انواع بازار

بازار(Market)، انواع مختلفی دارد. در مقالات مختلف درباره چگونگی پیدایش بازارها و همچنین انواع بازارها از نظر نوع توزیع یا دسته بندی مدل مارکت، شرح داده شد. در این مقاله قصد داریم درخصوص انواع بازار از منظر بیزینس مدل مورد بررسی قرار دهیم. بازارها از منظر انواع بیزینس مدل، به اشکال ذیل تقسیم می‌شوند.

بازارهای مصرفی

بازارهای مصرفی از معمولترین و شناخته شده ترین بازارا هستند. بازارهای مصرفی آن چیزی است که بطور عام به عنوان بازار شناخته می‌شود.در حقیقت گستردگی بازارها به حدی است که محدود کردن آنها به بازارهای مصرفی، بسیار ساده‌انگارانه است. این بازارها بطور کلی به دو بخش B2C  و C2C تقسیم می‌شوند.

بازارهای کسب و کار _ مشتری(B2C)

این نوع از بازارها به بازارهای business to customer  مشهور هستند.  این گونه از بازارها درحقیقت شناخته شده ترین انواع بازار هستند. منظور از این دسته از بازارها، بازارهایی است که میان یک کسب و کار و مشتری و روابط این دو، شکل گرفته است. در این بازارها دونوع کسب و کار، خدمات یا کالایی را در ازای دریافت پول، باهم ردوبدل می‌کنند.

بازارهای مشتری_مشتری(C2C)

این نوع از بازارها به نظر بسیار غیرمعمول می‌رسند اما یکی از قدیمی‌ترین انواع بازار هستند. این نوع از بازارها به بازارهای customer to customer  مشهور هستند.  این گونه از بازارها درحقیقت شناخته شده  نیستند اما بسیار رایج هستند. یکی از مثالهای این گونه از بازارها، بازارهای بازاریابی شبکه ای است که درآن مشتریان خود مصرف کننده، معرفی کننده و فروشنده نوعی کالا یا خدمات هستند. فارغ از اینکه در کشور ما این روش بازاریابی برای کلاهبرداری و سوء استفاده از اعتماد مردم استفاده شد، این گونه از بازارها بسیار در جهان رایج هستند و طرفداران زیادی دارند و اتفاقا بسیار سلامت هستند.

متاسفانه در کشور عزیزمان هر روش یا اختراع جدیدی ابتدا برای کلاهبداری و سوءاستفاده مورد استفاده قرار می‌گیرد و سپس پس از زیا افراد بسیاری از جامعه و خروج میلیونها دلار ارز از کشور، روش درست استفاده از آن اطلاع رسانی می‌شود. در این مواقع هم به هیچ عنوان دولت مقصر نیست و صرفا عدم وجود آگاهی موجب ایجاد این خسارات می‌شود.

همانگونه که در بازاریابی شبکه‌ای بسیاری از سودجویان و کلاهبرداران خارجی و داخلی سرمایه های مردم را گرفته و دوستیهای زیادی را از میان برده و اعتماد مردم را خدشه دار کردند، امروزه در مبحث کریپتو کارنسی هم کلاهبرداری‌های زیادی از مردم انجام می‌گیرد و علت آن هم صرفا استفده از طمع مردم و عدم اطلاع آنان از قوانین و دانش بازار مربوطه است.

بازارهای دولتی

بصورت کلی بازارهایی که یک سوی آنها دولت است، به بازارهای دولتی مشهور هستند. بازارهای کسب‌و‌کار_دولت (B2G)، دولت_دولت(G2G)، از این نوع بازارها هستند.

بازارهای صنعتی(حرفه‌ای) و کسب و کار_کسب و کار(B2B)

این گونه از بازارها به بازارهای business to business  مشهور هستند. منظور از این دسته از بازارها، بازارهایی است که میان دو کسب و کار شکل گرفته است. در این بازارها دونوع کسب و کار، خدمات یا کالایی را در ازای دریافت پول، باهم ردوبدل می‌کنند.

