اریک هوبرمن کارآفرین سریالی و رهبر فکری دنیای دیجیتال مارکتینگ، کارآفرینی، فروش و تجارت است. اریک موسس شرکتهایی همچون سواگ(Swag of the Month)، الی دات کام(Ellie.com) و آژانس بازاریابی شاهین(Hawke Media) است. هوبرمن در دنیای بازاریابی و فروش بیشتر به دلیل رکوردش در رسیدن به بیش از 100میلیوندلار پیش از سی سالگی و انتشار کتاب «شگرد شاهین»، مشهور است.
زندگی هوبرمن
اریک هوبرمن در سانتا مونیکا، کالیفرنیا دیده به جهان گشود. اریک پس از اتمام تحصیلات مدتی به شغل پدر دوستش مشغول شد و پس از آن به همراه یکی از دوستانش کسب و کار موفقی بصورت اینترنتی به نام سواگ راه اندازی کرد.
پس از واگذاری این کسب و کار، به فکر راه اندازی آژانس بازاریابی خودش افتاد و آژانس بازاریابی شاهین را تاسیس کرد.
اریک داستان موفقیت در کسب و کارش را در کتابی به نام «شگرد شاهین» به چاپ رسانیده است. وی به همراه همسرش اریکا و دخترش کیرا در سانتامونیکا کالیفرنیا مستقر هستند.
جوایز و افتخارات
اریک در طول دوران حرفهای خود افتخارات و جوایز بسیاری را دریافت کرده است، از جمله فوربس زیر 30 سال، مجله Inc 25 ، بازاریاب تاثیرگذار بازاریابی برتر، و “اینفلوئنسیو تاثیرگذار برتر سال 2017.
اریک هوبرمن به طور منظم در نشریات رسانه ای بزرگ مانند فوربس، کارآفرین و بیزینس اینسایدر مشارکت دارد. هوبرمن دوبار به عنوان «مدیر بازاریابی سال» ایلات متحده، انتخاب شده است.
کتاب «شگرد شاهین» نوشته «اریک هوبرمن» و به ترجمه «دکتر امین اسداللهی» و «فرامرز عیب پوش» است که توسط انتشارات کارخوانه به چاپ رسیده است. این کتاب بازاریابی را به شکلی که ما می شناسیم به چالش کشیده و برای اولین بار مفهوم «سه پایه بازاریابی» را مطرح نموده است.
شگرد شاهین با عنوان فرعی «قوانین نوین بازاریابی که به برتری بیش از 3000 بـرنـد منجر شد»، در دسترس عموم قرار گرفته است. این کتاب از جمله پرفروش ترین کتابهای بازاریابی 2022 و 2023نیویورک تایمز است که منجر به تاسیس کانال و پادکست(Hawke Talk) شد.
اریک هوبرمن از اولین میلیونرهای خودساخته ای است که پیش از 30سالگی موفق به کسب بیش از 100میلیون دلار ثروت شد و نامش در لیست کارآفرینان جوان فوربز ثبت شد. اریک در سال 2014 آژانس بازاریابی شاهین(Hawke Media) را تاسیس کرد که این آژانس رکورددار سرعت رشد آژانس های بازاریابی در آمریکاست.
شگرد شاهین، تحولی اساسی در ذهن ما از مفهوم بازاریابی ایجاد خواهد کرد.”شگرد شاهین”، تنها تکنیکهای مدرن و تاکتیکهای عملیاتی برای موفقیت در بازاریابی را به ما نخواهد آموخت، بلکه به جرات میتوان ادعا کرد این کتاب، بازاریابی را به سطح جدیدی وارد کرده است.
شگرد شاهین، به نوعی آینده محتوم بازاریابی را به زیباترین شکل ممکن، به تصویر کشیده است. این کتاب راهکاری عملی برای چیرگی در بازار و موفقیت کسبوکار است. مطالعه این کتاب برای تمام فعالان عرصه فروش و بازاریابی، درهر سطحی که باشند، مفید خواهد بود. هوبرمن در این کتاب، برای اولین بار مفهوم «سه پایه بازاریابی» را به دنیای کسبوکار، معرفی کرده است.
