای رقیب گرفته شود.

وارن بنیس

وارن گامالیل بنیس[1] محقق، مشاور و نویسنده و دانشمند مدیریت و منابع انسانی و ساختار سازمانی و پیشگام رشته مطالعات رهبری معاصر است. بنیس استاد بزرگ مدیریت کسب‌وکار و رئیس بنیان‌گذار مؤسسه رهبری[2] در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی است.

زندگی وارن بنیس

وارن گامالیل بنیس در هشتم مارس 1925، در خانواده ای از طبقه کارگر خود در وستوود، نیوجرسی دیده به جهان گشود. او دوران کودکی و نوجوانی خود را در نیوجرسی سپری کرد و در سال 1943 در اوج جنگ جهانی دوم، در ارتش ایالات‌متحده ثبت‌نام و به عنوان یکی از جوان‌ترین افسران پیاده‌نظام در جنگ شرکت کرد و به واسطه خدمات مناسبی که در جنگ داشت، جایزه قلب ارغوانی و ستاره برنزی را دریافت کرد.

پس از اتمام جنگ، در سال 1947 به دانشکده انتیاک  رفت و  درسال 1951 مدرک کارشناسی خود را از این دانشگاه اخذ کرد. در سال 1952، وی برنده گواهینامه افتخاری از دانشکده اقتصاد و جایزه هیکس فلو از دانشگاه ام‌آی‌تی شد. رئیس انتیاک، داگلاس مک‌گرگور، یکی از بنیان‌گذاران فلسفه مدرن مدیریت بنیس را به عنوان کارآموز پذیرفت و بعدها هر دو نفر بعداً به عنوان استاد دانشکده مدیریت سلون[3] ام‌آی‌تی خدمت کردند. بنیس مدرک دکترای علوم اجتماعی و اقتصاد را در سال 1955 از دانشگاه ام‌آی‌تی دریافت کرد و فورا به مقام ریاست دپارتمان مطالعات سازمانی ام.آی.تی رسید.

از سال 1967 سعی کرد از نظریه به سمت عمل برود. به همین دلیل مقام سرپرست دانشگاه دولتی نیویورک در بوفالو[4] و ریاست دانشگاه سین سیناتی[5] در سال 1971 را پذیرفت. او طی دوره ریاست خود دو کتاب درباره مدیریت نوشت: یادگیری در انزوا (1973)، و توطئه ناخودآگاهانه: چرا رهبران نمی‌توانند رهبری کنند (1976).

در سال 1979 پس از تجربه یک سکته قلبی ترجیح داد به زندگی معلمی، مشاوره و نویسندگی برگردد، و به هیئت علمی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی بپیوندد. او وارد در سال 2002 وارد اومیکرون دلتا کاپا[6] شد، همزمان در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی مشغول به فعالیت بود.

بنیس مشاوره به چهار رئیس‌جمهور ایالات‌متحده و چندین چهره مشهور و بزرگان کسب و کار و کارآفرینان مشهور دیگر سپری کرد، و همچنین مشاوره به شرکت‌های متعددی از فورچن 500[7] را در کارنامه خود دارد.

در سالهای پایانی عمر، بنیس عضو هیئت‌ علمی هاروارد و دانشگاه بوستون بود و در مؤسسه هندی مدیریت کلکته، دانشکده کسب‌وکار جهانی[8] و دانشکده کسب‌وکار برای مدیریت[9] تدریس کرد. وی همزمان ریاست انجمن مشاوره مرکز رهبری عمومی در دانشکده کندی دانشگاه هاروارد را نیز داشت. سرانجام وارن گامالیل بنیس «پدر رهبری مدرن»، در 31 جولای 2014 دیده از جهان فروبست.

میراث بنیس

از وارن بنیس حدود 27 کتاب برجای مانده که آثار مشهورش کتاب‌های پرفروشی چون «رهبران»  و « جستارهایی در رهبری»  هستند که به 21 زبان ترجمه شدند. کتاب «یک زندگی ابداع شده» نامزد جایزه پولیتزر شد. بیش‌تر کتاب‌های اخیر او، سازمان‌دهی نبوغ  (1997)، رهبران مشترک  (1999)، و مدیریت رؤیا  (2000) علاقه‌های بنیس به رهبری، داوری، تغییر سازمانی و همکاری خلاقانه را به طور خلاصه بیان می‌کنند. آدم‌های کم معاشرت و بدقلق  (2002) تفاوت‌ها و شباهت‌های میا رهبران سی ساله و جوان‌تر و رهبران هفتاد ساله به بالا را بررسی می‌کند.

