محمدرضا فرحی

محمدرضا فرحی، در خرداد ماه سال 1365 در قم، دیده به جهان گشود. او پس از اتمام دوره دبیرستان در سال 1383 برای تحصیل در رشته مهندسی صنایع وارد دانشگاه صنعتی شریف شد. وی پس از آن تحصیلات خود را در رشته اقتصاد در مدرسه اقتصاد تولوز فرانسه و در رشته فایننس در دانشکده تحصیلات تکمیلی اقتصاد بارسلونا ادامه داد. محمدرضا کارشناسی ارشد خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه Toulouse فرانسه، کارشناس ارشد فایننس از دانشگاه بارسلونای اسپانیا، و دکترای افتصاد و فایننس از دانشگاه Pompeo Fabra اسپانیا گرفت.

محمدرضا فرحی بطور منظم کارگاه‌هایی در حوزه سرمایه‌گذاری و مدیریت مالی کسب‌و‌کارهای نوپا برگذار می‌کند و یکی از تاثیرگذارترین مشاوران رهنما ونچرز است.

او از ابتدای فعالیت رهنما ونچرز در کنار تیم بوده است و اکنون به عنوان مشاور و هدایتگر مالی رهنما ونچرز، فعالیت می‌کند. او با تمرکز روی طراحی همکاری‌های برد-برد میان سرمایه‌گذار و استارتاپ‌ها، تعیین روش‌های دقیق برای ارزش‌گذاری سهام شرکت‌ها، و تحلیل‌های مالی متعدد دیگر، نقش مستقیمی در موفقیت سبد سرمایه‌گذاری رهنما دارد.

محمدرضا فرحی تجربه مشاوره به معاون وزیر مسکن و شهرسازی را در سال ۹۳ دارد. او سال‌ها مشاور رئیس هیات مدیره شرکت بیمه البرز بوده است و هم اکنون بنیانگذار و مدیرعامل استارتاپ موفق بیمه بازار است. وی همچنین عضو هیات مدیره شرکت مدیریت سرمایه آریانا نیز است و همزمان کتابی با عنوان «ارزش‌گذاری استارتاپ‌ها» تالیف کرده است.

فرحی پس از بازگشت به ایران، ایشان به عنوان مشاور معاون وزیر راه و مشاور رییس هیأت مدیره بیمه البرز فعالیتِ کاری خود را آغاز کرد و در ادامه به عنوان مدیر مالی، به شرکت سرمایه‌گذاریِ رهنما پیوست. وی تجربه گرانقدر ارزش‌گذاری و تعیین برنامه سرمایه‌گذاری، طراحی برنامه اعطای سهام به پرسنل، کمک به اداره بهینه هیأت مدیره و تعیین شاخص‌های کلیدی رشد، طراحی مدل درآمدی و غیره را در ده‌ها استارتاپ دارد.

محمدرضا فرحی در سال 1395 استارتاپ بیمه بازار را پایه‌گذاری کرد، و اکنون رییس هیأت مدیره در این شرکت است. ایشان همچنین به صورت ماهانه‌ با همراهی سازمان بورس و انجمن سرمایه‌گذاران خطرپذیر ایران، کارگاه‌های مختلفی مانند ارزش‌گذاری، مذاکره سرمایه گذار – استارتاپ، Stock Option و غیره برای مدیران شرکت‌های سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی برگزار می‌کند.

بیمه بازار در واقع روش جدید خرید بیمه است و از شهریورماه سال 95 شروع به فعالیت کرده است. بیمه بازار سامانه ای برای مقایسه و خرید آنلاین بیمه های شخص ثالث، بیمه بدنه، بیمه آتش سوزی و … است که امکان نرخ گیری و خرید بیمه ها را در زمانی کوتاه برای کاربران فراهم کرده است. هم بنیان گذاران بیمه بازار محمد صادق منتظری و محسن فدایی هستند.

محمدرضا آقایا

محمدرضا آقایا در سال 1367 در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. وی پس از اتمام دوره دبیرستان به قم رفت و در رشته فلسفه هنر از دانشگاه ادیان و مذاهب قم فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد شد. آقایا یک مسیر تحصیلی و آکادمیک حرکت می‌کرد و در آستانه عضویت هیات علمی دانشگاه قرار داشت. اما تصمیم گرفت که از دانشگاه استعفا بدهد و به سراغ راه‌اندازی یک بازار اجتماعی رفت.

محمدرضا و تیمش اوایل شکل‌گیری باسلام به روستاهای اطراف اصفهان می‌رفتند و محصولات خوراکی محلی مثل گلاب و سبزی‌خشک می‌خریدند و به دوستان و آشنایان خود می‌فروختند تا چرخ باسلام بچرخد.

سال 95 باسلام به شکل یک پلتفرم درآمد و سال اول تنها 47 غرفه‌دار در باسلام ثبت‌نام کردند و تا پایان سال 96 این عدد به 400 رسید. با ممارست آقایا و تیم باسلام حالا حدود 420هزار محصول و 48هزار غرفه در باسلام موجود است.

استارتاپ “باسلام”، کار فعالیتش را از پاییز ۹۵ آغاز کرد و تا پایان همان سال، ۴۷ غرفه‌دار جدید جذب کرد. از همان زمان، استراتژی گسترش اجتماعی پلت‌فرم، باسلام را به این سمت حرکت داد که همه اعضای این بازار، نقشی فعال در مدیریت و ارتقاء باسلام داشته باشند. از این رو از همان ابتدا جایی در غرفه‌ها در نظر گرفته شد که افراد بتوانند قصه کسب‌وکار خود را بیان کنند و از این طریق، اعتماد متقابلی بین آن‌ها و مشتریان‌شان برقرار شود.

