الفبای چیرگی

الفبای چیرگی

کتاب الفبای چیرگی با عنوان « الفبای پیروزی در تمام مراحل زندگی»، نوشته ست گودین و ترجمه فرامرز عیب پوش است. این کتاب توسط انتشارات برآیند در پاییز 1401 به چاپ رسیده است. این کتاب با شعار «موفقیت، جایی خارج از کنج عافیت ماست!»، یکی از بهترین کتابهای مصور در حوزه موفقیت و مدیریت فردی است.

گودین این کتاب را به عنوان یک «هدیه» به جهان معرفی کرده و معتقد است «باید آن را با صدای بلند خواند و به عزیزترین فرد زندگی، هدیه داد!»

مقدمه نویسنده

شاید بهترین راه برای انتقال مفاهیم مهم، بازگشت به دوران کودکی است. همه ما نکاتی را که در کودکی آموخته‎ایم، تا پایان عمر فراموش نخواهیم کرد. کتاب حاضر، کتابی برای کودکان نیست بلکه علیرغم دنیای تصویری و کارتونی، فراتر از جدی، بلکه الزامی است. بی‎تردید هیچ حدومرزی برای استفاده از مفاهیم این کتاب وجود ندارد.

مفاهیم این کتاب، فراتر از زمان و مکان است. کتاب حاضر به ما خواهد آموخت که موفقیت، جایی بیرون از دایره امنیت ماست!. راه کسب موفقیت، بسیار “ساده” است اما به هیچ عنوان “آسان” نبوده و نخواهد بود.

هیچ پروانه ای، به بهانه اینکه دنیای بیرون، فضای ناامنی است، برای همیشه در پیله امن خود باقی نمی ماند. آسیب پذیری، بخشی جدانشدنی از موفقیت است!. ما بخش موفق انسانهای موفق را می‎بینیم نه شکستهای آنان را!.

همه انسانهای موفق برای کسب موفقیت، دایره امنیت خود را ترک کرده‎اند. حتی پس از کسب موفقیت هم هیچ تضمینی برای شکست نخوردن وجود ندارد.

برای اینکه خواننده بتواند مفاهیم کتاب را بهتر بخاطر بسپارد، اصول آن به‎شکل الفبا، ارائه شده است. الفبای کتاب از حرف “A” تاحرف”Z”، همواره بیانگر اصولی است که رعایت آنها برای طی طریق مسیر موفقیت، الزامی هستند. اصولی که شاید ساده باشند اما اجرای آنها آسان نیست.

هیچ اثر نقاشی تا زمانیکه در ذهن نقاش باشد و روی بوم اجرا نشود، هنوز اثر هنری نیست. اثر هنری بی نقص و کامل نیز، در جهان وجود ندارد. اما افرادی موفق عمل کرده اند، که “حرکت” کرده اند نه صرفا “آرزو” و ارسال “انرژی” به کائنات!.

برای اینکه هنر کسب موفقیت بهتر در ذهن مخاطب نقش ببندد، کتاب را با تصاویر کاریکاتوری تکمیل کرده‌‌ایم.

بشدت معتقدم این کتاب، هدیه مناسبی برای ارائه به تمام کسانی است، که دوستشان داریم. بالشخصه با بیش از چهار دهه فعالیت در حوزه بازاریابی و فروش و نوشتن ده‌ها کتاب مختلف، زمانی که بخواهم به دوستی، کتابی هدیه کنم، قطعا این کتاب، اولین انتخاب من است.

دنیای صنعتی قرن بیست و یکم، درحال تبدیل ما به ماشینهای  زنده است. یکی از بزرگترین مفاهیمی که سیستم قصد دارد در ذهن مردم نهادینه کند این است که دنیا در دستان افرادی قدرتمند است و هیچ کس توانایی تغییر آن را ندارد!. پس باید تبعیت کنیم و تماشاچی باشیم!. سیستم صنعتی به مردم می‌آموزد که مصرف کننده باشند و پیش از هر اقدامی، همواره باید بترسند!.

از شکستن پیله نهراسیم، خلق اثر هنری، آسان نیست. نیازی به درگیری با کسی نیست، تنها فردی که باید شکستش بدهید، در آیینه روبروی شماست!.

در نهایت توصیه می‌کنم این کتاب را به دوستانتان هدیه بدهید و آن را با صدای بلند برای هرکسی که دوستش دارید، بخوانید.

ست گودین

پیشگفتار مترجم

ست گودین از دیدگاه من، مانند سوپرمن در کمیکهای مارول است. تقریبا تا به حال هر کاری که اراده کرده، انجام داده. از زمانی که در جوانی فروشنده بیمه (سخت ترین شاخه ویزیتوری)، فعالیت داشته تا امروز که یکی از بزرگترین متفکران بازاریابی و فروش در جهان تبدیل شده، گودین، همان شخصیت رویاپرداز صادق و شرور و بچه گانه خود را حفظ کرده است.

گودین در دنیای بازاریابی، شاهکاری است بی بدیل. این دومین کتابی است که از گودین ترجمه کرده ام و اگر هزار کتاب دیگر هم بنویسد، این کار را خواهم کرد. این کتاب یکی از بهترین تجربیات زندگی من بود. امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را ادا کرده باشم.

فرامرز عیب پوش

این کتاب، هدیه ای بینظیر و عالی برای تمام کسانی است که دوستشان داریم. برای اینکه کتاب قابلیت هدیه دادن داشته باشد، تاحد ممکن به صرفه و مختصر طراحی شده و همه امکان تهیه آن را دارند.

بخصوص این کتاب، هدیه مناسبی برای سازمانها و کارکنان آنها و دوستان ماست. متنهای این کتاب کوتاه و خواندنی است و تصاویر آن تماما رنگی است.

این کتاب به گونه ای طراحی شده که امکان حمل و مطالعه آن در همه جا برای خواننده وجود داشته باشد.

این کتاب صرفا یک کتاب انگیزشی موفقیت مانند سایر کتابها نیست. حتی اگر فردی بتواند به تمام کائنات هم  انرژی مثبت ارسال کند، موفق نخواهد شد. موفقیت تنها صرف فعل “خواستن”، نیست، بلکه نیازمند برنامه ریزی، “تلاش” بی وقفه و “ثبات قدم” در راه است. اگر معتقدیم کاری لازم است، حتی اگر منطقی به نظر نرسد، باید آن را انجام دهیم.

