اس.اف.آی(SFI) چیست؟

اس.اف.آی یا مشوقهای فروش چیست؟

اس اف آی(sfi)، مخفف عبارت عوامل تشویقی برای نیروهای فروشیا همان «مشوقهای فروش(Sales Force intensive)» مجموعه عوامل تشویقی گفته می‎شود که عوامل فروش را تشویق یا تهییج کند تا فروش بیشتری را تجربه کنند. عموما این مشوقها برای همه عوامل فروش در دسترس قرار داده می‎شود تا تولید رقابت نیز بکند. این مفهوم به پاداش مشوق  نیروهای فروش(salesforce incentive compensation)، نیز مشهور است که البته در کشور ما به اس.اف.آی(SFI)، شناخته شده است.

مشوق های فروش مدت هاست که برای ایجاد انگیزه در کارکنان و افزایش فروش استفاده می شود. در این وانفسای پیدا کردن نیروهای فروش(فارغ از کارآمد یا تازه کار)، لازم است به اعضای سازمان حس کنند که عضوی ارزشمند هستند. اینجاست که اس اف آی بکار آمده و میتواند به رضایت و حفظ و نگهداری کارکنان کمک کند. سرمایه‌گذاری روی کارکنان، سرمایه‌گذاری مفیدید است و در سود نهایی ماست و مشوق‌های فروش روشی باورنکردنی است تا به کارکنان بفهمانیم که از زحمات آنها قدردانی می‌کنیم.

نگه داشتن کارکنان کلیدی در زمانی که تمامی شرکت ها در حال استخدام و یا حتی دزدی نیروهای یکدیگر هستند و کارکنان شروع به ترک دسته جمعی مشاغل برای داشتن شرایط کاری بهتر می کنند، کار دشواری است. چگونه می توان کارکنان را حفظ کرد و آنها را راضی نگه داشت در حالی که آنها به راحتی می توانند شغل دیگری در جای دیگری پیدا کنند؟ پاسخ، مشوق های فروش یا همان اس.اف.آی است. بر اساس مطالعه‌ای که توسط Deloitte انجام شده، 44 درصد از افراد شرکت کننده در تحقیق، اذعان کردند که اگر با پاداش‌های نقدی و غیر نقدی تشویق شوند، شغل خود را ترک نخواهند کرد.

تعریف مفهوم مشوق های فروش چیست؟

به طور خلاصه، مشوق های فروش پاداش هایی هستند که سازمان به کارکنان خود برای رسیدن به اهداف یا اهداف خاص می دهد. از آنها صرفاً به خاطر کاری که انجام داده اند قدردانی می‌شود. این استراتژی، روشی بینظیر برای ایجاد انگیزه در کارکنان است، اما همیشه هم برای تمام کارکنان، کارساز نخواهد بود. به همین دلیل است که تلفیقی از انگیزه‌های مادی یا معنوی برای الهام بخشیدن به تیم جهت رسیدن به اهداف تعیین‌شده و عبور از آنها، مهم است.

انگیزه‌های فروش به منظور تقویت انگیزه فروشندگان ارائه می شود. این پاداش ها می تواند به ازای فروش بیشتر، کار بیشتر یا افزایش تعداد مشتریان یا حتی برای نحوه بستن یک معامل، به جای تعداد معاملاتی است که بسته‌اند. اس.اف.آی همیشه هم نباید لزوماً برای عقد یک قرارداد ارائه شود، به خصوص در مورد محصولاتی که چرخه فروش طولانی تری دارند. قطعاً اگر کارکنان یک شرکت صبر یا جرات کافی یا حوصله ریسک داشتند، سهی میکردند کارآفرینی کنند تا به یک شرکت ملحق شوند.

چگونه برنامه تشویقی درست بنویسیم؟

یافتن برنامه تشویقی مناسب، تقریباً به همان اندازه فعالیت بدون مشوق تیم، سخت و دشوار است. شاید به این دلیل که همه اعضای تیم، یک شخصیت خاص و نتیجتاً انگیزه های متفاوت دارند. مشوقی که ممکن است یک نفر را به شدت تحریک کند، می‌تواند برای دیگری اصلاً جالب نباشد. پس بهتر است کشف کنیم که چه چیزی باعث انگیزه تک تک افرد شده و نهایتاً برآیندی از همه این انگیزاننده ها را بنویسیم. می توان این کار را با انجام نظرسنجی ها یا آشنایی با کارکنان یا ارائه فهرستی از مشوق ها برای آنها انجام داد.

آکادمی آنلاین عیب پوش

اثر پیشرفت اهدا شده چیست؟

اثر پیشرفت اهدا شده(endowed progress effect)، چیست؟

این اثر یکی از جذاب ترین «تکنیک های بازاریابی» است که بصورتی شگفت انگیز مخاطبان را به سوی خود جذب میکند. این اثر بدین معنی است که پیشرفتی در یکی از مراحل نوعی بازی را بصورت هدیه به مشتریان ارائه می شود به این امید در راستای انجام یک بازی بصورت از پیش تعیین شده شرکت کنند.

به عنوان مثال برای اینکه مشتری در بازی درگیر و به آن ترغیب شود، به جای اینکه به وی اعلام شود در فلان سایت ثبت نام کند یا در فلان بازی شرکت کند، هدیه ای بصورت زمان دار به وی ارائه می شود تا وی تصور کند که با شرکت در این بازی می تواند صاحب آن هدیه شود و اگر در بازی شرکت نکند، چیزی را از دست داده است(FOMO).