این رویکرد تعاملی پس از سه سال، باسلام را به یک بازار کاملا اجتماعی تبدیل کرده است. هم‌اینک صاحبان کسب‌وکارها و همچنین مشتری‌های بازار می‌توانند مطالب خودشان را در بازار منتشر کنند و تجربه خرید و فروش‌شان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

بسیاری از کارهای بازارِ باسلام را خود اعضای بازار انجام می‌دهند. به عنوان مثال، غرفه‌داران جدید باسلام را غرفه‌داران باتجربه‌تر راهنمایی می‌کنند، محتوای مورد نیاز غرفه‌ها را غرفه‌های دیگری که تولیدکننده محتوا هستند، تأمین می‌کنند. امروز حتی در باسلام غرفه‌های خدمات مشاوره صادرات، خدمات ارسال، خدمات عکاسی و گرافیک و… وجود دارد که هر کدام بخشی از زنجیره فعالیت بازار را به عهده گرفته‌اند.

روح حاکم بر باسلام این است که ارزش آدم‌ها بیشتر از محصولات آن‌هاست و ظرفیت‌های هر عضو جدید در باسلام، بسیار فراتر از آن چیزی است که در فروشگاه‌های آنلاین یا حتی بازارهای سنتی دیده می‌شود. همین روح حاکم باعث شده بسیاری از مشتریان باسلام، تبدیل به غرفه‌دار شوند یا حتی بعضی از غرفه‌داران باسلام بعدها به عضویت تیم باسلام درآیند. باسلام امیدوار است که به زودی بتواند همه زنجیره‌های بازار را در پلت‌فرم خود به همدیگر متصل کند.

محمدرضا آقایا معتقد است بازار صنایع دستی و هنر در ایران و جهان به قدری بزرگ و وسیع است که سالها جا برای فعالیت و توسعه دارد. او هنرمند را فرد معمولی نمی داند. به عقیده او کسی که دست به خلق چیزی می زند، انسان ارزشمندی است و باید کمک کرد تا هنر او دیده شود.

محمدرضا آقایا بعدها شرکتهایی مانند”شرکت سامانه آهن کوشا فناور ایرانیان”، ” شرکت توسعه و تجارت سلام صبح”، “شرکت توسعه و تدبیر جوامع سلام”، را تاسیس نمود و هرکدام از این شرکتها در حوزه تکنولوژی و فناوری اطلاعات فعالیت دارند.

آکادمی آنلاین عیب پوش

مجید حسینی نژاد

مجید حسینی نژاد در شهریور سال 1351 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش اصالتا ملایری بود. مجید در کودکی پدرش را از دست داد. با توجه به ارثیه پدری که کارخانه ای در همدان بود و زحمات و تلاش بی دریغ مادرش، خانواده آنها به زندگی ادامه داد.

مادرش با فروش طلاها و پس انداز خود، یک مغازه فروش لوازم آرایشی خرید و از این طریق خانواده را مدیریت می کرد. مجید از کودکی کنار مادر بود و به وی کمک می کرد.

مادرش به وی لوازم آرایش می داد تا تابستان ها بساط کند و آنها را بفروشد. از اینجا بود که هم کسب وکار را یاد می گرفت و هم با مفهوم استقلال آشنا می شد. یاد می گرفت برای هرچه می خواهد بجنگد و خودش آن را فراهم کند. هر بار قصد داشت چیزی بخرد مادرش به او چیزی می داد تا بفروشد. او در مصاحبه ای عنوان کرده: “یادم هست میخواستم میله بارفیکس بخرم؛ تعدادی لوازم داد گفت برو بفروش، پول میله بارفیکس را بردار و بقیه اش را به من بده.”.

 همین جریان روی بزرگسالی او تاثیر گذاشت. او از کودکی با این روحیه بزرگ شد و درنتیجه در بزرگسالی هم نمی توانست در کارهای سازمانی دوام بیاورد، ترجیح می داد کسب وکار خودش را داشته باشد. هیچ وقت نه به ساعت رفت و آمد پایبند بود و نه آزادی مورد‌نظرش را در محیط کار داشت. حتی در شرکت خودش هم به دنبال ساعت زدن کارکنانش نیست. با همین روحیه کار خودش را آغازکرد.

او در کسب و کارهای مختلف وارد شد و امور دلالی و خرید و فروش را پیشه کرد. در دولتهای نهم و دهم با وجود تحریمها، واردات کالاهای تحریمی را داشت و از این طریق سود زیادی کسب کرد. با روی کار آمدن دولت یازدهم، او سعی کرد تا روی موضوعی که درآمد بالایی داشته باشد سرمایه گذاری کند و به فکر گردشگری افتاد.

 ایده علی بابا کم کم شکل گرفت و اولین نامی که برای آن انتخاب شد” گردونه پرواز پارس”، بود. اما این اسم تغییر کرد. شاید اگر همان اسم برای این شرکت مانده بود امروزه کسی آن را به این راحتی نمی شناخت اما حالا خیلی ها علی بابا را می شناسند. آن اسم طولانی و سخت بود ولی نقطه آغاز تولد شرکتی بود که اکنون به یکی از مهم ترین استارتاپ های حوزه سفر و گردشگری در ایران تبدیل شده است.

مجید حسینی نژاد مدیرعامل شرکت علی بابا روزهای سختی را پشت سر گذاشته. او کسب و کارهای بسیاری راه انداخته و در بسیاری از آن ها شکست خورده اما در نهایت موفق شده علی بابا را راه اندازی کند. بعد از آن هم جاباما را راه اندازی کرده که بلیط هتل و مهمانسرا برای مشتریان به صورت آنلاین ارائه می دهد. شکست های پی‌در‌پی مسیری را برای پیشرفت مجید این قصه فراهم کرد که او را به مجید حسینی نژاد امروز تبدیل کرد.

او کسب و کارهای زیادی را امتحان کرده؛ برخی از آن ها هیچ ربطی به هم ندارند. مطب لیزر پوست و مو و زیبایی یا کارگاه تولید نایلون و حتی شرکت مشاوره پتروشیمی و نفت. مجید کسب و کارهای زیادی را امتحان کرد؛ اما هیچ کدام از این کارها به قول خودش نمی گرفت و به شکست ختم می شد. برخی از آن ها هم نیمه کاره رها می شدند.