برای کسب موفقیت، باید “عاشق” بود نه عاقل. دنیا مملو از عاقلانی است که به تماشای موفقیت دیگران نشسته‌اند.

چگونه یک فروشنده موفق شویم؟

کتاب چگونه یک فروشنده موفق شویم به قلم دکتر حمیدرضا رضوانی در یکصد صفحه در قطع رقعی توسط انتشارات مهربان در تهران به چاپ رسیده است.

در بخش اول این کتاب، ویژگیهای یک فروشندهی موفق در پانزده مورد جمع‌بندی شده است. عادتهای رفتاری، ویژگیهای شخصیتی ما را تشکیل می‌دهند. با خواندن این بخش، می‌توانید خودتان را از نظر داشتن این ویژگیها مورد ارزیابی قرار داده و سپس در جهت کسب آنها تلاش کنید. بخش دوم این کتاب،  به مهارتهای مذاکره‌ی فروش و مراحل فروش حرفه‌ای می‌پردازد.

در بخش سوم، پرسشنامه‌ای برای ارزیابی ویژگیها و مهارت‌های یک فروشندهی موفق قرار داده شده‌است. با پاسخ دادن به سؤالات آن، پی می‌برید که در طول مطالعه‌ی کتاب، به دنبال تقویت چه ویژگیها و مهارت‌هایی در خودتان باشید. همچنین خلاصه‌ای از لاین پرسشنامه در ابتدای کتاب قرار داده شده است. افکار و ذهنیت‌های ما، رفتارهای ما را شکل می‌دهد.

رفتارهای ما با تکرار شدن تبدیل به عادتهای رفتاری می‌شود. عادتهای رفتاری، شخصیت ما را شکل می‌دهد و شخصیت ما عاقبت ما را رقم میزند. برای اینکه عاقبت و نتیجه‌ی مناسبی داشته باشیم باید از تغییر ذهن و اندیشه‌ی خود آغاز کنیم ولی اگر این تغییر باعث تغییری پایدار در رفتارهای ما نشود یادگیری صورت نگرفته‌است.

خواندن مطالب این کتاب موجب تغییر ذهن و رفتار ما درخصوص فروش موفق می‌شود ولی اگر آن را دائما تمرین نکنیم، تغییری در رفتار حرفه‌ای ما به وجود نخواهد آمد. مطالب کتاب به صورت کاربردی تهیه شده است و امید است در زندگی کاری و حتی شخصی خواننده مفید واقع شود.

ذوق زدگی

کتاب ذوق زدگی با عنوان “چگونه مشتریان وفادار با ایجاد و ساخت برندهای پرطرفدار داشته باشیم؟”، نوشته بولیوار جی بوئنو و ترجمه استاد و دوست گرانقدرم دکتر امین اسداللهی است که در قطع رقعی توسط انتشارات دانش ماندگار عصر در تهران به چاپ رسیده است.

این کتاب به هفت استراتژی بازاریابی برندهای پر طرفدار مانند اپل، هارلی-دیویدسون و آیکیا اشاره می کند تا مخاطب خود را روشن کند که چه موضوعی موجب موفقیت این برندها شده است.

مشتری ذوق‎زده، تمایل بیشتری دارد که از تجربیات مثبت خود با همتایان و نزدیکانش صحبت کند. مشتری ذوق‎زده نسبت به تبلیغات رقبا توجه چندانی ندارد و همچنین حساسیت بالایی نسبت به افزایش قیمتهای برند مورد علاقه خود نشان نمی‎دهد.

وقتی این جملات و عبارات را موشکافانه بررسی می‎کنیم، درمی‎یابیم پس بهتر است مشتری ذوقزده بسازید آنها همچون صدف که مروارید را در دل خود نگه می دارد به شما وفادار خواهند ماند.

مطالعه این کتاب به جهت آموزندگی مطالب به کلیه فعالان رشته های مدیریتی، مدیران و کارکنان سازمانها و خصوصا کارآفرینان و صاحبان مشاغل، توصیه می شود.

جعبه سیاه فروشگاه

کتاب جعبه سیاه فروشگاه با عنوان اسرار سقوط و ورشکستگی فروشگاهها، به قلم غلامرضا عباسی مشاور، مدرس و ممیز فروشگاههای زنجیره ای و هایپرمارکت ها است. این کتاب در قطع رقعی و در حدود دویست صفحه، توسط انتشارات مهربان در تهران به چاپ رسیده است.

این کتاب به یکی از موضوعات بسیار شایع روز یعنی “فروشگاههای زنجیره ای”، و علل شکست یا موفقیت آنها پرداخته است.

در عصر حاضر واقعیتی است که روز به روز خود را بیشتر نمایان میسازد و سالی نیست که چندین مجموعه خرده فروشی به دلیل بی توجهی و یا نادیده گرفتن این واقعیت، دچار بحران شده و یا دچار ادغام و ورشکستگی شوند. این کتاب با در نظر گرفتن کلیه این تجربیات، راهکارهایی برای ارتباط صحیح با مشتری و جلوگیری از ایجاد اختلال در مدیریت فروشگاه ها و جلوگیری از ورشکستگی آنها ارائه می‌نماید.

این کتاب به موضوع عدم شایسته سالاری و “مالک مدیری”، در فروشگاههای زنجیره ای پرداخته و نتایج بی کفایتی در مدیریت را بررسی کرده. یکی از موضوعاتی که شاید در تمام صنایع دیده شود این است که چرا ما فروشگاه زنجیره ای بین المللی نداریم؟ چرا هیچ صنعت بین المللی نداریم. کشورهای همسایه ما مانند ترکیه و امارات، برندهای بین المللی و فروشگاه هایی دارند که در بسیاری از نقاط جهان شعبه دارند اما ما نداریم!

در این کتاب مانند فرایند بررسی سقوط یک هواپیما، فرایند سقوط فروشگاهها را ارزیابی و تحلیل نموده و علل شکست آنها را مورد بررسی قرار داده است. مطالعه این کتاب به کلیه مدیران و فعالان صنعت پخش صنایع خرده فروشی و فعالان هایپرمارکت، توصیه می شود.

نوشته: فرامرز عیب پوش

ابرفروشنده

کتاب کتاب “ابرفروشنده”، نوشته فرامرز عیب پوش، در خصوص اصول فروشندگی است. این کتاب در پاییز 1400 به همت انتشارات مهربان در تهران به چاپ رسیده است. در فرهنگ اقتصادی ما، دو باور عام دربارۀ فروشندگی وجود دارد؛ اول اینکه فروشندگی یک موهبت یا توانایی است که باید در ذات افراد وجود داشته باشد و دیگری اینکه فروشنده فردی است که با زرنگی تمام همواره در حال وارونه نشان دادن حقیقت است و هرآنکه توانایی بیشتری در حقیقت جلوه‌دادن دروغ داشته باشد، فروشنده قهارتری است!