سه پایه بازاریابی
سه پایه بازاریابی، مفهوم نوینی است که این کتاب برای اولین بار مطرح نموده است. این سه پایه، مفهومی است که برندها و کسب و کارها، برروی آن سوار هستند. سه پایه بازاریابی با سه رکن اصلی «آگاهی»، «تقویت» و «اعتماد» بازاریابی را به سطح جدیدی وارد کرده و می توان گفت این کتاب اولین کتاب از نسل جدید بازارایابی است.
متن پشت جلد شگرد شاهین
آگهی، تبلیغ، بیلبورد، کمپین، اسپانسر، رویداد و … این ها فقط نوک نوک کوه یخ بازاریابی است. بازاریابی تجربه ای است منضمبه برند و تمام جنبه های کسب و کار را در بر می گیرد.
همه میخواهند از بازاریابی باکیفیت بهره مند شوند. در حالی که در یک طرف تازه کارهای نابلد را می بینید و از طرف دیگر، طبل های توخالی را، وقتی هم که بازاریاب های خوب را پیدا می کنید، خدماتشان بسیار گران و هزیه زاست یا اینکه بی دلیل قراردادهای بلند مدت می خواهند.
اگر برای شما هم پیش آمده در چنین موقعیت دشواری قرار بگیرید و در تقلا باشید که دستتان بیاید بازاریابی چیست و بازاریاب کیست، این کتاب مناسب شماست. هیچ ضرورتی ندارد بازاریابی آزاردهنده و عجیب و غریب باشد. بازاریابی می تواند ساده باشد و آسان انجام شود. طوری که انجام دادنش لذت بخش باشد.
شگرد شاهین اصول و راهکارهایی را در قالب «سه پایه ی بازاریابی» مطرح می کند تا کسب و کارها بتوانند با اولویت دادن به مشتری او را «آگاه» سازند، «تقویت»کنند و نهایتا «اعتماد» او را به خود جلب کنند تا بتوانند مشتری را در بلندمدت نزد خود نگاه دارند.
کتاب فوق ستاره فروش شوید، نوشته برایان تریسی با ترجمه علی معتمدی توسط انتشارات دانشگاهیان در تهران به چاپ رسیده است. عنوان فرعی این کتاب :« 21 روش عالی برای فروش بیشتر، سریعتر و آسانتر در بازارهاى رقابتى»، به بازار عرضه شده است.
به اعتقاد تریسی این کتاب برای فروشندگان بلند پروازى نوشته شده که مىخواهند فروش و درآمدشان را به سرعت افزایش دهند. تریسی معتقد است این کتاب براى کسانى نوشته شده که در جمع 10 درصد بالاى فروش در حیطه فعالیت خود هستند و یا مىخواهند در این ردیف قرار بگیرند.
فروشندگان بیشتر از دو چیز انگیزه مىگیرند: پول و موقعیت شغلى. فروشندگان خواهان درآمد بیشتر هستند. آنها موفقیت خود را با درآمدى که در مقایسه با دیگران به دست مىآورند اندازه مىگیرند. از اینها که بگذریم، مىخواهند شناخته شوند، مىخواهند از تلاشهایشان قدرشناسى شود و بر موفقیتهایشان ارج بگذارند. کتاب فوق ستاره شوید به فروشندگان جهشهاى کوانتومى را در هر دو زمینه آموزش مىدهد.
اغلب فروشندگان بهطور حرفهاى آموزش ندیدهاند. 95 درصد فروشندگان مىتوانند با اندک دانش و مهارت بیشتر بر میزان فروش خود بیفزایند. گاه براى تبدیل شدن به یک فوق ستاره در فروش تنها به یک مهارت بیشتر احتیاج دارید. این کتاب به شما کمک مىکند تا این مهارت را شناسایى کنید. توانایى شما در فروختن ایدهها و نظرهایتان، موفقیت شما را در زندگى و کار و حرفهتان رقم مىزند. اگر درآمد و موفقیت شما به راستى به فروش ارتباط داشته باشد، آنچه در این کتاب مىخوانید مىتواند زندگى شما را متحول سازد.