حسینی نژاد در سال ۸۹ برای طبیعت گردی به ایلام رفت. در آن زمان همسر و دخترش برای سفر به مالزی رفته بودند و چند میلیون تومان خرج کرده بودند. اما هزینه سفر خودش به طبیعت ایلام تنها ۱۲۰هزار تومان شده بود. با خودش فکر می کرد که چرا مردم سفر گران تر را انتخاب می کنند اما این سفرهای ارزان و در عین حال جذاب را نمی بینند.

به این نتیجه رسیده بود که بسیاری از مردم با زیبایی ها و جذابیت های ایران آشنا نیستند. از همین جا بود که فکر تاسیس یک آژانس گردشگری در ایران به سرش افتاد. علی بابا تازه داشت شکل می گرفت اما هنوز به علی بابای امروز تبدیل نشده بود.

باتوجه به فعالیت در حوزه بازارگانی بین المللی، همواره بلیت آنلاین گرفته بود و با این موضوع کاملا آشنا بود. با خودش فکر می کرد چرا در ایران خدمات خرید بلیت آنلاین نداریم. از همین جا تصمیم گرفت موضوع را خیلی جدی تر پیگیری کند.

درواقع نیازی را در جامعه میدید و می خواست آن را برطرف کند. پس دست به کار شد. با یکی از دوستانش که در زمینه کسب و کارهای اینترنتی شناخت داشت کارش را آغاز کرد. جلسه ای گذاشتند و زیر و بم کار را بررسی کردند. از آنجا که دیده بود یک روز یک مشتری در محل کار به دنبال بلیط داخلی است و کارکنان هم با بی حوصلگی خدمات رسانی می کنند، بیشتر مصمم شده بود راهی برای فروش بلیت به صورت آنلاین پیدا کند. در نهایت با همین رویه بود که علی بابا متولد شد.

حسینی نژاد این است که افراد در شرکت ها باید به فکر توسعه فردی خود باشند. در واقع نباید برای افراد محدودیت های شخصی ایجاد شود. بلکه افراد باید بتوانند کارهای خود را پیش ببرند. در علی بابا تمرکز اصلی بر این مسئله قرار گرفته و افراد از این منظر می توانند فعالیت ها و خدمات خود را ارائه کنند.

آکادمی آنلاین عیب پوش

فرامرز عیب پوش

برگرفته از مصاحبه سایت شنبه

علیرضا صادقیان

علیرضا صادقیان در سال 1363 در یزد دیده به جهان گشود. او پس از اتمام دبیرستان به تهران آمد و تحصیلات خود را در رشته مهندسی صنایع از دانشگاه علم صنعت به پایان رسانید.

بعد از آن برای تحصیل در رشته MBA   به امریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا آمریکا دوره ارشد خود را در همین رشته طی کرد.

صادقیان درهنگام تحصیل در امریکا به پیشنهاد یکی از دوستانش به فکر راه اندازی سایتی شبیه به سایت گروپان افتاده بود. او پایه ریزی و تشکیل تیم اجرایی را قبل از اتمام درسش در سفری به ایران با همراهی و شراکت پسرعمویش انجام داد. وی یک هفته بعد از اتمام درسش به ایران آمد وکار را دنبال کرد. سرمایه اولیه شرکت را توسط خانواده اش تامین کرد ودر 13 مرداد سال 1390 سایت نت برگ راه اندازی شد.

در حال حاضر بعد از گذشت چند سال، نت برگ جز بزرگترین سایت تخفیف در ایران است و دومین سایت پربازدید در حوزه تجارت الکترونیک. این وبسایت روزانه تخفیفات بسیاری روی نت برگ مربوط به تهران و سایر شهرها را ارائه می کنند.

وبسایت نت برگ با استفاده از قدرت خرید گروهی به‌ طور روزانه پیشنهادهای جالب و جذابی از کالاها و خدمات مختلف با تخفیف‌های ۴۰ تا ۹۰ درصد را روی وب‌سایت قرار می‌دهد.

کاربر بعد از اینکه کالا یا خدماتی را از سایت نت برگ خریداری کرد با داشتن یک پرینت یا کد مربوط به آن به فروشنده مراجعه کرده و از تخفیف نت برگ استفاده می کند. این شیوه کسب و کار که به تخفیف و خرید گروهی معروف است از متداولترین روشهای بازاریابی و فروش خصوصا در اینترنت است.

علیرضا صادقیان در حال حاضر عضو دیجی کالا و مدیرعامل شرکت کسب و کار نوین ایرانیان و صاحب برند اینترنتی نت‌برگ است، نت برگ جز برترین سایت های تجارت الکترونیک ایران و دارای نماد اعتماد ملی، مجوز فعالیت از وزارت بازرگانی است.

این وبسایت همچنین برنده جایزه مدیر خلاق بوده و تنها سایت ایرانی است که عضو اتحادیه جهانی سایت‌های خرید گروهی نیز هست.

 نوشته: فرامرز عیب پوش

حامد ولی پوری

حامد ولی پوری در سال 1366در شیراز، دیده به جهان گشود. با توجه به شغل پدر، زندگی در شهرهای مختلفی مانند شیراز، آباده، درود، دماوند، فیروزآباد و در نهایت تهران را تجربه کرد.

حامد پس از اتمام دوره دبیرستان، به دانشگاه علم و صنعت رفت و کارشناسی را در رشته مکانیک گذراند. به توصیه یکی از معمان قدیمی خود، تصمیم گرفت رشته مهندسی پزشکی را برای دوره کارشناسی ارشد را ادامه دهد.

وی پس از فارغ‌التحصیلی به توصیه یکی از دوستانش به یک مصاحبه کاری در شرکت گلدیران رفت و در قسمت برنامه‌ریزی مشغول بکار شد. با توجه به پشتکار و دانش خوبی که داشت، پس از مدتی به سمت سرپرست بخش برنامه‌ریزی و بعد از گذشت 1 سال نیز به مدیریت خدمات پس از فروش غرب تهران منسوب شد.

