فیلم سینمایی کوکو پیش از شانل

کوکو پیش از شانل(Coco Before Chanel)، درام زندگی‌نامه‌ای محصول فرانسه و بلژیک به کارگردانی آن فونتن است که در سال ۲۰۰۹ روی پرده رفت.

درباره فیلم

فیلمنامه فیلم بر اساس رمان شانل و دنیایش ساخته شده است. آدری توتو، بنوآ پولورد، آلساندرو نیوولا و ماری جیلاین در این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.

داستان فیلم

فیلم داستان شانل، طراح مد فرانسوی(با بازی آدری توتو)، پیش از کسب شهرت را روایت می‌کند. کوکو شانل از مشهورترین طراحان مد جهان و از تاثیرگذارترین زنان جهان است. شانل از سال ۱۹۳۴ تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۱ در هتل ریتز پاریس زندگی می‌کرد. این فیلم نامزد دریافت بهترین طراحی لباس در مراسم اسکار سال ۲۰۰۹ شد.

وی در یک خانواده فقیر و در یک منطقه روستایی متولد شد. بعد از مرگ مادرش همراه خواهرانش به یتیم‌خانه فرستاده شد و آنجا راهبه‌ها استعداد بی‌نظیر او در خیاطی را پرورش دادند. استعدادی که بعدها زندگی‌اش را متحول کرد و او را به سمتی سوق داد که با دوران مشقت‌بار کودکی‌اش به کلی متفاوت بود. او در جوانی توجه و محبت یک جوان ثروتمند را به دست آورد و زمانی که همراه معشوقش به پارییس رفت توانست طرح‌های زیبای مینی‌مالیستی خود را از لباس‌هایش که نشانه شادابی و جسارت یک زن مدرن بود، وارد طبقه مرفه جامعه و محافل هنری کند.

کتاب مادمازل شنل رمانی جذاب درباره زندگی کوکو شنل و لحظات دشوار چالش‌برانگیز زندگی او است. زنی که شهرت و ثروت در تمام عمرش نتوانست اندوه بشریت را از دلش بزداید.

شنل تا آخرین نفس از بازنشستگی خودداری کرد و نهایتاً روز یکشنبه، دهم ژانویهٔ ۱۹۷۱ در سوئیت محل اقامتش در هتل ریتز دار فانی را وداع گفت. او هنگام مرگ هشتادویک سال عمر داشت و بدون حسرت و پشیمانی زندگی را ترک می‌کرد، درحالی‌که در آخرین نفس می‌گفت: «پس آدم این‌جوری می‌میره.»

او را در آرامگاه لاسان سوئیس به خاک سپردند. هیچ طراحی نه‌تنها در عالم حقیقی اثری چنین ماندگار و جاودانه در عالم مد و لباس از خود به جای نگذاشته، بلکه در خیال‌ها نیز چنین شهرت‌آفرینی نکرده است.

نام اصلی شنل، گابریل بونهر شنل(Gabrielle Bonheur Chanel)، بود که بعدها نام مستعار کوکو شنل (Coco Chanel)، را برای خود برگزید. شنل با کت دامن و لباس های مشکی زنانه، طرحی را ابداع کرد که مختص زمانی خاص نیست و محبوبیت خود را تا به امروز حفظ کرده است. این فیلم را می توانید در همین جا ببینید.

فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind)، درام سینمایی علمی تخیلی عاشقانه محصول سال ۲۰۰۴ امریکا نوشته چارلی کافمن و کارگردانی میشل گوندری ‌است. در این فیلم جیم کری و کیت وینسلت، به زیبایی نقش ایفا می‌کنند.

کیرستن دانست، مارک رافلو، الایجا وود و تام ویلکینسون از دیگر بازیگران فیلم هستند. عنوان فیلم نقل قولی از شعر الویسا به آبلارد اثر الکساندر پوپ در سال ۱۷۱۷ است. این فیلم حاوی عناصر درام روان‌شناختی، علمی تخیلی و روایت غیرخطی برای پرداختن به ماهیت حافظه و عشق رمانتیک است.

افتتاحیه درخشش ابدی یک ذهن پاک در ۱۹ مارس ۲۰۰۴ در آمریکای شمالی برگزار شد و با استقبال همگانی منتقدان و تماشاگران روبرو شد. طرح داستانی، فیلم‌نامه، کارگردانی گوندری و نقش‌آفرینی‌ها، به ویژه کری و وینسلت مورد تحسین قرار گرفت. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه غیراقتباسی شد و وینسلت نیز برای نقش‌آفرینی‌اش نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

این فیلم در سال‌های پس از اکران به محبوبیت بیشتری دست یافت و از سوی بسیاری از منتقدان به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های قرن بیست و یکم در نظر گرفته شده‌است. باوجود پیچیدگیهای فیلمنامه، این فیلم بسیار تاثیرگذار و قابل فهم است.