پاسخ اینکه اصالتا فارغ از نیاز به برون‌گرایی فرد برای برقراری ارتباط با محیط پیرامون خود و فروش کالا (که این رویکرد نیز قابلیت تغییر دارد!)، فروشندۀ موفق، هیچ‌گاه نیازمند توسل به دروغ نیست. فروشندگی نیز مانند مدیریت يا ساير علوم، علم است؛ دانشي که آموزش داده شده و آموخته می‌شود.

یک فروشنده کارآمد، همواره به‌دنبال به‌روز کردن اطلاعات و افزایش سطح دانش و توانایی خویش است. فروشنده کارآمد،  به عنوان مشاور در خدمت خریدار و درکنار وی قرار می‌گیرد، نه در مقابل او. فروشنده، خریدار را برای تأمین نياز خود كه جنبه خواسته یافته است، راهنمایی می‌کند و نقاط مبهم ذهنش را از میان برده و با نشان دادن مزایا و فواید محصول خود، او را براي تبديل اين خواسته به خواسته نهايي، تا پایان خرید و پس از آن، همراهی می‌کند.

این کتاب به شرح و توضیح “آموزش فروش در فروشگاه”، می پردازد و اصول فروش پشت کانتر را توضیح می دهد. هر فروشنده ای که در یک فروشگاه، داروخانه یا هر جای دیگری قرار دارد که مشتری به وی مراجعه می کند، نیازمند دانستن اصول و قواعد ذکر شده در این کتاب است.

فهرست مطالب کتاب

  • فصل اول _ اَبَرفروشنده
  • فصل دوم _ تعاریف
  • فصل سوم _ وظایف اَبَرفروشنده
  • فصل چهارم _ ویژگی‌های اَبَرفروشنده
  • فصل پنجم – ویژگی‌های ظاهري
  • فصل ششم – فروش بدون مشتری
  • فصل هفتم – چیدمان جایگاه
  • فصل نهم – چه کارهایی موجب دفع مشتری می‌شوند
  • فصل دهم – اولين تاثير
  • فصل یازدهم – خوش آمدگويي / توجه به مشتري
  • فصل دوازدهم – تشخيص نيازهاي مشتري و نحوۀ برخورد
  • فصل سیزدهم – اطلاعات محصول
  • فصل چهاردهم–کاهش فاصله بين مشتري و محصول
  • فصل پانزدهم – مدیریت اعتراضات مشتری
  • فصل شانزدهم – گفتگو با مشتري
  • فصل هفدهم – ارتباط غير کلامی
  • فصل هجدهم – خاتمه فروش
  • فصل نوزدهم – راهکارهای افزایش فروش
  • فصل بیستم – تکنیک های افزایش فروش
  • فصل بیست و یکم – سرويس دادن به مشتري پاي صندوق و بدرقه
  • فصل بیست و دوم _تست تشخیص میزان موفقیت در فروشندگی

شاید همه ما شنیده باشیم که فروش پایان یک معامله نیست!. با توجه به حجم سنگین رقابت در دنیای معاصر بین شرکت‌ها و محصولات و بمباران ذهن مخاطب برای خرید محصول یا خدمات خاص، فروشنده نیاز دارد تا خریداری وفادار به همراه خود داشته باشد. پس جلب اطمینان خریدار به فروشنده، اصلی است که با صفات سنّتی مورد توقع از فروشنده، ناهمگون است. به همین دلیل است که روز به‌روز، فروشگاه‌های قدیمی جای خود را به فروشگاه‌های مدرن امروزی می‌دهند و فروشندگان سنّتی در حال تعویض با “مشاورین فروش” امروزی هستند!

کتاب”ابرفروشنده”، برای روشن کردن و توضیح همین رویکرد به رشته تحریر درآمده است. این کتاب توضیح می‌دهد که راه نجات از رویکرد سنتی فروش و تبدیل شدن به “اَبَرفروشنده” راه ساده ای نیست، اما قابل یادگیری است. امیدواریم زحماتی که برای تالیف این کتاب کشیده شده، بتواند نقطه روشنی در ذهن شاغلین بخش فروش ایجاد کرده و آنها را به همواره بهتر‌شدن رهنمون سازد.

مطالعه این کتاب به کلیه فروشندگان شاغل در فروشگاههای مختلف سراسر کشور و مشاورین فروش شاغل در گالریها، داروخانه ها و فروشگاههای مختلف، توصیه می شود.

نوشته: فرامرز عیب پوش

فروش به شرکتها و سازمانها

کتاب “فروش به شرکتها و سازمانها”، یکی از کتابهای بسیار مفید در بازاریابی و فروش است. نوشته نیل رکهم و به ترجمه بابک مروانی است. این کتاب توسط انتشارات بازاریابی در تهران به چاپ رسیده است.

فروش به شرکتها و سازمانها، با نام اصلی Spin Selling ، به اعتقاد مدیران فروش کتابی بسیار ارزشمند و پول‌ساز است. این کتاب، همانگونه که در مقاله ارائه شد، حاصل پژوهش تحقیقاتی راکهام و تیم زبده وی است. این کتاب برروی تحقیقات گسترده نویسنده و ابداع روش اسپین(SPIN)، در فروش پایه گذاری شده است.

به اعتقاد نویسنده‌، این کتاب، کتابی است درباره‌ اینکه چگونه بیشتر بفروشیم. اما دو ویژگی، آن را از هزار کتاب دیگر که پیش از این درباره‌ی مذاکره‌ی فروش به چاپ رسیده‌اند، متمایز می‌کند: 1) موضوع این کتاب فروش به شرکتها و سازمانها است. 2) پایه‌ی مطالب این کتاب بر تحقیق استوار است. درواقع این نخستین بار است که نتایج بزرگترین پروژه‌ی تحقیقاتی که تاکنون در حوزه‌ی مهارتهای فروش انجام شده است، به چاپ می رسد. تیم نیل رکهم، در هوث وایت بیش از 35 هزار مذاکره‌ی فروش را ظرف مدت 12 سال تحلیل کرده تا بتواند شواهدی محکم ارائه کند.