کار در گلدیران با توجه به استانداردهای سختگیرانه ال.جی، موجب شد تجربه خوبی در ارائه سرویس به مشتری بدست آورد که حتی اگر مشتری از کیفیت کالای خریداری‌شده راضی نباشد، با ارائه یک سرویس خوب می‌توان او را به یک مشتری دائمی و راضی تبدیل کرد. وی با توجه به رویاهایی که در سر داشت، بدون هیچ‌گونه برنامه و ایده‌ای از گلدیران استعفا داد تا رویاهایش را دنبال کند.

پس از ترک شرکت گلدیران، به همراه آیدین محمد حسینی که از دوستان قدیمی دوره دبیرستان وی بود، تصمیم گرفتند باهم یک کسب‌وکار راه‌اندازی کنند. اولین ایده توسط یکی از دوستانشان در حوزه IT مطرح شد، ما هم راجع به آن تحقیق کردند ولی برایشان جذاب نبود. ما معمولاً اخبار کسب‌وکارهای استارتاپی را که آن روزها تازه شروع شده بود دنبال می‌کردند.

حامد بواسطه خواهرش که در زمینه بیمه فعالیت داشت از بازار بیمه اطلاع داشت. حاصل این اطلاعات بیمه‌ای و کنجکاوی در حوزه تکنولوژی ایده‌ای را در ذهن این دو دوست شکل داد. آنها با هم روی این ایده خام کارکردند و نهایتاً به طرح اولیه بیمیتو رسیدند.

آنها در ابتدای کار آگاهی دقیقی از میزان سرمایه مورد نیاز و روش اجرا نداشتند. با مطالعه و تحقیق روش اجرا را بدست آوردند و با برآوردی از سرمایه مورد نیاز تصمیم گرفتند با افرادی که به سرمایه‌گذاری علاقمند بودند مذاکره کنند.

آنها به سختی کار را پیش بردند رفته رفته یاد گرفتند که برای هر مشکلی راه حل پیدا کنند و از جایی به بعد هر روز راه حل برای مشکلات مختلف پیدا می‌کردند و به ایده‌های جدید می‌رسیدند.

ولی پوری در وبسایت بیمیتو عنوان کرده:” کار کردن در یک مجموعه بزرگ می‌تواند بسیار جذاب باشد ولی فضا و روحیه کار در مجموعه استارتاپی خیلی جذاب‌تر است. صمیمیت، نشاط و همدلی که در یک تیم استارتاپی وجود دارد، همچنین چالش‌هایی که با آن‌ها مواجه می‌شویم و آن‌ها را حل می‌کنند، خیلی برای من جذاب است. همه ما بیشتر زمان شبانه‌روز را در محل کار سپری می‌کنند پس باید در محل کار حس شادی و اشتیاق داشته باشیم و من این حس شادی و شور و اشتیاق را در بیمیتو دارم.”

بیمیتو در ابتدا با سه نفر موسسین خود شروع بکار کرد. حامد، آیدین و آرمین، اولین کارکنان بیمیتو بودند. پس از آنها اولین تیمی که شکل گرفت تیم فنی بود.

بزرگترین چالش آنها جذب سرمایه مورد نیاز بود. بعد از سرمایه مسائل قانونی موردتوجه بود. با توجه به اینکه بازار موجود بیمه بازاری سنتی است و حساسیت‌های ویژه‌ای دارد و با توجه به ماهیت بیمه گری که تا جایی که ممکن است از ریسک دوری می‌کند، این ایده جدید حساسیت‌های را به وجود آورد و رفع این مسائل بزرگ‌ترین چالش تیم بیمیتو بود.

حامد ولی پوری معتقد است تیم و کارکنان سازمان، باید آن‌قدر راضی و شاد باشند که با دلسوزی به پیشرفت کار کمک کنند.

حامد ولی پوری در ادامه اشاره می کند:” برای شروع استارتاپ عموما همه افراد ایده‌ای دارند و می‌خواهند این کار و شروع کنند. اما در درجه اول باید تحمل و استقامت بالایی داشته باشند. باید بتوانند در برابر مشکلاتی که بر سر راه وجود دارد بایستند و عقب‌نشینی نکنند. هیچ کاری بدون مشکل نیست و انسان باید سرسخت باشد.”

امروزه بیمیتو یکی از سامانه های شناخته شده و مطرح خرید و مقایسه ی بیمه در ایران است. در بیمیتو امکان خرید بیمه شخص ثالث، بیمه بدنه، موتور سیکلت، آتش سوزی، زلزله، بیمه عمر، درمان و دیگر بیمه ها به صورت آنلاین وجود دارد ضمن اینکه امکان اقساط بیمه وجود دارد.

حامد ولی پوری پس از موفقیت وبسایت و اپلیکیشن بیمیتو، بعدها پلتفرم azki.com راهم در همین راستا راه اندازی نمود و امروزه مدیر این شرکت نیز محسوب می شود.

آکادمی آنلاین عیب پوش

نوید استادیان بینای

نوید استادیان بینای، در روز اول مهرماه سال 1362 در شهر اردبیل، دیده به جهان گشود. در دوران کودکی زمانی که وی شش سال داشت، خانواده او تصمیم به مهاجرت از ایران گرفتند و به نروژ مهاجرت کردند.

نوید پس از طی تحصیلات متوسطه وارد دانشگاه فنی و علوم طبیعی نروژ شد. او پس از آن به امریکا رفت تا تحصیلات خود را در دانشگاه برکلی در کالیفرنیا، ادامه دهد.

نوید در امریکا با دختری ایرانی تبار به نام آرام نامزدی خود را اعلام کرد و با وی به کپنهاگ نقل مکان کرده و برای مطالعات پایانی، وارد دانشگاه صنعتی دانمارک شد. نوید استادیان در سال 1387 با همسرش آرام استادیان در کلیسای فردریکس در مرکز شهر کپنهاگ ازدواج کرد. خانواده استادیان در سپتامبر 1391 به لندن نقل مکان کردند.