کارکرد اثر پیشرفت اهدا شده

به موجب این اثر افرادی که با پیشرفت مصنوعی به سمت یک هدف ارائه می‌شوند، پایداری بیشتری برای رسیدن به هدف نشان می‌دهند. به عنوان مثال اگر انجام کاری به ده مرحله نیاز داشته باشد، با اهدای دو مرحله از قبل به مشتری بصورت هدیه، کار به جای اینکه هنوز شروع نشده باشد، انجام شده ولی ناقص است. این امر احتمال تکمیل کار توسط مشتری به عنوان تکمیل کننده کار را افزایش می دهد و زمان تکمیل را کاهش می دهد.

اثر کشش هدف

اثر پیشرفت اهدا شده از اثر کشش هدف گرفته شده است. مطابق اثر کشش هدف، هر قدر کسی به یک هدف نزدیکتر باشد، برای تکمیل آن هدف سخت تر تلاش می کند. این ایده اثر کشش به هدف نامیده می شود.

کلارک هال روانشناس مشهور آزمایشی را برروی موشها در دهه 1930 انجام داد که مطابق مطالعه‌ وی، موش‌ها مازهای کوچک را برای یافتن غذا طی میکردند. هال پس از این تحقیق دریافت هر چه موش ها به پاداش خود (غذا) نزدیک تر می شوند، سریعتر می دوند.

بعدها محقق دیگری به نام جادسون براون، در دهه 1940 با چسباندن مهارهایی  به موش هایی که به سمت غذا می دویدند، این مطالعه را تکمیل کرد. موش‌ها در ابتدای مسیر با شدت بسیار کمی مهارها را می‌کشیدند اما موش‌هایی که نزدیک‌تر به غذا بودند مهارها را محکم‌تر می‌کشیدند.

محققانی که اثر پیشرفت وقفی را مورد مطالعه قرار دادند انتظار داشتند که ارائه نوعی پیشرفت مصنوعی به سمت یک کار، شتاب بیشتری را ایجاد کند، زیرا افراد را به یک هدف نزدیک‌تر می‌کند و باعث می‌شود آنها برای رسیدن به آن تلاش بسیار بیشتری کنند.

کارت هدیه و بن بازی و امتیاز باشگاه مشتریان و غیره، همگی گونه هایی از تکنیک پیشرفت اهدا شده هستند. درواقع به جای اینکه مشتری را از نقطه صفر که انرژی زیادی برای حرکت لازم داد حرکت دهیم، به اصطلاح به وی دنده داده و او را راه می اندازیم. مانند بازی کلش که تعدادی جم را هدیه می هد. تکنیک قورباقه در قابلمه یکی از کارکردهای همین تکنیک است.

آکادمی آنلاین عیب پوش

اتریبیوشن مارکتینگ چیست؟

مارکتینگ اتریبیوشن(marketing attribution)، چیست؟

این اصطلاح در واقع به اشتباه به «اتریبیوشن مارکتینگ» ترجمه شده. این روش این معنی را می دهد که این اصطلاح نوعی استراتژی بازاریابی است که در واقع صحیح نیست. واژه درست این اصطلاح را می توان «مدل انتساب در بازاریابی»، یا «اتریبیوشن مدل» یا «بازاریابی انتسابی» نامید. می توان این اصطلاح را «بررسی سفر مشتری» نیز نامید.

بررسی این مدل نشان می‌دهد که مشتری پیش از رسیدن به نقطه‌ی خرید، چه مراحلی را طی می‌کنند. هدف از بازاریابی انتسابی و یا مدل اتریبیوشن مارکتینگ، درک دقیق تر از تمامی تعاملات و احساسات مختلفی است که مشتریان در مسیر خرید تجربه خواهند کرد. در واقع ثبت ردپای مشتریان در مراحل سفر آن ها، کاری بسیار ارزشمند است که به واسطه مارکتینگ اتریبیوشن انجام می شود. این مفهوم بیشتر در بازاریابی دیجیتال کاربرد بیشتری دارد.

به بیان ساده، این بررسی، تحلیلی است که تعیین می کند کدام تاکتیک های بازاریابی، به فروش یا تبدیل مشتری کمک می کنند. به بیان جامع تر این مفهوم، ارزیابی نقاط تماس بازاریابی است که مشتری در مسیر خرید با آن مواجه می شود. هدف از انتساب تعیین این است که کدام کانال ها و پیام ها بیشترین تأثیر را در تصمیم گیری برای تبدیل یا برداشتن گام بعدی داشته اند. این روند به تیم‌های بازاریابی اجازه می‌دهد تا کمپین‌ها را برای برآورده کردن خواسته‌های خاص مصرف‌کنندگان تغییر داده و سفارشی‌سازی کنند، بنابراین بازگشت سرمایه بازاریابی را بهبود می‌بخشند.

برنامه‌های بازاریابی پیشرفته، به تیم‌های بازاریابی نیاز دارند تا داده‌های مصرف‌کننده را از کانال‌های مختلف جمع‌آوری و عادی کنند تا اطمینان حاصل شود که هر تعامل به درستی وزن‌دهی می‌شود. به عنوان مثال، اگر یک مصرف کننده در معرض یک تبلیغ نمایشی و یک کمپین ایمیلی قرار گیرد، اما تنها پس از مشاهده یک تبلیغ ویژه در ایمیل، تبدیل به آن شود، بازاریابان می توانند توجه داشته باشند که این قطعه وثیقه نسبت به تبلیغ نمایشی، نقش بزرگتری در پیشبرد فروش داشته است. سپس می توانند منابع بیشتری را به ایجاد کمپین های ایمیلی هدفمند اختصاص دهند.