اغلب اوقات مردم فکر می کنند که کتابهای بازاریابی و فروش، صرفا برای آموزش فروشندگان و بازاریابان است اما در حقیقت تمامی افراد در هر کار و شغلی که باشند، به دانش بازاریابی و فروش، نیازمندند چون همه ما در حال فروش چیزی هستیم، حتی اگر کارمند هم باشیم، در حال فروش زمان و عمرمان هستیم!. بنابراین مطالعه این کتاب به تمامی فعالان اقتصادی در هر زمینه و بخشی، توصیه می شود.
کتاب تاریخ بیخردی با عنوان فرعی” از تروا تا ویتنام “، نوشته باربارا تاکمن با ترجمه حسن کامشاد توسط نشر کارنامه منتشر شده است.
این کتاب با دستمایه قرار دادن برخی رویدادهای معروف تاریخ جهان از دوره باستان تا امروز سعی کردهاست به نقد رفتار فرمانروایان در مواجهه با این رویدادها بپردازد.
باربارا وِرتهایم تاکمن(Barbara Wertheim Tuchman)، در 30 ژانویه ۱۹۱۲ در امریکا دیده به جهان گشود و تا ۶ فوریه ۱۹۸۹ که دیده از جهان فروبست، در زمینه های گزارشگری و تاریخنگاری فعالیت داشته و از معدود نویسندگانی است که برنده دو جایزه پولیتزر است.
تاکمن معتقد است نخستین بیخردی شگفتآور سیاستمداران تروا این است که در کمال بیعقلی و نادانی، اسب چوبین را داخل شهر خود بردند و نیرنگ یونانیان را درنیافتند و شهر به نابودی کشیده شد.
وی معتقد است بشر در هر علم دیگری موفق شده تا به پیشرفت های بی نظیر شگفتانگیزی دست پیدا کنند اما در علم حکومت داری به دلایل مختلف که در کتاب اشاره می شود پیشرفت چندانی نداشته و اغلب بشر در حکومت شاهد حماقت های بسیار واضح و دور از خرد است چهار بخش مختلف را بهعنوان بیخردی در کتاب معرفی میکند و خود شبه حق به توضیح شواهد آن می پردازد.
از دیدگاه این نویسنده سیاست نابخردانه، دارای سه شرط اصلی است. اول آنکه نه تنها از دید حال به گذشته بلکه در زمان خود ناقض غرض انگاشته شده باشد. دوم اینکه میباید راه دیگری سوای آن که پیموده شده وجود میداشته است. و نهایتاَ برای رهایی از مشکل شخصیت، سیاست مورد بحث باید متعلق به گروه باشد نه یک فرد حکمران، و از طول عمر سیاسی یک نفر تجاوز کند. سو حکومت یک پادشاه آنقدر رایج و فراوان است و آنقدر جنبه شخصی دارد که شایان پژوهش عمومی نیست. حکومت جمعی، یا توالی فرمانروایان در یک مقام، مثلاً مورد پاپهای رنسانس،مسائل مهمتری را پیش میآورد.
مطالعه این کتاب تقریباً به همه توصیه می شود کتاب بر پایه خرد نهاده شده و خرد اولین چیزی است که بشر در هر جا و مکانی که باشد به آن احتیاج دارد در واقع فرد می توان گفت که اهمیت خرد به حدی است که بشر در هر نقطه از تاریخ به آن احتیاج دارد. مطالعه این کتاب به همه توصیه می شود.
کتاب الفبای چیرگی با عنوان « الفبای پیروزی در تمام مراحل زندگی»، نوشته ست گودین و ترجمه فرامرز عیب پوش است. این کتاب توسط انتشارات برآیند در پاییز 1401 به چاپ رسیده است. این کتاب با شعار «موفقیت، جایی خارج از کنج عافیت ماست!»، یکی از بهترین کتابهای مصور در حوزه موفقیت و مدیریت فردی است.