مجله وال‌استریت[10] در سال 1993 از او به عنوان ده سخنران محبوب مدیریت نام برد؛ مجله فوربز[11] در سال 1996 از او به عنوان «رئیس مرجع‌های رهبری» یاد کرد. فایننشال تایمز[12] در سال 2000 او را «استادی نامید که رهبری را به عنوان یک رشته دانشگاهی محترم تثبیت کرد». در آگوست 2007، مجله بیزنس ویک[13] او را به عنوان یکی از ده رهبر اندیشمند در کسب‌وکار رتبه‌بندی کرد.

کتاب « جستارهایی در رهبری»  در اصل در سال 1989 منتشر شد و این تفکر را توسعه داد که رهبر باید معتبر باشد، خالق جهان خود باشد؛ ترکیبی از تجربه، خودآگاهی و اخلاق شخصی داشته باشد. این نیاز برای رهبری کارآمد و خود ابداع گری رهبر صدق می‌کند. این موضوع زیربنای چیزی است که امروزه رویکرد رهبری معتبر نامیده می‌شود.

تام پیترز کارشناس مدیریت در سال 1993 در مقدمه‌ای بر کتاب بنیس، یک زندگی ابداع شده: تأملاتی در باب رهبری و تغییر[14] عنوان کرد که تحقیقات بنیس برروی رفتار گروهی موجب شد که رهبری خلق شود.

جیمز اوتوله[15] کارشناس مدیریت در شماره 2005 مجله کومپاس هاروارد مدعی شد که بنیس «علاقه به رشته ناموجودی داشت که نهایتاً آن را ساخت. رشته ای که امروزه به عنوان «رهبری»، از آن یاد می کنیم. او نظریه انقلابی رهبری خود را در سال 1961 در هاروارد منتشر کرد. به عبارتی می توان بنیس را پدر علم رهبری سازمانی نامید.

پی نوشت ها:


[1]. Warren Gamaliel Bennis

[2]. The Leadership Institute

[3]. Sloan

[4]. Buffalo

[5]. Cincinnati

[6]. Omicron Delta Kappa

[7]. FORTUNE 500

[8]. INSEAD

[9]. IMD

[10]. Wall Street

[11]. Forbes

[12]. Financial Times

[13]. Business Week

[14]. An Invented Life: Reflections on Leadership and Change

[15]. James O’Toole

تام پیترز

توماس.جی.پیترز[1] مشهور به «تام پیترز»، یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان حوزه مدیریت و یکی از تاثیرگذارترین متفکران مدیریت در قرن بیستم است. وی با کتاب «در جستجوی برتری»[2] شهرت دارد اما نظریه ها و کتابهای او از مهمترین مراجع در مدیریت بشمار می رود.

زندگی پیترز

توماس.جی.پیترز، در بالتیمور در ایالت مریلند  دیده به جهان گشود. دوران دبستان و دبیرستان خود را در مدرسه سون[3] گذراند و در سال 1960 از این کالج فارغ‌التحصیل شد. سپس به دانشگاه کورنل رفت و مدرک کارشناسی خود در مهندسی عمران را در سال 1964 و مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1966 از همین دانشگاه دریافت کرد.

از سال 1966 تا 1970، در نیروی دریایی ایالات‌متحده خدمت کرد و در نیروی دریایی دو آرایش نظامی در ویتنام طراحی کرد.

وی سال 1970 به دانشگاه برگشت تا به تحصیل در رشته کسب‌وکار در دانشکده استنفورد بپردازد. پیترز مدرک کارشناسی، کارشناسی ارشد و سپس دکترای خود را در زمینه رفتار سازمانی در سال 1977 از همین دانشگاه دریافت کرد. عنوان پایان‌نامه او «الگوهای برنده شدن و باختن: تأثیرات دوستان و دشمنان بر روی آوردن و دور شدن» بود. کار ویک[4] پایان‌نامه پیترز را ستود و ایده مقاله «بردهای کوچک: تعریف مجدد مقیاس مسائل اجتماعی» (1984) را به وی داد. بعدها در سال 2004، او دکترای افتخاری از دانشگاه دولتی مدیریت در مسکو را نیز دریافت کرد.