برای دستیابی به سطح دانه بندی داده مورد نیاز برای انتساب موثر، تیم های بازاریابی به پلتفرم های تحلیلی پیشرفته ای نیاز دارند که بتواند داده های کلان را به طور دقیق و کارآمد به بینش های سطح شخص تقطیر کند که می تواند برای بهینه سازی های درون کمپین استفاده شود. این مدل‌ می‌تواند زمانی که به طور موثر انجام شود، مزایای بی شماری را به همراه داشته باشد که در اینجا به برخی از آنها اشاره خواهیم کرد.

بهینه سازی هزینه های بازاریابی

مدل‌های انتساب با نشان دادن نقاط تماسی که بیشترین تعامل را کسب می‌کنند، بینش‌هایی را به بازاریابان می‌دهند که چگونه دلارهای بازاریابی را به بهترین شکل خرج می‌کنند. این به تیم های بازاریابی اجازه می دهد تا بودجه و هزینه های رسانه ای را متناسب با آن تنظیم کنند.

افزایش ROI

انتساب مؤثر بازاریابان را قادر می سازد تا با پیام مناسب، در زمان مناسب، به مصرف کننده مناسب دست یابند – که منجر به افزایش تبدیل و بازده بازاریابی بالاتر می شود.

شخصی سازی بهتر

بازاریابان می‌توانند از داده‌های انتساب برای درک پیام‌ها و کانال‌های ترجیحی مشتریان منفرد برای هدف‌یابی مؤثرتر در طول سفر مشتری استفاده کنند.

بهبود توسعه محصول

اسناد در سطح فرد به بازاریابان اجازه می دهد تا نیازهای مصرف کنندگان خود را بهتر درک کنند. سپس می‌توان به این بینش‌ها هنگام به‌روزرسانی محصول اشاره کرد تا عملکرد مورد نظر مصرف‌کنندگان را هدف قرار دهد.

افزایش خلاقیت

مدل‌های اسنادی که می‌توانند عناصر خلاقانه یک کمپین را ارزیابی کنند، به بازاریابان این امکان را می‌دهند که پیام‌ها و عناصر بصری را علاوه بر درک بهتر نحوه و زمان برقراری ارتباط با کاربران، تقویت کنند. در پایان برخی از مدلهای این فرایند بررسی را در اینجا باهم بررسی میکنیم.

  • اتریبیوشن تماس اول(First-Touch)
  • اتریبیوشن تماس آخر(Last-Touch)
  • اتریبیوشن تماس چندگانه(Multi-Touch)
  • تماس چند گانه U-شکل(U-Shaped Multi-Touch)
  • اتریبیوشن تماس چند گانه W-شکل / W-Shaped Multi-Touch
  • اتریبیوشن چند کاناله(Multi-Channel)
  • اتریبیوشن خطی (Linear)
  • اتریبیوشن افت زمان(Time Decay)
آکادمی آنلاین عیب پوش

اثر ایکیا چیست؟

اثر ایکیا(IKEA effect)، چیست؟

اثر ایکیا یکی از کارکردهای جذاب در بازاریابی است که از علاقه کاربران و مصرف کنندگان به مشارکت در تکمیل تولید و سرهم بندی کردن محصولات نشئات می گیرد. این اثر نیز گونه ای از سوگیری های شناختی است.

مطابق این اثر مصرف کنندگان به طور غلو شده و بیش از حد، ارزش بالایی برای محصولاتی که تا حدی در تولید یا تکمیل آنها مشارکت کرده اند، قائل می شوند. این اثر برای اولین بار در شرکت ایکیا تولید کننده سوئدی و خرده‌فروش مبلمان اشاره دارد. این شرکت مبلمان خود را نیمه کاره و با نیاز به مونتاژ می‌فروشد.

مطالعه ای در همین زمینه در سال 2011 صورت گرفت که نشان داد شرکت کنندگان مایل بودند 63 درصد پول بیشتری برای مبلمانی که خودشان مونتاژ کرده‌اند نسبت به اقلام از پیش مونتاژ شده مشابه بپردازند. این اثر توسط مایکل نورتون، دانیل موچون و دن آریلی شناسایی و نامگذاری شد که نتایج سه مطالعه را در سال 2011 منتشر کردند.

نورتون و همکارانش در تحقیقات خود اشاره کردند که اگرچه پیش از آنها این اثر هنوز نامگذاری نشده یا از نظر علمی ثابت نشده بود، اما توسط بازاریابان به رسمیت شناخته شده بود. آنها برند بیلدبر(Build-a-Bear)، اشاره کردند که به کودکان اجازه می داد خرس های عروسکی خود را بسازند. بسیاری از مصرف کنندگان از این کار لذت می برند، حتی بااین وجود که به لطف زحمت آنها، تولید کننده مجبور به پرداخت هزینه های تولید کمتری است و بهای بالاتری هم دریافت میکند.

این محققان به محبوبیت اثر «هیکلاسیون» اشاره کردند. این اثر اینگونه کار میکرد که داوطلبان شهرنشین برای کمک در امور کشاورزان به آنها پول می پردازند. مصرف‌کنندگان مطابق این اثر از «دریافت‌کنندگان ارزش» به «ارزش ‌آفرینان» تبدیل می شدند. یکی از عناصر این تغییر، مشارکت مصرف کنندگان در طراحی، بازاریابی و آزمایش محصول بود.

نورتون و همکارانش به این نتیجه رسیدند که «نیاز اساسی انسان اثربخشی و توانایی ایجاد موفقیت آمیز نتایج مطلوب در محیط است». این محققان معتقدند «یکی از ابزارهایی که انسانها از طریق آن به این هدف دست می‌یابند تأثیرگذاری و کنترل اشیاء و دارایی‌ها است». مطالعه ای به نام بندورا در سال 1977 اثبات نمود که «تکمیل موفقیت‌آمیز وظایف، وسیله‌ای حیاتی است که افراد می‌توانند از طریق آن به هدف خود برسند تا احساس شایستگی و کنترل کنند».