گودین این کتاب را به عنوان یک «هدیه» بینظیر در موفقیت فردی به جهان معرفی کرده و معتقد است «باید آن را با صدای بلند خواند و به عزیزترین فرد زندگی، هدیه داد!».
این کتاب، هدیه ای بینظیر و عالی برای تمام کسانی است که دوستشان داریم. برای اینکه کتاب قابلیت هدیه دادن داشته باشد، تاحد ممکن به صرفه و مختصر طراحی شده و همه امکان تهیه آن را دارند.
مدل پکت(PACT)، یکی از مدلهای موفق در فروش است که برای ایجاد رابطه بهتر با مشتری طراحی شده و در مذاکرات فروش و خصوصا برای موفقیت در بازاریابی B2B بسیار کارآمد است.
سازمانها و برندهای موفق برای حفظ سهم بازار، روابط طولانی مدت با مشتریان خود ایجاد می کنند. فرآیند فروش باید مبتنی بر اعتماد باشد و دارای ذینفعان باشد نه یک ذینفع. درست است که این فرآیند طولانی است اما کاملا لازم است.
اکثر مشاوران، آژانس های تبلیغاتی و خصوصا مدرسان نوشکفته بازاریابی در کشورمان، مخاطبان خود را به موفقیت سریع و یک شبه معجزه کردن تشویق میکنند که در واقع بجز کلاهبرداری، مفهوم دیگری ندارد. آنها با این روش تنها از افراد و برندها پول میگیرند و خودشان ثروتمند می شوند نه برندها و مخاطبانشان. موفقیت در بازاریابی به موضوعی به نام زمان نیاز دارد. بدون صرف زمان درست، هیچ موفقیتی اتفاق نخواهد افتاد حتی اگر بهترین استاد بازاریابی جهان را داشته باشیم.
البته بهترین استادهای بازاریابی جهان همه معتقدند که بازاریابی موفق، فرایندی زمان بر است. وارن بافت میلیاردر مشهور و مدرس بازاریابی جمله زیبایی در این خصوص دارد که می گوید: “ما نمی توانید با نه زن که هرکدام یک ماه حامله هستند، یک بچه بدست بیاورید، برای یک بچه باید 9 ماه صبر کنیم!”. فروش باید یک راه حل دوطرفه با سود دوطرفه باشد وگرنه پایدار نخواهد بود.
برای رسیدن به یک توافق و تفاهم دوطرفه، چارچوبی به نام مدل پکت(PACT)، وجود دارد که درعین سادگی، بسیار کارآمد است. حال ببینیم این مدل مخفف چه واژگانی است.
مهارت(proficiency)
مهارت، موضوعی است که برای کسب موفقیت در هر بازاری باید وجود داشته باشد. باید بهترین در بازار یا حداقل یکی از بهترین ها بود. یک برند یا سازمان لازم است تا مهارت هایی را داشته باشد که حداقل بتواند وعده هایی را که به مشتریان خود داده را عمل کند.
اقتدار(Authority)
اقتدار به معنای پیشرو بودن در بازار است. برای کسب اقتدار باید در بازار پیشرو بود. برند یا سازمانی که بتواند رهبر افکار باشد، همواره در جلوی ذهن مشتری خواهد بود. البته برای کسب اقتدار به (C)، ثبات نیاز خواهد داشت.
ثبات(consistency)
ثبات ثبات و ثبت، رمز موفقیت است. ثبات به معنای وجود استحکام و پیگیری است. روز به روز باید این ثبات در بازار ایجاد بیشتر ایجاد شود. ثبات در رویه، ثبات در ارائه خدمات و ثبات در پیام.
اعتماد(Trust)
نهایتا وجود ثبات، موجب ایجاد اعتماد در ذهن و قلب مشتری خواهد شد. اگر این اعتماد بوجود بیاید، مشتری زمانی که مشکلی دارد یا به راه حلی نیاز دارد با سازمان تماس می گیرد.