پس از اخذ مدرک دکترا به پنتاگون رفت و چندسال درآنجا فعالیت کرد. از سال 1973 تا 1974 به عنوان مشاور ارشد مواد مخدر در دولت نیکسون فعالیت کرد. طی سالهای 1974 تا 1981، به عنوان مشاور مدیریت در شرکت مک‌کنزی فعالیت کرد و در سال 1979 شریک و رهبر عملکرد تأثیرگذاری این سازمان شد. در سال 1981، مک‌کنزی را ترک کرد تا به مشاوری مستقل تبدیل شود.

میراث پیترز

پیترز به عنوان چهره ای منتقد و تهاجمی و گاهی «عجیب غریب» شناخته می‌شود. در سال 1987، پیترز شکوفایی بر روی آشوب: راهنمایی برای یک انقلاب مدیریتی[5] را منتشر کرد. کتابهایی مانند برتری تقسیم شده[6] که در آوریل 2018 منتشر شد، و برتری کنونی: انسان‌گرایی شدید[7] که در سال 2021 منتشر شد. بعدها شرکتی به نام ، «شرکت تام پیترز» در در بریتانیا به نام خود ثبت کرد.

در جستجوی برتری

چاپ کتاب در جستجوی برتری[8] در سال 1980 نشانگر نقطه عطفی در حرفه پیترز بود. پیترز معتقد است که مستقیماً پس از بازگشت به مک‌کنزی، مدیرعامل جدید آنجا، ران دنیل،[9] «مأموریت جالبی» به او داد. دنیل با انگیزه گرفتن از ایده‌های جدیدی از بروس هندرسون[10] در گروه مشاوره بوستون، خاطر نشان کرد که کسب‌وکار اغلب نمی‌تواند راهبردهای جدید را به طور مؤثری اجرا کند، پس از پیترز «خواسته شد تا نگاهی به تأثیرگذاری سازمانی و مسائل اجرایی در پروژه فرعی و کم‌اهمیت در مک‌کنزی و نه اداره غیرمعمولی سان‌فرانسیسکو بیندازد».

در جستجوی برتری به کتابی پرفروش تبدیل شد و در ایالات‌متحده در سطح ملی به فروش رفت. همزمان مجموعه ویژه‌برنامه تلویزیونی درباره این کتاب پخش شد و پیترز در شبکه پی.بی.اس[11] حضور یافت. ابرنامه در این خصوص بود که تا حد ممکن با کاستن فرایندها، کسب‌وکارها در سطوح مختلف توانمند شوند.

نشریه فست کمپانی[12] در شماره دسامبر 2001 خود از پیترز نقل قول کرد که قبول دارد او و واترمن[13] داده‌های اولیه برای کتاب در جستجوی برتری را دستکاری کرده‌اند اما به عقیده وی این موضوع زیاد مهم نیست، و ارزش آن چیز دیگری است. بعدها این ادعا را پس گرفت.

مدل 7Sمکنزی

پیترز در مکنزی به همراه واترمن، مفهومی را به نام «مدل 7S»، مطرح نمود که به عنوان « مدل 7Sمکنزی»، شناخته می‌شود، پایه گذاری کردند. مدل هفت.اس چارچوبی برای ارزیابی هفت عنصر اصلی کسب و کار ارائه می‌دهد که برای موفقیت نیاز به تغییر یا همسو شدن دارند.

افتخارات پیترز

مطالعات و نوشته های پیترز، متاثر از جیم جی. مارچ، هربرت سیمون[14] (هر دو در دانشگاه استنفورد) و کارل ویک (در دانشگاه میشیگان)، داگلاس مک‌گرگور و آینار تورسراد[15] بوده است. پیترز در نوشته‌های خود، از تأثیرگذاری کلنل جان بوید[16] استراتژیست نظامی برروی خود قدردانی کرد. در سال 1990، نشریه دپارتمان بریتانیایی تجارت و صنعت از پیترز به عنوان یکی از بزرگان کیفیت جهان یاد کرد. ، نیویورک‌تایمز[17] از پیترز به همراه دنی بایراس و راجر بلکول[18] به عنوان یکی از سه دانشمند بزرگ کسب‌وکار نام برد. سال 2017 سازمان «50 متفکر»[19] جایزه یک عمر دستاورد برای هموار کردن راه «رهبری متفکرانه» و پشتکار در چاپ کتاب‌های کسب‌وکار را به پیترز اهدا کرد.

تام پیترز نه به عنوان یک محقق مدیریت، بلکه به عنوان یکی از بزرگترین مشاوران مدیریتی، جایگاهی محکم و ارزشمند دارد.