در کوتاهترین عبارت می‌توان گفت که کلیدواژه‌های اصلی یا پایه‌ی بنیادی کتاب راکهام بر این عبارت استوار است که فروش به شرکتها و سازمانهای بزرگ از نوع فروشهای بزرگ است. به گفته‌ مولف کتاب، آنچه در یک فروش کوچک کار می‌کند، با بزرگ شدن اندازه‌ فروش به موقعیت شما آسیب می‌زند. آنچه ممکن است در یک فروش کوچک کار کند، چه بسا در یک فروش بزرگ، علیه شما کار کند! مولف از آغاز تا پایان کتاب، این عبارت را در قالبهای متعدد و متنوعی تکرار می‌کند؛ چرا که فروشندگان، به آنچه در فروش‌های کوچک آموخته‌اند، وفادار می‌مانند و نتیجه چیزی نیست به جز آنکه فروش را از دست می‌دهند.

این کتاب در فصل اول “رفتار فروش و موفقیت در فروش”، در فصل دوم “تمام کردن با تعهد گرفتن”، درفصل سوم “نیاز مشتری در فروش‌های بزرگ”، درفصل چهارم “روش اسپین”، درفصل پنجم “نشان دادن منافع در فروشهای بزرگ”، در فصل ششم “جلوگیری از بروز اعتراض”، درفصل هفتم “صحبتهای مقدماتی در شروع مذاکره”، در فصل هشتم “اجرای نظریه در عمل”، را مورد بررسی و تشریح قرار داده است.

باشخصه با وجود حدود بیست سال فعالیت در بخش فروش، این روش را یکی از بهترین تکنیکهای فروش ارزیابی می‌کنم. مطالعه این کتابها و تحقیق درباره روش اسپین را به تمامی مدیران سازمانها، مدیران فروش و بازاریابی و کلیه فعالان حوزه بازاریابی و فروش توصیه می‌کنم.

نوشته: فرامرز عیب پوش

فروشندگان بزرگ چگونه عمل می‌کنند؟

کتاب “فروشندگان بزرگ چگونه عمل می‌کنند؟”؛ نوشته مایکل‌تی. بازورث و بن زولدان به ترجمه شیوای امیرمصطفی اعرابی‌پور در تهران به چاپ رسیده است. این کتاب توسط انتشارات بازاریابی در 224 صفحه و قطع وزیری، به بازار عرضه شده است.

محتوای کتاب، بسیار ساده و روان، نحوه عملکرد، برنامه ریزی و تاثیرگذاری فروشندگان و مدیران فروش حرفه‌ای را مورد بررسی قرار داده و رموز موفقیت آنها را در اختیار خواننده قرار داده است. یکی از موضوعاتی که همواره در فروش مطرح بوده و هست، نحوه انتقال پیام، در قالب یک داستان است. فروشندگان موفق، خوب می‌دانند چگونه داستانی را بپرورانند که شنونده بواسطه آن، با مطلب اصلی، ارتباط برقرار کند.

این اثر، کتابی است کاربردی برای فروشندگان حرفه‌ای و مدیران اجرایی، سیاستمداران، معلمان، وکلا، مشاوران، والدین، و تمام کسان دیگری که کارشان به نحوی مستلزم اثر گذاشتن بر دیگران است، و کالایی که در معرض فروش می‌گذارند، خواه یک محصول باشد و خواه خدمات، ایده‌ها، مشاوره‌ها، یا باورها. چرا که عملکرد فروشندگان بزرگ را رمزگشایی کرده‌اند.

این کتاب در یازده فصل؛ با عناوین “او+ الگوی کهن”، ” دیگر زمین مرکز عالم نیست”، ” قدرت پنهان آسیب‌پذیری”، ” مغز ما در داستانگویی”، ” داستان‌سازی”، ” داستانهایی برای فروش”، ” داستان‌سازی و رسیدگی به داستان”، ” گوش سپردن همدلانه”، “فروش به شرکت”، ” سازمان (قابل داستان شدن)”، ” ادامه‌ی سفر”، ارائه شده که این سرفصلها به نوبه خود،  بسیار جذاب و گویا هستند. در این بخش، پیشگفتار نویسندگان درباره کتاب را مطالعه خواهیم کرد تا آشنایی بیشتری با کتاب پیدا کنیم.

پیشگفتار نویسندگان درباره کتاب

تعریف ما از فروش عبارت بوده است از “کمک کردن به مردم در حل مساله هایشان.” تعریف ما مبتنی بر این باور بوده است که تصمیم گیری در مورد “خرید” شبیه حل یک مساله ی منطقی یا عقلانی است.

زمانی که ما وارد صنعت فروش شدیم، تحقیقات موجود در این صنعت تجربی نشان می داد که آنچه فروشندگان موفق را از فروشندگان معمولی متمایز می کند، اهمیت دادن به سوالات است. فروشندگان موفق، از مشتریانشان سوالات فراوانی می پرسند. به همین دلیل بود که ما در کارگاههای آموزشی “فروش راه حل ( ۱) ” و “فروش مشتری محور ( ۲) ” خود به فروشندگان یاد دادیم که سوالاتی منطقی از خریداران بپرسند و طراحی این سوالات به نحوی باشد که خریدار را به نتیجه گیری در مورد بهترین محصول فروشنده و منطقی ترین و صحیح ترین پاسخ برساند.

البته بعدها دریافتیم که بیشتر مفروضاتمان اشتباه بوده است. مردم در هنگام تصمیم گیری برای خرید، آنقدرها هم منطقی و عقلانی نیستند. به علاوه، سوال پرسیدن از خریداران ( حداقل پرسیدن آن نوع سوالاتی که ما در دوره های آموزشی خود به فروشندگان یاد می دادیم ) راه مناسب و موثری برای برقراری ارتباط با مشتری و متقاعد کردن او نیست. در واقع، امروزه ثابت شده شیوه ای که ما فروشندگان را برای سوال پرسیدن پرورش می دادیم، شیوه ای ضدتولیدی است.

همچنین مشخص شده است که قسمت عمده ای از تحقیقات موجود در صنعت فروش در مورد شیوه ی عملکرد فروشندگان موفق، دستخوش سوءتعبیر شده است. فروشندگان موفق فقط از خریداران سوال نمی کردند بلکه، برای برقراری پیوندهای عاطفی با آنها نیز اقدام می کردند و در رابطه ی خود با خریداران، به چیزی می رسیدند که می توان آن را “تفاهم” نامید. فروشندگان موفق این کار را از دوره های آموزشی و کتابهای درسی یاد نگرفته بودند.

