برندینگ صوتی(Audio Branding) چیست؟

برندینگ صوتی(Audio Branding) یا سونیک برندینگ(Sonic Branding)، اصطلاحی است که امروزه بصورت بسیارگسترده در بازاریابی از آن استفاده می‌شود. این مهم به معنای استفاده از صدا و موسیقی برای تقویت هویت برند در ذهن مصرف کنندگان است.  صدای زنگ، آهنگ های بسیار کوتاه، کلیپهای معرفی برند کوتاه و شعارهای گفتاری، همه اشکال برندینگ صوتی هستند. لوگو یا کلیپ یا آهنگ یا شعاری که بدین ترتیب ساخته شده نیز، آرم صوتی نامیده می شود.

برندینگ صوتی اغلب در تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، ابتدای فیلمها و سریالها و ویدئوها و سایر مکانهایی که به رسانه مربوط هستند، بکار برده‌ می‌شود. اما این موارد تنها فضاهایی نیستند که ما با این پدیده مواجه هستیم. مارک های صوتی بسیار قدرتمند و تاثرگذار هستند. می‌توان آنها را در پیام مداوم سیستم تلفن قرار داد یا حتی آن را با فواصل منظم در لیست پخش موسیقی فروشگاهها پخش کرد. تقریباً تمام برندهای مشهور، آرم‌های صوتی مخصوص یه خود را دارند و بسیار روی آنها سرمایه گذاری کرده‌اند. آرمهایی موفق هستند که کوتاه، به راحتی قابل تشخیص و به یاد ماندنی باشند. بسیاری از برندهای ایرانی هم از دیرباز از این امکان در حد توان خود استفاده کرده‌اند. البته قدرت آنها به اندازه برندهای جهانی نیست ولی برخی از آنها به شدت تاثیرگذار و ماندنی هستند.

نمونه‌های مشهور مارک صوتی بسیار است اما به عنوان چند نمونه بین‌المللی موفق می‌توان از نمونه‌هایی مانند آرم شبکه اچ.بی.او، آرم کمپانی فاکس قرن بیستم، صدای زنگ اپل، صدای زنگ نوکیا و صدای لود شدن ویندوز اشاره کرد.

نمونه‌ای از تبلیغ بوتان و آرم صوتی بوتان که در ذهن اکثر ایرانیان نقش بسته است.

به عنوان نمونه از آرم های صوتی موفق ایرانی می‌توان به آرم صوتی بوتان، سس دلپذیر و بسیاری از آرمهای دیگر صوتی نام برد. حتی تبلیغ اخیر عالیس (کدومش و بدم؟!)، با این حال که که خیلی شیک و کلاسیک نیست، حتی از نظر برخی بسیار ضعیف و جلف است اما برای ماندگاری در ذهن مخاطب، از قوام و ماندگاری برخوردار است.

اگرچه این صداها ساده و عاری از هرگونه جلوه های صوتی پیشرفته هستند، اما با انتخابی که انجام شده، آنها به شدت دارای ارزش عاطفی و انحصاری هستند که مخاطب این برندها را با همان عناصر بصری، به خود متصل می‌کنند.

تلاش برای ثبت برند در ذهن مخاطب، فقط مفید نیست بلکه ضروری است. اگر امور مربوط به برندسازی در هر جایی و بدون برنامه انجام شود، مشتریان نه تنها به برند جذب نمیشوند، بلکه در بهترین حالت ممکن است برند را فراموش کنند ولی در بدترین حالت، حتما دچار سردرگمی خواهند شد. باید خوب بدانیم چه هستیم، و میخواهیم در ذهن مشتری چه باشیم.

بهترین استفاده را از آرم صوتی

استفاده از آرمهای صوتی فقط راهی برای جلب یا جذب مشتریان نیست، بلکه از قدرت فیلم و موسیقی استفاده می‌شود تا درمخاطبین، احساس خاصی راجع به محصول یا خدمات ایجاد شود. به عنوان مثال، مک دونالد در آرم صوتی خود با شعار” I’m Lovin’ It”، شنونده را تشویق می‌کند تا احساس خوشبختی، خوش بینی و مثبت کند. ضربه محکم و ناگهانی، صدای شکاف و صدای موسیقی صوتی(Rice Krispies)، باعث ایجاد احساساتی بچه‌گانه و بی‌خیال و رها در بزرگسالان ایجاد کرده و همه را به یادآوری دوران کودکی سوق می‌دهد.

باید از ذهن مخاطب آگاهی کامل حاصل شود. باید بدانیم آنها چه چیزی را دوست دارند، چه چیزی آنها را خوشحال می کند، چه آهنگی برای آنها جذاب است، تحقیقات بازار به رسیدن به این دید کمک خواهد کرد و راههای دیگر فقط حدس و گمان است و علمی و قابل استناد نیست.آرم صوتی باید با عادات گوش دادن مشتری خوانایی داشته باشد.