پی نوشت ها:


[1]. Tomas. J. Peters

[2] In Search of Excellence

[3]. Seven

[4]. Karl Weick

[5]. Thriving on Chaos: Handbook for a Management Revolution

[6]. The Excellence Dividend

[7]. Excellence Now: Extreme Humanism

[8]. In Search of Excellence

[9]. Ron Daniel

[10]. Bruce Henderson

[11] PBS

[12]. Fast Company

[13]. Waterman

[14]. Jim G. March, Herbert Simon

[15]. Douglas McGregor and Einar Thorsrud

[16]. Colonel John Boyd

[17] در سال 1995

[18]. Daniel Burrus and Roger Blackwell

[19]. Thinkers50

اصغر قندچی

اصغر قندچی در ۱۰ فروردین ۱۳۰۷، در تهران دیده به جهان گشود. تنها شانزده سال داشت که کارگاهی فنی حدود سه متر در سه متر در دروازه قزوین تهران تاسیس کرد. کارگران زیادی در این کارگاه به همت اخلاق و منش قندچی تبدیل به استادکارهایی ماهر شدند.

چندسال بعد برادرش احمد قندچی از طرفداران جبهه ملی، یکی از سه دانشجویی بود که در حمله نیروهای امنیتی به دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ کشته شد.

اصغر قندچی در دروازه قزوین تهران کار خود را گسترش داد و گاراژ بزرگی را به بازسازی و تقویت کامیونهای آمریکایی و سازگاری آنها با شرایط ایران تخصیص داد. حسین میردامادی یکی از وارد کنندگانی بود که قطعات کامیون ماک را که از آمریکا به ایران وارد کرده و این قطعات توسط قندچی و کارگرانش در گاراژ مونتاژ می شد.

عموما کامیونهای دماغ دار ماک‌ آمریکایی شاسی‌های کوتاهی داشتند. قندچی جهت تسهیل تردد ماک در جاده‌های ناهموار ایران ارتفاع شاسی‌ها را یک متر بلندتر می‌کرد. این موضوع به گوش وزیر اقتصاد وقت علی‌نقی عالیخانی رسید. از این رو که این صنعت مورد نیاز کشور بود، وزیر اقتصاد پروانه ساخت کامیون را به اصغر قندچی اعطا کرد.

قندچی تریلر غول پیکر و کامیون‌های ساخت خود و همکارانش در کارگاه را برای معرفی صنایع ملی ایران به نمایشگاه رساند. این موضوع مورد تشویق دولت قرار گرفته و در نهایت اجازه‌نامه تأسیس کارخانه کامیون سازی را به او اعطا شد. قندچی با این امتیاز وبا سرمایه گذاری حسین میردامادی، اولین و بزرگترین کارخانه کامیون سازی کشور به نام ایران کاوه را پایه‌ریزی کرد. در نمایشگاه خودرو سازی برلین در سال ۱۳۵۶ قند چی جایزه بزرگ خودروسازی را از آن خود کرد.

پس از انقلاب کارخانه ایران کاوه بنفع بنیاد مستضعفان مصادره و ملی اعلام شد. امروزه این کارخانه با نام سایپا دیزل بخشی از کارخانجات خودروسازی سایپا است. با این وجود قندچی از تلاش نایستاد و کارخانه کاوه کار را تأسیس کرد و تلاش‌های وی در جهت بازسازی حمل و نقل جاده ای کشور و نیز انتقال تانک و ادوات سنگین به مناطق جنگی در سرنوشت جنگ عراق با ایران بسیار راهبردی و حیاتی واقع شد.

در سوم بهمن ۱۳۹۵ با حضور معاون اول رئیس‌جمهور، وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران و ایران، نشان امین الضرب به پیشکسوتان و کارآفرینان کشور از جمله وی اعطا شد.

قندچی پدر صنعت کامیون سازی و مؤسس اولین و بزرگترین کارخانه تریلر و کامیون ساخت ایران بدون مونتاژ خارجی به نام ایران کاوه (سایپا دیزل) است. بدون شک وی از بنیانگذاران صنعت تولید خودروهای تجاری در ایران محسوب می‌شود. مستندی به نام «ماک در ایران» در مورد دوران فعالیت ایران کاوه، توسط امین آزاد ساخته شده‌است.

اصغر قندچی پس از ۹۱ سال دلسوزی و تلاش برای اعتلای صنعت کشور، در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۸ دیده از جهان فروبست اما یاد و اثر او هنوز در جاده های کشور مشهود است.