به عنوان مثال در دوسر این بازارها، دو شرکت قرار دارند که یکی از آنها خدمات یا کالایی را در اختیار دیگر گذاشته و در مقابل پول دریافت می‌کند. در برخی مواقع نیز شرکها در این بازارها به تهاتر پرداخته و کالا یا خدماتی را با کالا یا خدمات دیگر تعویض می‌کنند. یکی از موانع این بازارها، پیچیدگی آنهاست و یکی از مزایای آن، فنی بودن و قانونمندتر بودن آنهاست.

بازارهای فیزیکی(Marketplace)

بازارهای فیزیکی همان بازارهایی هستند که به شکل فیزیکی در سطح شهرها وجود دارند، مالها، مجتمع های تجاری، بازارهای روز، پاساژها  فروشگاههای سطح شهر از این نوع بازارها هستند. این گونه از بازارها اولین بار به عنوان لغت “بازار”، شناخته شدند.

با پیشرفت دانش بازاریابی و فروش، انواع مختلف دیگر بازارها اضافه شدند و این بازارها به عوان بازارهای سنتی شناخته می‌شوند. البته فراموش نکنیم این گونه از بازارها هنوز جذابترین نوع بازارها هستند زیرا مشتری علاقه دارد کالای خوود را به صورت بزک شده  ببیند و آن را لمس کند. خرید از این بازارها بای مشتری تفریح و رفع نیاز را به صورت توامان دربر دارد.

بازارهای الکترونیکی(Marketspace)

امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ظهور پدیده اینترنت و تلفنهای همراه هوشمند، بازارهای جدیدی بوجود آمده‌اند که حجم بسیار بزرگی دارند. این بازارها سریع، در دسترس و قابل اعتماد هستند و زمان کمتری برای خرید از آنها صرف می‌شود.

امروزه با سرعت گرفتن زندگی، استقبال بسیار زیادی از این بازارها شده است. بازارهای الکترونیکی که بصورت اپلیکیشنها، وبسایتها، صفحات و غیره به صورت مجازی وجود دارند. باتوجه به اینکه بسترهای جغرافیایی وفیزیکی، محدود هستند، این بسترها نامحدود هستند.

متا مارکت(Metamarket)

شاید بتوان متامارکت را نیز در دسته بندی بازارها تجای داد، اما متا مارکت تاحدی، مبحث متفاوتی است. درواقع به نگاهی جامع به یک محصول و جمع آوری کلیه بازیگران در حوزه مربوط به آن برند یا خدمات، متامارکت اطلاق می‌شود.

همانگونه که یک محصول یا خدمات ممکن است در هر حوزه‌ای به فروش برسدیا نفوذ کند، بدیهی است متامارکت نیز می‌تواند تلفیقی از چند بازار یا مارکت باشد.

نوشته: فرامرز عیب‌پوش

کاربرد “جهل، ظن و قطع”، در بازاریابی

موضوع “جهل، ظن و قطع”، مراحلی هستند که قاضی برای اخذ تصمیم نهایی و صدور حکم طی می‌کند. اما ارتباط این موضوع با بازاریابی چیست؟ این موضوع، مشابهت زیادی با زمان اخذ تصمیم خرید در بازاریابی دارد. در مقالات قبلی، در خصوص متقاعدسازی مشتری، قیف فروش و نقشه ذهن مشتری، بطور مفصل توضیحات لازم ارائه شده و هریک از این پدیده‌ها تشریح شده است.

درعلم قضا، قاضی با چهار ادله، از جهل به قطع می‌رسد. این ادله چهارگانه عبارتند از اقرار، شهادت، قسامه و علم قاضی. درمیان این ادله، علم قاضی از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. منظور از علم قاضی، معرفت و شناختی است که او درباره موضوع دعوا تحصیل می‌کند. آنچه در علم حقوق، ملاک صدور حکم است، اقناع وجدانی قاضی است که باید از طریق سایر ادله ایجاد شود. در بحث ادله اثبات دعوا این سوال مطرح است که آیا قاضی می‌تواند به علم خود عمل کند یا خیر؟ علم به معنای دانستن و آگاهی انسان به ماهیت وقایع و پدیده‌های اطراف است؛ حالتی که در نتیجه سنجش قراین، شواهد، اوضاع و احوال حاکم بر یک پدیده خارجی به دست آمده است و با حصول آن هر گونه احتمال مخالف از بین می‌رود.