ایجاد یک برند صوتی مؤثر

ساخت یک آرم صوتی به یاد ماندنی و مؤثر، نیاز به تحقیق و تلاش بسیار دارد. اما یک نمونه موفق می تواند شرکت یا برندی را زیرورو کند و یک نام تجاری را درمیان مخاطبین بالا ببرد.

آرم صوتی، موضوعی بسیار پیچیده است و ایجاد صدا و تصویر و متن متناسب با یک نام تجاری و همچنین برانگیختن احساسات صحیح شنوندگان، نیاز به تحقیقات بازار و تلفیق بازاریابی و هنر و روانشناسی دارد. اما ساخت آن، معمولاً ارزش همه این زحمات را دارد.

کتاب برندینگ صوتی

کتاب برندینگ صوتی به صورت مفصل و به ترتیب به همین موضوع مهم پرداخته است. این کتاب به جرات می‌توان گفت این کتاب بهترین کتاب در این حوزه است و خود یک مرجع درست و مطمئن برای درک و اجرای این نوع از بازاریابی و برندسازی است. نوشته لاورنس مینسکی و کالین فاهی است. این کتاب با ترجمه دکتر امین اسداللهی و محمدرضا اردهالی توسط انتشارات مهربان نشر در سال 97 چاپ شده و توزیع گریده است.

این کتاب یکی از کتابهای بسیار ارزنده در زمینه برندینگ و مدیریت بازاریابی است. کتاب برندینگ صوتی،  علیرغم نامش توسط اساتید بازاریابی جهان نوشته شده اما ارتباط انکارناپذیر صوت، لحن، آوا و موسیقی را با بازاریابی و برندینگ بیان نموده و خواننده را با جنبه‌هایی از ذهن مشتریان آشنا می‌کند که پیش از این زیاد دیده نشده بود. دراین کتاب شرح داده شده که چرا یک برند نیازمند فرهنگ واژگان موسیقی تخصصی خود برای رشد است. برندینگ صوتی، استفاده از صوت برای ایجاد و ساخت برند خود به صورت تخصصی تئوری و عمل برندینگ حسی را در دستورالعملی که برای هر بازار ضروری خواهد بود، ترکیب می کند.

فصلهای کتاب

این کتاب مانند نامش سرفصلهای قدرتمند و مفیدی دارد. این کتاب با آشنایی با قدرت برندینگ صوتی آغاز شده و آن را در عصر دیجیتال بررسی نموه است. این کتاب عصر حاضر را زمانی می‌خواند که وقت بازاریابی حسی است. خواننده در ابتدا با دنیای برندینگ صوتی آشنا شده و سپس یادمی‌گیرد که چگونه صوت خود را جستجو و پیدا کند و معیارهای اندازه گیری چه چیزهایی است. این کتاب شرح میدهد که فرآیند برندینگ صوتی چگونه انجام شده و نحوه اجرای برند صوتی، حفظ و تکامل برند صوتی، موسیقی و طراحی صوت در محیط چیست.

این کتاب توسط بسیاری از بزرگان مدیریت و بازاریابی تایید شده و هریک به نوبه خود نقد یا جمله‌ای برای این کتاب نوشته‌اند. در بسیاری از شرکتهای بزرگ امریکایی خواندن این کتاب به تمام مدیران بخشهای مختلف توصیه شده است. خواندن این کتاب به مدیران، کارآفرینان، کارشناسان فروش و حتی کارکنان اداری، توصیه می‌شود. بسیاری از برندها همچنان در گذشته فعالیت میکند. به دلیل به وجود آمدن روشهای بیشتر در ارائه پیام، نیاز به ارائه تجربیات منسجم برند نیز مبرم گردیده است. در جستجو برای مزایای متمایز، برندها می‌بایست از هر فرصت برای شناساندن ارزشهای خود و درک آنها توسط سایرین استفاده نمایند.

امروزه، محیط خرید از فضاهای فیزیکی خارج شده و وارد جیب مشتریان، دستان آنها، و میز آشپزخانه و حتی دستشویی گردیده است. با تفریق حسهای یافت شده در محیطهای فیزیکی، وظیفه ایجاد یک ارتباط چند جانبه برند دشوارتر از پیش شده است. صوت و موسیقی می‌توانند معنای برند را نشان داده و هر دو نشانههای کاربردی و ارتباطات عاطفی را ارائه دهند. صوت و موسیقی برروی تمامی دستگاههای جدید جایگزین یا متصل شده به تمام فضاهای عمومی و شخصی راه یافته‌اند.

نوشته: فرامرز عیب‌پوش