مایکل در مقدمه ی کتاب پرفروش خود با عنوان فروش راه حل ( ۱۹۹۴ ) نوشته است که “فروشندگان برتر ( که من اسم آنها را عقاب می گذارم ) دارای مهارتهای ایجاد روابط هستند. با دقت گوش می دهند، از همان اولین تماسهای فروش، صداقت و صمیمیت خود را نشان می دهند، و اعتماد بالایی در خریدارانشان به وجود می آورند.” این مهارتها ( یعنی مهارتهای ایجاد روابط، گوش سپردن همدلانه، و… ) در کتاب مایکل مورد بحث قرار نگرفته بود؛ زیرا اگر صادقانه بگوییم، نمی دانستیم که درباره ی این مهارتها چه باید گفت. در آن دوره فکر می کردیم که این مهارتها قابل تدریس نیستند. یعنی اعتقاد داشتیم این مهارتها موهبتی هستند که شما آنها را دارید و یا ندارید.

تقریباً دو دهه بعد از انتشار کتاب “فروش راه حل”، هنوز هم حرفه ی فروش تغییر چندانی نکرده است. حرفه های دیگر بشدت تکامل یافته و پیشرفت کرده اند، اما در فروشندگی همان کارها را به همان روشهای ۲۰ سال پیش انجام می دهیم، در حالی که این روشها دیگر کارآیی ندارند.

وقتی ما برای اولین بار آموزش فروشندگان را شروع کردیم، عادت داشتیم در مورد “قانون ۲۰ / ۸۰” صحبت کنیم: در بیشتر شرکتها، ۲۰ درصد از فروشندگان، ۸۰ درصد فروشها را انجام می دادند، درحالی که ۸۰ درصد دیگر فروشندگان برای موفقیت در تک تک فروشهایشان دست وپا می زدند. فقط تعداد اندکی از فروشندگان موفق می شدند که اعتماد و احترام متقابل مشتریان را جلب کنند، فقط تعداد اندکی از آنها می توانستند به سطوح بالای ارتباط و پیوند با مشتریان برسند و همکاری با آنها را پایدار سازند، و کاری کنند که هر دو طرف، ایده ها و باورهایی که می تواند مردم را تغییر دهد با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

اگر مدلهای کنونی فروش کارآیی داشته باشند، پس باید انتظار داشته باشیم که “قانون ۲۰ / ۸۰” در طول این سالها تغییر کرده باشد؛ چرا که این موضوع که امروزه فروشندگان پیشرفت کرده اند و سهم بیشتری در فروش دارند، در واقع غلط از آب در آمده است. تحقیقات جدید نشان می دهد، که شکاف بین بهترین فروشندگان و فروشندگان معمولی کم شده است. این واقعیت، برای ما جای تاسف دارد، زیرا خودمان بودیم که این الگوی فروش را خلق کرده بودیم.

پس چرا ما در مقام یک حرفه ( فروشندگی ) ، نمی توانیم در کاری که انجام می دهیم عملکرد خود را بهبود بخشیم؟ چه چیزی مانع عقب ماندن ما می شود؟ و چرا ما در یافتن پاسخ این سوالات، پشتکار و جدیت بیشتری به خرج نداده ایم؟ پاسخ این سوال، پاسخی کنایه آمیز است؛ زیرا الگوی ما در مقام یک حرفه، آن بوده است که از دیگران سوال بپرسیم بی آنکه از خودمان سوالی پرسیده باشیم.

این کاری بود که ما کردیم. ما باورهای خود را به چالش کشیدیم و کار خود را با این پرسش اساسی آغاز کردیم که ” آیا راه بهتری هم وجود دارد؟” این سوال ما را به پرسشهای فراوان دیگری رهنمون کرد و این بازی پرسشها، ما را درگیر دومینویی کرد که خیلی زود دریافتیم برای یافتن پاسخشان، حجم بسیار فراوانی از تحقیقات و مطالعات در حوزه های مختلف وجود دارد که تاکنون آنها را نادیده گرفته بودیم.

این حوزه ها اساساً راز و رمزهای ارتباطات را بر ما گشودند و علتی که ما قبلاً این حوزه را قابل تدریس نمی یافتیم، آن بود که خارج از تحقیقات و مدلهای موجود در صنعت فروش جای گرفته بودند. نکته ای که خیلی سریع آموختیم این بود که ما باید برای یافتن پاسخهای خود، سری هم به بیرون از دنیای صنعت فروش بزنیم. افراد درگیر در حوزه های دیگر، پیشاپیش چیزهای فراوانی در مورد فروش و کارهای فروشندگان دریافته اند. تحقیقات، ما را به تعریفی کاملاً جدید از فروش رساند.

امروزه دیگر برای ما فروش مساوی با “حل مساله” یا “ارائه ی راه حل” نیست بلکه، فروش، ” اثرگذاری در راستای تغییر” است و این بدان معناست که در فروش باید بر مردم تاثیر گذاشت تا دست به تغییر بزنند. این تعریف مبتنی بر درک وسیعتری از نحوه ی تصمیم گیری ما در مورد اعتماد به برخی افراد، و اعتماد نکردن به برخی دیگر از افراد است؛ یعنی به این نکته مربوط می شود که ما چگونه تصمیم می گیریم به باوری جدید یا چیزی جدید اعتماد کنیم و چگونه تصمیم می گیریم که چیزی را بخریم یا نخریم.

در این کتاب، ما داستانها و یافته های خود را با شما به اشتراک می گذاریم، و این داستانها و یافته ها متکی به دهها تجربه ی شخصی در زمینه ی فروش است. در این راه، از تحقیقات مختلفی که در حوزه های فراوان و متنوعی ( از عصب شناسی گرفته تا روانشناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، و سایر حوزه ها ) بهره خواهیم برد. ما همه ی این پیشینه و ادبیات را در قالب چارچوبی که به صورت میدانی مورد آزمایش قرار گرفته و در کارگاههای آموزشی مان ( کارگاههای “رهبران داستان ) ” بسط یافته است ارائه خواهیم کرد. این اثر، کتابی است برای فروشندگان حرفه ای و برای تمام مدیران اجرایی، سیاستمداران، معلمان، وکلا، مشاوران، والدین، و تمام کسان دیگری که کارشان به نحوی مستلزم اثرگذاشتن بر دیگران است، و کالایی که در معرض فروش می گذارند، خواه یک محصول باشد و خواه خدمات، ایده ها، مشاوره ها، یا باورها.