برخی از متخصصین آنباکسینگ را هم در زمره این اثر می شمارند. یکی از نمونه های موفق این اثر، قهوه ریو است که مشتری در تولید آن احساس نقش کرده و نسبت به آن کاملا وفادار است.

آکادمی آنلاین عیب پوش

اثر هاثورن چیست؟

اثر هاثورن(Hawthorne)، چیست؟

این اثر هاثورن یکی از واکنش رفتاری انسانی است که در آن افراد رفتار خود را در پاسخ به آگاهی خود از «مشاهده شدن» تغییر می دهند. این اثر در چارچوب تحقیقات انجام شده در کارخانه هاوثورن وسترن الکتریک کشف شد. البته برخی از محققان این توصیفات را ساختگی می دانند، اما با نگاهی ساده به اطرافمان به سادگی درک میکنیم این اثر شاید قویترین واکنش رفتاری انسانهاست.

التون مایو یکی از بزرگان مدیریت تحقیقات اولیه این اثر را برروی کارگران کارخانجات هاثورن که رله‌های الکتریکی را مونتاژ میکردند انجام داد. طی سال های 1924 و 1927، در بخشهایی از کارخانه نور را دستکاری و کم و زیاد میکردند و مشاهده شد که با هر تغییری در نور، بهره‌وری افزایش یافت. ابتدا مایو به این نتیجه رسید که نور بیشتر موجب بهره وری بیشتر می شود اما بعدا به این نتیجه رسید که این فرضیه صحیح نیست و به دنبال علت دیگری گشت. بعدها تحت نظر وی طی سالهای 1928 تا 1932 تغییراتی در ساختار کاری (مثلاً تغییرات در دوره های استراحت) در یک گروه پنج نفره از زنان کارگر اعمال شد. با این حال، این مطالعه از نظر روش‌شناسی ضعیف بود که اجازه نمی‌داد نتیجه‌گیری قطعی شود.

سالها بعد، هنری لندزبرگر مطالعات برروی این تحقیقات را توسعه داد. لندزبرگر دریافت که «افزایش توجه» است که می تواند منجر به افزایش موقت در بهره وری کارگران شود. بنابراین نام این تعبیر «اثر هاثورن» نام گرفت. اندزبرگر اعلام کرد که افزایش بهره وری در نتیجه اثر انگیزشی رخ می دهد که کارگران از علاقه نشان داده شده به آنها بروز میدهند.

اگرچه تحقیقات روشنایی در مورد روشنایی محل کار اساس اثر هاثورن را تشکیل می دهد، تغییرات دیگری مانند تمیز نگه داشتن ایستگاه های کاری، پاکسازی کف از موانع و حتی جابجایی ایستگاه های کاری منجر به افزایش بهره وری برای دوره های کوتاه می شود. بنابراین این اصطلاح برای شناسایی هر نوع افزایش کوتاه مدت در بهره وری استفاده می شود.

به هررو، شاید بتوان گفت بزرگترین آرزوی بشر بیش از پول، قدرت، ثروت، علم و هرچیز دیگری، تنها یک چیز است و آن «دیده شدن» است. امروزه در شبکه های اجتماعی میبینیم که افراد برای دیده شدن، حتی از قالب انسانی خود خارج شده و یا در فیزیک خود تغییراتی میدهند تا صرفا به بد یا خوب، دیده شوند.

آکادمی آنلاین عیب پوش

اثر کمیابی چیست؟

اثر کمیابی(scarcity effect)، چیست؟

این اثر نیز یکی از موضوعات تاثیرگذار بر روی درک مشتریان از ارزش است. همه ما با تبلوهایی مانند فروخته شد(Sold out)، یا تعداد محدود(Just one of it)، را دیده ایم. اثر کمیابی گونه ای سوگیری شناختی است که موجب می‌شود افراد برای چیزی که کمتر در دسترس است، ارزش بیشتری قائل شوند.

این پدیده را می توان در زمینه های مختلف از قیمت گذاری گرفته تا توزیع محصول دید. جالب اینجاست که اثر کمیابی می‌تواند بر رفتار خریداران نیز تأثیر بگذارد. همین موضوع سبب می‌شود افراد محصولات را ارزشمندتر بدانند، حتی اگر واقعاً کمبود نداشته باشند. در این مقاله، ما زیربنای روانشناختی اثر کمیابی را بررسی می‌کنیم و راه‌هایی را بررسی می‌کنیم که می‌توانید از آن به نفع خود استفاده کنید.

درواقع «اصل کمیابی» نظریه ای است که معتقد است انسانها برای چیزی که کمبود آن وجود دارد، ارزش بیشتری قائل هستند. ایده پشت آن این است که وقتی چیزی کمیاب است، مردم بیشتر آن را می خواهند زیرا می دانند که برای همیشه در دسترس نخواهد بود. بازاریابان نیز سال‌ها از این تئوری استفاده کرده‌اند تا مخاطبان خود را متقاعد کنند که محصولات و خدماتی را خریداری کنند، حتی اگر این محصولات یا خدمات در آن زمان برای آنها ضروری نباشند.

این نظریه موجب پدید آمدن استراتژی به نام «بازاریابی کمیابی» شد. این استراتژی بازاریابی امروزه یکی از پرکاربردترین استراتژی بازاریابی جهان است. این استراتژی عموما به چهار گونه پرکاربرد تقسیم می شود.