در سال 1385، نوید کارآفرینی خود را با راه‌اندازی پردازنده‌های الکتریکی و نیمه هادی‌هایی با حمایت سرمایه‌گذاران شرکت‌های دانمارکی آغاز کرد. سپس در سال 1388 به “IPtronics” پیوست. که توسط مدیران سابق شرکت تأسیس شده‌بود. و همزمان با کمپانی اینتل نیز همکاری داشت.

نوید استادیان در سال 1391 به عنوان مدیراجرایی و توسعه کسب و کار منطقه‌ای “EMEA” برگزیده‌شد. در آبان ماه سال 1392، نوید استادیان، سهامدار شرکت “IPtronics” شد.

نوید در سال 1391 به اتاق بین‌المللی بازرگانی که سازمانی حرفه‌ای در توسعه امور جوانان است، پیوست و با این موسسه شروع به همکاری کرد.

وی در اکتبر 1390، شرکتی را به عنوان پل رابط مابین سیلیکون ولی(مرکز تکنولوژی جهان که در امریکا قرار دارد)، وکشورهای اسکاندیناوی وکشورهای حوزه دریای بالتیک را بنیان‌گذاری کرد. نوید همچنان در تمام پروژه‌های خیرخواهانه لندن و کپنهاگ مشارکت دارد.

خانواده وی پس از مدتی به کارآفرین، مدیر امور تکنولوژیکی و نیکوکار مطرح در اسکاندیناوی که در حال حاضر در لندن زندگی می‌کند.

نوشته: فرامرز عیب پوش

ابوالقاسم هرندی

ابوالقاسم هرندی در سال ۱۲۷۶ در شهر یزد، دیده به جهان گشود. خانواده هرندی از خانواده های بزرگ و با نفوذ وقت بودند. هرندی خیلی زود به تجارت مشغول شد و در سن ۱۶ سالگی برای توسعه کسب و کارش به کرمان نقل مکان کرد و خیلی سریع به یکی از بزرگترین تجار و خیرین کرمان تبدیل شد.

ابوالقاسم هرندی در سال ۱۳۱۴ توسط دیگر تجار کرمان و رفسنجان، کارخانه ریسندگی خورشید، کارخانه سیمان و چندین مؤسسه کوچک و بزرگ را افتتاح کرد.

او علاوه بر کشاورزی که منبع اصلی ثروت اکثر سرمایه‌داران کرمانی به‌شمار می‌رفت، صاحب اولین کارخانه برق کرمان هم بود. بر اساس آخرین اسناد موجود وی دست کم در سال ۱۳۲۲ عضو اتاق بازرگانی کرمان هم بوده‌است. خانه وی در کرمان اینک به باغ موزه تبدیل شده‌است.

هرندی، یکی از پیشگامان توسعه در کرمان محسوب می‌شود. اولین شعله برق در کرمان در بازار مقابل کارخانه یا محله گلبازخان برای استفاده عموم روشن شد. مردم گروه‌گروه به تماشا می‌رفتند. در سال ۱۳۳۴ بین سازمان برنامه و بودجه و شخص هرندی، تفاهم‌نامه‌ای مبتنی بر تأمین برق شهر کرمان امضا شد. براساس این تفاهم نامه، سازمان برنامه و بودجه، بودجه کافی در اختیار وی قرارداد تا او یک توربین چندهزار کیلوواتی برای خریداری و وارد کشور کند.

بعدها این طرح با تأسیس شرکت دولتی برق اجرا نشد و بکلی منتفی شد. ابوالقاسم هرندی در سال ۱۳۴۱ کلیه تأسیسات برق را وقف کرد تا درآمد آن به مدت ۱۲ سال برای ساخت دانشکده کشاورزی و در صورت اضافه به ساخت بیمارستان ۵۰ تخت‌خوابی اختصاص یابد.

هرندی در آبان سال ۱۳۱۶ کارخانه ریسندگی خود را افتتاح کرد که روزانه ۳۰۰ بقچه نخ پنبه‌ای تولید می‌کرد. سرمایه اولیه این کارخانه بیش از ۳۰۰ هزار تومان بود و کارخانه ۵ هزار دوک ریسندگی داشت. البته با گذشت زمان و بعد از چندین سال این کارخانه در سال ۱۳۳۱ دچار مشکل مدیریت و بدهی شد و به مدت سه سال زیر نظر سازمان برنامه اداره می‌شد تا اینکه در ۱۳۳۹ به علت نپرداختن بدهی به بانک و بدهی‌های مالیاتی به مزایده گذاشته و تعطیل شد.

علاوه بر کارخانه خورشید، هرندی از سهام‌داران و مؤسسان کارخانه سیمان کرمان بود و در سال ۱۳۱۵ نیز به همراه محمدحسین برخوردار، غلامرضا آگاه و شهریار راوری شرکت سهامی کتیرا را تأسیس کردند. سرمایه اولیه آنها ۷۲ هزار تومان بود. هرندی در سال ۱۳۳۰ در زمینه توزیع رنگ در کرمان با حاج محمدتقی برخوردار روابط تجاری داشت.

میراث هرندی

خانواده هرندی در کرمان، از خانواده های تاثیرگذار، توسعه‌گرا و کارآفرین بودند. بعدها فرزند وی “مهدی هرندی”، راه پدر را دنبال نمود. اونیز مانند پدر، در رشد صنعتی و تکنولوژی این منطقه از کشور در دهه‌ها‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌یی که بسیاری از مناطق کشور به شدت در محرومیت به سر می‌بردند، نقشی مهمی داشت.

هرندی در کنار کار و فعالیت صنعتی به امور خیریه هم توجهی ویژه داشت و فعالیت‌های گسترده‌ای در این زمینه در سطح استان کرمان به خصوص شهر کرمان انجام داد که همچنان هم آثار آن باقی است. براثر اشغال ایران در زمان جنگ جهانی دوم، بحران نان در کشور و از جمله کرمان در مهرماه ۱۳۲۰ فراگیر شد، همه از قحطی و وضع آشفته نان به فریاد آمده بودند و در این بین ابوالقاسم هرندی به کمک مردم آمد.