فیلم سینمایی جاسوسی که به شمال رفت(The Spy Gone North)، تولید سال 2018 کره جنوبی به کارگردانی یو.جونگ.بین و بازی درخشان هوانگ.جونگ.مین و لی.سونگ.مین است.

این فیلم یکی از فیلمهای مشور سینمای کره در جهان به شمار می رود با این حال، نمایش آن در کره شمالی ممنوع است.

داستان فیلم در اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی رخ می دهد که یک مامور مخفی وفادار به دولت کره جنوبی در گرداب سیاسی ایجاد شده توسط مقام‌های عالی رتبه کشورهای کره شمالی و جنوبی گرفتار می‌شود. این مامور در قالب یک تاجر به کره شمالی ارسال می شود تا از این کشور جاسوسی کند.

آماده سازی های پیش از سفر و موضوعاتی که در جریان سفر برای وی پیش می آید بسیار هیجان انگیز است و فیلم به شدت گیراست و داستان بسیار تاثیرگذاری دارد.

فعالان حوزه مدیریت، بازاریابی، استراتژی، توسعه فردی و فروش و همچنین دانشجویان درس‌های مرتبط با هریک از این حوزه‌ها لازم است تا این فیلم را به دقت تماشا کنند.

فیلم سینمایی لینکلن

فیلم سینمایی لینکلن محصول سال 2012 به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، یکی از شاهکارهای سینمایی زندگی نامه ای از این کارگردان بزرگ است. این فیلم توانست اسکار بهترین بازیگر را برای دنیل دی لوییس به ارمغان بیاورد.

این فیلم نمایشگر بخشی از زندگی شانزدهمین رئیس جمهور آمریکا، آبراهام لینکلن است. تمرکز اصلی این فیلم بر روی چهار ماه پایانی زندگی وی و تلاش های او در راستای به تصویب رساندن سیزدهمین اصلاحیه قانون اساسی ایالات متحده آمریکا، است.

تمرکز فیلم برروی موضوع بسیار تاریخی قانون لغو برده داری در امریکاست که نقطه عطفی در تاریخ این کشور محسوب می شود. این فیلم به خوبی نشان می دهد که در مسیر انجام کاری بزرگ حتی دوستان انسان نیز ممکن است به سدی برای دستیابی به هدف تبدل شوند.

رفتار و عملکرد هوشمندانه و وجود برنامه ریزی برای بدترین حالت ممکن، یکی از نکات آموزنده در این فیلم است. بدون شک موفقیت نه تنها به عملکرد شایسته بلکه به میزان سرسختی ما نیز بستگی خواهد داشت. نکته دیگری که لازم است در این فیلم مورد توجه قرار گیرد این است که در آن مدیر موفق، الزاماَ فردی قدرتمند توصیف نمی شود بلکه رمز موفقیت، نحوه رفتار عاقلانه مدیر است.

فیلم سینمایی رئیس های وحشتناک

رئیسان وحشتناک(Horrible Bosses)، کمدی سیاه آمریکایی محصول سال ۲۰۱۱ به کارگردانی ست گوردون، نویسندگی مایکل مارکوویتز، جان فرانسیس دیلی و جاناتان گلدشتاین بر اساس داستانی از مارکوویتز است. جیسون بیتمن، چارلی دی، جیسون سودیکیس، جنیفر آنیستون، کالین فارل، کوین اسپیسی و جیمی فاکس در این فیلم بازی می‌کنند.

این فیلم در 8 ژوئیه 2011 اکران شد. استقبال از آن فراتر از انتظارات بود و در سه روز اول بیش از 28 میلیون دلار فروخت و آن را تبدیل به فیلم شماره دو در ایالات متحده در طول افتتاحیه کرد.

نیک هندریکس و دیل آربوس دوستانی هستند که از روسای خود متنفرند. نیک در یک شرکت مالی برای دیو هارکن سادیست کار می کند، که ماه ها به نیک وعده ارتقای احتمالی می دهد اما این کار را انجام نمی دهد. دیل دستیار دندانپزشکی است که توسط رئیسش، دکتر جولیا هریس، مورد آزار و اذیت جنسی قرار می گیرد. کرت باکمن، از کار کردن برای جک پلیت در یک شرکت شیمیایی لذت می برد، اما پس از مرگ غیرمنتظره جک بر اثر سکته قلبی، شرکت به بابی، پسر معتاد وی به ارث رسیده و اوضاع به هم می ریزد.

شبی در دورهمی این سه دوست، کورت به شوخی به دوستانش پیشنهاد می دهد که اگر روسایشان دیگر نباشند، زندگی آنها شادتر خواهد بود. آنها در ابتدا مرددند و در نهایت موافقت می کنند که کارفرمایان خود را بکشند.