کمیابی انحصاری

این گونه از بازاریابی کمیابی حول این ایده می چرخد که اگر چیزی «انحصاری» است، پس باید ارزشمند باشد. این استراتژی را می توان در محصولات برندهایی مانند تیفانی اند کو، کارتیه و اپل مشاهده کرد. عموما این برندها هنگام طراحی محصولات، هویت برندی خاص ایجاد می کنند که آنها را منحصر به فرد کند، بنابراین می توانند کمیلبی را مطلوب تر نمایش دهند. بعلاوه این که در قیمت گذاری به گونه ای عمل میکنند که قیمتهایی بالا داشته باشند اما به شکلی که به زور بتوان انها را خرید. همین استراتژی رفتار خریدار را هدایت می کند.

کمیابی ذاتی

کمیابی ذاتی، هم بر این تفکر استوار است که حول این ایده می چرخد که اگر چیزی «کمیاب» است، پس باید ارزشمند باشد. ارزش طلا به جز خواص شیمیایی آن و زیبایی و غیره، به این است که هم محدود است و هم بسیار کمیاب. برای القای کمیابی یک محصول، بازاریابان ابتدا محصولات را در بازارهای محدود عرضه می‌کنند. محصولات به حدی کمیاب هستند که ارزش برای آنها ایجاد می شود. تمایل به داشتن کالایی کمیاب، بر رفتار خریدار تأثیر می گذارد.

کمیابی زمانی

کمبود زمانی، اینگونه برنامه ریزی شده که زمان محدودی برای اقدام به خرید وجود دارد یا فرصت کم است و محصول از دست خواهد رفت. این استراتژی در بین بازاریابان بسیار محبوب است زیرا زمانی که تبلیغات فوریت را القاء کند، استراتژی به طور موثر و سریع عمل می کند. احساسات مخاطبان را هدف قرار می دهد و به آنها می گوید که باید همین الان خرید کنند وگرنه فرصتی را که دیگر هرگز به دست نمی آورند از دست خواهند داد. جمعه سیاه نمونه خوبی از این استراتژی است.

کمیابی تقاضای مازاد

تقاضای مازاد نیز یکی از استراتژی های کارآمد کمیابی است که معمولا اپل از آن زیاد استفاده می کند. زمانی که محصولی با تقاضای بالا تر از تولید روبرو باشد، این تقاضای بیش از حد باعث می شود مشتریان تصور کنند که محصول کمیاب است زیرا تعداد افراد زیادی که آن را می خواهند. شعارهایی مانند «فقط 10 عدد در انبار مانده» «عرضه محدود» از این دست است. بنابراین میل به خرید قبل از اینکه برای همیشه فرصت از دست برود ایجاد می شود.

چگونه کمیابی بر رفتار مصرف کننده تأثیر می گذارد؟

استراتژی کمیابی همیشه کار می کند زیرا مشتریان دوست ندارند فرصتی را از دست بدهند و از عقب ماندن لذت نمی برند. همه ما ترجیح می‌دهیم بیشتر «بله» بگوییم تا «نه»، مخصوصاً اگر موجب کاهش احساس پشیمانی‌ شود. دلیل دیگری که کمیابی کار می کند این است که احساس کاذب فوریت ایجاد می کند. ما با القای اثر کمیابی اولا ترس مشتری (fomo) را کاهش می دهیم با القای محرمانه بودن این کمیابی به کمک «تکنیک رعد سارق»، حس خاص بودن به مشتری دست می دهد. هیچ کس حوصله دردسر ندارد بنابراین به مشتری اطمینان می دهیم فورا به چیزی «خاص» و «کمیابی» می رسد و این کارکرد این اثر است.

آکادمی آنلاین عیب پوش

اثر قلاب چیست؟

اثر قلاب (hook effect)، چیست؟

این اثر یکی از آثار بسیار مهم است که در درک مشتری از «ارزش برند» یا اتقال ارزش به مشتری، بسیار کارآمد است. البته زمانیکه صحبت از استفاده از استراتژی قلاب می شود، به خاطر داشته باشیم تمامی محتوایی که ما به مخاطب ارائه میکنیم باید «یکپارچه» و «همسو» باشد. این اثر، یکی از استراتژی های کاربردی بازاریابی است که به جای تمرکز بر مشتریان وفادار، به احتمال زیاد برای به دست آوردن مشتریان جدید کاربرد بیشتری دارد.

این اثر همانگونه که از نامش پیداست، قرار است مشتری را جذب کند. صحبت از اثر قلاب می شود، که به استراتژی قلاب فکر می کنیم، به خاطر داشته باشیم که احساسات در تاثیر این اثر، بیشترین نقش را دارد. این یک واقعیت روانشناختی اثبات شده است که احساسات یک فرد او را به فشار دکمه خرید سوق می دهد.

شعارها اولین عنصری هستند که مشتری پیش از اینکه به قلاب گیر کند، می بیند. هنگامی که به دنبال پایگاه مشتری جدید هستیم، مطمئن شویم که اطلاعات درستی از مخاطبان هدف داریم. بسیاری از برندها به اشتباه فکر می‌کنند که چون در دریا ماهی زیاد است، مشتریان جدید خودشان به سمت برندشان می‌روند. به هیچ عنوان این تصور درست نیست.

احساسات است که حرکت را هدایت می کند. مهم نیست که ما چقدر مشتاق موفقیت در کسب و کار هستیم، باز هم موفقیت ما را اعداد نشان می دهند.

قلاب چگونه عمل می کند؟

برای درک بهتر این اثر، باهم مثالی را مرور کنیم. فرض کنیم ما تولید کننده لباسهای بافتنی ماشینی هستیم. مشتریان صرفا لیاسهای بافتنی را چون گرم و راحت هستند، نمی خرند. ما باید چیزی فراتر از این مشخصات به آنها بدهیم. بهانه ای احساسی و قوی که آنها را به لحظاتی ببرد که برای همه زیباست. پس باید محصولمان را به چیزی فراتر از لباس تبدیل کنیم. باید به آن معنا و مفهومی احساسی بدهیم تا مشتری حسی نوستالژیک داشته باشد که او را به سمت خرید محصول ما سوق دهد.