ما اعتقاد داریم که در جریان رمزگشایی علاوه بر آنچه فروشندگان بزرگ انجام می دهند، خودمان نیز چیزهای جدیدی در مورد نحوه ی تاثیرگذاری بر تغییر آموخته ایم، به شیوه های بهتری برای برقراری روابط عمیقتر با مشتریان رسیده ایم، و معنایی وسیعتر در فروش پیدا کرده ایم.

مایکل‌تی. بازورث / بن زولدان

این کتاب باتوجه به توضیحات و مراجعی که این کتاب ارائه می‌کند، بهتر است تا برای درک بهتر مفاهیم آن، كتابهاي “نقشه‌ي ذهن مشتري”، “مشتريها چگونه فكر مي‌كنند”، “بازاريابي حسي”، “پرورش نبوغ بازاريابي”، و “نوروماركتينگ؛ نظريه و كاربرد”، هم مطالعه شوند. درك فراگيري كه از مطالعه‌ي اين شش كتاب حاصل مي‌شود، خواننده را به بصيرتي متمايز و متفاوت خواهد رسانید.

کتاب “فروشندگان بزرگ چگونه عمل می‌کنند؟”؛ کتابی بینظیر و بین رشته ای درباره بازاریابی و فروش و تاثیر رفتار و نحوه مذاکره فروشندگان بزرگ و تاثیر آن در فروش است. مطالعه این کتاب، به کلیه مدیران فروش و بازاریابی، کارآفرینان و صاحبان کسب و کار و فعالان حوزه فروش و پخش، کارشناسان فروش و دانشجویان رشته مدیریت، توصیه می‌شود.

سرسره متقاعدسازی

کتاب سرسره متقاعدسازی، با عنوان انگلیسی(The persuasion slide)، نوشته راجر دالی از اساتید بنام حوزه بازاریابی عصبی جهان به ترجمه دوست و استاد ارجمندم دکتر امین اسداللهی و حسام عاشوری، به تازگی توسط انتشارات مهربان در تهران به چاپ رسیده است.

راجر دالی؛ نویسنده  معروف کتاب های بسیاری در حوزه بازاریابی عصبی و راه هایی برای متقاعد کردن و ترغیب مشتریان است. وی نویسنده محبوب وبلاگ نورو مارکتینگ است و همچنین بخش بازاریابی مغزی (Brainy marketing) را در Forbes.com می‌نویسد. وی بنیانگذار Dooley Direct، مشاور بازاریابی و همچنین بنیانگذار College Confidential است، که یک وب سایت پیشرو در college-bound است. از زمانی که یک موقعیت شغلی ارشد را در یک شرکت Fortune 1000 به منظور ورود به بازار رایانه های خانگی رها کرد، او یک کارآفرین سریالی بوده است.

بسیاری از ما این تجربه را داریم که مشتریان بالقوه از طرق مختلف به وب سایت و صفحه اصلی آن، هدایت می‌شوند اما درک درستی از پرموشنها یا اهداف فروش ما ندارند و موضوع قانع کننده ای برای آنها وجود ندارد تا جذب محصولات ما شوند. آنها وبسایت را می‌بینند و درنهایت، اقدام خاصی نمی‌کنند. بسیاری از مدیران بازاریابی برای قانع کردن مشتریان خود، سعی در ترکیب هر دو عنصر آگاهانه/ ناخودآگاه در بازاریابی دارند، اما نتیجه درستی نمی‌گیرند. بسیاری از فروشگاههای آنلاین، مملو از سبدهای خرید رها شده هستند!.

دلیل تمام این موضوعات؛ “متقاعد نشدن”، مشتری یا مخاطب است. این کتاب، حرفها و گفتنی‌های بسیار زیادی برای مدیران و فروشندگانی دارد، که به دنبال راهی برای متقاعد کردن مشتریان خود دارند. این کتاب کمک خواهد نمود تا با آگاهی از تکنیک های متقاعدسازی، بتوانیم نرخ تبدیل بیشتری داشته باشیم و مشتری بالقوه را به مشتری بالفعل تبدیل کنیم.

امروزه دانشمندان علم بازاریابی، دانش روانشناسی را با دانش بازاریابی ترکیب نموده و روشهای نوینی از مدیریت مذاکره و مدیریت برذهن مشتری خلق نموده‌اند. این دانشمندان، پرده‌های بسیاری از رازهای روانشناسی نفوذ و متقاعدسازی برداشته‌اند، اما تلاش می‌کنند برای بازاریابان کاربرد بیشتری داشته باشد. راجر دالی، متخصص بازاریابی عصبی است که توانسته یک چارچوب ساده و عملی به نام سرسره‌ی متقاعدسازی برپاکند تا بازاریابان و تبلیغ کنندگان بتوانند نیازهای خودآگاه و ناخودآگاه مشتریان را به پایین این سرسره هدایت کنند.

این کتاب کوتاه، پنجره‌ای نو به روی دیده شدن وب سایت ها، تبلیغات و سایر محتواهای متقاعد کننده می‌گشاید. راجر دالی دانش عملی افزایش تبدیل و سالها تجربه در بازاریابی مستقیم را با تحقیقات متخصصان علوم رفتاری مانند رابرت سیالدینی، بی.جی.فاگ و دن.آریلی و بسیاری دیگر ترکیب می‌کند.

این کتاب، چارچوبی را به ما آموزش خواهد داد که درک بهتری از سرسره فرضی متقاعدسازی داشته و تمام بخشهای آن را بشناسیم. چارچوبی که در این کتاب خواهیم آموخت، بر تأثیرات نادیده گرفته شده اصطکاک، چه نوع واقعی آن و درک شده متمرکز است. در بیشتر موارد، از بین بردن اصطکاک در کسب و کار ها تقریبا هزینه‌ای نخواهد داشت، اما باعث بهبود تجربه کاربر و از همه مهمتر افزایش نرخ تبدیل می‌شود.

این مدل نوین (سرسره متقاعدسازی)، را می توان برای هر نوع فروش، بازاریابی یا فرایند ترغیبی دیگری به کار برد. در حالی که تمرکز این کتاب در درجه اول روی تبدیل دیجیتال است (صفحات فرود وب سایتها و صفحات خانه و تبلیغات)، یک پیوست تمرین عملی ویژه کسب و کار شما نیز هست.