اعتماد مانند فلایویل است. فلایویل چرخ دنده بزرگی است که برای به حرکت درآوردن آن به نیروی زیادی نیاز است. اما وقتی شروع به حرکت کرد، به سادگی و با نیرویی بسیار کم خواهد گشت. اعتماد نیز چنین عملکردی دارد!
از طریق مهارت، اقتدار، ثبات و اعتماد، شتاب ایجاد خواهد شد. تنها از ایجاد شتاب نباید غافل شد. اگر مشغول فروختن شویم و از ساخت مشتری جدید غافل شویم، حادثه بزرگی رخ خواهد داد، پس باید مراقب بود.
سمپلینگ(Sampling)، یا ارائه نمونهي محصول به مشتری یا مصرف کننده، نوعی تکنیک و روش مؤثر برای ایجاد آگاهی از برند(Awareness)، افزایش فروش است. این مهم امروزه درصنایع تندگردش(FMCG)، مانند صنایع غذایی، دخانیات یا آرایشی و بهداشتی به امری روتین بدل شده است.
موضوع سمپل و سمپلینگ از زمانهای قدیم وجود داشته هرچند که آگاهی زیادی در خصوص چرایی وجود آن نبوده اما اثربخشی آن موجب میشده تا تولیدکنندگان و فروشندگان این کار را از روی تجربه انجام دهند. اگر بخولهیم این موضوع را بهتر بررسی کنیم، ابتدا باید به ریشه این موضوع بپردازیم.
سمپل چیست؟
سمپل(Sample)، یا نمونه محصول یا خدماتی واقعی یا نمونه ساده سازی شده یا کوچک شده آن محصول یا خدمات است که قابل فروش نیست و جهت ایجاد آگاهی از آن محصول یا خدمات ساخته شده. مصرف کنندگان با دریافت سمپل از نحوه کارکرد آن محصول یا خدمات آگاهی پیدا می کنند. تجربه مصرف کننده از مصرف سمپل همان است که در محصولی را که خریداری کرده داشته است. بنابراین ارتباط نزدیکتری با محصول از خدمات برقرار خواهد نمود.
البته سمپل ها صرفا فیزیکی نیستند. در برخی اوقات سمپل ها، بخشی از خدمات هستند یا محصولاتی غیر فیزیکی هستند. به عنوان مثال یک برنامه که نسخه رایگان آن دانلود شده و قایل استفاده است به عنوان سمپل شناخته می شود. درصورتیکه مشتری بخواهد کلیه بخشهای غیر رایگان این برنامه را داشته باشد، باید برای آن پول بپردازد. بنابراین برنامه رایگان نسبت به برنامه کامل، سمپل محسوب می شود.
سمپلینگ چیست؟
همانگونه که اشاره شد، سمپلینگ(Sampling)، یا ارائه نمونهي محصول به مشتری یا مصرف کننده، نوعی تکنیک فروش است که به با ایجاد مصرف به صورت مصنوعی، موجب افزایش آگاهی از محصول خواهد شد. تعداد کمی از مشتریان هستند که از خرید و انتخاب خود تعریف نکنند. بنابراين، گاهي این مهم تکرار شده است که مصرف کننده برای اینکه ثابت کند تصمیم درستی برای تهیّه محصول گرفته و عملاً خود یک کارشناس است، بارهای بعدی محصول را نيز تهیه ميكند و اذعان دارد که انتخاب موفّقی داشته است.
البته، این مهم برای کالاهای پرستیژی و قیمت بالا کمی متفاوت است و آستانه پشیمانی در هر کالایی متفاوت است. از اينرو، همواره نوع صنعت را باید در نظر گرفت.