اما مثلا مخاطب چه احساسی می تواند به لباسهای بافتنی داشته باشد!؟ اما با کمی تامل متوجه می شویم شاید این مخاطب از نسلی باشد که مادربزگش، برایش لباس بافتنی (همان چیزی که محصول ما هست)، برای او با عشق می بافته و باوجود گشادی و ناراحتی، مخاطب با عشق ان را می پوشیده و با آن خاطره داشته.

به خاطر داشته باشیم که شعار می تواند برند را بفروشد. باید احساس یا تجربه ای را پیدا کنیم که برند شما می تواند به آن متصل یا به عبارتی «قلاب»شود. برای ساخت شعار درست، حالا می توانیم به سراغ داستان و بینش مادربزرگ برویم و آن را خلاصه و زیبا کنیم و قلاب ما حاضر شود!.

زیبایی شناسی طراحی بصری را مشخص کنیم. عکس یا هنر برداری تفاوتی ندارد. این بستگی به مخاطب هدف ما و زیبایی بصری ترجیحی آنها دارد. برای مثال، اگر آنها به دوربین های عکاسی علاقه مند هستند، استفاده از عکسی که به سبکی مشابه محصول دوربین ما ویرایش شده است، کارساز است.

هماهنگی یعنی همه چیز!

شعار، گرافیک، محصولی که قرار است مشتری ما را مجذوب کند، همه باید هماهنگ و به خوبی کنار هم قرار گیرد و یک مفهوم یکپارچه، واضح و قابل درک را منتقل کند. این مفهوم دقیق که بر اساس اعتماد عاطفی ساخته شده است، مطمئناً برروی مخاطب تاثیر خواهد گذاشت.

به طور کلی اثر قلاب، قلاب کردن یک حس به محصول یا خدمات است. مشتری در حقیقت آن حس را می خرد و ما محصول یا خدمات را می فروشیم. برای هر کسب و کاری یک قلاب وجود دارد که باید خودمان آن را بیابیم، اما فرمول ساخت همان است که در اینجا باهم مرور کردیم.

آکادمی آنلاین عیب پوش

تقویم محتوایی چیست؟

تقویم محتوا یا «تقویم محتوایی» یا «تقویم تولید محتوا»، یکی از ابزارهای کاربردی و سازماندهی محتوا در فضای مجازی است. این ابزار مهم، کمک میکند تا تولیدکنندگان محتوا، مدیران مارکتینگ و فروش و فعالان حوزه بازاریابی و فروش بتوانند کمپینهای بازاریابی و فروش خود را برنامه‌محور و حول محور این تقویم سامندهی کنند.

تقویم محتوا چیست؟

تقویم محتوایی (Content Calendar) یک منبع مرجع و تدوین شده است که در راستای برای برنامه‌ریزی محتوا از آن بهره برده می شود. افرادی که تقویم تولید محتوا را تدوین می کنند، عملا برنامه ای را مشخص میکنند که کمپینهای شبکه های اجتماعی، تبلیغات، پودیوم ها و کمپینهای تخفیف ویژه و فروش که طی دوره زمانی مشخصی، مثل یک ماه، یک فصل یا یک سال، در همه جنبه های بازاریابی و فروش قرار است اجرایی شود، را بصورت مدون در اختیار همکاران قرار می دهند.

بهتر است تقویم های محتوایی در یک تصویر یا قاب کلی قابل رویت باشند. در برخی از این تقویم ها مسئولیت افراد مختلف را درباره هر آیتم مشخص می‌شود. اما برخی از تقویمها هم کلی و صرفا برروی کمپینها تمرکز دارند که این نمونه کلی تر و بهتر است و بعدها میتوان هر آیتم را به صورت یک گانت چارت یا برنامه عملیاتی تدوین کرد.

این مهم کمک خواهد نمود تا تولید و انتشار محتوا بر اساس یک برنامه مدون و منظم برای جذب مخاطبان و معرفی محصولات یا خدمات انجام شود.

با توجه به فعالیت در سازمانهای مختلف، دریافتیم که جای یک تقویم محتوایی کاربردی که تمامی مناسبات تقویمی، مناسبات ایرانی و مناسبات جهانی را داشته باشد، کاملا خالی بود. اعضای آکادمی عیب پوش برای اولین بار طی تحقیقات در تقویمهای ایرانی و جهانی، تمامی این مناسبتها را در تقویم تولید محتوای آکادمی عیب پوش گردآوری کرده و بصورت کاملا رایگان در دسترس عموم تولید کنندگان محتوا قرار داده اند.

مزایای تدوین تقویم محتوایی

برنامه ریزی برای تدوین تقویم محتوایی موجب «تقویت برند»، «ایجاد نظم»، «یکپارچه سازی»، «تیم‌سازی»، «سازماندهی فعالیت‌های بازاریابی و فروش»، «دست‌یابی به تصویر کلی»، «شناسایی نقاط عطف کمپینها»، «امکان گزارش گیری منظم» و «بازخوردگیری» و از همه مهمتر «رفع ایرادات» خواهد شد.

نحوه نگارش تقویم محتوایی

بهتر است تقویم محتوایی مثل بیانیه ارزش‌ یا برنامه‌های کاربردی روزمره، دائم در دسترس و مقابل دید اعضای تیم باشد. در این‌صورت افراد دائماً نقش خود را در مدیریت محتوا مرور می‌کنند. تقویم بهتر است کاملا «پویا» و «خلاق» باشد بنابراین میتوان در جلساتی پس از دانلود نمونه خام تقویم، این نمونه را به اشتراک همکاران گذاشته و با استفاده از طوفان فکری، فرصت طرح ایده‌ها برای دست‌یابی به تقویم محتوایی جامع و تأثیرگذار بر مخاطبان، فراهم شود.