در برابر علم، حالات دیگری نیز برای ذهن نسبت به پدیده‌های اطراف متصور است. اولین حالت، جهل است. جهل هم به معنای عدم‌آگاهی از ماهیت یک شی و هم به معنای ضعیف‌ترین احتمال از بین احتمالات مختلف است.

پس از آن مرحله شک وجود دارد. شک به معنای حالت ذهن نسبت به احتمالات مساوی است. پس از این مرحله نیز، ظن وجود دارد. ظن به معنای احتمال قوی‌تر در بین احتمالات مختلف با شدت و ضعف‌های متفاوت است.

پس از طی این مراحل، یک قاضی به قطع میرسد و می‌تواند تصمیم بگیرد. یعنی یک قاضی زمانی تصمیم به صدور حکم می‌گیرد که به علم یقین و قطع برسد.

در بازاریابی نیز دقیقا تمام این مراحل برای تصمیم به خرید، در ذهن مشتری، طی می‌شود. بی آنکه مشتری آن را بداند یا از وجود آن حتی آگاه باشد.

درحقیقت مراحل رسیدن به قطع در قاضی، همان مراحلی است که در ذهن مشتری برای اخذ تصمیم خرید طی می‌شود. مشتری باید به یقین برسد که کالا یا خدماتی که انتخاب کرده، همان است که نیاز دارد و احتمال پشیمانی وی پس از خرید، بسیار کم است.

مشتری پیش از انجام خرید، آگاهی در ذهن خود نسبت به برند یا خدمات ندارد و این همان حالت اول، یعنی حالت، جهل است. جهل دراینجا نیز به معنای عدم‌آگاهی از ماهیت برند یا خدمات است و همچنین احتمال خرید و انتخاب برند یا خدمات مربوطه از میان سایر محصولات، ضعیف‌ترین احتمال از بین احتمالات مختلف است.

شرکتها و برندها با ارائه آگاهی به مشتری، آگاهی از برند در وی ایجاد نموده و موجب می‌شوند تا مشتری برند را شناخته و به آن فکر کند.

پس از این مرحله، مشتری به مرحله شک خواهد رسید. دراین حالت، احتمال انتخاب کالا یا برند درذهن مشتری، نسبت به سایر احتمالات، مساوی است.

پس از این مرحله، ذهن مشتری به مرحله ظن وارد خواهد شد. دراینجا نیز، ظن به معنای احتمال قوی‌تر در بین احتمالات مختلف با شدت و ضعف‌های متفاوت است. یعنی به احتمال زیاد، مشتری محصول یا برند مورد نظر را انتخاب خواهد کرد.

پس از طی همه این مراحل، ذهن مشتری به قطع می‌رسد و می‌تواند تصمیم خرید بگیرد. یک مشتری زمانی تصمیم به خرید می‌گیرد، که به علم یقین و قطع برسد.

درتمام این مراحل، تنها چیزی که می‌تواند ذهن مشتری را به سمت و سوی درست سوق دهد، بازاریابی درست و هدفمند است.

نوشته: فرامرز عیب پوش

بازاریابی ویروسی(وایرال)، چیست؟

بازاریابی ویروسی(Virus Marketing)، یا به عبارت دیگر، بازاریابی وایرال(viral marketing)، در حقیقت قدیمی‌ترین و قوی‌ترین گونه بازاریابی است که بشر از زمان بوجود آمدن مبادله، از آن استفاده کرده است. این نوع از بازاریابی هنوز هم کاربرد فراوانی دارد و  می‌توان گفت که هنوز هم یکی از قویترین ابزارهای بازاریابی به شمار می‌رود.

نحوه کارکرد این گونه از بازاریابی، برپایه(WOM)، است که مخفف عبارت(word of mouse)، یا انتقال دهان به دهان است. در این گونه از بازاریابی، موضوع که می‌تواند محتوا، برند، خدمات یا هرگونه محصول قابل عرضه دیگری باشد، بوسیله انسانها جابجا می‌شود. موضوع این بازاریابی بیشتر انتقال یک “پیام” یا “محتوا” است.