در جستجوی یک قاتل، این سه نفر با دین «مادر فاکر» جونز، یک خلافکار سابق که موافقت می‌کند «مشاور قتل» آنها شود، ملاقات می‌کنند. جونز به نیک، کرت و دیل پیشنهاد می‌کند که روسای یکدیگر را بکشند تا انگیزه‌های خود را پنهان کنند، در حالی که مرگ‌ها را تصادفی جلوه ‌دهند.

فیلم سینمایی سیزده روز(Thirteen Days)

این درام مهیج سیاسی و تاریخی، محصول سال ۲۰۰۰ آمریکا به کارگردانی راجر دونالدسون است. فیلم سیزده روز داستان بحران موشکی کوبا در سال 1962 را از منظر رهبری سیاسی ایالات متحده به نمایش می گذارد.

درباره فیلم

کوین کاستنر در نقش کنت پی اودانل، دستیار ارشد کاخ سفید، با بروس گرینوود در نقش رئیس جمهور جان اف کندی، استیون کالپ در نقش رابرت اف کندی، دادستان کل، و دیلن بیکر در نقش رابرت مک نامارا، وزیر دفاع، ایفای نقش می کند.

این فیلم همان عنوان کتاب سیزده روز رابرت.اف.کندی رابرت.اف.می و فیلیپ.دی.زلیکوف را داشته و این دومین فیلمی است که درباره این بحران ساخته شده است. اولین فیلم در این خصوص درسال 1974به نام «موشک های اکتبر» بر اساس کتاب کندی ساخته شده است.

فیلم 2000 حاوی اطلاعات جدیدی است که از طبقه بندی خارج شده اند که در دسترس تولید قبلی نیست، اما محتوای دراماتیک بیشتری دارد، به ویژه در انتخاب اودانل به عنوان قهرمان. عموماً نقدهای مثبتی از سوی منتقدانی دریافت کرد که فیلمنامه و بازی بازیگران را تحسین کردند.

داستان فیلم

در اکتبر 1962، عکس های نظارت هوایی U-2 نشان می دهد که اتحاد جماهیر شوروی در حال قرار دادن موشک های بالستیک میان برد حامل سلاح های هسته ای در کوبا است. رئیس جمهور جان.اف.کندی و مشاورانش باید برای جلوگیری از فعال شدن آنها، برنامه عملی ارائه دهند. رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا حملات فوری نظامی آمریکا علیه سایت های موشکی و پس از آن حمله به کوبا را توصیه می کند.

کندی تمایلی به حمله و تهاجم ندارد زیرا به احتمال زیاد باعث حمله شوروی به برلین می شود که می تواند منجر به یک جنگ همه جانبه شود. کندی با استناد به The Guns of August، قیاسی با وقایعی می‌بیند که جنگ جهانی اول را آغاز کرد، جایی که تاکتیک‌های فرماندهان هر دو طرف از زمان جنگ قبلی تکامل نیافته بود و منسوخ شده بود، فقط این بار که سلاح‌های هسته‌ای در میان است، جنگ تقریباً اجتناب ناپذیر به نظر می رسد.

فیلم در جستجوی خوشبختی

فیلم سینمایی در جستجوی خوشبختی(The Pursuit of Happiness)، درام بیوگرافی آمریکایی محصول سال ۲۰۰۶ به کارگردانی گابریله موچینو و با بازی ویل اسمیت در نقش کریس گاردنر، یک فروشنده بی خانمان است.

جدن اسمیت، پسر اسمیت، همبازی اوست و اولین فیلم خود را در نقش پسر گاردنر، کریستوفر جونیور بازی کرده است.

فیلمنامه این فیلم توسط استیون کنراد بر اساس کتاب خاطرات پرفروشی به همین نام نوشته گاردنر و کوئینسی تروپ است. این بر اساس مبارزه تقریبا یک ساله گاردنر در بی خانمانی است. املای غیرمعمول عنوان فیلم از یک گرافیت دیواری که گاردنر روی دیوار بیرون مهدکودکی که پسرش در آن بود، دیده الهام گرفته شده است.

در سال 1981، کریس گاردنر که یک فروشنده است، تمام پس انداز زندگی خود را در اسکنرهای قابل حمل تراکم استخوان سرمایه گذاری کرد، که به پزشکان نشان می دهد و به عنوان یک پیشرفت مفید است. بی‌ثباتی اقتصادی به‌رغم مراقبت از کریستوفر جونیور، پسر پنج‌ساله‌شان، موجب طلاق وی از همسرش می شود.

کریس با جی تویستل، مدیر ارشد و شریک دین ویتر رینولدز آشنا می شود و با حل مکعب روبیک در حین تاکسی سواری، او را تحت تاثیر قرار می دهد. پس از رفتن جی، کریس فاقد پول برای پرداخت کرایه است و به جای آن دویدن را انتخاب می کند، که باعث می شود راننده با عصبانیت او را در ایستگاه بارت تعقیب کند. کریس سوار قطار می شود اما در این راه یکی از اسکنرهای خود را گم می کند. رابطه جدید او با جی این شانس را به او می دهد تا کارآموز بورس شود.