در مقاله های مختلف درباره اینکه در صنایع مختلف تصمیم گیری برای خرید به چه شکل صورت میگیرد و یا نقشه ذهن مشتری چگونه ترسیم می شود، صحبت کردیم اما در بسیاری از صنایع خصوصا صنایع پرمصرف تندگردش(FMCG)، غالب تصمیمهای خرید، در محل خرید گرفته می شوند. البته فراموش نکنیم امروزه در صنایع (DCG)، نیز نمونه های فراوانی از سمپلینگ دیده می شود.
ارائه نمونهي کوچکی از محصول ممکن است برای هر کسب و کاری، هزینه بالایی باشد بخصوص اینکه در تعداد زیادی تولید یا عرضه شود، اما قطعاً با توجه به اینکه سمپلینگ عموما در محل تصمیم گیری برای خرید انجام میشود، بيدرنگ نتیجه خود را ارائه و موجب افزایش فروش محصول خواهد شد.
با این روش ریسک خریدار نهایی را کاهش ميدهيم و جایگاه را در فروش آسانتر و اطمینان بخش تر یاری ميكيم. اهمیت سمپلینگ از آن جهت است که مشتری از محصول استفاده ميكند و راه برای اعتراضات بعدی خواهد بست.
سمپلینگ در آزمایشگاه
همانگونه که از نام سمپل پیداست، سمپلینگ در امور آزمایشگاهی، به گرفتن نمونه اطلاق می شود. گرفتن نمونه از بیمار به هر شکل از خون یا ادرار یا بخشی از زخم یا نمونه بیماری، همگی نوعی سمپلینگ بحساب می آیند.
سمپلینگ در موسیقی
سمپلینگ در موسیقی مجموعه ای از تکنیک ها از قبیل جدا سازی ، بازسازی مجدد و نمونه گیری از یک یا چند آهنگ گفته میشود. این موضوع نوعی سبک یا ابزار در آهنگسازی مدرن است. عموما قطعات موسیقی در این سبک با توجه به خلاقیت و الهامات آهنگسازان از ملودی های خاطره انگیز قدیمی ساخته می شوند. تکه هایی که امکان چسباندن و ساخت یک آهنگ بزرگتر از آنها استفاده شود، سمپل نامیده می شوند.
اغلب کارشناسان فروش در هنگام گفتوگو با مشتری، در زمان معرفی پرموشنها یا سیاستهای سازمان خود، از این سازمان به عنوان سوم شخص مفرد نام میبرند. تکنیک اول شخص جمع، تکنیک ساده ای است. این تکنیک براین اصل بنا شده که خود، شرکت یا برند خود و مشتری را در یک طرف قراردهیم، نه سمت مجزا.
منظور از آوردن مشتری و خود در یک سمت، نگاه جمع به کل موضوع است. بکاربردن افعالی مانند “این شرکت”، “شرکت”، “اینها” ، “ایشان”، و کلماتی از این دست، مشتری را از فروشنده دور می کند اما بکار بردن افعال جمع بعلاوه مشتری، موجب ایجاد همذات پنداری و نزدیکی و اعتماد خواهد شد.
به بیان ساده تر یک کارشناس موفق، هیچ گاه سازمان خود را از خود و خود را از سازمان جدا نکرده و هیچ گاه مشتری را از هردوی این موضوعات جدا نمی کند.
بارها دیده ایم که کارشناسان یا حتی مدیران، در هنگام معرفی یک موضوع، جملاتی مانند “شرکت فلان پرموشن را گذاشته…”، و یا “اینها قصد دارن بیشتر محصول رو توسعه بدن”، را بکار می برد. این طرز صحبت، بیانگر ناشی بودن فرد یا عدم تعلق خاطر آن به سازمان یا برند مذکور و عدم وجود نیت مشاوره به مشتری است.
اينگونه صحبت کردن، موجب کاهش اعتماد مشتری به فروشنده مربوطه و ایجاد فاصله در ذهن وی خواهد شد. مشتری با این ادبیت، تصّور ميكند فروشنده یا از سازمان خود رضایت ندارد یا به آن تعلق خاطری ندارد.