در حقیقت هردوی این عبارات یک گونه از بازاریابی را توصیف می‌کنند. اما بطور معمول در زمانیکه بازاریابی بصورت فردی و در صحبتهای روزمره و فرد به فرد انجام می‌شود، به آن بازاریابی ویروسی(Virus Marketing)، اطلاق شده و زمانیکه این بازاریابی به صورت مجازی و از طریق شبکه‌های اجتماعی موجود مانند فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب، ایمیل، تبلیغات اینترنتی و سایر روشهای مشابه به انهاء متفاوتی انجام ‌شود، به آن بازاریابی وایرال (Viral marketing)، گفته می‌شود.

در حقیقت بازاریابی های شبکه ‌ای یا(MLM)، برپایه این نوع از روش کار می‌کنند. استراتژی این بازاریابی این است که یک برند یا خدمات، مخاطبان خود را تشویق به انتقال پیام بازاریابی خود کند. این روش، شباهت بسیاری با منتشر شدن ویروس در محیط فیزیکی جامعه دارد، به همین دلیل آن را بازاریابی ویروسی ، نیز می‌خوانند. در دنیای واقعی، ویروس در بدن موجودات زنده زنگی می‌کند و از آنجا تغذیه می‌کند اما در بازاریابی محتوا، ویروس از جنس محتوا است و در ذهن مخاطب و یا در دنیای دیجیتال زندگی می‌کند و از آنجا تغذیه می‌کند.

موفقیت بازاریابی ویروسی، در انتشار هرچه بیشتر محتواهایی است که برند یا کسب و کار تولید می‌کند. هرچه بیشتر و بیشتر این ویروسها تکثیر شوند، موفقیت این گونه از بازاریابی، بیشتر است.

شاید بتوان گفت که پایه و اساس بازاریابی ویروسی، انتشار اطلاعات به صورت دهان به دهان است، اما فناوری‌های مدرن و جدید مبتنی بر اینترنت، بسترهای بسیار مناسبی را برای توزیع دیجیتال محتوای ویروسی فراهم کرده‌اند و امروزه، بهترین روش برای بازاریابی ویروسی، استفاده از این نوع بازاریابی در بستر اینترنت به شمار می‌رود.

نوع محتوا در بازاریابی ویروسی، می‌تواند یک تجربه خوب از یک برند یا خدمات یا یک مقاله جذاب باشد. این محتوا مثلا می‌تواند یک توئیت متفاوت و جذاب، یک پست خارق‌العاده، یک آهنگ کوتاه یا یک بازی خوب و کوتاه باشد. درحقیقت موضوع یا “پیام” یا “محتوا”، مهم نیست، مهم این نکته است که محتوای بازاریابی ویروسی هر چیزی که باشد، باید افراد را تشویق کند تا آن را با سایرین به اشتراک بگذارند. هر میزان تعداد افرادی که پیام را دریافت می‌کنند بیشتر باشد، محتوا ویروسی‌تر و اثربخشی آن بیشتر خواهد بود.

ویژگیهای بازاریابی ویروسی

بازاریابی ویروسی، طبیعتا از قوانین اصلی بازاریابی، پیروی می‌کند اما این گونه از بازاریابی، ویژگیهای منحصر به فردی نیز دارد. در این مقاله، برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های این روش از بازاریابی را بررسی خواهیم کرد.

ارائه خدمات یا محصولات با ارزش

وارن بافت، میلیاردر مشهور، اعتقاد دارد در معامله ” قیمت چیزی است که پرداخت می‌کنیم و ارزش چیزی است که بدست می‌آوریم”. درحقیقت همه ما، به دنبال کسب ارزش هستیم. زمانی که احساس کنیم در مقابل چولی که پرداخته، یا خواهیم پرداخت، ارزش بیشتری دریافت خواهیم کرد، با اشتیاق بیشتری محصول یا خدمات را تهیه خواهیم کرد.

