آسندیتون (Asyndeton) ، برگرفته از واژه یونانی(ἀσύνδετον)، به معنای «بی ارتباط»، است. این واژه یکی از واژههای کمیاب و ناشناخته است که به عنوان یک دستگاه ادبی در میان مدرسان و دانشجویان «بلاغت»، رواج دارد.
بلاغت یا «علوم بلاغی»، زیباشناسی سخن یا دانش شیواسخنی است. این دانش یا تکنیک، از جمله فنون ادبی است و شامل سهگانه «معانی»، «بیان» و «بدیع» است. در مقایسه با مضامین و زمینههای دیرینِ بلاغت در فرهنگها و جوامع جهانی، مطالعات و پژوهشهای علمیِ معاصر، بُردِ وسیعتر و متنوعتری از مسائل عملی و معانی نظری را به حیطه علوم بلاغی وابسته و مرتبط دانستهاند.
بهطور سنتی، این علوم تنها به حرفهها و زمینههایی از قبیل سیاست، حقوق، روابط عمومی، بازاریابی، و تبلیغات تجارتی منحصر نسب داده شده. امروزه دامنه تحقیقات علوم بلاغی به رشتههای پیچیده و مختلفی، همچون علوم انسانی، علوم ادیان، علوم اجتماعی، و تاریخ هم گسترش یافته است.
افرادی که بلاغت تدریس یا تحصیل کرده اند، از آسندیتون به عنوان گونهای طرح ادبی یاد میکنند که در آن یک یا چند ترکیب به هم پیوسته و عمداً از یک سری بندها، حروف ربط حذف شده اند. به عنوان مثال می توان به veni، vidi، vici و ترجمه انگلیسی آن “I come, I saw, I conquered” اشاره کرد.
استفاده از آسندیتون می تواند سرعت ریتم را افزایش داده و یک ایده واحد را به یاد ماندنی تر کند. به عبارت دیگر، این تکنیک نوعی هماهنگی غیر ترکیبی است که در آن حروف ربط وجود ندارد. مانند جمله: “خانه های خراب، مدارس ویران،…”
آسندیتون عموما با حذف حرف ربط “و” و یا حرف ربط “یا”و یا سایر حروف ربط شکل میگیرد.ارسطو در کتاب بلاغت ، معتقد است این تکنیک در خطابه گفتاری مؤثرتر از نثر مکتوب است. ارسطو همچنین معتقد بود که آسیندتون را می توان به طور مؤثر در پایان آثار به کار برد، و خود او این وسیله را در قسمت پایانی بلاغت به کار برده است.(بلاغت، کتاب سوم، فصل 19). خطابه وینستون چرچیل، در جنگ جهانی با عنوان”ما در سواحل مبارزه خواهیم کرد” گونه ای استفاده از این تکنیک است.
نوشته: فرامرز عیب پوش
تاریخ انتشار: آبان 1399