او به امور خیریه گسترده و متنوعی مشغول بود. هرندی هزینه تحصیل برخی از دانشجویان و دانش‌آموران نیازمند را تأمین می‌کرد، بدون اینکه آنان متوجه شوند. او تعدادی زمین برای ساخت مدرسه و مراکز درمانی اختصاص داد. هرندی در اردیبهشت سال ۱۳۴۹ به تأسیس کتابخانه‌ای در مقابل مسجد جامع کرمان اقدام کرد. او کتابخانه شخصی خود را نیز وقف آستان قدس رضوی کرد.

ابوالقاسم هرندی، یکی از سرشناس‌ترین فعالان اقتصادی، اجتماعی کرمان محسوب می‌شد. در کتاب “سرگذشت پنجاه کنشگر اقتصادی”، نوشته شده که وی علاوه بر تاثیرگذاری در اقتصاد، بسیار سیاستمدار و صلح طلب بود. جهد وی در راستای توسعه و بالندگی کشور بود و با دولتها و حکومتها نسبت زیادی نداشت.

سرانجام پس از سالها خدمت و تلاش، ابوالقاسم هرندی در ۵ آذر سال ۱۳۵۷، در سن هشتادویک سالگی، دیده از جهان فروبست و به دیار باقی شتافت. وی در راهروی ورودی کتابخانه هرندی به خاک سپرده شد. پس از پیروزی انقلاب، خانواده هرندی خانه و باغ هرندی را به سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی واگذار کردند. این خانه باغ کم نظیر، امروزه به باغ‌موزه سازهای سنتی و باستان‌شناسی تبدیل شده‌است.

نوشته: فرامرز عیب پوش

برادران محمدی

برادران دوقولوی محمدی با نامهای “حمید” و “سعید”، در اسفندماه سال 58 در تهران، دیده به جهان گشودند. این برادران در خانواده ای معمولی بزرگ شدند. رابطه این برادران همواره خوب بود و باتوجه به دوقلوبودن، اشتراکات بسیاری با هم داشتند.

داستان دیجی کالا، از خرید یک دستگاه دوربین عکاسی، در سال 85 آغاز شد.

حمید و سعید محمدی، هنرمند و عکاس هستند و داستان جذاب دیجی کالا، از همین موضوع آغاز می شود. در بازاریابی، بسیاری از موضوعات، در ابتدا صرفا یک نیاز هستند و برخی نیازها، بسیار ارزشمندند. در سال‌ ۸۴ برادران محمدی به عکاسی دیجیتال روی آوردند.

این هنر برای آنها از سرگرمی آغاز شد و به دغدغه آنها تبدیل شد. آنها قصد خرید یک دوربین جدید دیجیتال را داشتند و همه جا (از جمله اینترنت)، را برای یافتن دوربینی مناسب، جستجو کردند. نهایتها باتوجه به عدم حصول نتیجه، به خیابان جمهوری رفتند و دوربینی را خریداری کردند.

بعداز گذشت چندروز از استفاده دوربین، متوجه شدند، لنز دوربینی که خریده بودند، نو نیست و حتی یک بار تعمیر شده. این موضوع به شدت آنها را عصبانی کرد. این عصبانیت، دلیل مهم تشکیل غولی با نام دیجی کالا بود!.

برادران محمدی پس از یک سال برنامه ریزی و تلاش، در محلی که از برادردیگرشان قرض گرفته بودند، با هفت نفر پرسنل، وبسایت “دیجی‌ کالا”، را تاسیس کردند و این تولد این آمازون ایرانی بود!.

برادران محمدی که خاطره بد دوربین دیجیتال خود را به یاد داشتند، برای اینکه این موضوع برای دیگران نیز رخ ندهد، برآن شذند تا وبسایت دیجی کالا را به محلی برای تحقیق، مقایسه، اشتراک تجربه و خرید، تبدیل کنند. به همین دلیل نام وبسایت خود را “دیجی کالا”، گذاشتند که خود گویای تمرکز این وبسیات برروی کالاهای دیجیتال بود.

بدین ترتیب، دیجی کالا با تمرکز برروی مقایسه و فروش کالاهای دیجیتال مانند موبایل، لپ‌تاپ و دوربین، آغاز به کار نمود. دیری نپایید که استقبال بی نظیر مخاطبان سبب شد تا برادران محمدی به فکر سیستمی برای ارسال کالاهای فروخته شده کنند. با برنامه ریزی روی این موضوع، از سال 86، دیجی کالا ارسال رایگان کالا را در تهران آغاز نمود.

تعداد نیروهای فعال در دیجی کالا، در ابتدا بسیار کم بود. یک حسابدار و یک پیک جهت ارسال کالاهای و 5 نیروی دیگر که در دفتر کوچک آنها فعالیت می کردند، اولین نیروهای این وبسایت نوپای ایرانی بودند. در ابتدا خود برادران محمدی به همراه دونیروی دیگر، اقدام به تولید محتوا برای وبسایت می کردند.

با نگاهی که دیجی کالا به موضوع فروش محصولات الکترونیکی داشت و صداقتی که در رابطه با اشتراک اطلاعات با مشتریان از خود نشان داد، به سرعت جای خود را به عنوان یک مرجع در خرید لوازم الکترونیکی باز کرد. اما آن روزها هنوز خرید اینترنتی طرفداران زیادی نداشت بعلاوه اینکه مردم معتقد بودند خرید از اینترنت، اشتباه است و نمی توان در صورت بد بودن محصول، آن را پس داد یا شکایتی کرد.

دیجی کالا نگاه به خرید اینترنتی با ضمانت گرفتن از فروشندگان و قبول مرجوعی و همچنین ارسال رایگان، کاملا تغییر داد. دیجی کالا بیش از هرچیز برروی موضوع “اعتماد”، مخاطبان خود سرمایه گذاری کرد.