بهترین نوع افعال در فروش، استفاده از افعال اول شخص جمع است. بدین ترتیب، با این کار موفّق شدهایم مسئول خرید مربوط را با خود همراه كنيم و با جلب اطمینان وی موجبات افزایش فروش را فراهم آوريم.
به عنوان مثال، برای معرفی یک پرموشن، به جای اینکه بگوييم: « شرکت قصد دارد تا با ارائه این پرموشن و ایجاد فضای شاد در میان مصرف کنندگان، این کالا را به عنوان کالای لیدر خود معرفی و نيز سود شما را تضمین کند!»، با استفاده از افعال اول شخص جمع، مشتری را نیز به جمع كنيم و بگوييم: «قصد داریم تا با ارائه این پرموشن و ایجاد فضایی شاد در میان مصرف کنندگان، این کالا را به عنوان کالای لیدر معرفی نموده و سود همه از جمله مشتری و سازمان را تضمین كنيم”.
فروشنده در چنین رویکردی، از جمع شرکت، خود و مشتری به عنوان ضمیر “ما”، یاد می کند و همه را در یک سو قرار می دهد. بدین ترتیب، مشتری تصور خواهد کرد که از شرکت جدا نیست و فروشنده هم او را جزئی از سازمان خود تلقی میکند.
یکی دیگر از تکنیکهای افزایش فروش، تکنیک الگو برداری است. مفهوم الگوبرداری، مفهومی بسیار کارآمد، اما گمراه کننده است. بسیاری الگوبرداری را با تقلید کورکورانه ، اشتباه می گیرند، اما تقلید کورکورانه موضوعی کاملا متفاوت است.
بسیاری از نوآوریها و تغییرها، از الگوبرداری شروع شده و الگوبرداری به معنای تقلید صرف، نیست. در دنیای امروز، در هر زمینه ای نوآوری و اختراعات مختلفی صورت گرفته و نتیجه گرایی، دارای اهمیت است. بنابراین برای داشتن یک فروش موفق، می توان از الگوبرداری استفاده کرد.
منظور از الگوبرداری، بررسی مسیر موفقیت سازمانها و کارشناسان فروش موفق است. این مهم عملاً یکی از استراتژیهای قدیمی مدیریت نیز تلقي میشود.
الگوبرداری ميتواند از هر جنبه ای باشد. علاوه بر الگوبرداری از کارکرد حرفهای کارشناسان و مدیران موفق، از رفتار و آداب اجتماعی آنها نیز ميتوان الگوبرداری کرد. رصد کردن مسیری که این فروشندگان موفق طی کردند، ميتواند در کسب موفقیت، مفید باشد.
در الگوبرداری، اصطلاحا”چرخ را از اول اختراع نمی کنند”، بلکه اختراع یا ابداع یا روش اختراع شده و امتحان شده را الگو کرده و آن را تکرار می کنند.
این موضوع در استراتژی به عنوان استراتژی الگو(Pattern)، شناخته شده است. استراتژی الگو، مسیرها و استراتژی های موفق را بررسی نموده و از همان مسیر برای دستیابی به موفقیت استفاده می کند.
در تکنیک الگوبرداری، ابتدا هدفی که قصدداریم به آن برسیم، انتخاب شده و افراد، رفتارها، استراتژی ها یا سازمانهایی که در رسیدن به این هدف در شرایط ما، موفق بوده اند انتخاب شده و سپس روش آنها را الگوبرداری نموده و همان روش را تکرار کرده و بازخورد می گیریم.
در این مسیر اگر به اندکی توفیق دست یافتیم، کافیست کمی شرایط را بهبود بخشیده و در ارائه کیفیت بیشتر در محصولات یا خدمات ، نوآوری کنیم. همین تغییرات اندک، موجب ایجاد نتایج بزرگ خواهد شد.