نظرات منتقدین درباره کتاب

 گای کاوازاکی ، نویسنده کتاب Enchantment و رئیس سابق تبلیغات اپل پیرامون سرسره متقاعدسازی:

“شما نمی توانید بیش از حد لازم مسحور کننده باشید، بنابراین این کتاب را بخوانید تا راه‌های بیشتری را برای اثرگذاری بر قلب، ذهن و رفتار مشتری بیاموزید. همیشه خوب است که یک پشتوانه‌ی علمی را در پس تاکتیک‌های خود داشته باشید.

کریستف مورین، مربی بازاریابی عصبی و مدیر عامل سلزبرین(Sales Brain)، درباره این کتاب می‌گوید:

نوشته‌های راجر عملی و بسیار خردمندانه است. کتاب او به قول خودش: ایده های هوشمندانه‌ای است که پشتوانه‌ی علمی دارند و به شما در کسب درآمد بیشتر کمک می‌کند. هم کتاب می‌خوانید هم بیشتر سود می‌کنید.

مارتین لیندستروم، نویسنده کتاب خریدشناسی(Buyology)، درباره این کتاب نوشته است:

کتاب جدید راجر دالی با عنوان سرسره متقاعدسازی (Persuasion Slide)، که مبتنی بر جدیدترین تحقیقات علوم اعصاب نوشته شده، نگاه به درون ذهن دارد، می داند چگونه کسب و کاری را که در گذشته در رقابت‌ها موفق بوده، هدایت کند.”

برایان کلارک، مدیر عامل کپی بلاگر(Copyblogger Media)، نیز درباره این کتاب؛ چنین نوشته است:

“سالها است که من راجر دالی را دنبال می‌کنم تا بتوانم از جدیدترین یافته های بازاریابی عصبی آگاه باشم. اکنون راجر با این کتاب، به فعالان اقتصادی هوشمند یک مزیت فراتر از انتظار داده است. خواندن این کتاب از ضروریات است.”

مطالعه این کتاب، به تمامی مدیران سازمانها، مذاکره کنندگان، فروشندگان، مدیران بازاریابی و فروش و دانشجویان مدیریت بازرگانی توصیه می‌شود. این کتاب دریچه‌ای به ذهن ناخودآگاه(مغز قدیم)، مشتری است و با آگاهی کامل از آن و آموزش تکنیک متقاعدسازی در چهار مرحله مشخص، خواننده را به توانایی متقاعدسازی، تجهیز خواهد نمود.

انسان بودن فروشنده بودن است

کتاب انسان بودن فروشنده بودن است، از سری کتابهای مدیریت نوشته ولف دنیل اج پینک به ترجمه صادق سپندارند و امیرعباس صالحی به تازگی توسط انتشارات مهربان در تهران به چاپ رسیده است.

انسانها در تمام جنبه‌های زندگی، قصد ترغیب کردن دیگران را دارند. به عبارت دیگر انسانها تا پایان عمر، فروشنده هستند اما هریک کالا یا خدماتی مخصوص به خود را به دیگران عرضه می‌دارند. به عبارت دیگر، انسانها؛ همواره در حال فروختن ایده‌ها و افکار خود به اطرافیان، کارفرمایان، همکاران، خانواده و دوستا‌ن هستند. این مسئله، تبدیل به بخشی از آرایش ژنتیکی انسانها شده است. این موضوع تا پایان عمر با تمام انسانها خواهد ماند.

درواقع انسان برای تکامل یافتن و تبدیل شدن به موجودی اجتماعی و سازنده، مجبور است تا هنر تعاملات انسانی شامل ارتباط، توافق و مذاکره آزاد را به خوبی یاد بگیرد. انسانهای خالی از این تعاملات، وابسته و کم کاربرد هستند و طبیعتا جایی در جامعه ندارند. این موضوع، زندگی یک انسان را به خطر خواهد انداخت.

همه انسانها به نوعی فروشنده هستند. انسانها، چه سخنران عمومی باشند، چه معلم، چه دکتر و چه راننده تاکسی، همواره در حال فروش زمان، توانایی یا امکانات خود هستند. حتی والدینی که قصه‌ای جدید را برای کودکشان تعریف می‌کنند نیز در کار فروش هستند. عملاً هر لحظه‌ی بیداری ما، برای شرکت کردن در نوعی تعامل اجتماعی صرف می‌شود.

کتاب انسان بودن فروشنده بودن است، سرشار از ایده‌های نو برای چگونگی برقراری ارتباط موثر در دنیای جدید با فناوری پیشرفته و اطلاعات سرریز شده است. این کتاب نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از این دانش، برای به آرامی ترغیب کردن دیگران به سمت دیدگاه خود، استفاده کرد.

فرضیه‌ی این کتاب، این است که همه افراد، و نه فقط فروشندگان، برای فروش زاده شده‌اند. بیشتر تعاملات انسان را می‌توان، چیزی مترادف فروش توصیف کرد و این کتاب ابزارهای استفاده شده توسط مردم برای فروختن یا “ترغیب کردن دیگران” را توصیف کرده که ولف دنیل اج پینک در این کتاب از آن‌ها به عنوان نحوه‌ فروش موفق یاد می‌کند. از تعاملات با دوستان و خانواده، کارفرمایان، همکاران و حتی حرفه‌ای‌هایی که در دامنه‌ تجربه و تخصص فرد نیستند.

از هر نُه نفر شهروند، یک نفر در کار فروش است؛ ولی هشت نفر دیگر نیز، در زندگی روزانه‌ی خود، در فعالیت‌هایی مثل فروش، فعالیت می‌کنند که دنیل اچ پینک این فعالیت‌ها را “فروش‌های بدون فروختن” می‌نامد.

اقتصاد امروز از نظر استخدام و اشتغال کاملا بی‌رحمانه است و به سمت ایده‌ی خود اشتغالی می‌روند. با شروع خود اشتغالی یا کارمندی برای کسب‌و‌کاری کوچک، ماهر شدن در فروش و ترغیب دیگران برای ادامه کار، ضروری شده است.

مطالعه این کتاب، به کلیه مدیران و فعالان صنعت فروش، علاقه مندان به کتاب‌های موفقیت فردی و موفقیت در کسب وکار و دانشجویان رشته‌های مدیریت، توصیه می‌شود.

مذاکره کوانتومی

کتاب مذاکره کوانتومی، با عنوان “هنر رسیدن به آنچه که نیاز دارید”، نوشته یورگ اشمیتس، دکتر کارن اس. والش، استفان ام. ماردیکس، با پیشگفتاری به قلم میشائیل ولر(استاد مدرسه کسب و کار هاروارد)، به ترجمه دکتر فرشته منصوری مؤید(عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس)، کاوه گنجهء و بهار محسنی نسب، اخیرا توسط انتشارات دانش ماندگارعصر درتهران، به چاپ رسیده است.