در روانشناسی فروش، یکی از قدرتمندترین کلمات که معنای دریافت بیشترین سطح “ارزش”، را نیز در ذهن مخاطب تداعی می‌کند، کلمه “رایگان”، است. کلمه “رایگان”، یا “هدیه” یا “پرموشن” و یا “گیفت”، همگی کلمات بسیار پرقدرتی هستند که ذهن شنونده را تحریک خواهند کرد. البته کلمات “ارزان” یا “قیمت مناسب”، هم در برخی اوقات جالب توجه هستند، اما استفاده از کلمه رایگان، از هر چیزی دیگر، تاثیر بیشتری دارد.

به همین خاطر امروزه بسیاری از کمپین‌های بازاریابی ویروسی، خدمات و محصولات ارزشمندی را به صورت رایگان و با هدف جلب توجه کاربران در اختیار آنها قرار می‌دهند. البته نیاز به ارائه بخش بزرگی از خدمات و یا کالای رایگان به مشترین نیست، بلکه تنها ارائه بخشی از خدمات که بتواند ذهن مخاطبان را درگیر محصول سازد، برای انتشار ویروس کفایت خواهد کرد. به هررو، موضوع محتوا در بازاریابی ویروسی، باید انتقال دهنده یک “ارزش”، باشد.

انتشار آسان محتوا

عموما در جوامع، ویروسها به سادگی منتشر می‌شوند. اما محیط برای انتشار آنها باید فراهم باشد. عموما ویروس‌ها زمانی منتشر می‌شوند، که شرایط انتقال برایشان فراهم باشد و پخش شدن آنها به سادگی صورت گیرد.

اما یکی از ویژگیهایی که سبب شده ویروسها سریعا منتقل شوند، سادگی انتشار آنهاست. ویروسها تقریبا به کوچکترین تماسی، منتقل خواهند شد و نیازی به زیرساختهای سخت و پیچیده ندارند.

این سادگی، یکی از دلایل موفقیت ویروسهاست. محتوای بازاریابی ویروسی، از قبیل ایمیل، بازی، نرم‌افزار، پیام و یا هرمحتوای دیگری، لازم است تا در بستر مناسبی جهت انتشار قرار گیرد. امروزه دو بستر بسیار کاربردی برای انتشار ویروس وجود دارد. انتقال پیام بوسیله دهان و انتقال پیام بوسیله اینترنت. البته در میان این دو بستر، طبیعتا ترجیح بر اینترنت است. زیرا انتقال پیام بصورت فردی، یک یا چند نفر را درگیر می‌کند اما اینترنت فضای لایتنهاهی از ارتباطات است.

البته شیوع ویروس کرونا درس بسیار بزرگی به جهان داد. اینکه هنوز ارتباطات فردی به قدری قوی است که اگر ویروسی در چین منتشر شود، کل دنیا را درگیر خود خواهد کرد و فراری از آن وجود ندارد. انتشار این ویروس نشان داد که جهان در میان زنجیره‎ای از ارتباط محاطره شده است.

به هررو، محتوای ویروسی که ماهیت دیجیتالی دارد، می‌تواند به راحتی و بدون هرگونه هزینه‌ای، از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی منتشر شود. به شرط آنکه جذابیت لازم را داشته باشد. در حقیقت هرچه محتوای ویروسی ساده‌تر شود، انتشار آن نیز ساده تر و بیشتر خواهد بود.

استفاده از خصوصیات انسانی

همانگونه که ویروسها از بدن انسانها و خصوصیات آنها به عنوان میزبان استفاده می‌کنند، محتوای ویروسی نیز به این میزبان احتیاج دارد. پس هدف این محتوا باید خصوصیات انسانی باشد. اگر بخواهیم از تکنیک‌های روانشناسی در بازاریابی ویروسی خود استفاده کنیم، لازم است تا رفتارهای مشترک انسانی را بشناسیم و محتوا را برروی آنها سوار کنیم.