اثر شلاق چرمی چیست؟

اثر شلاق چرمی(Bullwhip effect)، یا اثر فارستر چیست؟

اثر شلاق چرمی(Bullwhip effect)، یکی از نوسانات در زنجیره تأمین است که عامل اصلی به وجود آورنده آن تغییرات در میزان تقاضا است. با حرکت از سطح مشتری جزء به سطوح بالاتر در زنجیره تأمین، تغییرات کوچک در سطوح پایین باعث تغییرات بزرگ در سطوح بالایی می‌شود. این تغییرات موجب نوسانات بزرگی در مجموعه زنجیره تأمین می شود.

این پدیده برای اولین بار توسط جی فارستر بررسی و مطرح شد و به عنوان اثر فارستر نیز شناخته می‌شود. منابع تغییر در زنجیره تأمین از گستردگی زیادی برخوردار است. چنان‌چه این تغییرات با تأخیر زمانی به رده‌های بالاتر زنجیره تأمین انتقال یابند باعث تأخیر در تولید و حمل کالاها به رده‌های پایین می‌شود و اثر شلاق چرمی را به وجود می‌آورند.

زنجیره تأمين مدیریت نشده مطلقاً پایدار نیست. شکلی که به طور متعدد در زنجیره تأمين مدیریت نشده دیده می‎شود اثر شلاق چرمی است. این اثر، نوسانی در زنجیره تأمين ایجاد مي‌كند که عامل اصلی آن تغییرات در میزان تقاضا است. وقتی از سطح مشتری جزء به سطح بالاتری در این زنجیره حرکت مي‌كنيم، دیده می‎شود که تغییرات کوچک در سطح پایین، تغییرات عمده‎ای را در سطح بالاتر زنجیره به وجود مي‌آيد. در نهایت، شبکه مي‌تواند نوسان بزرگی داشته باشد. هر سازمانی در زنجیره تأمين سعی مي‌كند تا مسئله را از دیدگاه خود حل کند. این پدیده به عنوان اثر شلاق چرمی‌شناخته می‎شود.

اثر شلاق چرمی در تمامی صنایع وجود دارد و در صورت عدم توجه خسارات جبران ناپذیری ایجاد مي‌كند. معمولاً این اثر، خود را به شکل افزایش هزینه و ضعف در خدمات نشان مي‌دهد.

علل وقوع اثر شلاق چرمی

اما پس از شناخت این اثر باید دقت کرد که چه عواملی موجب ایجاد این اثر در سازمان‌ها می‎شود. عوامل زیادی ممکن است این اثر را درسازمان ایجاد كند، اما به‌طور عام عوامل زير موجب ایجاد این پدیده می شوند.

  • نوسانات قیمت.
  • سیاست‌های اشتباه در سفارش دهی دوره‌ای.
  • بازی کمبود ـ سهمیه بندی: به علت اینکه تولید کنندگان در زمانی که کمبود عرضه وجود دارد، اقدام به سهمیه بندی می‌کنند. مشتریان در هنگام سفارش دهی بیش از نیاز واقعی سفارش می‌دهند.
  • تولید برمبنای پیش بینی تقاضای عمده فروشان به جای پیش بینی تقاضای مشتری.
  • نوسان تقاضا، مشکلات کیفی، اعتصابات، آتش سوزی کارخانه و سایر اتفاقات.
  • افزایش زمان تحویل.

اقداماتی برای مقابله با شلاق چرمی

به هر حال، برای جلوگیری از هرپدیده‎ای اقداماتی بايد انجام داد که یا به عدم ایجاد اتفاق منجر شود یا اثر آن را تا حد ممکن کاهش دهد.

  • اقدامات متقابل دسته بندی سفارشات.
  • اقدام متقابل به بازی کمبود.
  • اقدام متقابل در قيمت‌های نوسانی.
  • اقدام متقابل عدم دقت در پیش بینی تقاضا.
  • سیاست‌های مستقل بازگشتی.
  • کاهش عدم قطعیت.
  • متمرکز کردن اطلاعات تقاضا.
  • کاهش نوسان تقاضا.
  • قيمت‌های پایین روزانه.
  • کاهش زمآنهای تحویل سفارش و زمان تحویل اطلاعات.
  • آسان سازی دسترسی وتقسیم اطلاعات.
  • تغییر و تقسیم نقش ها.
آکادمی آنلاین عیب پوش