به عنوان مثال، شرکت “هواوی”، سالها بعد از سامسونگ یا اپل وارد بازار تلفنهای همراه شد. در ابتدا الگوهای رفتاری و بازاریابی آنها را تکرار کرد. کم کم با گرفتن سهم مشهودی از بازار، شروع به ایجاد تغییراتی اندک نمود که همین تغییرات کوچک برای این برند موجب برتری آن به همان برندهایی شد که ابتدا از آنها الگوبرداری کرده بود.
بازاریابی پاسخگو (Responsive marketing)، یا بازاریابی واکنش گرا، یکی از جنبه های هنری بازاریابی است. این نوع از بازاریابی، در کمین رویدادها یا داستانهای پرطرفدار است تا به محض موفقیت آنها، با ایجاد یک محتوای مرتبط، سریعا برند یا خدمات خود را به رویداد یا داستان مربوطه، مرتبط کند.
کی از برندهای مشهور جهان که به نظر می رسد بر این مفهوم تسلط داشته باشد، برند ایکیا(IKEA)، است. در طول سالها، این شرکت کمپینهای واکنشگرای متعددی داشته است که جدیدترین آنها به سریال مشهور بازی تاج و تخت(Game of Thrones)، واکنش نشان داده است. زمانی که مشخص شد که بخشی از لباس یکی از شخصیت های این سریال، از فرش های ایکیا ساخته شده، این شرکت فورا به این اتفاق واکنش نشان داد و از آن استفاده کرد.
ایکیا تصاویری از کارکنان خود و مردم عادی منتشر کرد که آنها هم مانند شخصیت داستانی در سریال بازی تاج و تخت، لباسی ساخته شده از فرشهای ایکیا را پوشیده بودند. مطابق انتظار، ایکیا راهنمای مونتاژ چنین لباسی را پخش کرد که موجب فروش بالایی از این کالا شد.
در اقدامی دیگر، ایکیا تقلیدی از تبلیغات آیفون اپل ساخت و کاتالوگ خود را جایگزین گوشی آیفون کرد. این ویدیو در سال 2015 به دلیل ابعاد کمدی که داشت، انعکاس خوبی در فضای مجازی پیدا کرد. این تبلیغ پاسخگو پس از معرفی مدل 6 محبوب آیفون منتشر شد که به برند ایکیا اجازه داد تا به شکلی تاثیرگذار خود را به آیفون گره زده و بخشی از کانون توجه آیفون باشد.
موفقیت در بازاریابی پاسخگو به 2 عامل اصلی بستگی دارد. “دقت” و “زمان بندی”. این بدان معناست که باید موضوع مناسبی را برای پاسخگویی و در زمان مناسب پیدا کرد تا برند با مصرف کنندگان مرتبط بماند.
البته تمامی کمپین های بازاریابی هم الزاما موفق نیستند، یکی از عوامل کلیدی در انتخاب یک رویداد، دقت است. دقت بدان معنی است که رویداد باید با موضوع اولیه، مخاطب و پاسخ، مرتبط باشد. البته صرف نظر از لحن کمپین، تا زمانی که رویداد مثبت باشد، معمولا موفق خواهد بود.
نمونه دیگری که این روزها بسیار مشهور شده، “خابی لیم(Khaby00)”، تیک تاکر و اینفلوئنسر مشهور اینستاگرام است که اساس ویدئوهای وی، برپایه بازاریابی پاسخگو است. او بدون اینکه یک کلمه برزبان بیاورد، با نشان دادن دودست، به ویدئوهای مشهور یا کمپینهای مشهور و وایرالی که در تیک تاک و اینستاگرام وجود دارند، واکنش درخور نشان میدهد.
بطورکلی بازاریابی پاسخگو یا واکنش گرا، برپایه واکنش درست، به موقع و بادقت و با مفهوم، به رویداد خاص موفقی است که موجب ایجاد، یا حفظ رابطه برند با مخاطبان آن شود.
بازاریابی پاسخگو، ابزاری واقعاً قدرتمند برای برندهاست. البته باید مراقب بود که لوس نشود. بنابراین همیشه باید با احتیاط از آن استفاده کرد تا با عواقب آن مواجه نشویم.