اصطلاح مس مارکت (Mass Market)، به معنای بازار انبوه به بازاری اطلاق میشود که درآن کالا یا خدماتی ارائه میشود که در مقیاس وسیعی برای تعداد قابل توجهی از مصرف کنندگان نهایی تولید می شود. بازار انبوه به گونهای، عکس بازار گوشهای است. در بازار گوشهای بخش کوچکی از بازار مورد هدف قرار گرفته و در بازار انبود، بخش وسیع با مشتریان زیاد مورد توجه قرار میگیرد. البته یکی از تفاوتهای این دوبازار در این است که مصرفکنندگان در بازار گوشهای، با پیش زمینههای ذهنی بسیار زیاد و بدون ترجیحات و توقعات با سلیقه سخت و مقاوم حضور دارند ولی در بازارهای انبوه، همان مصرف کنندگان ممکن است رفتارهای متفاوتی از خود نشان دهد. بعلاوه اینکه یک مشتری میتواند همزمان مشتری هر دونوع بازار هم باشد. اما تفکر و توقع و عملکرد وی در بازار انبود با بازار گوشهای، تفاوت دارد. همین مشتریان زمانیکه در بخش بزرگی از بازار متمرکز شده باشند، رفتار مشابه بازار از خود بروز میدهند. کسبوکارها در این نوع از بازار به طور سنتی، مشتریان را بصورت انبوه و از طریق پیامهای گسترده تبلیغاتی یا از طریق رسانههای عمومی مانند رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و اینترنت مورد هدف قرار میدهند.

میتوان اینگونه شرح داد که بازار انبوه، بخشی غیرمتمرکز و بزرگ از بازار است که در آن امکان فروش محصولات یا خدمات عمومی وجود دارد. با توجه به خواستههای عمومی مشتریان، تولیدکنندگان و یا ارائهدهندگان خدمات زیادی در این بازار حضور دارند. کسب و کارها سعی میکنند در این نوع از بازارها بوسیله کیفیت یا رسانههای عمومی مخاطب خود را تحت تاثیر قرار دهند.
به عبارت دیگر بازار انبوه به جای ارائه خدمات یا فروش کالا به یک قشر خاص، با فروش کالا یا ارائه خدمات به صورت عمومی در بازار بماند. برای اینگونه بازارها، همه بازار ارزشمند است و هدفگذاری میشود.

بازار انبوه نیز، از قوانین بخشبندی بازار تبعیت نموده و از آن بهرهمند است. همانگونه که در مقالههای مختلف شرح داده شد، امروزه نگرش بازاریابی بر تولید محصولات یا ارائه خدمات حاکم است و این نگرش، تمرکز برروی نیازهای مشتریان دارد. یک کسبوکار یا نیاز مشتری را درک میکند و یا آن را تولید میکند. بنابراین، در تحقیقات بازار، پیش از اینکه نوع بازار هدف محصول یا خدمات مشخص شود، بخش بندی بازار صورتگرفته و پس از آن، کسبوکار، اقدام به تعیین خصوصیت محصول یا خدمات خود بر اساس این بخشبندی، خواهد نمود.
بخش بندی بازار چیست؟
بخشبندی بازار فرایند تقسیم بازار مشتریان بالقوه به گروهها و بخشهای مختلف بر اساس ویژگیهای خاص است. عضو این گروهها ویژگیهای مشابهی را دارند و معمولا یک یا چند جنبه مشترک در میان آنها وجود دارد. به تعریفی دیگر؛ بخشبندی بازار فرایند تقسیم کل بازار مصرف کنندگان به گروههای کوچکتر افراد با ویژگیهای مشابه است. در نهایت افراد در هر بخش باید تا حد ممکن مشابه باشند اما همچنین باید از بخش های دیگر متمایز باشند. هدف این است که بخشهایی از بازار ایجاد شود که محصولات مشابه را به دلایل مشابه خریداری میکنند، به طور مشابه به پیامهای برند پاسخ میدهند، دارای تواناییهای مشابه برای خرید محصولات و غیره هستند. به عنوان مثال بخش بندی کلاسهای مختلف خدمات خطوط هوایی به کلاس اکونومی، بیزینس و فرست کلاس میباشد. دلایل زیادی وجود دارد که چرا تقسیم بندی بازار انجام میشود؛ یکی از دلایل عمده بازاریابان برای بخش بندی بازار این است که میتوانند ترکیبی از بازاریابی سفارشی را برای هر بخش ایجاد کنند و بر اساس آنها نیازها را برآورده کنند.

هدف تقسیم بندی، تمرکز یک شرکت بر روی بخشهای فرعی یا بخشی از بازار است تا بتواند مزیت رقابتی درون بخش را به دست آورد. تمرکز یک شرکت در بخش خاص، اساسا ماهیت کل استراتژی بازاریابی است. تقسیم بندی بازار، ابزار مفهومی برای کمک به دستیابی اهداف سازمانی است. مفهوم بخشبندی بازار توسط Wendell R. Smith در مقاله او به نام «تفکیک محصول و بخشبندی بازار به عنوان استراتژی بازاریابی جایگزین» در سال 1956 بنا شد.
امکان ندارد توقع داشته باشیم کالایی که در بخش متوسط یا ضعیف بازار باید به فروش برسد، در بخش لوکس آن بفروش برسد. بنابراین توقع وجود فروشگاه لویی ویتون در روستاهای اوگاندا، بی معنی است. به همان میزان توقع حضور یک برند ضعیف در مناطق تفریحی شمال کشور خالی از اعراب است.
انواع بخش بندی بازار
بخش بندی بازار به طور معمول با استفاده از ویژگیهای مختلف توسعه یافته که در ادامه بیشتر مورد بحث قرار میگیرد. این ویژگیها شامل ویژگیهای دموگرافیک، روان شناختی، رفتاری و جغرافیایی میباشد.
محصولات و خدمات بسیار زیادی در این نوع بازارها فعالیت میکنند. از جمله میتوان به صنایع غذایی، داروهای عمومی، محصولات آرایشی و بهداشتی عمومی و غیره برای نمونه اشاره کرد.
نوشته: فرامرز عیبپوش