در ابتدای دهه نود، برادران محمدی تصمیم گرفتند تا نگاه به مفهوم محتوا را تغییر دهند. بنابراین تصمیم گرفتند تا به ارائه ویدیوهای مختلف که همگی مرتبط با آموزش و بررسی محصولات دیجیتال بودند، محتوای پربارتری به مخاطبان ارائه کنند. این موضوع موجب بوجود آمدن “دیجی‌کالا تی‌وی”، شد.

یک سال بعد آنها بنهای تخفیف با عنوان “دیجی‌بن”، را معرفی کردند و نسخه جدیدی از وب‌سایت دیجی کالا، بارگذاری شد. به موازات این موضوع، تخفیفات “شگفت‌انگیز”، دیجی‌کالا نیز آغاز شد. یک سال بعد با سرمایه‌گذاری هلدینگ “سراوا پارس”، در دیجی کالا، توسعه این کسب و کار اینترنتی سرعت گرفت و به بزرگترین فروشگاه اینترنتی کشور بدل شد.

در سال 93، برادران محمدی تصمیم گرفتند تا از فروش صرف محصولات دیجیتالی بود فاصله گرفته و محصولات غیر دیجیتال را نیز در این وب‌سایت، عرضه کنند. این تصمیم استراتژیک، حاصل سالها تحقیق و برنامه ریزی بود. این موضوع با استقبال خریداران مواجه شد و دیجی کالا در همه زمینه ها توسعه پیدا کرد.

خانواده دیجی کالا

بدون شک، دیجی‌کالا از بزرگ‌ترین و یکی از با ارزش‌ترین کسب‌وکارهای اینترنتی کشور است اما این غول اینترنتی ایرانی، پس از توسعه، اقدام به ورود به سایر بازارها نمود. هم اکنون دیجی کالا تقریبا با تمامی برندها و صنایع تولیدی کشور همکاری دارد و پس از راه اندازی وبسایت “دیجی استایل”، به صنعت مد و پوشاک نیز وارد شد.

امروزه خانواده دیجی کالا، از دیجی استایل گرفته تا پلتفرمهایی هوشمند مانند فیدیبو را در اختیار دارد. بازید روزانه این وبسیات از دومیلیون درروز بیشتر شده و فروش روزانه آن نیز از پنجاه هزار دلار فراتر رفته و این موضوع وبسایت دیجی کالا را در زمره وبسایت های بزرگ دنیا قرار داده است.

برادران محمدی کسب و کار خود را نه به امید درآمد و ثروتمند شدن، بلکه به قصد و نیست خدمت و توسعه، راه اندازی کردند و همین عشق و علاقه موجب بزرگ شدن این کسب و کار و ثروتمند شدن آنها شد.

نوشته: فرامرز عیب پوش

حسام آرمندهی

حسام آرمندهی در سال ۱۳۶۴ در تهران دیده به جهان گشود. حسام آرمندهی تحصیلات عالی خود را در ایران با کسب کارشناسی مهندسی کامپیوتر از دانشگاه صنعتی شریف در سال ۱۳۸۸ به پایان رساند و در سال ۱۳۸۹ برای ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه اش به سوئد رفت و در رشته کارآفرینی و کسب و کار دانشگاه فناوری چالمرز به کسب دانش پرداخت.

بعد از مدتی در سفر به ایران با دوستان قدیمی خود از جمله رضا محمدی را ملاقات کرد که روی پروژه “فارسی تل” کار می کردند. آرمندهی این پروژه را پسندید و به جمع دوستانش آنها پیوست. پس از چند وقت تصمیم گرفتند که ماهیت شرکت را تغییر دهند.

به همین خاطر سراغ ایده‌ی راه‌اندازی اپ ‌استور رفتند. در زمان آغاز پروژه، اندروید مارکت گوگل و اپ‌ استورهای سامسونگ و سونی وجود داشتند. اما گوگل استور برای ایرانیان تحریم بود و اپ استورهای دیگر هم فعالیت چندان جدی و قدرتمندی نداشتند و محدود به برندهای گوشی خودشان بودند.

بهمن ماه ۸۹ نسخه اولیه اپلیکیشن بازار به صورت مستقل شکل گرفت. سرانجام در اواخر همان سال اولین نسخه از اپلیکیشن اندرویدی کافه بازار را در کنگره موبایل ایران منتشر کرد.

قبل از به وجود آمدن بازار بازار، اکثر کاربران مجبور بودند نصب اپلیکیشن ها را از طریق کامپیوتر و یا مغازه‌های فروش موبایل انجام دهند اما ساختار متفاوت بازار باعث شد این فرآیند دستخوش تغییر و بسیار ساده‌تر شود و بر همین اساس آنها بازخوردهای مثبتی را در آن نمایشگاه دریافت کردند.

بعد از نمایشگاه این برنامه را در دو فروم فارسی قرار دادند تا بازخوردهای بیشتری را از مردم دریافت نمایند؛ همین اقدام باعث شده تا بازار مورد توجه برخی از رسانه ها و خبرگزاری ها قرار گرفت.

درحال حاضر بیش از 100 نفر به طور مستقیم با تیم بازار و دیوار همکاری می‌کنند. تمرکز آنها بر این است که بهترین افراد فنی، اجرایی و اداری را جذب‌ کنند.

در اپلیکیشن دیوار تیم پانزده نفره ای به صورت سه شیفت برای تحلیل و جذب آگهی ها، کار می‌ کنند. در حال حاضر توان جذب آگهی در دیوار بیش از پنجاه هزار آگهی در روز است.

نوشته: فرامرز عیب پوش

نازنین دانشور

نازنین دانشور در آذرماه 1362 در تهران، دیده به جهان گشود. خانواده وی خانواده تحصیل کرده و روشنی بود. او حمایت پدر و مادر خود را همراه داشت و همواره حامی و یاور خواهر کوچکترش بود. نازنین دانشور، انسانی کوشا و فعال است و کار برای وی، نوعی تفریح است.