کمپینهای بازاریابی ویروسی، از انگیزه‌های مشترک انسان‌ها استفاده می‌کنند. یکی از انگیزه های بسیار قوی در انسانها”دیده شدن”، است. دیده شدن، شهرت را نیز دری خواهد داشت. انسانها بدون شک درپی کسب تایید دیگران و مشهورشدن درمیان سایرین هستند. برخی از انسانها تمایل به محبوبیت دارند، اما همه انسانها از شهرت استقبال می‌کنند. است. این موضوعی است که بوجودآمدن شبکه های اجتماعی آن را تایید کرده است.

هر اکانت این شبکه ها در حقیقت یک ویترین است. ویترینی که یک انسان را به دیگران عرضه میکند. همه انسانها دوست دارند در این ویترین زیبا و خواستنی باشند. این موضوع ربطی به محرد و متاهل بودن انسانها ندارد و این مفاهیم بارها و بارها باهم آمیخته شده و البته لطمات جدی نیز به جوامع و خانواه ها وارد کرده که اجتناب ناپذیر است.

بازاریابی ویروسی، هوشمندانه برای رسیدن به موفقیت، از انگیزه‌های مشترک انسانی استفاده می‌کنند. تحریک احساسات مخاطبان با استفاده از محتوایی که تولید می‌شود، زمینه ساز اشتراک گذاری میلیونی یک محتوا خواهد بود.

استفاده از روشهای ساده و موجود

مطابق آماری که محققین علوم اجتماعی منتشر کرده‌اند، هر فرد بطور متوسط، در شبکه دوستان، خانواده و محیط کار خود، حداقل با 8 الی 12 نفر بطور مستقیم در ارتباط است. این آمار یک متوسط است و به متغییرهای زیادی بستگی دارد اما حداقل این موضوع درخصوص یک فرد عادی صادق است. البته ممکن است بسته به جایگاهی که فرد در جامعه دارد، شبکه ارتباطی وی حتی به صدها یا هزاران نفر هم برسد.

یکی از راههای ساده برای فراگیری پیام، کیفیت و جوایز است تا مشتری، آن را به دوستان و دایره ارتباطی خود، منتقل کند. همانگونه که شرح داده شد، اینترنت و به خصوص شبکه‌های اجتماعی، همانند دنیای واقعی، فضایی است که افراد دایرۀ ارتباطی خود را گسترش می‌دهند. و طبیعتاً یک بازاریابی ویروسی موفق، از قدرت این شبکه‌های انسانی در دنیای دیجیتال نهایت بهره را می‌برد. البته، برای این منظور باید نحوه فعالیت و تعامل افراد در شبکه‌های اجتماعی را به خوبی شناخت.

ویژگی‌های محتوای ویروسی

اگر بخواهیم باختصار با ویژگی‌ها، نحوه تولید و انتشار یک محتوای ویروسی هم آشنا شویم، باید بطور کلی و موجز، این محتوا را بررسی کنیم و ویژگیهای آن را بدانیم. همانگونه که اشاره شد، اینترنت این امکان را برای یک محتوای ویروسی فراهم می‌کند تا به سرعت وایرال شود و به عبارتی، یک برند یا خدمات را به شهرت برساند. اینترنت صرفاً بستری است که محتوا برروی آن سوار می‌شود و مهم مفهوم و ارزش محتوا است. البته نباید فراموش کرد که هر محتوایی، یک محتوای ویروسی نیست.

یک محتوای ویروسی، برای انتشار و وایرال شدن، لازم است دارای ویژگی‌های فراوانی باشد، اما تعداد کمی از آنها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند که در این بخش به آنها اشاره خواهیم کرد. یک محتوای ویروسی حداقل باید دارای ویژگیهای زیر باشد.

  • کیفیت محتوا بالا و برای مخاطبان خوشایند باشد
  • محتوا ارزش به اشتراک‌گذاری با دایرۀ دوستان و خانواده را داشته باشد.
  • محتوا جذاب و خلاقانه و برانگیزاننده باشد.

خلاقیت اصلی‌ترین عنصر موفقیت در بازاریابی ویروسی است. برای خلق محتوای بازاریابی، خلاقیت یک سرمایه رایگان و منحصر به فرد است.

نوشته:  فرامرز عیب‌پوش

error: کلیک راست در این سایت غیر فعال است !!