اهمیت برقراری ارتباط مؤثر و مذاکره بر هیچ شخصی پوشیده نیست. مذاکره تجاری نیز یکی از مهمترین زیرمجموعه‌های اصول و فنون مذاکره است و برای موفقیت در آن باید به مجموعه گسترده و متنوعی از دانشها و مهارت‌ها مجهز شد. یکی از تعاریفی که در مورد انسان بارها گفته شده این است که انسان مخلوقی است اجتماعی و ناطق، لازمه زندگی اجتماعی، برقراری و حفظ ارتباط با دیگران. استفان ام. ماردیکس و یورگ اشمیتز، سه تن از استادان مطرح علوم و فنون مذاکره تجاری است که در سال 2018 در آمریکا منتشر شده و به‌ عنوان یکی از به‌روزترین منابع در این حوزه هم‌اکنون در اختیار خوانندگان قرار می‌گیرد.

در این کتاب نکات کلیدی، مثالهای کاربردی و عینی درباره موضوعهای مختلف مذاکره از سازمانهای بینالمللی در کلیه سطوح (مدیران ارشد، مدیران میانی و کارشناسان و …) مطرح شده است. توجه به مثالهای متعدد و سازگاری و همخوانی آن با فرهنگ مذاکره سازمانی در کشورمان یکی از نقاط قوت این اثر به شمار می‌رود.

وقوف بر دانش مذاکره، صرفا برای مدیران و افرادی که برای صنف یا افرادی خاص نیست. بلکه امروزه اهمیت مذاکره و نحوه مدیریت آن بر هیچ کس پوشیده نیست. در این مقاله نگاهی به فهرست مطالب این کتاب انداخته تا علاقه مندان توانایی تصمیم درخصوص خرید کتاب را داشته باشند.

بخش اول: اجرای مذاکره کوانتومی

  • 1ـ چه کسی و چرایی در مذاکره کوانتومی
  • برقراری تعادل و دستیابی به حالت سبکی و شناوری
  • بٌعد شناختی
  • بٌعد عاطفی
  • بٌعد اجتماعی
  • بٌعد فیزیکی
  • بٌعد معنوی
  • سبک بالی و شناور بودن
  • چرا مذاکره اغلب باعث چنین واکنشهای شدیدی در ما میشود؟
  • خنده و مذاکره
  • در نظر گرفتن مسئولیت
  • ریسک تطابقپذیری
  • خلاصه: همواره آگاه و خود باور باشید
  • 2ـ چه چیزی و چه میشود اگر در مذاکره کوانتومی
  • مذاکره به عنوان یک چالش
  • اهرم عاملی ضروری برای بهدست آوردن چیزی که میخواهید
  • از دست دادن توانایی اثرگذاری بر آنچه که میخواهیم
  • تجزیه و تحلیل معیارهای منصفانه و بیطرفانه
  • 3ـ چگونگی مذاکره کوانتومی
  • رهبری کوانتومی ـ نحوه انجام مذاکره
  • استفاده از تمام ظرفیت مغز در فرایند مذاکره
  • مذاکره طلاق به سبک کوانتومی
  • چگونگی رفتار به عنوان یک مذاکرهکننده کوانتومی
  • ایجاد و تقویت جهتگیری اجتماعی در مذاکره
  • طراحی طرح کوانتومی برای پیروزی
  • رهبری کوانتومی، رفتار سازمانی “ سیلو“ را متحول میکند
  • پاسخ به تاکتیکهای فریبکارانه
  • چگونگی مذاکرهکنندگان کوانتومی “تاکتیکهای سخت” را مدیریت میکند
  • رهبری کوانتومی فرصتهای تعارض و تغییر را میپذیرد
  • مذاکره کوانتومی و تغییر سبک
  • مدیریت انرژی رهبران کوانتومی
  • بخشش در رهبری کوانتومی
  • خلاصهای از چگونگی به دست آوردن آنچه میخواهید و به آن نیاز دارید

بخش دوم:ابزارهای مذاکره کوانتومی

بخش سوم:رویکرد مذاکره کوانتومی

  • 4ـ فردگرایی توهمی قدرتمند در مذاکره
  • چارچوب جدید و بهبودیافته
  • استقلال در مقابل وابستگی متقابل
  • 5ـ پیامهای پنهان در مذاکره
  • پروفایل مذاکره کوانتومی
  • 1ـ مقیاس وظیفه ـ روابط
  • 2ـ تمرکز بر رویکرد زمانبندی یا فرایندی
  • 3ـ ارتباطات ضمنی یا صریح
  • 4ـ جهتگیری مبتنی بر تصویر کلی یا جزئیات
  • 5ـ مدیریت تعارض بهصورت مستقیم یا محتاطانه
  • 6ـ رویکردهای مبتنیبر موقعیت یا قوانین
  • 7ـ رویکرد تمرکز برخورد ـ دیگران ـ یا رویکرد تمرکز متقابل
  • 6ـ تمامی امور مدیریت و راهبری معطوف به رهبران در سازمانها نیست
  • تقویت رهبری کوانتومی و ذهن آگاهی
  • دستور دادن در برابر تعامل کردن
  • رهبری آگاهانه ایوان و رعایت آداب
  • فهرست اشکال، جداول، نمودارها
  • شکل 1-1 :لنگردر مذاکره کوانتومی
  • شکل 1.1 :قدرت چارچوب درک و آمادهسازی
  • شکل 1.2 :رفتارها، راهنما و چکلیست مذاکره
  • شکل 1.3 :شیوه اعمال فشار ـ اظهار علاقه و تغییر موضوع در مذاکره
  • شکل 1.4 :شیوه اعمال فشار در مذاکره
  • شکل 1.5 :شیوه اظهار علاقه در مذاکره
  • شکل 1.6 :شیوه تغییر موضوع و خاتمه مذاکره

باتوجه به اینکه امکان نشر مطالب کتاب وجود ندارد، بیش از این امکان توضیح در این مقاله نیست. کتاب مذکور بود که در این مقال آورده شد. مطالعه این کتاب به کلیه مدیران، فروشندگان، دانشجویان و فعالان اقتصادی توصیه می‌شود.

error: کلیک راست در این سایت غیر فعال است !!