بهتر است از تمام کانالهای بازاریابی برای انتشار محتوا استفاده کنید و صرفا به یک کانال یا شبکه محدود نباشید. ضمنا بهتر است یک بار تقویم بصورت کلی تدوین شود و پس از آن هر رویداد برنامه خاص خود را داشته باشد. نمونه تقویم تولید محتوای آماده را می توانید از لینک زیر دانلود کنید.

آکادمی آنلاین عیب پوش

بازاریابی مخفی چست؟

بازاریابی مخفی(Undercover Marketing)، یا همان بازاریابی پنهان(hidden marketing)، یا بازاریابی پنهانی، شکلی امروزی از بازاریابی است که با بیشتر به بازاریابی عصبی یا بازاریابی ناخودآگاه نیز تعبیر می شود. گرچه که شکل بازاریابی عصبی یا بازاریابی ناخودآگاه با این روش از بازاریابی متفاوت است، اما پیامهای آن تقریبا به یک نقطه از مغز مخاطب یعنی «ذهن ناخودآگاه»، آنها ارسال می شود.

مفهوم بازاریابی مخفی(Undercover Marketing)، نیز نام برده می شود. گونه ای از استراتژی بازاریابی است که محصول یا خدمات پشت پرده موضوع دیگری عرضه می شود. به عنوان مثال قرار دادن محصول در فیلم‌ها یا ساخت یک ترک آهنگ براساس مشخصات یا نام یک محصول، ربط کارکرد محصول به یک نمایش یا فیلم یا سریال و …

هدف از این بازاریابی بدین صورت است که مخاطب یا مصرف کننده به سختی متوجه تبلیغات شوند و تبلیغات بصورت مستقیم(به شکلی که هنوز در برندهای ایرانی مرسوم است)، توی صورت آنها نخورد!

در بازاریابی برند پنهان، بدون اینکه مخاطب متوجه شود، پیام برند به بخش ناخودآگاه مغز وی ارسال می شود. مخاطب بدون اینکه اصلاً پیام را بداند یا متوجه شود که تبلیغ است، آن را دریافت میکند. این پیام های پنهان مرزهای آگاهی انسان را رد می کنند و بدون اینکه بداند بر رفتار او تأثیر می گذارد. همه این موضوعات به سادگی و با پخش یک قطعه موسیقی آرام در پس زمینه یا رایحه ملایم یا حتی رفتار افراد اطرافمان اتفاق می افتد. خیلی ظریف و غیرمنتظره.

به عنوان مثال، گاهی ممکن است پس از خرید از خود پرسیده باشیم چرا مثلا فلان محصول را خریدم؟ ما همیشه یک پاسخ معقول برای این سوال پیدا می کنیم، اما همیشه این پاسخ واقعی نیست! ممکن است هنگام تماشای برنامه مورد علاقه خود یا به صورت آنلاین پیام بازاریابی بسیار ظریفی را از فروشنده دریافت کرده باشیم بدون اینکه متوجه شویم.

تفاوت بازاریابی مخفی با بازاریابی سابلیمینال

داستان پیام های بازاریابی پنهان به دهه پنجاه میلادی و هالیوود باز میگردد. در آن سالها پیامهای بازاریابی با شعارهای پنهان و مخفی و لفافه به مخاطبان عرضه میشد. تفاوت این روش با بازاریابی سابلیمینال یا ناخودآگاه این است که بازاریابی پنهان و مخفی، هنوز مجاز است اما بازاریابی ناخودآگاه، سالهاست که ممنوع شده.

سالها بعد جیمز ویکاری، روانشناس و محقق بازاریابی، آزمایشی صورت داد تا اثبات کند برندها می توانند با پیام های پنهان ذهن مردم را کنترل کنند. یعنی مخاطب در مقابل این پیام ها اراده ای ندارد، بنابراین خیلی راحت می تواند پیام خود را در ضمیر ناخودآگاه او، ثبت کنند.

این دانشمند در آزمایشی، تعدادی از افراد را بصورت تصادفی و بدون اطلاع قبلی، در سینما در معرض پیامهای سابلیمینال قرارداد. این پیامها یک یا دو فریم از فیلم بودند که بصورت معمول برای افراد معمولی قابل تشخیص نیستند اما مغز ناخودآگاه این پیامها را دریافت میکند! در طول فیلم، یک فریم با نوشته ای که نوشته بود«اگر گرسنه هستی؟ پاپ کورن و کوکا بخور» تماشاگران به دلیل سرعت بالای پخش، قادر به تشخیص خودآگاه آن نبودند اما بصورت محسوس کوکا و پاپ کورن خریدند.

بازاریابی سابلیمینال یا ناخودآگاه معمولا به معنای پخش پیام های بازاریابی است که بصورتیکه نوشته، فریم یا تصویری برای هدف گرفتن ذهن ناخودآگاه پخش شوند که امروزه استفاده از این پیامها ممنوع شده. ذهن خودآگاه ما، قادر به درک تصاویری است که بیش از 13 میلی ثانیه پخش شوند است اما پیامهای سابلیمینال یا ناخودآگاه، هر چند دقیقه یک بار به مدت 10 میلی ثانیه نمایش داده می شوند که تاثیر برروی مغز قدیم ما میگذارند!.