او به کارآفرینی علاقه شدیدی دارد و از نابرابری های اجتماعی علیه زنان ناخرسند است اما هیچگاه این موضوع موجب توقف وی نشده و از بسیاری از مردان، موفق تر است. دانشور در هنگام تحصیل در دانشگاه در ترم دوم، در همان موسسه‌ای که برای کنکور در آن درس خوانده بود، شروع کرد. کمی بعد از تدریس کنکوری‌ کنار کشید و ترجیح داد وارد شغلی شود که بیشتر با روحیات وی سازگار باشد.

مدتی بعد در شرکتی مشغول فعالیت در پشتیبانی هلپ دسک شد. او با تشویق پدرش به مصاحبه کاری رفت. هرچند می‌گوید در آن زمان تجربه‌ای از این کار نداشت اما در نهایت برای کار مربوطه انتخاب شد. مدتی در این سمت کار کرد اما به عنوان تجربه اول از این شرکت عبور کرد و به شرکت بعدی رفت.

پس از آن نازنین دانشور به شرکت آتیه داده پرداز رفت تا در این شرکت برنامه نویسی را تجربه کند. پس از گذشت مدت کوتاهی، برنامه نویسی را بصورت حرفه‌ای درک کرد و به یکی از بهترین های تیم، تبدیل شد. با پیشرفت او در کار، وی به دفتر لندن فرستاده شد و طولی نکشید که در لندن به عنوان لیدر برنامه نویسان انتخاب شد.

دوری از خانواده و مشکلات کار موجب شد تا مجددا به کشورش بازگردد. او در ایران یک استارتاپ نوپا به نام سوپرمارکت آنلاین “میدونک”، را راه‌اندازی کرد. چیزی که ما امروزه به عنوان “اسنپ مارکت”، می شناسیم و بسادگی استفاده می کنیم، در آن دوران کاملا ناشناخته بود. به علاوه زیرساختهای آن فراهم نبود. فراگیری تبلیغات و درخواستهای زیاد کاربران برای تجربه خرید آنلاین، منجر به شکست این کسب و کار نوپا شد.

تجربه این شکست به نازنین دانشور آموخت که بجز کارآفرینی و برنامه نویسی، لازم است تا دانش و تجربه مدیریت هم برای موفقیت یک کسب و کار، وجود داشته باشد. نازنین دانشور دراین خصوص گفته:“همان‌جا بود که فهمیدم الفبای بیزینس را نمی‌دانم و این توهم یک برنامه نویس بوده که تصور کرد می‌تواند هربرنامه‌ای که خودش نوشته را کنترل و مدیریت کند”.

پس از شکست پروژه “میدونک”، او مجددا به شرکت پیشین که در آن مشغول بکاربود، دعوت می‌شود تا در ساخت و راه اندازی پروژه‌ فروشگاه‌های آنلاین “ورچین” ، همکاری کند. با اتمام این پروژه با پیشنهاد کار در آلمان روبرو شد.

او به شرکت Groupon آلمان پیوست و در بخش فنی مشغول بکار شد. در شرکت آلمانی تخفیفات گروهی و جمعی آنلاین ارائه می شد. نازنین دانشور به شرکت آلمانی پیشنهاد داد که چنین کسب و کاری در ایران راه‌اندازی شود ولی آنها علاقه‌ای به این کار نشان ندادند. نازنین دانشور که این بار بسیار مصمم بود، به ایران بازگشت تا خودش چنین کسب و کاری را راه اندازی کند.

دانشور معتقد است “تنها تفاوت بین ایرانیان با سایر کشورها تفاوت در نوع نیروی انسانی است، در ایران نیروهای انسانی در ساعات کار میزان و بازده مناسبی ندارند درعوض در روزهای تعطیل، کار می‌کنند. حاشیه آدم‌ها در محل کار بیشتر از بازده فعالیت‌هایشان است. در حالی که کشورهای اروپایی روند عکس این را دارند یعنی در زمان کار تنها کار می‌کنند و زمان تفریح واقعا تفریح می‌کنند”.

نازنین دانشور بهمراه خواهر و پدرش رسما کار خود را با راه اندازی سایت “تخفیفان”، آغاز کرد. در حال حاضر سایت تخفیفان بعنوان نخستین و بزرگترین وب‌سایت تخفیف گروهی ایران است.

تخفیفان بستری‌ برای ارایه تمامی انواع خدمات و محصولات مورد استفاده در زندگی روزمره است. از رستوران‌ها و مراکز تفریحی تا انواع محصولات و سفر. تخفیفان تمامی این خدمات را با بالاترین میزان تخفیف و با استفاده از قدرت خرید گروهی ارایه می‌دهد.

نازنین دانشور، کارآفرین موفق ایرانی و موسس سایت تخفیفان است.

مشتریان تخفیفان با استفاده از وب‌سایت و یا روی گوشی موبایل خود بهترین پیشنهادات شهر را دریافت می‌کنند، با تخفیف بالا به سفر می‌روند، با تخفیف بالا کالاهای خود در حوزه دیجیتال، پوشاک، خانه و غیره را تهیه می‌کنند، با تخفیف‌های بالا تفریح می‌کنند و لذت می‌برند.

تخفیفان در شهرهای تهران، کرج، شیراز، اصفهان، مشهد، تبریز و رشت مشغول به فعالیت و ارائه خدمات می‌باشد و محصولات خود را به تمامی کشور ارسال می کند.

نازنین دانشور معتقد است:” به ما یاد نداده‌اند که به دنبال بهانه‌ای برای خوشحال بودن بگردیم. همیشه نباید دنبال یک اتفاق بزرگ باشیم. برخی پول خودشان را جمع می‌کنند تا سالی یکبار به سفر بروند و تفریح کنند درحالیکه می‌توانیم از در هرجایی که هستیم از هر چیزی که داریم لذت ببریم”.

یکی از اصول مدیریت احساس مثبت، جاری کردن کار در زندگی است. به عقیده دانشور: شغلی ایده آل است که در آن شما همان تغییری باشید که می‌خواهید در دنیا ببینید“.

نوشته: فرامرز عیب پوش

براساس مصاحبه ای از : پگاه طوسی

error: کلیک راست در این سایت غیر فعال است !!