بازاریابی پنهان یا مخفی ارسال پیامها بصورت غیر مستقیم است و مغز خودآگاه با کمی تفکر امکان تمایز آنها را دارد به همین دلیل این استراتژی بازاریابی کماکان ادامه دارد و استفاده می شود.

آکادمی آنلاین عیب پوش

ایی.سی.پی.ام چیست؟

ایی.سی.پی.ام( ecpm )، مخفف عبارت (Effective cost per mile)، است. به معنای میزان درآمدی است که یک تبلیغ کننده از هر هزار نمایش کامل ویدئوی تبلیغاتی خود کسب می‌کند است. این هبارت در فارسی به «درآمد موثر هزاره»، ترجمه شده است. عملا ایی.سی.پی.ام شاخصی است که کیفیت پیاده‌سازی و بهینگی نمایش تبلیغ در اپلیکیشن را نشان می دهد.

درآمد موثر هزاره یا هزینه موثر در هزار، درآمدی است که یک ناشر(یا توسعه‌دهنده برنامه)، به ازای هر هزار نمایش آگهی نمایش داده شده در برنامه خود کسب می‌کند. ناشران از این شاخص برای بهینه‌سازی مکان‌ تبلیغات، نظارت بر کمپین‌های کسب درآمد و سنجش عملکرد کلی درآمدزایی تبلیغات استفاده می‌کنند.

 ایی.سی.پی.ام چه تفاوتی با سی.پی.ام دارد؟

برای درک معنای ایی.سی.پی.ام ، ابتدا باید CPM یا هزینه در هر هزار را تعریف کنیم. سی.پی.ام(CPM)، هزینه‌های از پیش تعریف‌شده‌ای است که تبلیغ‌کنندگان با هر هزار بار نمایش دریافت می‌کنند. سی.پی.ام(CPM)، معیار جانبی تبلیغ‌کننده است که به تخصیص بودجه و بهینه‌سازی کمپین‌ها کمک می‌کند.

 ایی.سی.پی.ام، از سوی دیگر، درآمد انباشته‌ای است که یک ناشر به ازای هر هزار بار نمایش کسب می‌کند. برخلاف سی.پی.ام(CPM)، که با توجه به کل هزینه‌های کمپین و تعداد نمایش‌ها می‌توان دقیقاً محاسبه کرد، ایی.سی.پی.ام یک محاسبه پویا است که تحت تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا قرار می‌گیرد.

دو جنبه کاربردی برای ایی.سی.پی.ام وجود دارد: کسب درآمد و جذب کاربر. در جنبه کسب درآمد – ایی.سی.پی.ام برای اندازه‌گیری عملکرد درآمدزایی آگهی ناشر استفاده می‌شود. اگر توسعه‌دهندگان برنامه ایی.سی.پی.ام بالایی نشان می‌دهند، به این معنی است که تبلیغات ارائه‌شده در برنامه‌شان عملکرد خوبی دارند و کاربران را تبدیل می‌کنند.

در جنبه جذب کاربر، ایی.سی.پی.ام درآمد تبلیغاتی را که توسط یک کمپین خاص ایجاد می شود را اندازه گیری می کند. شبکه‌ها با استفاده از ایی.سی.پی.ام برای رتبه‌بندی کمپین‌ها در مدل‌های ارائه تبلیغات خود، کمپین‌هایی را که بالاترین امتیاز ایی.سی.پی.ام را دارند، که به‌طور برجسته و مکرر ارائه می‌کنند و این موضوع کمپین‌ها را قادر می‌سازد تا حجم برداشت‌ها و مقیاس خود را به سرعت افزایش دهند. به این ترتیب، ایی.سی.پی.ام ارزش موثر یک برداشت و قدرت خرید یک کمپین معین را نشان می‌دهد.

چگونه می توانیم ایی.سی.پی.ام را محاسبه کنیم؟

 ایی.سی.پی.ام را می توان با استفاده از فرمول زیر محاسبه کرد:

۱۰۰۰×(تعداد کل نمایش ها/کل درآمد) = ایی.سی.پی.ام

به عنوان مثال، اگر مجموع درآمد یک برنامه تلفن همراه از تبلیغات روزانه 700 تومان باشد و 200000 آگهی نمایش داده شده باشد، ایی.سی.پی.ام آنها به روش زیر محاسبه می شود:

۳.۵=۱۰۰۰×(700 تومان / 200000) = ایی.سی.پی.ام

به عبارت دیگر، به ازای هر 1000 نمایش، ناشر (توسعه‌دهنده اپلیکیشن) 3.5  تومان درآمد ایجاد می‌کند.

مزایای اصلی این معیار چیست؟

 ایی.سی.پی.ام می تواند به بازاریابان کمک کند تا عملکرد هر کمپین را بدون به خطر انداختن دسترسی ارزیابی کنند. درک نحوه محاسبه این معیارها می تواند به بازاریابان کمک کند تا مطمئن شوند که به موثرترین مدل خرید پایبند هستند.

چه زمانی مدل ایی.سی.پی.ام برای ناشران مفید است؟

معمولا در موارد زیر این معیاز میتواند مفید واقع شود:

  • هنگام اجرای یک کمپین پاسخ مستقیم.
  • هنگامی که به دنبال ارزیابی تأثیر تغییرات در برنامه خود هستیم.
  • هنگام مقایسه عملکرد برنامه با میانگین ماهانه یا سالانه.
  • زمانی که نیاز به یک اندازه گیری جهانی از درآمد به ازای هر نمایش ارائه شده داریم.
  • زمانی که به یک شاخص حیاتی برای عملکرد کمپین نیاز داریم.
  • هنگامی که به دنبال بهینه سازی جریان درآمد هستیم.

محمد میری

منبع:

appsflyer.com/glossary/ecpm